چنان چه افراد جاهل ساکت باشند مردم دچار اختلافات نمیشوند .
Honestly, you surprised me .
Not by the flooding thing , but by how shallow your bond with your 7 year partner is , for you to think his gravity manipulation can not deal with this flood .
به مرزی رسیدم که یه خاطره میاد تو ذهنم بعد نمیدونم اینو تو واقعیت تجربه کردم یا تو یه کتاب خوندم یا تو رویا هام دیدمش .
بابونههاییباعطرلیموترش؛
این چالشهه .
مفید ترین کاری که امروز انجام دادم :
بابونههاییباعطرلیموترش؛
دلم عمیق میخواد برگردم به زمستون ۱۳۹۹ .
دلم عمیق میخواد برگردم به ۲۰ خردادِ ۱۴۰۰ .
احساس میکنم واقعا دیگه نمیتونم ادامه بدم ، میتونم جسممو یه مدت اجاره بدم به یه روح دیگه ؟
امروز سه شنبه ست و من واقعا نمیخوام خرابش کنم ، در اصل نمیخوام هیچ کاری بکنم .
فقط و فقط میخوام برم مدرسه با این گلو درد وحشتناکم بعدم برم کلاس نقاشی هندزفری بذارم به همه اخطار بدم مریضم نزدیکم نشن ، بعد هم تو خیابونای فلسطین راه برم ، راه برمُ راه برم . تا هروقت که خسته شدم یه تاکسی بگیرم برگردم خونه وقتی هم برگشتم خونه با آبجیم کیک درست کنم شب یا صبح زود هم زبان تمرین کنم و نذارم مغزم هیچ تغییری ، هیچ تغییری روی برنامه ام ایجاد کنه .
اول بذارید از مدرسه شروع کنم ، اول از همه راهیان نورم اوکی شد و تنها دلخوشیم بخاطره اینکه این اردو رو میخوام برم اینکه یکی از دوستامم میخواد بیاد و گوشیم میتونیم ببریممم .
از اونور هم نگم از مست بودنمون که معلما هروقت میگفتن ساکت به ما نگاه میکردن .
از اونور از هم رفتم کلاس نقاشی اینقدر آهنگای سم گوش دادیم که کلاس بغلی اومدن اعتراض کردن .