eitaa logo
ذاکرین الحسین (نوحه.روضه.مولودی/متن)
5.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
23 فایل
☫ ﷽ ☫ ارتباط با ما 🔄 @Adminsafiranzynab سروش پلاس🛜 @southosein ایتا📳 @safiranzynab اینستاگرام🛜🎦 https://instagram.com/safiranzynab313?igshid=MzMyNGUyNmU2YQ== بانك صوتي مداحان⏸️ @southosein
مشاهده در ایتا
دانلود
خمیده ارتفاع کوهساری وزیده باد سرد سوگواری شکسته قامت پر بار طوبی رسیده موسم پر برگ و باری گرفته مرگ چشم حیدری را نشسته خاک روی ذوالفقاری به روی عرش روی اسم اعظم به زیر فرش جسم ذات باری زمین و آسمان صورت به صورت عرق ریزان ز فرط شرمساری به روی شانه زخم تازیانه به دل از عشق امّا زخم کاری درون مشک ها از اشک لبریز کویر سینه ها بی آبیاری نشان هر قدم در این حکایت ضریح کوچکی در هوشیاری تمام نیزه ها رحلند این جا میان این همه یک نیزه قاری به روی نیزه شد وحی مکرر مگر جبریل هم این جاست؟ آری تلاوت می کند چه؟ سوره ی کهف برای مردم بی بند و باری وضو باید بگیرم گر چه این جا به غیر از گریه نبوَد آب جاری کسی از چشم خشک خویش پرسید ببین لب تشنه هستم، آب داری؟ نشسته روبروی هم در این بین دلِ خون من و ابر بهاری 📲 @southosein
6_144226240723321030.mp3
13.35M
🏴 🎤•| |• هر قدر محتاج اینجا با خجالت میرسد پا به پایِ این خجالت ها به عزت میرسد کاسه ها و کوزه ها را بشکن اصلا بر سرم دل همین که خرد شد بارانِ رحمت میرسد گریه ام را دوست داری ، گریه بهتر می کنم اشک کاری میکند آدم به جنت میرسد جای دعوا کردنم قدری در آغوشم بگیر میرسد بنده به هر جا از محبت میرسد دستِ من در رشتۀ چادر نماز مادر است *خدا میدونه چقدر بی بی برا ما دعا کرده ما به امشب برسیم .. بگیم حسین .. راستی بی بی جان الان خودت کجایی ؟.. حتماً حتما کربلایی ... نمیدونم ؛ اما میایی یه سری به ما بزن .. ما شنیدیم هر جایی روضۀ حسین باشه اول گریه کنش مادرش فاطمه ست .. ماردش هی به سینه اش میزنه .. بُنَیّ قَتَلوکَ وَ مِن الماء منعوکَ  دستِ من در رشتۀ چادر نماز مادر است فاطمه راضی که باشد برگ دعوت میرسد هر زمان از چشمت افتادم حسین آمد کمک بس که این اربابِ ما خیرش به رعیت میرسد 📲 @southosein
چون پیش چشمشان سر شه بر سنان گذشت در حیرتم که بر سر زینب چسان گذشت تا بوسدش گلو نرسیدش به نیزه دست آوخ که نیزه نیز بر او سرگران گذشت بر ناقه برهنه نشاندند عترتش شاهی که یک سواره ز نُه آسمان گذشت چون دید بانوی اسرا کز برابرش سرهای سروران زمین و زمان گذشت زد فرق خود به چوبه محمل چنان کز او خون شد روان و ناله اش از فرقدان گذشت چون راه کهکشان شده راه از نظاره گر فریاد بانوان شه از کهکشان گذشت زینب چو دید خیل تماشاییان به راه کرد آستین حجاب و خجل ز آن میان گذشت بردندشان به بارگه زاده زیاد گفتن نیاورم که چنین و چنان گذشت بر زانوی پلید، سر شه نهاد و گفت سبط رسول بهر خلافت ز جان گذشت یک قطره خون به زانویش از حلق شه چکید سوراخ کرد جامه و از استخوان گذشت ناسور شد جراحت و از بوی ناخوشش خلقی نفور تا به عذاب از جهان گذشت القصه، خواب و خور به اسیران حرام کرد با قیدشان روانه سوی شهر شام کرد 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6_144231738292968040.mp3
4.4M
داره می‌رسه هنوزم صدای امام غریبم تو راه نباید بمونم که اهل سپاه حبییم شاید تو سپاه مولا بشه شهادت نصیبم جان حسینه، ایمان حسینه برام معنی عهد و پیمان حسینه برای من آیات قرآن حسینه قرآن حسینه کربلا رفتن اول کاره کیه که از زمین پرچمو برداره؟ کیه که واسهٔ آقاش علمداره؟ بهترین یاره حسین مولا حسین مولا باید توی دنیا باشم صدای امام زمانم تا سنگ تموم بذارم برای امام زمانم آخر یه روزی می‌شم من فدای امام زمانم این زمانه، داره نشانه میاد مردی که واسه عالم امانه امید ستم‌دیده‌های جهانه صاحب‌زمانه می‌رسه مردی که توی راهه اجابت دعا و ندبه و آهه امید این جهان بقیةاللّهه حضرت ماهه اباصالح اباصالح داره می‌پیچه تو عالم طنین حکایت مظلوم آروم نباید بشینیم تو روزای غربت مظلوم باید همه هم‌صدا شیم برای حمایت مظلوم با صلابت، غرق رشادت می‌مونیم کنار فلسطین با غیرت می‌مونیم تا صبح نجاتش با عزت غرق رشادت می‌رسه فصل خوب این دنیا می‌شه رها یه روزی مسجدالاقصی می‌شه نماز عید مسلمین برپا میاد اون روزا اباصالح اباصالح 📲 @southosein
اینان كه سنگ سوی تو پرتاب می كنند بی حرمتی به آینه را باب می كنند در قتلگاه، آن جگر تشنه ی تو را با مشك های آب خنك، آب می كنند لب های خشك نیزه ی خود را حرامیان از خون سرخ توست كه سیراب می كنند عكس سر بریده ی عباس را به نی در چشم های اهل حرم قاب می كنند با نوحه ی رباب و تكان دادن سنان شش ماهه ی تو را سر نی خواب می كنند این آسمان شب زده را ای هلال عشق هفده ستاره گرد تو جذاب می كنند هفده ستاره معتكف چشم هایتان سجده به سمت قبله ی مهتاب می كنند هفده ستاره با كلماتی ز جنس اشك تفسیر سرخ سوره ی احزاب می كنند 📲 @southosein
‏ما را بقیه پس زده بودند هزار بار ؛ ما را حسین بود که ادم حساب کرد
هدایت شده از موکب مع امام منصور
‏هیئت «مع امام منصور» برگزار می‌کند 📖 سلسله‌ جلسات مراسم دعای ندبه 🎤 قرائت دعا: حاج علی‌اکبر سماواتی 🎤 سخنران: استاد علی‌اکبر رائفی‌پور 🗓 زمان: جمعه ۵ مردادماه ۱۴۰۳ ⏰ ساعت: ۶:۳۰ صبح 📝 آدرس محل برگزاری: خاوران، روبروی آموزش و پرورش منطقه ۱۵، خیابان شهید انورزاده، خیابان سمنانی، امام‌زاده اهل‌بن‌علی علیه‌السلام 🖇 لینک لوکیشن ✅ کانال موکب مع امام منصور ☑️ @MasafMokeb
بال و پرم به شوق حرم باز می شود یعنی دوباره لحظه ی اعجاز می شود رو به ضریح حضرت آقای «کربلا» با یک سلام صبح من آغاز می شود ‌‎‌📲 @southosein
6_144232837804601056.mp3
3.37M
دردا فقط شبا میاد سراغم دردای بی دوا میاد سراغم من از همه سراغشو گرفتم یعنی یه شب آقا میاد سراغم 📲 @southosein
6_144232837804602464.mp3
3.06M
چنان شمعی که از اطرافیان پروانه می‌سازد حسین بن علی از عاقلان دیوانه می‌سازد حریمش جای عرش و فرش را با هم عوض کرده که جبریل امین در بارگاهش لانه می‌سازد 📲 @southosein
همه محوند، محو عزت ما از گِلِ اولیاست طینت ما کنج عُزلَت برای ما گنج است وه چه سرمایه‌ای‌ست عُزلَت ما نگران نیستیم از مردن مرگ ما هست استراحت ما ثروت ما محبت زهراست نرسد ثروتی به ثروت ما نامه‌هامان نخوانده امضا شد باز راضی نشد به خجلت ما گریه کردیم راهمان دادند بی نتیجه نماند زحمت ما هر کسی پنج روز نوبت اوست با بزرگان گذشت نوبت ما فرصت گریه را به ما دادند بهترین فرصت است فرصت ما همه جا رفت و از تو صحبت کرد هر که بنشست پای صحبت ما تا که در خدمت شما هستیم دیگران می‌کنند خدمت ما خواستند از دیار تو برویم نه، اجازه نداد غیرت ما ما اویسیم و آمدیم، ولی دیدن تو نبود قسمت ما شبی از خاک ما گذر کردی مرده را زنده کرد تربت ما حاجت دل شکسته‌ها گریه‌ست جان زینب برس به حاجت ما روضه داریم روضه‌ی زینب یک سری هم بیا به هیئت ما کربلا، شام، هر کجا رفتی یک سلامی بده به نیت ما ما که از هجر، بال بال زدیم و نیامد کسی عیادت ما 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تموم مردم دنیا ما رو می خونن دیونه اره ، ما دیونه هستیم بیخیال این زمونه... 📲 @southosein
6_144232837804604327.mp3
5.02M
دلم آشوبه خسته شدم پیش تو آمدم حسین ببین اشکامو خوب میدونم که نوکر بدم حسین خیلی داغونم به جون مادرت نکن ردم حسین 📲 @southosein
نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من که می‌آمد صدای ناله‌های پنج‌تن از من از آن‌جایی که وابسته‌ست جان من به جان تو جدا کردند سر از تو؛ جدا کردند تن از من میان معرکه هم زخم، هم جان‌باختن از تو میان خیمه‌ها هم سوختن، هم ساختن از من تو زیر خنجرش بودی و محکوم تماشا من گلوی زیر خنجر از تو؛ دست و پا زدن از من دلم خوش بود با پیراهنت آن‌هم به غارت رفت پس از تو رَخت بَر بسته‌ست شوقِ زیستن از من غریبم آن‌چنان در سرزمین مادری بی تو که می‌پرسد نشانی‌های زینب را وطن از من "ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق" کسی نشنید جز "توصیف زیبایی" سخن از من از آن بُت‌خانه‌ها چیزی نماند آن‌جا که بر می‌خاست طنین تیشه‌ی پیغمبرانِ بُت‌شکن از من منم حُسنِ خِتام باشکوهِ داستان تو پس از این اسوه می‌سازند اساطیر کهن از من 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
●|🌱سوال⁉️ میگن پیامبر(ص) به امام حسین(ع) گفته بود که در کربلا چه اتفاق های بدی میوفته، پس چرا امام حسین(ع) خانواده و فرزندان و خواهران و یاران خانوادشون رو باخودشون بردن کربلا؟❌💯 ___ هیات نوجوانان و جوانان سفیران زینب_س 🌴 پاسخ را بشنوید👆💯
6_144231738293165623.mp3
4.43M
🏴 🎤•| |• السلام علی اهل مشایه تا بهشت خدا وصله مشایه بهشت بین الحرمینه بهشت حرم حسینه یا هلابیک یا زایر یا هلابیک همه چی از دور قشنگه حرم از نزدیک الدواء اند الحسین و الشفاء اند الحسین نوکرا میرن حرم اللقاء اند الحسین اللقاء اند الحسین 📲 @southosein
چگونه داغ‌ها را می‌گذارد پشت سر زینب کجا؟ کی؟ می‌گذارد چشم بر هم در سفر زینب فقط با دیدن عباس دائم زنده می‌گردد تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده ولی با خطبه‌هایش می‌کند "شق القمر "زینب طنین خطبه‌هایش در دل افلاک می‌پیچد و کاخ ظالمان را می‌کند زیر و زبر زینب دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست که بوده یک تنه اندازه‌ی صد‌ها نفر زینب خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام نبوده لحظه‌ای از حال طفلانْ بی‌خبر زینب خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود زمانی که برای کودکان می‌شد سپر زینب شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش گذشته از کنار خیمه‌های شعله‌ور زینب رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد اگر چه داغ‌ها دیدند اما بیشتر زینب زمانی که حسین آرام می‌زد دست و پا در خون کبوتروار در گودال می‌زد بال و پر زینب شکسته‌تیر‌ها و نیزه‌ها را زد کنار اما صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب صدای ناله‌ی مادر می‌آمد از دل گودال شبیه ناله‌هایی که شنید از پشت در زینب 📲 @southosein