eitaa logo
به سوی سماء
958 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
487 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
ملاقات با یک پرفسور ریاضیات دوگونه است: ۱- گاهی تنها با پیکر و بدن او مواجه هستیم؛ مانند تعاملاتی که فرزند و همسر شخص، با او دارند. در اینجا ملاقات با استاد ریاضی بما هو استاد ریاضی نیست. اساسا دانش ریاضی هیچ نقشی در این ملاقات ندارد. ۲- گاهی با اندیشه او مواجهیم؛ مانند ملاقات شاگردان، با استاد ریاضیات. دانش ریاضی محور این ملاقات است. به دیگر بیان: آن‌چه مورد ملاقات قرار گرفته، اندیشه ریاضی استاد است. در ملاقات بدن، حقیقت استاد که همان دانش ریاضی است مغفول می‌ماند؛ چنان‌که استاد ریاضی در خانواده خویش، مانند همه همسرها و پدرهاست. و ویژگی خاصی ندارد. اما در ملاقات اندیشه، حقیقت استاد و دارایی حقیقی او مورد ملاقات قرار می‌گیرد. در اینجاست که شان حقیقی استاد شناخته می‌شود. ملاقات حضرت بقیةالله نیز همین‌گونه است. آن‌چه مهم است ملاقات اندیشه و حقیقت وجود آن بزرگوار است. این ملاقات، ظهور و فرج آن بزرگوار در نفوس است. اگر ملاقات اندیشه و ظهور انفسی نباشد، ملاقات بدنی و ظهور آفاقی نتیجه نمی‌بخشد. چنان‌که ابوجهل عموی پیامبر ص بود و بارها بدن مبارک آن حضرت را دیده بود. اما بهره‌ای نمی‌گرفت: خر عیسی اگر به مکه رود چو بیاید هنوز خر باشد شاید دلیل تاخیر در ظهور آفاقی همین باشد که بشر در پی ظهور انفسی بگردد. به هر روی، ملاقات حضرت بقیةالله ع، عبارت است از ادراک و اتحاد با اندیشه توحیدی آن حضرت. ملاقات بدنی اگر با این دید باشد ارزشمند و راه‌گشاست. آدمی اگر در انجام واجب و ترک حرام، مستغرق گردد، در توحید ختمی منزل نموده است. و این ملاقات حضرت بقیةالله ع، پیامبر خاتم ص و همه اولیاء الهی است. (با تصرف و تلخیص) @sooyesama
التنبیه التاسع: إعلم أن القطب الذی علیه مدار احکام العالم و هو مرکز دائره الوجود من الآزل إلی الأبد واحد باعتبار حکم الکثره متعدد. فالنبی فی کل عصر هو قطبه و عند انقضائه، نبوة التشریع بتمام دائرتها انتقلت القطبیه إلی الأولیاء مطلقا. فلا یزال فی هذه المرتبه واحد منهم قایم هذا المقام لیحفظ الله تعالی به هذا الترتیب و النظام إلی أن ظهر خاتم الأولیاء الذی هو خاتم الولایه المطلقه والله أعلم». بدان که قطبی که مدار احکام نظام هستی بر اوست که مرکز دایره وجود و کل عالم است از ازل تا ابد حقیقتا یکی است و به اعتبار حکم کثرت متعدد گردد . پس نبی در هر عصر و زمانی قطب و مرکز نظام وجود زمان است و هنگامی که نبوت تشریعی خاتمه پذیرد قطبیت به اولیاء منتقل گردد . و پیوسته یکی از اولیاء در مقام قطبیت قایم است تا بسبب او خداوند عالم و نظام هستی را حفظ فرماید تا اینکه خاتم اولیاء ظهور نماید که او خاتم ولایت مطلقه می باشد. (مجموعه رسایل شیخ اکبر؛ رساله «تنبیهات علی علوّ الحقیقه المحمدیه العلیه»، ص۴۷۰) @sooyesama
برف وقتی تند و شلاقی بباره نمی‌نشینه. برف وقتی می‌نشینه که نرم و ملایم بباره. حرف‌ها مثل برف‌اند. نرم و ملایم بگو... @sooyesama
خلق را چون آب دان صاف و زلال اندر آن تابان صفات ذوالجلال پادشاهان مظهر شاهی حق فاضلان مرآت آگاهی حق #مولوی #شگفتی‌های_آفرینش (به چشم‌هایش خیره شوید) @sooyesama
امیرالمومنین علی علیه‌ السلام: اگر نيرنگ ناپسند و ناشايسته نبود من سياست‌مدارترين مردم بودم ولی هر نيرنگی گناه است و هر گناهی يک نوع کفر است... به خدا سوگند من با کيد و مکر اغفال نمی‌شوم و در رويارویی با شدايد ناتوان نمی‌گردم. نهج‌البلاغه، خطبه ۲۰۰ @sooyesama
شعری از استادم علامه طباطبایی برایتان بخوانم: «مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد رخ شطرنج نبرد آنچه دل شیدا برد من به سرپنجه خورشید نه خود بردم راه ذره‌ای بودم و مهر تو مرا بالا برد من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم او که می رفت مرا هم به دل دریا برد کف مینوی تو بود و رخ نیکوی تو بود یک به یک جلوه ز من نام و نشان یکجا برد». علامه طباطبایی خیلی بکاء بودند. یکی از شاگردان‌شان نقل می‌کرد وقتی در حضور ایشان بیت زیر خوانده شد ایشان که در دستانشان دستمالی بود، هر هر اشک می‌ریختند: «کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟». @sooyesama
خورشید جایش را به ماه می‌دهد... روز به شب... و بهار به تابستان... اما لطف تو همچنان باقی است، ای شکافنده آسمان‌ها و زمین... #ر_س @sooyesama
نعمت‌ها هرچه لطیف‌ترند آسیب پذیرتر هستند. اگر روزی نسیم زندگی دردانه‌ای نصیبت کرد بی‌درنگ پنهانش کن. همه عالم برای نعمت عشق نامحرمند. این روزنه ایست که حقیقت هستی تنها برای تو گشوده است. @sooyesama
برخی این‌گونه نقل می‌کنند که یزید پس از خطبه امام سجاد (ع)، اظهار پشمیانی نمود و ابن‌زیاد را مقصر معرفی کرد. سپس از امام (ع) راه‌کار توبه خواست. حضرت سجاد (ع) نماز غفیله را آموزش فرمود. حضرت زینب (س)، که تعجب اطرافیان را از این عمل امام دید، پیش‌قدم شد و از سبب این کار پرسید.امام فرمود: او توفیق توبه نخواهد یافت. ظاهرا سببش این است که در نماز غفیله داریم: «لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین». و کسی‌که مملو از «من» است، هیچ‌گاه نمی‌تواند بگوید: «کنت من الظالمین». بشر وقتی‌که پر از «من» شد، اشتباهاتش را توجیه می‌کند. و هرگز نمی‌تواند نقص و زشتی «من» را بپذیرد. حضرت یونس (ع)، در ظلمات ثلاث، ندا داد: «لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین»، و از غم نجات یافت. آدمی اگر نقص و فقر خود را پذیرفت، راحت می‌شود. وگرنه مدام باخودش درگیر و مغموم است. @sooyesama
شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: بین دو حاکم در تردیدم، چه کنم؟ امام فرمودند: عادل، صادق، فقیه و با تقواترین را انتخاب کن. شخص پرسید: اگر به تشخیص نرسیدم؟ امام فرمودند: ببین افراد متدین به کدام مایلند؟ شخص پرسید: اگر نفهمیدم؟ امام فرمودند: بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می‌پسندند، او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر آن‌ها را خشمگین می‌کند، او را برگزین. (اصول کافی،ج۱،ص68) @sooyesama
بسم الله الرحمن الرحیم یاکهیعص، یاحمعسق یاحافظا لاتنسی یامن نعمه لا تحصی انت قلت و قولک الحق انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون بارالها کشور و آیین‌مان را از مکر دشمنان و اختلاف دوستان، حفظ فرما
مسیر خدا يك خورده صبورى مى‌خواهد. بعد از مدتی صبوری خداوند متعال شروع به جواب دادن مى‌كند. ولى برای هر مؤمنى، در مسير زندگى كه دارد مى‌رود فصل‌هايى بر او سخت مى‌گذرد كه صبرش هم سخت است ولى اصلاً نمره معدل ايمان را همين جا ها مى‌دهند. همين جايى كه ديگر انسان نمى‌تواند و حس مى‌كند خسته شده است. معدل ايمان همين جاست که مشخص می‌شود. @sooyesama