001 Zakhm e Akhar.mp3
6.42M
#حضرت_رقیه
#مجید_بنی_فاطمه ...
برید کنار می خوام سرو ببینم
زخمای روز آخرو ببینم
.
جلو چشامو نگیرید که می خوام
پارگی های حنجرو ببینم
.
من الذی ایتمنی بابایی
دیگه تو آغوش منی بابایی
.
این همه جا رفتی دلت نیومد
به دخترت سر نزنی بابایی
.
لبای غرق خووون
با تو چه کرده چوب خیزرون
.
زده چه ضربه ای
شکسته دندون تو از همون
.
حالا که اومدی
کنار من بمون
.
جای طناب رو تنمه بابایی
زخمیه دور گردنم بابایی
.
محله ی یهودیا شلوغ بود
کاشکی فقط می زدنم بابایی
.
میون نامسلمونا حرم رفت
انقده اونجا داد زدن سرم رفت
.
کاشکی فقط می زدنم بابایی
یه دسته موهام با گل سرم رفت
.
شبی که گم شدم
صدا زدم نزن میام خودم
.
سوخت بابا چادری
که خریدی برا تولدم
.
کبوده چشمم از
شبی که گم شدم
.