ثریای کویر ایران
♦️گذر از جمعه... آدمها تا یک جایی کنار هم می مونن، تا یک جایی با هم جر و بحث می کنن ، تا یک جایی
💠"چای، قهوه، آبِجو!"
🔹دوستی (که متاسفانه نامش را بهیادنمیآورم) میگفت، یکی از اقوامِ خیلی دورِ ما (که او هم متاسفانه نامش را بهیادنمیآورد) در سفر به یکی از استانهای مرزی، به رستوران یا قهوهخانهای میرسد. نوشتهای روی تابلو چشمکمیزد: "چای، قهوه، آبجو". ترمزمیزند و با دوستانش میروند داخل. شاگرد میآید سمتشان. میپرسند، نوشیدنی چیدارین؟ میگوید: سرد یا گرم؟ سرد، دوغ و نوشابه؛ گرم، چای و قهوه. فامیلِ دور و خامطمعِ دوستم میپرسد: دیگه؟ شاگرد میگوید: همینها... میگویند: آخه رو تابلو چیزهای دیگهای هم زدهاید! شاگرد میپرسد: مثلاً چی؟ بینواها در محظوریت گیرافتادهبودند و نمیتوانستند آبِجو را بهزبانبیاورند، بناچار گفتند: همون آخری دیگه! شاگرد که هاج و واج ماندهبود رفت تا تابلو را بخواند. چند لحظه بعد قاهقاهزنان برگشت و گفت: آبِجوش بوده! نمیدونم از کی لامپِ حرفِ "ش"اش سوخته!
تصور بفرمایید احوال فامیلِ دورِ دوستی که نامش را بهیادنمیآورمِ مرا! / از گذشته تا اکنون
🔹دارم فکر میکنم آنان که به پیرترین دولت این سرزمین چشم امید بستند، "ش" را ندیدند یا "جو" را! صاحب دولت، جمعه در مراسم ختم خواهر شیخ قدرت علیخانی است... و به فکر فاتحه این و آن خواندن! تصور بفرمائید احوال ملت شریف را...
@Sorayya_ir
ثریای کویر ایران
💠آدم خواری در قحطی! درویشی را دیدم که در قم گرفته بودند، از اهالی نهاوند، که او ۶۲ آدم و طفل گرفته
💠 عبای طفل مقتول!
🔹میرزا اسدالله پسر آقا میرزا رحیم خادم آستان مطهر را پسری بود ۸ ساله. روزی مادرش رخوت او را کنده بود که عوض نماید. به همین حالت عباس دور سلسلۀ خود را پوشیده از خانه بیرون آمد. هر چه جستجو کردند اثری از او ندیدند.
🔹بعد از بیست روز زنی عبائی بچهگانه دور سلسله در خانۀ استاد محمدتقی شیشهبر که از همسایگان محرر است آورد بفروشد. بعد از فروختن عبا آن زن گفت به شرط آنکه طفل شما در بیرون از کوچه نپوشید. جهت را که استعلام نمودند از زبان او این عبارت به در رفت «میترسم مبادا میرزا اسدالله عبا را مشاهده نموده بشناسد» آن ضعیفه را گرفته نزد میرزا اسدالله بردند. معلوم و محقق شد که طفل را آن ملعونه کشته و گوشت او را خورده است.
🔹منبع: قم در قحطی بزرگ، ص۱۱۶
@Sorayya_ir
💠گرانی در ایران قدیم!
🔹گویا گرانی و گرانفروشی و... در ری [بخوانید تهران] بیش از هزار سال پیشینه دارد. ابن فقیه همدانی، جغرافینویس سدههای سوم و چهارم، از زبان شاعری چنین آورده:
🔹 «شاعر گويد: در رى نرخها از همه جا گرانتر است، تا آنجا كه درهم و دينارى براى آدمى نگذارند. تازهوارد در بازار رى سرگردان شود، و دست و دل لرزان به هر سوى بنگرد.
هر روز بايد براى چاشت خود خواستهاى به دست آورد، اگر چه براى چاشت [روز پيش] خواستهاى بس زياد داشته است.
🔹در رى مردمى هستند كه بدترين فروشندگانند و حق هيچ تازهواردى رعايت نكنند. آنان با همه زشتی ها پرورش يافتهاند. اين راست كه پرمكرترين و ناپاكترين كسانىاند كه ننگ و عار را زيور خود ساختند.
🔹راست نگويند و حتى يک بار راست گفتن را ننگ شمرند. و همهشان دشمن نيكانند. اگر تو شربتى آب از آنان طلبى خواهند گفت: دور شو، از بدان دور شو.
🔹ما [مردم رى] جامه عار در پوشيدهايم تا جايى كه ما را جز جامه فضيحت و رسوايى پوشش و پوشاكى نيست».
📚ابن الفقيه، مختصر البلدان، ترجمۀ ح. مسعود [محمدرضا حكيمى]، ۱۱۲- ۱۱۳.
@Sorayya_ir
ثریای کویر ایران
💠 عبای طفل مقتول! 🔹میرزا اسدالله پسر آقا میرزا رحیم خادم آستان مطهر را پسری بود ۸ ساله. روزی مادرش
💠مثل من سگ و گربه بخور!
🔹در صحن مطهر روزی با دو سه تن از دوستان بودیم صحبت آن زنها که در بقعۀ آقابزرگ کاشی اطفال را کشته، خورده بودند در میان بود.
🔹مردی فقیر پیش روی ما ایستاده بود. بعد از استماع بگفت «پدرسوخته! چرا طفل مردم را میخوری؟ مثل من سگ و گربه بخور» به او گفتم مگر تو سگ و گربه خوردهای؟ گفت تا به حال از گرسنگی پانزده سگ و گربه کشته خوردهام.
📚منبع: قم در قحطی بزرگ، ص ۱۱۸
@Sorayya_ir
💠رابطه الکتریسیته با اصلاح گرایان
🔹فی الواقع هرچند در عیان، الکتریسیته و اصلاح گرایان هیچ دخلی به هم ندارند اما در عمل شواهدی دال بر این است که هر گاه غلظت اصلاح گرایی در رئوس ممالک محروسه شدت گرفته به همان میزان الکتریسیته نرفته است! بلکه اساسا گاه گاهی الکتریسیته آمده است!
🔹به تعبیر امروزی ها! از وقتی آقا پزشک بر مسند و مرکب چموش قدرت نشسته و کار را به اهل فن و کارشناسان محول نموده، دیگر برق نمی رود! بلکه فقط گاه گاهی برق می آید!
@Sorayya_ir
Mehdi Tafakori - Khane Bar Doosh (1).mp3
2.66M
💠حلقه در گوشم من!
غروب جمعه،
توی مسیر
باد خنک شهریوری،
و توی جاده هایی که تکراری است
چقد این آهنگ،
روح رو نوازش میده...
@Sorayya_ir
در این زمانهی بیهایوهوی لالپرست
خوشا به حال کلاغان قیلوقالپرست
چگونه شرح دهم لحظهلحظهی خود را
برای این همه ناباور خیالپرست
به شبنشینی خرچنگهای مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلالپرست
رسیدهها چه غریب و نچیده میافتند
به پای هرزهعلفهای باغ کالپرست
رسیدهام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمال دار برای من کمالپرست
هنوز زندهام و زنده بودنم خاری است
به تنگچشمی نامردم زوالپرست
▪️محمدعلی بهمنی
ثریای کویر ایران
💠مثل من سگ و گربه بخور! 🔹در صحن مطهر روزی با دو سه تن از دوستان بودیم صحبت آن زنها که در بقعۀ آقاب
💠جدول آمار کشتهشدگان قحطی ۱۲۸۸ هجری قمری
📚منبع: قم در قحطی بزرگ
@Sorayya_ir
شوخ طبعي میكنم، تا كس نگويد كبر داشت
ليک با دل نيست همره طبعِ شوخی گسترم
گاه چون سنگم بسختی، گاهی از بالِ نسيم
سخت میرنجد دلِ از برگِ گل نازكترم
تا نگويندم كه خشكی، تر زبانی میكنم
دل عزادار است و من با تار خود رامشگرم
خندم اندر جمع بيدردان، و ليكن ناگهان
ياد دردی موی را سوزن كند بر پيكرم
مست كرد امشب نسيمِ مست شهريور مرا
گرچه باز از چشمِ تر آبانم، از دل آذرم
#مهدی_اخوانثالث
💠تبلیغ جذب داوطلب برای نیروی نظامی (جنگ) در یکی از مساجد روسیه
🔹۱.۴۰۰.۰۰۰ روبل پس از انعقاد قرارداد
🔹حقوق ثابت و بالا
🔹بیمه عمر و سلامت
🔹پاداش و تشویق برای عملیات های خاص علیه دشمن
🔹حق تحصیل رایگان برای فرزندان داوطلبین
🔹و ....
🔸همچنین مزایا متنوع برای جانبازان
@Sorayya_ir
ثریای کویر ایران
در این زمانهی بیهایوهوی لالپرست خوشا به حال کلاغان قیلوقالپرست چگونه شرح دهم لحظهلحظهی خ
مرگ هم آرامشِ خوبیست میفهمم ولی
اینکه تا کی در صفِ این انتظارم خوب نیست
▪️محمد علی بهمنی
💠غرور گاوی
🔹یکی تعریف میکرد وقتی از نماز جماعت صبح بر میگشتم جماعتی را دیدم که بزور قصد سوار کردن گاو نری را در ماشین داشتند. گاو مقاومت میکرد و حاضر نبود سوار ماشین بشود، من رفتم دستی به پیشانی گاو کشیدم؛ گاو مطیع شد و سوار شد. من مغرور شدم و پیش خودم گفتم؛ «این از برکت نماز صبح است.» وقتی رسیدم خانه دیدم مادرم گریه و زاری میکند، علت را که جویا شدم گفت «گاومان را دزدیدند!» گاو مرا شناخته بود ولی من او را نشناختم.
🔹القصه امروز برخی وزرا، چنین کمکی را به گاو دزدان زمانه می کنند و کمک کار رسانه های آنطرفی شده اند! نمونه آخرش افاضات جناب میدری در خصوص ۵ میلیون نفری که توان تامین خوراک خود را ندارند... چه می شود گفت برای ما که ناظر این اتفاقات تلخ هستیم تشخیص گاو واقعی کار سختی نیست!
@Sorayya_ir