داستانی تلخ:
۱- سرِ دوربرگردان بلوار امام، نیسان بدون سرنشین و مجهز به مسلسل اتوماتیک پارک شده؛ درست زیر ترانس برق.
مواد منفجره نیز در نیسان جاسازی شده.
آن دستِ بلوار
خودروی سانتافه با ۴سرنشین در انتظار بود
بعلاوه ۴موتورسوار و
دو تکتیرانداز.
۲- خودروی «اسکورت۱» عبور میکند.
خودروی دکتر با همسرش که به دوربرگردان میرسد،
مسلسل اتوماتیک
شلیک میکند. 😔
سه گلوله به دست و پای دکتر فخریزاده اصابت میکند.
وی پیاده میشود.
خودروی «اسکورت۲» میرسد.
#حامداصغری پیاده میشود،
خود را
روی دکتر میاندازد
و ۴گلوله میخورد...
ناگهان نیسان با ریموت منفجر میشود.
همزمان سرنشینان سانتافه و موتورسواران شلیک میکنند؛ ۱۲نفر همزمان....😢
تیم حفاظت زیرآتش گلوله قرار میگیرد.
۳-هیچیک از تروریستها دستگیر یا کشته نمیشوند!
۴-مجروحین به درمانگاه آبسرد منتقل میشوند.
اما برق درمانگاه قطع است!
برق منطقه از نیمساعت قبل
قطع شده و تمام دوربینها خاموش بوده!
و هیچ فیلمی ضبط نشده!
۵-هلیکوپتر میآید اما به دلیل انفجار ترانس و کابلهای برق در بلوار،
نمیتواند در بلوار بنشیند.
بناچار مجروحین را به انتهای بلوار در پارک الغدیر میآورند
تا سوار هلیکوپتر کنند.
دکتر
در بیمارستان بقیهالله تمام میکند.
چند نکته:
۱- یک تیم ۱۲نفره عملیاتی حداقل ۵۰نفر پشتیبانی لازم دارد. چگونه یک «گروه تروریستی» در پایتخت با تمام تجهیزات عملیات کردند؟!
۲- ترور در روز تعطیل، و در محل ویلای سوژه در هنگام تعطیلات با خانواده،
یعنی اشراف کامل اطلاعاتی
بر ساعت و مکان دقیق عبور و مرور و حتی برنامه خانوادگی.
جاگذاری خودروی انفجار مجهز به مسلسل خودکار و انتظار ۱۲نفر مهاجم یعنی سوژه در تور کامل اطلاعاتی.
۳- حفاظت چند حلقه دارد.
و محافظ آخرین حلقه آن است. وقتی
حلقههای اطلاعاتی
شکسته شد
#محافظ راهی جز «تن دادن» به گلوله ندارد.....
اینجاست که
چیزی برای گفتن و
نفسی برای کشیدن
باقی.....