در این دنیا که همه میکوشند چیزی شوند، تو "هیچ" شو؛ مقصدت "فنا" باشد. انسان باید فی المثل بسان گلدان باشد. همانطور که در گلدان نه ظاهر، بلکه خلاء درون (جای رستن گل) اصل است، در انسان نیز نه پندار منیت، بلکه "معرفت هیچ بودن" و "فنا" اساس راه است تا گل و ریاحین معرفت و کمال، در باطن شکوفا گردد.
#شمس_تبریزی
برای ساختن چرخ، محورها را بههم وصل میكنيم. ولی اين فضای تهی ميان چرخ است كه باعث چرخش آن میشود. از گل كوزهايی میسازيم. اما اين خالی درون كوزه است كه آب را در خود جای میدهد. از چوب خانه بنا میكنيم، اما اين فضای خالی درون خانه است كه برای زندگی سودمند است. مشغول [پندار] هستیايم در حالیكه اين نيستی است كه به كارمان میآید.
#تائو_ت_چینگ
#پندار_هستی
#فنا
#نیستی
@sooyesama
یوهانس اکهارت در سال ۱۲۶۰ میلادی در آلمان، زاده شد. در ۱۵ سالگی به صومعهای متعلق به فرقه دومینیکن پیوست و آموزشهای اساسی مسیحیت را فرا گرفت. سپس در شهرهای گوناگون به کسب دانش پرداخت.
پس از رسیدن به درجه استادی (مایستر) به تعلیم الهیات مسیحی در شهرهای مختلف آلمان پرداخت. اما کلیسا او را برای باورهای عارفانهاش به کفر محکوم کرد. اندکی بعد در سال ۱۳۲۸ درگذشت و مکان دفنش نامشخص است. کتابهایی چون "مکاشفات" و "مواعظ" از او بهجا مانده است. برخی سخنان وی چنین است:
خدا با افزودن چیزی در روح، یافت نمیشود. بلکه با روند کاستن است که یافته میشود.
اگر میخواهی لطف و رحمت خدا را دریافت کنی، نخست وابستگی خود به اشیا را بیرون بریز. آنچه قرار است پر شود، باید ابتدا خالی شده باشد.
نفس، باید خود را از همه پاک و برهنه کند، آنگاه میتواند خدا را چنانکه در خویشتنِ خویش برهنه است، بیابد.
شبی خواب دیدم که آبستنام. من آبستنِ نیستی بودم. و دیدم از این نیستی، هستی به دنیا آمد.
برای برخورد با تمایلات، راهی بهتر از آزار دادن خود [ریاضتهای افراطی] هست. آزار دادن خود، بهجای اینکه از نفسانیات ما بکاهد، آنها را فربهتر میکند. برای مهار تمایلات، عشق بهترین لگام است. آنکس که عشق را یافت، دیگر به چیزی نیاز ندارد.
آنها که تنها ریاضت میکشند در ظاهر قدیساند، اما در باطن مانند چارپایی هستند با بار کتاب؛ زیرا آنها درباره خدا بسیار میدانند اما او را اصلاً نمیشناسند.
#مایستر_اکهارت
#خدا
#عشق
#نیستی
#هستی
#عرفان_مسیحی
@sooyesama