#شهادت_امام_حسن
ز آن طشت پر ز لخت جگر در مقابلش
پيدا بود كه زهر چه كرده است با دلش
مظلوم چون على و به مظلوميش گواه
آن پاره هاى دل، كه بود در مقابلش
او حاصل نبوّت و بيداد دشمنان
از آب شعله خيز، شرر زد به حاصلش
عمر حسن ز عمر على سختتر گذشت
تا آن كه مرگ آمد و حلّ كرد مشكلش
از ورطهاى كه بود كران تا كران ملال
موجى زد و رساند، شهادت به ساحلش
هر مرد راست محرم دل همسرش، ولى
غربت ببين كه همسر او گشته قاتلش
از زهر، پاره پاره و از صبر، ريز ريز
قرآن برگ برگ شهادت بود دلش
چشمش به لطف اوست «مؤيد» كه دم زند
گاه از مصائب وى و گاه از فضائلش
#سید_رضا_مؤید
📲 @southosein
دخت رسول و، این همه خونین جگر چرا؟
فلک نجات و، غرقه به موج خطر چرا؟
در مدّتی قلیل بسی درد و داغ دید
یک مادر جوان و خمیده کمر چرا؟
مسجد، کنار خانه و زهرا به درد و رنج
میرفت بر زیارت قبر پدر چرا؟
با داعی صحابی خیر البَشَر بگو
چندین جفا به دختر خیر البشر چرا؟
گیرم که بود بغض علی در نهاد تو
سیلی زدن به صورت زهرا، دگر چرا؟
سیلی زدی به مادر و، دستت شکسته باد!
مادر زدن مقابل چشم پسر چرا؟
گلچین اگر نداشت عداوت به باغبان
آتش زدن به باغ و شکستن شجر چرا؟
#سید_رضا_مؤید
📲 @southosein