حجازیای هلال اول #رمضان دید، گفت: باز آمدی که زحمت خلق داری و خلایق به تعب اندازی؟ بالله که دفع شر تو با سفر کنم!
زهر الربیع، علامه جزایری - ص ۴۱
پانوشت:
#علامه_سید_نعمت_الله_جزایری از علمای بهنام شیعی و حوزه و در عین حال طنزنویسی برجسته بوده است. قدمای حوزه چنین شوخطبع بودند و حتا مناسک دینی هم از شمول شوخیهایشان خارج نبوده است، بیآنکه کسی متعرض این مطایبات باشد و آن را وهن به دین بداند.
@Sorayya_ir
ثریای کویر ایران
♦️علامه طباطبایی و مخالفان فلسفه در حوزه؛ چند روایت 🔻به روایت علی دوانی؛ امام خمینی گفتند خوب است آ
♦️علامه طباطبایی و مخالفان فلسفه در حوزه؛ چند روایت
🔻به روایت محمدتقی انصاریان: علامه گفتند من آیتالله بروجردی را حاکم شرع میدانم
🔻عصر زمستانی و سردی بود، خدمتشان رسیدم؛ آن روزها تازه به خانه اول خیابان ناصر آمده بودند. وقتی جلسه تقریباً خودمانی و رسمی شد، علامه طباطبایی به مناسبتی شروع کردند به صحبت. فرمودند: «وقتی ما درس اسفار را شروع کردیم حدود یکصد نفر از طلاب محترم در درس حضور داشتند. نمیدانم چگونه و چرا به محضر حضرت آیتالله بروجردی عرض کرده بودند که ایشان تحت تأثیر آنها قرار گرفته و گویا در محذوراتی دیگر واقع شده بودند که میگفتند دستور ایشان است که شهریه آنهایی که به درس اسفار میروند، قطع شود.
🔻وقتی این خبر رسید، با خود گفتم که خداوندا این محصلینی که از راه دور و نزدیک آمدهاند برای امرار معاش جز شهریه چیز دیگری ندارند! من درس را تعطیل نکردم و توسلی پیدا نمودم تا خداوند متعال خود عنایتی بفرماید. فردای آن روز آقای حاج احمد خادمی که از خادمان آیتالله بروجردی بود به منزل آمدند و پیغامی از طرف آقا آورده بودند. گفت: آقا فرمودند ما که در حوزه علمیه اصفهان درس میخواندیم یکی از درسهایمان اسفار بود که نزد مرحوم جهانگیرخان قشقایی صورت میگرفت؛ اما مخفی و بیش از چند نفر نبودیم. حالا هم با وضع موجود حوزه، صلاح نیست که رسماً اسفار بفرمایید و مدتی ترک کنید.
🔻 من (طباطبایی) در جواب آیتالله بروجردی پیغام دادم که من وقتی از تبریز به قم آمدم قصدم و نیتم مبارزه با عقاید باطله مادیین و غیرهم بود. آن وقتی که حضرتعالی به درس مرحوم جهانگیرخان تشریف میبردید، طلاب و اکثیر مردم دارای عقیدهای پاک بودند. امروز متأسفانه حوزه را پر از شبهات کردند و باید برای مبارزه با ماتریالیستها، طلاب را آماده کنیم. با توجه به همه این مسائل، من آیتالله بروجردی را حاکم شرع میدانم؛ اگر حکم کنند که ما اسفار را تدریس نکنیم، آنگاه مسئله نحو دیگری خواهد داشت.
📚کتاب آشنای آسمان، خاطرات و اسنادی منتشر نشده از علامه سید محمدحسین طباطبایی، نشر انصاریان، صفحه 74.
@Sorayya_ir
28.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تیزر برنامه "خدا در زندگی"
15 قسمت برای ماه مبارک رمضان
@Sorayya_ir
ثریای کویر ایران
♦️علامه طباطبایی و مخالفان فلسفه در حوزه؛ چند روایت 🔻به روایت محمدتقی انصاریان: علامه گفتند من آیت
♦️علامه طباطبایی و مخالفان فلسفه در حوزه؛ چند روایت
🔻به روایت آیتالله محمدعلی گرامی قمی: آیا این سؤالات را میشود با صاحب جواهر جواب داد؟
🔻 آقای بروجردی در اصفهان فلسفه تدریس میکرد. استاد ایشان در فقه، آقای درچهای با فلسفه خیلی مخالف بود، ولی سایر اساتیدشان مثل جهانگیرخان این این گونه نبودهاند، اما خود آقای بروجردی زمانی مانع تدریس فلسفه شد. آقای طباطبایی اسفار تدریس میفرمود. آقای بروجردی که زیر فشار جو نجف و مشهد قرار داشت، به آقای طباطبایی پیغام داد که بیایید، من با شما کار دارم. آقای طباطبایی هم خودش فهمیده بود که قضیه از چه قرار است. آقای طباطبایی فرمود: من نزد ایشان رفتم و مجموعهای از نامههایی که از داخل و خارج کشور داشتم و سؤالاتی که درباره اصول عقاید و غیره بود، همراه خود بردم و جلوی آقای بروجردی ریختم و گفتم اینها را با چه چیزی باید جواب بدهیم؟ آیا میشود با «صلوة» حاج آقا رضا و با صاحب جواهر جواب داد؟ مرحوم بروجردی فرموده بود: من قبول دارم ولی خودم از جای دیگر تحت فشار هستم. تصور ما این بود که ایشان هم از نجف - به خصوص از طرف اقای اصطهباناتی - و هم از مشهد تحت فشار بودند. به هر حال، آقای طباطبایی به خواست ایشان درس اسفار را تعطیل کردند و کتاب شفای ابنسینا را شروع کردند.
📚 خاطرات آیتالله محمدعلی گرامی قمی
@Sorayya_ir
ثریای کویر ایران
♦️علامه طباطبایی و مخالفان فلسفه در حوزه؛ چند روایت 🔻به روایت آیتالله محمدعلی گرامی قمی: آیا این س
♦️علامه طباطبایی و مخالفان فلسفه در حوزه؛ چند روایت
🔻 به روایت آیتالله حسینعلی منتظری: علامه گفتند این چه وضعی است؟ با فلسفه که نمیشود مخالفت کرد
🔻 عصر که شد مشهدی حسن گلکار که در خانه مرحوم آیتالله بروجردی بود آمد درِ خانه من و گفت آقای حاجمحمدحسین احسن گفتند شما بیایید منزل آیتالله بروجردی، من رفتم منزل آقای بروجردی و دیدم حاج محمدحسین میگوید: آقای بروجردی دستور دادند که به فلانی یعنی آشیخ حسینعلی بگو: دیگر درس منظومه نگوید و شاگردهای آقای طباطبایی را اسمهایشان را بنویس تا شهریه آنان را قطع کنیم، من یک دفعه جا خوردم! گفتم این چه حرفی است اصلاً این کار مشکلی است، شاگردهای آقای طباطبایی را من چه میدانم چه کسانی هستند؟ بعد گفتم یک کاری بکن برویم خدمت آقای بروجردی ببینیم ایشان چه میگویند و منظورشان چیست؟
🔻راه را باز کرد و رفتیم خدمت آقای بروجردی، گفتم: آقا! پیغام حضرتعالی را آقای حاج آقا محمد مقدس رساندند، این چیزی که شما راجع به درس آقای طباطبایی فرمودید اولاً من که شاگردهای ایشان را نمیشناسم و ثانیاً این خیلی بد است. گفتم آقا از درسهای حوزه آن قسمت که در دانشگاهها و در دنیا یک مقدار روی آن حساب میکنند همین فلسفه است و این برای شما هم بد است، فردا میگویند آیتالله بروجردی فلسفه را تحریم کرده، این چیز خوبی نیست، بعد یک وقت دیدم آقای بروجردی فرمودند: «من هم میدانم، من خودم در اصفهان فلسفه خواندهام ولی نمیدانید که از مشهد چقدر به ما فشار میآورند!» – بعد معلوم شد که طرفداران آیتالله حاج میرزا مهدی اصفهانی و شاگردهای ایشان روی آیتآلله بروجردی برای درسهای فلسفه فشار میآورند – بعد فرمودند: «از طرف دیگر بعضیها مسائل فلسفه را درک نمیکنند، فکرشان منحرف میشود، من در اصفهان که بودم یک طلبهای از درس فلسفه آخوند کاشی که آمد گفت من الان یک تکه خدا هستم برای اینکه حقیقت وجود یکی است، من هم که وجود دارم و… کسانی که نمیفهمند آن وقت نتیجه برعکس میدهد؛ فلسفه باشد، اما برای یک افراد خاصی در یک جای مخصوصی، این جور عمومی نباشد که چهارصد پانصد نفر پای یک درس بریزند، این درست نیست مخصوصاً منظومه و اسفار، به خصوص اسفار که وقتی مرحوم صدرالمتألهین در اسفار میرسد به حرفهای صوفیّه و عرفا آن وقت اینجا کِش میدهد، اینها را خیلی افراد درک نمیکنند و عوضی میفهمند».
🔻 من از فرمایشات ایشان فهمیدم که آقای بروجردی با اصل فلسفه گفتن مخالف نیست، گفتم پس آقا اجازه بدهید من خودم اشارات درس بگویم و به آقای طباطبایی هم بگویم کتاب شفا یا یک کتاب دیگر که جاذبه داشته و حرفهای درویشی نداشته باشد بگویند، گفتند: ایشان اطاعت نمیکند؛ گفتم: نه آقا همه مطیع شما هستند چه کسی تخلف میکند؟ گفتند: اگر قبول کند که خیلی خوب است.
🔻 بعد رفتم منزل مرحوم علامه طباطبایی – خدا رحمتش کند ایشان در خانه زیر کرسی نشسته بودند اتفاقاً چند روز هم بود مریض بودند اواخر ماه رجب بود – جریان را به ایشان گفتم، ایشان اول ناراحت شد و فرمود: «این چه وضعی است! با فلسفه که نمیشود مخالفت کرد! من شاگردهایم را برمیدارم میروم کوشک نصرت [محلی در خارج از قم] آنجا درس میگویم»؛ گفتم: آقا ببینید طلبههایی که آمدهاند قم فقط برای اسفار شما که نیامدهاند اینها درس خارج آقای بروجردی هم میخواهند، شهریه هم میخواهند، آخر کوشک نصرت، در بیابان، اینکه عملی نیست! شما عنایت بفرمایید، حالا که مریض هستید نزدیکیهای ماه رمضان هم که طلبهها میروند، آن وقت بعد از ماه رمضان درس «شفا» بگویید. در نهایت ایشان به زور قبول کردند و به همین شکل هم عمل کردند، ایشان به عنوان مریضی تا ماه مبارک رمضان درس نگفتند و بعد از ماه رمضان هم شفا شروع کردند و کسی هم نفهمید که منشأ آنچه بود؟ ما هم در مسجد امام کتاب اشارات را شروع کردیم.
📚 خاطرات آیتالله حسینعلی منتظری، نشر اینترنتی، صفحه 69.
@Sorayya_ir
کاش فایل صوتی محرمانه ای از شهید سلیمانی هم بود و منتشر می شد...
حیف که او اهل این #میدان_تزویر نبود...
چگونه تاریخ قضاوت خواهد کرد؟
چو بیشه ز شیران تهی یافتند
سگان فرصت روبهی یافتند...
@Sorayya_ir
هدایت شده از حرم حضرت فاطمه معصومه س
#خبر #آستان #بین_الملل
💠 ویژه برنامههای رسانهای ماه مبارک رمضان برای مخاطبان بینالمللی حرم مطهر
🔺 خادمان اداره امور بینالملل آستان مقدس بانوی کرامت برای مخاطبان بینالمللی حرم مطهر به مناسبت ماه مبارک رمضان ویژه برنامههایی ازجمله ختم قرآن، تفسیر، شرح دعای ابوحمزه و بیان نکات معارفی را در دستور کار خود قرار دادهاند.
📎 news.amfm.ir/?p=86179
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی آستان مقدس
"حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها"
🆔 @astanqom
♦️نعمت میرزا زاده، شفیعی کدکنی و آیت الله خامنه ای
🔻نعمت میرزا زاده یا نعمت «آزرم» از شاعران انقلابی خراسان (متولد 1317) از شاگردان محمد تقی شریعتی و کانون نشر حقایق بود که پس از انقلاب به سازمان مجاهدین گرایش پیدا کرد و از ایران رفت و تاکنون هم موضع تندی دارد. چندین مجموعه شعر وی، مانند گلخون و لیلة القدر، و غیره، پیش از انقلاب منشتر شده که در کتاب جریانها از آنها و محتوایشان یاد کرده ام. وی علاوه بر کانون، در انجمن های ادبی خراسان، همراه آقای شفیعی کدکنی و شماری دیگر، با آقای آیت الله خامنه ای هم دوست می شود، و سال 47 شعری برای غدیر می گوید که به «سید علی حسینی خامنه ای» تقدیم کرده است. [لیلة القدر، ص 67) اخیرا خاطرات تاریخ شفاهی هاروارد را از وی می دیدم که سال 1984 ضبط شده، و متن تایپی آن هم همان وقت از نوار پیاده و به شکل عجیب وغریبی منتشر شده است. این متن اخیرا روی کانال تلگرامی تاریخ شفاهی هاروارد گذاشته شده است. بخشی از آن اشاره به آشنایی وی بود با آیت الله خامنه ای است که یادی هم از استاد شفیعی کدکنی در آن شده است.
نعمت زاده: به شما بگویم، علی خامنه ای ذوقیات ادبی اش خوب بود، آقای علی خامنه ای زیباترین تک بیت های صائب را و شعرهای سبک هندی را می دانید که آن نوع شعر و غزلی که در دوره صفوی در ایران بوجود آمده... به هر صورت زیباترین شعر از آن شاعران معروف به سبک هندی یعنی شاعران دوران صفوی یعنی صائب، یعنی کلیم یعنی عرفی، اینها را ما همیشه از زبان آقای سید علی خامنه ای می شنیدیم. ذوقیات شعر ایشان به گونه ای بود که وقتی در سال 1343من و آقای شفیعی کدکنی نویسنده و شاعر بسیار خوب معاصر و استاد فعلی دانشگاه تهران قرار شد که با هم کتاب شعر امروز خراسان را تألیف کنیم، یعنی گزارشی باشد آن کتاب از مجموع شاعران خراسان که شد یک کتاب چهارصد پانصد صفحه ای و یک مقدمه مفصل سی صفحه ای من بر او نوشتم در سوابق زبان دری و تداومش و اینها، آن موقع وقتی که این کتاب را می خواستیم درست کنیم، آقای علی خامنه ای هم در ذهنیات ما در شمار نامزدها شاعرانی بود که می باید به ایشان مراجعه کنیم و از ایشان شعر بخواهیم. یعنی به نظر ما کسی که آن مقدار با شعر آشناست که این همه تک بیت را از حفظ است، طبیعتا نمی تواند شاعر نباشد. از علی خامنه ای نیز خواستیم که برای درج در کتاب شعر امروز خراسان، به ما شعر بدهد، البته علی خامنه ای گفت که من شاعر نیستم و شعر ندارم. با این همه ما باور نکردیم ما به حساب این گذاشتیم که علی خامنه ای لابد می خواهد که تقیه کند، چون علما نباید شعر بگویند، حتی من به شوخی آن سالها به او گفتم که علی آقا! شما به احتمالی که در آینده جزء آیات عظام و علمای اعلام بشوید و از آنجا که در سنت علمایی شاعری خیلی پسندیده نیست این کار را کردید.... علی خامنه ای را من بیش از این از نزدیک می شناختم. چون ضمنا یک نسبت دور فامیلی هم از رهگذر همسرم با ما داشت. علی آقای خامنه ای خانه ما زیاد رفت و آمد می کرد.... ضمنا وجود علی خامنه ای و یکی دیگر از اینها مثلا آقای حکیمی که اینها به حساب طلاب جوان روشنفکر بودند موجب یک مقدار گرایش های مذهبی لااقل به صورت عاطفی هم در ما شد، بویژه که واقعه خرداد 42 به کلی صحنه را عوض کرد، یعنی در ذهنیات خود من نیز تأثیر گذاشت. [نوار دوم، ص 1 ـ 2]
@Sorayya_ir
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️آسودگی از نامردمان....
#سردار_سلیمانی
@Sorayya_ir