eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.7هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
305 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 شبهه: آيا نظارت استصوابي اعمال شده در كشور ما با دموكراسي در تضاد نيست؟ 📝 چکیده پاسخ: 💠 اصل 99 قانون اساسی نظارت موثر بر انتخابات ریاست جمهوری را بر عهده شوراي نگهبان گذاشته است و به همین دلیل این نظارت باید از نوع استصوابی باشد، یعنی نظارتی که در آن ناظر بتواند علاوه بر كسب اطلاع، اعمال نظر هم بنمايد. 💠 در جهان امروز انواع مختلفی از دموکراسی و مردم سالاری وجود دارد و از این رو نظام جمهوری اسلامی نیز شیوه ای از حکومت مردم سالاری دینی است که با همه اشتراكاتي كه مي‌تواند با ديگر شيوه‌هاي دموكراسي داشته باشد، از نظر مباني با حكومت ليبرال دموكراسي متفاوت مي‌باشد. 💠 همان طوري كه نظريات دموكراتيك غربی براي پيدايش دموكراسي، صرف حضور حداکثری مردم را كافي نمي‌دانند و براي تكميل آن بر اصل محدوديت و مشروطيت قانوني حكومت تأكيد مي‌كنند در نظام جمهوري اسلامي نیز که بنا بر اصل 6 و 56 متكي به آراي عمومي است اين حق خداداد بايد محدود به قوانين و موازين اسلامي باشد. بنابر این: 1⃣ نظارت استصوابي با مردم سالاري و حاكميت مردم ناسازگار نبوده و در راستاي وظايف قانوني شوراي نگهبان كه همان حفظ اسلاميت نظام است و در اصل چهارم قانون اساسي به آن تصريح شده است مي‌باشد. 2⃣ با نظارت استصوابي نهادی خارج از قوه مجریه، از اعمال نفوذ احتمالی مجريان برگزاري انتخابات که قدرت و امکانات برتر برگزاری انتخابات را دارند پیشگیری شده و همین امر به شکل گیری قوه مجریه و مقننه مستقل و کارآمد کمک می کند. 3⃣ در مردم سالاري ديني، حاكمان كه موضوع روند رأي گيري هستند، بايد صلاحيت های لازم را داشته باشند که طبیعتا اين صلاحيت ها بر پايه و اصول اسلام تعريف مي‌شود و صرف شهروندي و سن و عدم سوء پيشينه قضايي كافي نيست، از این روی شوراي نگهبان با نظارت استصوابي كه بر انتخابات اعمال مي‌نمايد، در حين محفوظ ماندن آزادي‌هاي مشروع، قانون شكنان و غير ملتزمين به اسلام و ديانت و كساني را كه آزادي مردم و استقلال كشور را به مخاطره مي‌اندازند را از فهرست نامزدها خارج می كند و اين نظارت خدشه‌اي به آزادي انتخاب و ديگر آزادي‌هاي اساسي به وجود نمي‌آورد و با دموكراسي به عنوان یک شيوه حكومتي نیز همخواني و سازگاري روشني خواهد داشت. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9428/ 🆔@spasokh
🌸🍀🌸 🌸 🍀 قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ): « أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِيقَة» امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: جهاد درى است از درهاى بهشت، كه خداوند آن را به روى اولياء خاصّ خود گشوده، جهاد جامه پرهيزگارى، زره استوار، و سپر مطمئن خداست. 📚مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحارالأنوار، بيروت: دار إحياء التراث العربي، 1403ق، ج34، ص142. 🍀 🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀
🖌 سؤال: ⚜مواضع سیاسی امام كاظم (علیه‌السلام) در طول حیاتشان چگونه بود؟ 📝 چکیده پاسخ: ️ائمه معصومین (علیهم السلام)جملگی هدف مشترک داشتند، اما شرایطی که هر یک از امامان در آن زندگی می کرد اقتضائات خاصی داشت که باعث می شد هر امامی سیره و عملکرد خاصی داشته باشد به عنوان مثال برخی از امامان با هدف احیای اسلام، سلاح در دست گرفتند اما در زمانه ای که شرایط برای موثر بودن مبارزه مسلحانه فراهم نبود امامان معصوم (علیهم السلام) از ابزارهای دیگری برای پیشبرد اهداف دینی، سیاسی و اجتماعی خود بهره می گرفتند. ️امام موسی کاظم (علیه‌السلام) نیز به دلیل شرایط خفقان موجود، امکان راه اندازی و مدیریت خیزش های مردمی را نداشتند و از این روی اقدامات دیگری برای زنده نگهداشتن اسلام و نشان دادن چهره اسلام واقعی، مقابله با خلفا و به ویژه نامشروع بودن حکومت آنان و سایر مسئولیت های اجتماعی خود، انجام می دادند که به برخی از آن ها اشاره می شود: 1⃣دنبال نمودن برنامه های علمی پدر و تربیت شاگردان بزرگ و رجال علم و فضيلت. 2⃣ عدم همكاري با خلفاي غاصب، تا جايي كه اسلام به خطر نيفتد. 3⃣ بحث و مناظره با علماي درباري و توبيخ آنها. 4⃣ زير سئوال بردن مشروعيت حكومت حاكمان در بحث و گفتگو با حاكمان معاصر خود و غاصب جلوه دادن آنان. 5⃣ تلاش براي تبيين جايگاه امامت و نیز اعلان حق حاکمیت وی بر تمام جهان اسلام. امام کاظم (علیه‌السلام) به دلیل اختناق شدید موجود، امکان فعالیت علنی فراتر از این نداشت و تلاش می کرد تا با اعلان مواضع نیمه مخفی هم از جریان امامت و حقانیت خود دفاع نماید و هم تلویحا نامشروع بودن حکومت خلفا را بیان نماید، به عنوان مثال روزي هارون به آن حضرت اعلام كرد كه حاضر است "فدك" را به او برگرداند. امام فرمود: در صورتي حاضرم فدك را تحويل بگيرم كه آن را با تمام حدود و مرزهايش پس بدهي! هارون پرسيد: حدود و مرزهاي آن كدام است؟ امام فرمود: اگر حدود آن را بگويم هرگز پس نخواهي داد. هارون اصرار كرد و سوگند ياد نمود كه اين كار را انجام خواهد داد. امام حدود آن را چنين تعيين فرمود: حد اولش، عدن؛ حد دومش، سمرقند؛ حد سومش، آفريقا؛ حد چهارمش، ارمنيه و بحر خزر است. 🍂 هارون با شنيدن هر يك از اين حدود، تغيير رنگ مي‌داد و بشدت ناراحت مي‌شد، با شنيدن حدود چهارگانه، نتوانست خود را كنترل كند و با خشم و ناراحتي گفت: با اين ترتيب چيزي براي ما باقي نمي‌ماند! امام فرمود: مي دانستم كه نخواهي پذيرفت و به همين دليل از گفتن آن امتناع داشتم! 🍂 امام (علیه‌السلام) با اين بيان به نوعي مطالبة حكومت و خلافت را نمود كه حق اهل بيت (علیهم السلام) بود كه توسط غاصبان، از آنها غصب شده بود و در عین حال اعلان نمود که آنچه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در باره فدك و استرداد آن انجام داد، در واقع دفاع از حق الهی حکومت و ولایت ائمه معصومین (علیهم السلام) بود. 📚 منابع: (1)مفيد، ارشاد، انتشارات اسلاميه، 1380 هـ .ش، ص 578. (2) همان، ص 578. (3) ابن ابي الفتح الاربلي، كشف الغمه، دارالاضواء، بيروت، لبنان، 1405 ـ 1985 قم. (4) عباس قمي (حاج شيخ عباس قمي)، الأنوار البهية، مشهد، مؤسسة منشورات ديني مشهد، ص 170. سیاسی امام کاظم (ع) لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9429/ 🆔@spasokh
🌸🍀🌸 🌸 🍀 قالَ الکاظِمُ (علیه السلام) عِنْدَ قَبْرٍ حَضَرَهُ إِنَّ شَيْئاً هَذَا آخِرُهُ لَحَقِيقٌ أَنْ يُزْهَدَ فِي أَوَّلِهِ وَ إِنَّ شَيْئاً هَذَا أَوَّلُهُ لَحَقِيقٌ أَنْ يُخَافَ آخِرُهُ. امام کاظم (علیه‌السلام) می‌فرماید: امام كاظم عليه السّلام بر سر قبرى حضور يافت و فرمود: به راستى، چيزى (دنیایی) كه پايانش اين باشد سزاست كه از ابتدايش مورد بى علاقگى قرار گيرد و چيزى (آخرتی) كه ابتدايش اين است سزاست كه از پايانش بيمناك باشند. 📚حرانی، ابن شعبه، حسین بن روح، تحف العقول، قم: جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1404ق، ص408. 🆔@spasokh 🍀 🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀
🖌 سؤال: به چه دلیل شما مدعی هستید که ابوطالب عموی پیامبر و پدر امیرالمؤمنین علی علیهما السلام، مومن بوده است؟ 📝 چکیده پاسخ: 💠 1 - تاریخ گواه آن است که پدر و اجداد ابوطالب، جملگی موحد و خداشناس بوده اند ؛چنانکه عبدالمطلب، به هنگام لشگر کشی ابرهه به مکه، ایمان خود به خداوند را آشکار می کند، از این روی ایمان فردی همچون ابوطالب نیز حداقل، غیر قابل باور نیست. 💠 2 - فداکاری های ابوطالب در راه حفاظت از جان پیامبر ص به اندازه ای بود که وی را ملقب به «بزرگترین حامی» نمود و این جز از سر اعتقاد به پیامبر نمی تواند باشد. در این میان خویشاوندی نمی تواند انگیزه خوبی برای حمایت باشد، چرا که ابولهب هم که از یک سو عموی پیامبر بود و از سوی دیگر دختران پیامبر عروسش بودند، نه تنها حمایت نمی کرد بلکه دشمن سرسخت پیامبر بود. 💠 3 - اشعار بر جای مانده از ابوطالب، تصریح به ایمان وی به نبوت حضرت محمدص همچون نبوت موسی ع و عیسی ع دارند. 💠 4 - تصریح نزدیکان بی غرض ابوطالب، یعنی اهل بیت ع که از حقایق، بیش از دیگران باخبرند، برخی شخصیت های مورد احترام اهل سنت همچون عباس بن عبدالمطلب و ابوبکر و نیز برخی علمای اهل سنت متاخر همچون زینی دحلان، مفتی مکه، گواه دیگری بر ایمان ابوطالب می باشد. 💠 5 - برخی شواهد تاریخی نیز به دلالت التزامی، حاکی از ایمان ابوطالب هستند مثلا در تاریخ نقل شده که وقتی امام علی ع با پیامبر نماز می گذارد، ابوطالب، فرزندش جعفر را امر کرد تا در کنار آنان نماز گذارد که اگر ابوطالب، واقعا مشرک بود چنین امری نمی کرد و یا در ماجرای ولادت حضرت علی ع در خانه کعبه، فاطمه بنت اسد، همسر ابوطالب، پیش از شکافتن خانه کعبه از پرده کعبه آویزان شده و خدا را به یاری طلبید و خدا نیز درخواست او را اجابت کرد، حال در شرایطی که همسر ابوطالب، در محیط جاهلی عربستان چنین ایمانی به خداوند داشت، باور کردنی نیست که شخصیتی جلیل القدر همچون ابوطالب، از ایمان بی بهره بوده باشد. 💠 6 - پوشیده بودن ایمان ابوطالب، از روی تقیه و به منظور حفاظت از جان پیامبر بود چنانکه حضرت علی ع در این زمینه می فرمود: « به خدا قسم ابو طلب مومن ومسلمان بود وایمانش را به جهت حفاظت از پیامبر (ص) وبنی هاشم پنهان می کرد تا قریش نتوانند به آن ها آسیب بزنند.» لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9430/ 🆔@spasokh
🖌 سؤال: پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ پيش از بعثت بر چه آئيني بودند؟ 📝 چکیده پاسخ: شواهد تاريخي غير قابل انكار گواهي مي دهند بر اينكه پيامبر خدا از نظر تربيتي در نهايت درجه مكارم اخلاقي قرار داشته و به همين دليل از موقعيت اجتماعي خاص و منحصر به فرد برخوردار بوده است؛ اما در مورد اينكه پيامبر خدا قبل از بعثت چه ديني داشته است توجه به مطالب زير لازم مي باشد. از ابتداي خلقت تا روز قيامت، دين مورد رضايت خداوند متعال يكي بيش نبوده است و تمام انبياي الهي از آدم تا خاتم ـ صلي الله عليه و آله ـ بشر را به يك دين دعوت نموده اند. و اين مطلب از آيه اي كه مي فرمايد:«خدا آئيني كه براي شما قرار داد احكامي است كه نوح را هم به آن سفارش كرد و بر تو نيز همان را وحي كرديم و به ابراهيم و موسي و عيسي نيز سفارش نموديم(1)». و نيز «دين نزد خدا اسلام است(2)». و آيات ديگر معلوم مي شود كه هدف اصلي از بعثت انبياء تبليغ به يك دين توحيدي بوده كه عبارت از دين اسلام باشد. خاتم پيامبران تكميل كننده مسيري بود كه از ابتداءِ ارسال رسولان آغاز شده بود؛ با توجه به دلائل زير با قاطعيت ميتوان گفت پيامبر اكرم بر همان آئين اسلام طي مسير كرده است: 💠1. تمام مسلمانان اتفاق نظر دارند كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بر تمام انبياء برتري دارد و افضل از همه آنان است، و از نظر عقل تبعيت كردن افضل از مفضول صحيح نيست. 💠 2. اگر پيامبر به يكي ازشرايع گذشته عمل مي كردند، در تاريخ زندگي آن حضرت ذكر مي شد و اهل آن شريعت اين را جزو افتخارات خود مي دانسته و از اين امر به نفع خود احتجاج مي كردند. در حالي كه در هيچ جاي تاريخ چنين امري ذكر نشده است 💠3. حضرت امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ كه تربيت يافته حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مي باشند مي فرمايند: «از همان زمان كه رسول خدا از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خود را با او قرين ساخت، تا شب و روز او را به راههاي مكارم و طرق اخلاق نيك جهان سوق دهند(3) 💠 4. از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به طرق صحيح از شيعه و سني نقل شده است كه فرمودند: «من به مقام نبوّت رسيده بودم در حالي كه هنوز روح به جسد آدم دميده نشده بود(4) 💠 5. با مراجعه به سيره عملي آن حضرت ـ صلي الله عليه و آله ـ در طول چهل سال قبل از بعثت اين امر به خوبي معلوم و مشخص مي شود كه ايشان در اين مدت راه و روش خاص خود را مي رفته و هيچ موردي ملاحظه نشده است كه ايشان به كتاب و يا دانشمندي از دانشمندان شرايع گذشته مراجعه نمايند و يا در معابد و كليساهاي يهوديها و نصاري و يا مذاهب ديگر رفته و مشغول عبادت و انجام اعمال آنها شده باشند. نتيجه: پيامبر اسلام قبل از چهل سالگي مقام نبوت را داشتند و به همين جهت فرشته اي از فرشتگان هميشه همراه ايشان بوده و احكام لازم و محاسن اخلاقي و آداب نيك را به ايشان تعليم مي داده است چنانكه حديث امام علي ـ عليه السّلام ـ نيز بيانگر اين امر بود. پيامبر تابع هيچ يك از شرايع گذشته نبوده اند، بلكه آن حضرت به تكليف خود عمل مي كرده و پيوسته خط توحيد را ادامه مي داده و به اصول اخلاقي و عبادت الهي مقيد و پاي بند بوده است. 📚 پی نوشت: 1⃣سوره شوري .آيه 13 2⃣سوره آل عمران .آيه 19 3⃣نهج البلاغه، خطبة 192، معروف به خطبه قاصعه 4⃣مجلسي، بحارالانوار، ج 18، ص 277. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9431/ 🆔@spasokh
🖌 سؤال: منظور از اقرأ (بخوان) در لحظه بعثت حضرت رسول اكرم كه توسط جبرئيل به آن حضرت خطاب شد چيست؟؟آيا پيامبر متني را بايد ميخواند؟؟؟ 📝 چکیده پاسخ: 🗞در برخي از كتب تاريخ و حديث گزارشي نادرست و افسانه وار درباره چگونگي بعثت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل شده است كه به هيچ وجه با معيار هاي حديث و تاريخ، قابل پذيرش نيست چرا كه اولا روايت كننده اين گزارش عايشه است و او در سال چهارم يا پنجم بعثت متولد شده است پس او در زمان حادثه نبوده تا شاهد عيني باشد(1) ثانيا بر اساس اين روايت فرشته وحي چندين بار به حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ تكليف خواندن كرده و او اظهار ناتواني نموده است! در حالي كه اگر مقصود اين بوده كه حضرت كلام خدا را از روي لوحي و نوشته اي بخواند چنين چيزي معقول نيست زيرا خدا و فرشته او مي دانستند پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ درس ناخوانده است و قدرت خواندن ندارد(2). 🗒لذا منظور از اقراء در آيات قرآن ، اطاعت از فرمان جبرئيل به خواندن و تكرار بعد از اوست نه خواندن از روی متن؛ و پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نفرموده من خواندن نمي دانم تا دلالت بر مكتوبي از پيش عطا نشده به او داشته باشد. استاد مرحوم علي دواني در كتاب تاريخ اسلام بر اين گفته صحه مي گذارد و مي نويسد: «ما پس از تحقيقات زياد به اين نتيجه رسيده ايم كه جبرئيل از پيغمبر- صلي الله عليه و آله - خواست آيه «بسم الله الرحمن الرحيم» را كه در آغاز سوره بود به زبان آورد. اقرا بسم ربك نيز به همين معنا است. باء «بسم» هم به گفته بعضي از مفسرين باء زينت است در حقيقت جبرئيل پس از قرائت بسم الله الرحمن الرحيم از آن حضرت خواست كه نام خدا يعني بسم الله الرحمن الرحيم را قرائت كند و آن را به زبان آورد. ولي چون پيغمبر- صلي الله عليه و آله - در آغاز كار و اولين برخورد با پيك وحي نمي دانست نحوه قرائت نام خدا كه جبرئيل از وي مي خواست چگونه است پرسيد: ما اقرا؟ يعني چه بخوانم و نام خدا كه بايد قرائت كنم چيست و تركيب آن چگونه است؟ جبرئيل بار ديگر تكرار كرد و گفت بسم الله الرحمن الرحيم اقراء بسم ربك الذي خلق يعني نام خدايت را قرائت كن و بگو بسم الله الرحمن الرحيم(3). 📚 پی نوشت: 1⃣پيشوايي، مهدي، تاريخ اسلام، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول، 1382ش، ص132. 2⃣عاملي، سید جعفر مرتضي ، سيره صحيح پيامبر اعظم، ترجمه تاج آبادي، حسين، قم، انتشارات نور مطاف، چاپ اول، 1386ش، ج1، ص283. 3⃣دواني، علي، تاريخ اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ هشتم، 1373ش، ص108. 🆔@spasokh
📝 انتخابات آزاد شبهه: چگونه می گویید انتخابات در ایران آزاد است در حالی که مانع شرکت مخالفان در رقابت های انتخاباتی می شوید؟ 📝 چکیده پاسخ: ️ وقتی صحبت از آزاد بودن انتخابات می شود چند برداشت ممکن است به ذهن متبادر شود: 👈 برداشت نخست انتخاباتی را آزاد می داند که برای انتخاب شوندگان هیچ شرطی قرار داده نشود که چنین احتمالی باطل است و اگر چنین معنایی منظور شود هیچ انتخاباتی در دنیا آزاد نخواهد بود، چون هر کشوری به تناسب اقتضائات خود، شرایطی همچون پایبندی به قوانین، عدم پیشینه کیفری و ... را برای انتخاب شوندگان در نظر می گیرد، چرا که در نظر نگرفتن شرایط، به معنای اجازه دادن به هر فرد بی صلاحیتی برای بر عهده گرفتن مسئولیت و در نهایت پایمال شدن حقوق و مصالح شهروندان و نیز پاشیده شدن شیرازه کشور خواهد بود، چنانکه یکی از شرایطی که هر کشوری برای کاندیداها در نظر می گیرد اعتقاد کاندیداها به اصول و مبانی قانون اساسی و نظام سیاسی آن کشور است و بدون اعتقاد به این قوانین، تضمینی برای عمل در چارچوب آن وجود ندارد. 👈 بر اساس برداشت دوم، انتخاباتی آزاد است که هیچ نهاد نظارتی بر شرایط انتخاب شوندگان و فرایند انتخابات نظارت نکند، این در حالی است که قبلا گفته شد برای تصدی هر مسئولیتی شرایطی لازم است و همین ضرورت ایجاب می کند که برای نظارت بر وجود آن شرایط در کاندیداها نهادی وجود داشته باشد که در کشور ما شورای نگهبان و در کشورهای دیگر نهادهایی مشابه همچون شورای قانون اساسی و ... این وظیفه را بر عهده دارد و از این روی وجود شورای نگهبان منافاتی با انتخابات آزاد ندارد. 👈 برداشت سوم، انتخاباتی را آزاد می داند که در آن آزادی حضور احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی مختلف معتقد به مبانی و چارچوب های پذیرفته شده یک نظام سیاسی با سلایق و برنامه های گوناگون در عرصه انتخابات و رقابت سیاسی تضمین شده باشد که منطقی ترین و عقلانی ترین برداشت از واژه «انتخابات آزاد» می باشد و درکشور ما نیز چنین فضایی فراهم است چرا که همه احزاب و جریان های سیاسی که معتقد به نظام جمهوری اسلامی و مبانی آن و قانون اساسی هستند، می توانند نامزد معرفی نموده و در عرصه انتخابات فعالیت نمایند و نظارت شورای نگهبان نیز صرفا برای احراز دارا بودن شرایط عمومی داوطلبان و پایبندی به اصول نظام و قانون اساسی است که در هر نظام سیاسی مدعی مردمسالاری نیز این میزان از نظارت و احراز صلاحیت مورد قبول بوده و انجام می شود. به همین دلیل ما معتقدیم در کشور ما «انتخابات آزاد» وجود دارد. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9432/ 🆔@spasokh
🍀 انتخابات آزاد یا انتخابات فرمایشی شبهه: با توجه به نظارتها و شرایطی که در انتخابات ایران وجود دارد آیا میتوان این انتخابات را آزاد و واقعی دانست؟ 📝 چکیده پاسخ: 🔸 انتخابات انتخاباتي است که در آن بر اساس شرايط و فرهنگ سياسي حاکم بر يک کشور، شرايط يک انتخابات آزاد رعايت شود. در مقابل، انتخابات عبارت است از انتخاباتي که صرفاً ظاهري از انتخابات را داشته و راي و نظر واقعي مردم در آن لحاظ نمي شود. 💠 مهم ترین دلایل واقعی بودن انتخابات در ایران عبارتند از: 1⃣ حق مردم در دادن که هم رهبران نظام بر آن تاکید کرده اند و هم قانون اساسی آن را به رسمیت شناخته است. 2⃣ حق مردم در انتخاب شدن به طوری که هر شهروندی که دارای صلاحیت های اولیه می باشد حق دارد به عنوان کاندیدا مشارکت کرده و مردم به او رای دهند. در همین راستا، در کشور ما همچون همه کشورهای مردم‌سالار نهادی تحت عنوان نگهبان برای نظارت بر وجود این صلاحیت ها وجود دارد. 3⃣ برگزاري انتخابات سالم از طريق ابزارهاي كنترلي و نظارتي سالم که بر این اساس در کشور ما مهم ترین ابزارهای نظارتی عبارتند از: شورای نگهبان و هیات های نظارت بر انتخابات، هیات های اجرایی متشکل از معتمدان محلی و اقشار فرهنگی، ناظران کاندیداها، برخي بخش ها همچون دادستان کل کشور و نيز دادستان هاي حوزه هاي انتخابي و ... که در مجموع به برگزاری انتخاباتی سالم کمک می کنند. 4⃣حضور سلایق سیاسی مختلفی که نظام اسلامی، قانون اساسی و هنجارهای آن را قبول دارند که در کشور ما در حال حاضر همین رویه جاری است، البته کسانی که نظام اسلامی و یا قانون را قبول ندارند و طبیعتا نمی توانند کاندیدای مقامی شوند که مسئولیت اجرای قوانین را بر عهده بگیرد یا غارتگران بیت المال که صلاحیت حفاظت از بیت المال مردم را ندارند و ... از این دسته خارجند و در هیچ کشور دموکراتی عدم حضور آنان در انتخابات، به معنای نمایشی بودن انتخابات نمی باشد. 5⃣ گردش و تغيير نخبگان و سلايق سياسي مختلف که بر این اساس تجربه تاریخی نشان داده است کشور همواره در دستان جناح هاي سياسي مختلف دست به دست گشته است ، به گونه اي که در برخي انتخابات ها افرادي پيروز ميدان بوده اند که وابسته به هيچ يک از جناح هاي مشهور نبوده اند و يا افرادي به اين سمت برگزيده شده اند که حتي با رهبري ، داراي اختلاف سليقه هايي بوده اند. لینک کامل در 👇👇: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9433/ 🆔@spasokh
🌸🌼مراد از علی بن الحسین(علیه السلام) در زیارت ها کیست؟ 🖌 سؤال: 👈 مقصود از علي بن الحسين در زيارت عاشورا و سایر زیارت ها امام سجاد (علیه السلام) است يا حضرت علي اكبر؟ اگر مقصود حضرت علي اكبر است در يكي از زيارت ها از ايشان به عنوان ولي الله یاد شده است. مگر ایشان امام بوده است؟ 📝 چکیده پاسخ: پاسخ این سؤال در قالب سه نکته ارائه می گردد: 1⃣ منظور از "> بن الحسین در زیارت عاشورا و زیارت های مشابه، حضرت علی اکبر (علیه السلام) است زیرا در این زیارت به شهدای کربلا سلام فرستاده می شود به همین دلیل منظور از علی بن الحسین، علی اکبر (علیه السلام) خواهد بود که در "> به شهادت رسید و نه امام سجاد (علیه السلام)، ضمنا این سلام بر حضرت علی اصغر نمی تواند باشد زیرا: 👌 اولا علی اصغر در زیارات به نام «عبدالله رضیع» مشهور است و نه به علی 👌 ثانیا امام سجاد(علیه السلام) در دارالاماره کوفه در بخشی از پاسخ خود به ابن زیاد که از او پرسید: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ فرمود: برادر بزرگتری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند و این قرینه بر این است که منظور از علی بن الحسین در زیارات، حضرت علی اکبر است و نه علی اصغر. 2⃣ به لحاظ لغوی به هر چيزي كه نسبت به ديگري قرابت و نزديكي داشته باشد خواه از نظر مكان يا زمان يا نسب و يا مقام، #«ولي» گفته مي شود و از این روی در اصطلاح هم به دوستان خدا، از این جهت که به خدا نزديك هستند «ولي الله» گفته مي شود و اين واژه اختصاصي به امام معصوم ندارد چنانكه خداوند متعال در مورد دوستان خود ـ اعم از امام و غير امام ـ مي فرمايد:«الا انَّ اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» . 3⃣ استعمال«ولي الله» درباره حضرت علي اكبر و معناي «السلام عليك يا ولي الله» كه در زيارت آن حضرت آمده اين است كه سلام بر تو اي دوستدار خدا و ياور دين خدا و مؤيد اين مطلب آن است كه در زيارت غير علي اكبر (علیه السلام) هم «ولي الله» گفته شده است. چنانكه در زيارت ساير شهدا مي خوانيم: «السلام عليكم يا اولياء الله و احبائه» سلام بر شما اي اوليا (دوستداران و ياوران) خدا، و ما مي دانيم كه ساير قطعاً امام نبوده اند بلكه بسياري از آنان حتي فرزند امام هم نبوده اند و با اين حال از آنان به «اولياء الله» یاد شده است. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9434/ 🆔@spasokh
🌸🍀🌸 🌸 🍀 # یک_حدیث قالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه‌السلام) كُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ (علیه‌السلام) خَرَجَ يَقْتَبِسُ لِأَهْلِهِ نَاراً فَكَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجَعَ نَبِيّاً مُرْسَلًا وَ خَرَجَتْ مَلِكَةُ سَبَإٍ فَأَسْلَمَتْ مَعَ سُلَيْمَانَ ع وَ خَرَجَتْ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ يَطْلُبُونَ الْعِزَّ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِينَ امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: امام على عليه السلام: به آنچه اميدش را ندارى اميدوارتر باش از آنچه بدان اميد دارى؛ زيرا كه موسى بن عمران (عليه السلام) رفت كه براى خانوادهاش آتش برگيرد اما [در آن جا] خداوند عزّوجلّ با او به سخن در آمد و او پيامبر برگشت. ملكه سبا نيز از كشور خود بيرون آمد، اما به دست سليمان (عليه السلام) مسلمان شد و جادوگران فرعون براى تقويت قدرت فرعون بيرون آمدند، اما [به خدا] ايمان آوردند و برگشتند. 📚كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، كافي، قم: دار الحديث، 1429ق، ج9، ص556. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات👈 🆔@spasokh 🍀 🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀
💠 منشا دین فطرت و عقل یا جهل و ترس 💠 سؤال: انسان از اموری که برایش راز آلود بود و به دلیل عدم پیشرفت علم، پاسخی برایش نمی توانست پیدا کند همچون زلزله، کسوف، مرگ و ... مهم ترین انگیزه پیدایش چیزی به نام بود که با نسبت دادن این اسرار به ماورای طبیعت و آفریدگار برایش آرامش می آورد؛👌 اما امروزه با پیشرفت و کشف بسیاری از رازهای گذشته و امید بشر به یافتن اسرار باقیمانده، انسان باید با اتکا به خرد و دستاوردهای علمی، از خرافات و ماورای طبیعت نامفهوم رهایی یابد. 📝 چکیده پاسخ: 1⃣ مبناى شبهه بالا، فرضيه برخی جامعه‌شناسان است که هيچ دليل علمى بر صحّت آن وجود ندارد. 2⃣ گرایش فطری انسان به خدا و بینش عقلانی آدمی که آموزه های دینی بر اساس آن به اثبات می رسد، با این پیش فرض که گرایش انسان به دین را صرفا معلول جهل او نسبت به امور رازآلود می داند سازگاری ندارد. 3⃣ اگر پیدایش مذهب، ترس و جهل باشد باید امروزه با کشف بسیاری از علل، مذهب هم از بین برود در حالی که در همین عصربسيارى از انديشمندان بزرگ كه بيش از ديگران، از علل پديده‌ها آگاه هستند، اعتقاد يقينى به وجود خداى حكيم دارند. 4⃣ اگر چه ترس و یا نشناختن علل طبیعی برخی پدیده ها ممکن است موجب توجه به خدا گردد، اما این بدین معنا نیست که هم زاییده ترس و جهل انسان است، چنانکه ممکن است گاه یک انگیزه روانی مثل شهرت طلبی باعث یک تلاش علمی در یک زمینه ای شود، اما کسی بدین خاطر، نتایج آن علم را معلول آن انگیزه نمی داند. 5⃣اگر ترس و نگرانی انگیزه پیدایش دین باشد، با وجود دین باید ترس و نگرانی هم از بین برود درحالی که تکالیف و آموزه هایی که در دین مطرح می شود مثل قبر و قیامت، عذاب، نکیر و منکر و ... خود به ترس و نگرانی هایی در متدینین دامن می زند که در قیاس با دلهره نسبت به بلایای طبیعی شاید بیشتر هم باشد. 6⃣ اعتقاد به اینکه انگیزه پیدایش مذهب، تلاش بشر برای رهایی از ترس بوده است، تبیین کاملی نیست چون بسیاری از مواقع ،صرف یافتن علت حادثه، ترس را از بین نمی برد، حتی اگر آن تعلیل علمی باشد و نه وهمی! 7⃣بر خلاف روان شناسانی همچون فروید، برخی محققان و روان شناسان معتقدند انسان به لحاظ روحی و روانی حداقل دارای چهار بعد است که عبارتند از: حس حقیقت‌جویی، زیبایی، نیکی و مذهب، لذا اعتقاد به خدا ریشه در اعماق روان آدمی داشته و تراوشی از درون به بیرون است؛ به عبارتی اعتقاد به خدا یکی از ابعاد روح آدمی و از احساسات اصیل اوست و نه تنها زندگی مادی، آن را به وجود نیاورده است، بلکه چه بسیارند انسان‌هایی که زندگی مادی خود را فدای مذهب می‌کنند؛ بنابراین، حس مذهبی از درون نشأت گرفته و امری فطری است.(1) پی نوشت: 📚1. ر.ک: سبحانی، جعفر، مدخل مسایل جدید در علم کلام، ص183، ناشر موسسه امام صادق علیه السلام، چاپ سوم تابستان 1386. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9435/ 🆔@spasokh
💠 مشارکت همگانی در انتخابات 💠 سؤال: چه ضرورتی دارد که مردم و به ویژه کسانی که نظام را قبول ندارند در مشارکت نمایند؟ 📝 چکیده پاسخ: 1⃣ «حق انتخابگری»، «حق مشارکت در تعیین سرنوشت» و ... از جمله حقوق هر شهروندی است که باید آن را احقاق نماید و بی اعتنایی نسبت به آن، باعث از بین رفتن این حق خواهد شد، از این رو مشارکت در انتخابات گامی در راستای احقاق حقّ مسلم خود می باشد. 2⃣ مشارکت مردم در انتخابات، عامل افزایش مقبولیت مردمی نظام بوده و همین مساله نیز به تقویت امنیت ملی منجر می گردد. 3⃣ اگر مردم در انتخابات مشارکت نکنند زمینه برای دخالت بیگانگان به بهانه هایی همچون نقض حقوق بشر فراهم می شود ولی مردم، این بهانه را از بین می برد. 4⃣ مشارکت فعالانه مردم در انتخابات در کنار انتخاب آگاهانه و توام با بصیرت از یک سو باعث شکل گیری نهادهای قوی، کارآمد و دغدغه مند نسبت به حل مشکلات خواهد شد و از سوی دیگر به امنیت همه جانبه منجر خواهد شد و همین دو مسأله زمینه‌های رشد اقتصادی هر چه بیشتر را فراهم می‌سازد که نفع آن به عموم مردم و کشور باز می‌گردد. 5⃣با توجه به اینکه جمهوری اسلامی نظامی مشروع است که با هدف برپایی عَلَم اسلام ایجاد شده است لذا مراجع معظم تقلید نیز مشارکت در انتخابات را شرعا واجب می دانند. 6⃣ مشارکت مردم در انتخابات، انتخاب آگاهانه و تشکیل نهادهای قوی و کارآمد به اجرایی شدن سیاست های کلان نظام بر اساس الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت کمک می کند. بنابر این مشارکت فعال و آگاهانه در انتخابات‌های مختلف نظام اعم از ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی شهر و روستا و خبرگان ضرورتی هست که برخاسته از آرمانها و انگیزه هایی فراتر از دلبستگی به مذهب، جناح و یا نظام سیاسی خاصی بوده و بُعد ملی پیدا می‌کند چنانکه به عنوان نمونه کسانی که علیرغم انتقاد به نظام، دوستدار وطن خویش هستند و نمی خواهند با به خطر افتادن امنیت ملی و یا هجوم بیگانگان، کشور پایمال گردد لازم است در انتخابات مشارکت کنند. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9436/ 🆔@spasokh
️کلامی از جنس نور گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) پیرامون انتخابات 💠 انتخابات یکی از دو رکن مردم‌سالاری دینی است. مردم‌سالاری دینی روی دو ستون ایستاده است؛ یکی از این دو ستون رأی مردم است، انتخابات است. ما به برکت انتخابات به دنیا فخر میفروشیم. دشمنان برای کوبیدن ملّت ایران و جمهوری اسلامی انتخابات ما را ندیده میگیرند و متّهم میکنند. این نشان میدهد انتخابات خیلی مهم است. 💠 انتخابات بسیار مهم است. مایه‌ی عزّت ملّی است؛ مایه‌ی تقویت ملّت ایران است؛ مایه‌ی آبروی ملّت ایران است. آنچه من عرض میکنم و در درجه‌ی اوّل برای این حقیر مهم است: 1⃣ شرکت عمومی در انتخابات است و [اینکه] همه‌ی آحادی که میتوانند رأی بدهند و مشمول قانونند وارد انتخابات بشوند و انتخابات را پُرشور کنند؛ این اوّلین خواسته و مهم¬ترین خواسته‌ی ما است. 2⃣ در امر انتخابات مُرّ قانون باید عمل بشود؛ مُرّ قانون باید عمل بشود. نتیجه‌ی انتخابات ملّت هرچه شد، این معتبر است، این قانون است. بنده در انتخاباتها دخالت نمیکنم؛ هیچ‌وقت به مردم نگفته‌ام و نمیگویم این کس را انتخاب کنید، آن کس را انتخاب نکنید. فقط یک جا بنده دخالت میکنم و آن جایی است که کسانی بخواهند در مقابل رأی مردم و انتخاب مردم بِایستند و با مزاحمت در مقابل رأی مردم، رأی مردم را بشکنند. 📙بیانات در دیدار مردمی96/1/1 حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات 🆔 @spasokh
📃امام خمینی در کلام خلف صالحش امام خامنه ای سؤال: از ديدگاه مقام معظم رهبري (دام ظله) ويژگي هاي مهم امام خميني(ره) کدامند؟ 📝 چکیده پاسخ: 💠ويژگي هاي مهم حضرت امام (ره) از ديدگاه مقام معظم رهبري اينگونه تبيين شده است: 1⃣ امام بزرگوار ما، مجسمه اي از ارزش هاي انقلاب ما بود... او اسلام انقلابي مجسّم، اسلام ناب مجسّم در زندگي و اخلاق و احساسات و تصميم گيري ها و نيز فاني براي خدا بود. 2⃣ رهبر حكيم و فقيه كه عبد صالح و الگوي مسلماني بود، خود پيشاهنگ اين حركت «منظور حركت به سوي استقرار شريعت» در ايمان و عمل شد و اين ايمان، جان او را چنان لبريز كرده بود، كه توانست دل هاي بي ايمان و ظرف هاي تهي را از فيضان ايمان خود در صحنه هاي عمل، لبريز و سيراب كند و فروغ ايمان و اميد او، ديوارهاي قطور يأس و بي ايماني را بشكافد و فضاي مبارزه و عمل را پُر كند. 3⃣ «امام» مردي بود كه در راه آرمان هاي بزرگ و در راه تكليف شرعي، هيچ مشكلي نمي توانست مانع راه او بشود. 4⃣ مرد مسنّي در سنين نزديك به هشتاد سال در آن زمان «1356»، وقتي كه فرزند فاضل و برجسته اش از دنيا رفت «مرحوم سيّد مصطفي» جمله اي كه از او نقل شد ،اين بود كه «مرگ مصطفي از الطاف خفيّه الهي است»... 5⃣ آنچه كه در دوره ‌بعد از تشكيل نظام اسلامي، از ابعاد وجودي امام مشاهده شد، به مراتب مهم تر و عظيم تر بود از آنچه كه قبلاً ديده شده بود، زيرا در دوران حكومت، هم رهبر و زمامدار بود و هم يك زاهد و عارف. تركيب اين دو با هم، از آن كارهايي است كه جز در پيامبراني مثل داود، سلمان، سليمان، حضرت محمد - صلي الله عليه و آله - و برخي اولياي خاص الهي مثل حضرت علي - عليه السلام- نمي توان يافت. 6⃣ در چهره يك حاكم و زمامدار و رهبر، امام بزرگوار مردي هوشيار با شهامت، با تدبير، با ابتكار و دريادل بود. امواج سهمگين در مقابل او چيز كم اهميتي محسوب مي شدند. هيچ حادثه سنگيني نبود كه بتواند او را شكست بدهد. او را به خضوع در مقابل آن حادثه وادار كند. 7⃣ او معتقد به مردم بود. حقيقتاً به آراء مردم اعتقاد داشت... به مردم از صميم قلب علاقه داشت. به مردم عشق مي ورزيد و آنها را دوست مي داشت. امام به مردم اعتماد داشت و به آراء مردم احترام مي گذاشت. 8⃣ بعد حاكم و رهبر بودن امام، در موضع يك انسان مقتدر و يك انسان با اراده بود... امّا همين انسان، در چهره زندگي شخصي و خصوصي خود، وقتي انسان آن جا را نگاه مي كند، او را در چهره يك انسان زاهد و عارف و منقطع از دنيا مي بيند. 9⃣ آن بزرگوار براي خود، زخارف دنيوي و ذخيره و افزون طلبي نداشت و نخواست. بلكه بعكس، هداياي فراواني براي امام مي‌آوردند. كه آن هدايا را در راه خدا مي‌داد. 💧خط امام(ره) خطي است كه ويژگيها و انديشه هاي تابناك امام (ره) آنرا ترسيم نموده است. خط امام (ره) تبلور ويژگيها و انديشه هاي شخصيت جامعي همچون امام (ره) است كه جامع ارزشهاي والاي انساني و اسلامي است. خط امام حركت در مسير اهدف مقدس انقلاب اسلامي است اهدافي كه در كلام و سيره عملي آن بزرگوار به خوبي تبيين شده بود و در وصيت نامه الهي، سياسي آن حضرت ترسيم شده است. (ره) لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9437/ 🆔 @spasokh
🖌آموزه هایی تربیتی از کلام امام خمینی(قدس سره) 📝 چکیده 💠 برخي از مسائل و مقوله هاي تربيتي در مكتب تربيتي امام خميني (ره) بدين شرح است: 1⃣ اهميت سنين كودكي، نوجواني و جواني امام خميني(ره) با توجه به اهميت اين دوره تربيتي فرموده اند: «شما اگر بتوانيد اين بچه ها را تربيت كنيد به طوري كه از اول خدا خواه بار بيايند، توجه به خدا داشته باشند، شما اگر عبوديت خدا را و تربيت الهي را به اين بچه ها تزريق كنيد، اين بچه ها زود قبول مي كنند، اگر عبوديت خدا را و تربيت الهي را، و هر آن چه كه هست از اوست به اينها القاء كنيد و آنها بپذيرند، خدمت كرده ايد به اين جامعه». (1) 2⃣ داشتن اخلاص جهت تربيت سازنده از عوامل بسيار مهم و مؤثر در سازندگي خود و نيز ديگران اخلاص و پاك كردن نيت از هر انگيزه اي جز رضاي الهي و خدمت به بندگان خداست. تنها عمل و تربيتي، مؤثر و سازنده است كه با نيت صادق و به قصد تربيت و خدمت صورت پذيرد و در غير اين صورت نه در جهت اصلاح نفس كارآيي داشته و نه در تربيت ديگران نقشي دارد. 3⃣ تاكيد بر آموزه هاي اسلامي در امر تربيت ايشان در اين باره مي فرمايند: «تربيت بايد تربيت قرآني باشد. قرآن غني ترين كتاب هاي عالم در تربيت است... قرآن كتابي است براي انسان سازي، كتاب اصلاح يك جامعه است... بعد از آن بايد به سنت نبي و اخبار وارده از طرف پيغمبر اكرم و روايات وارده از ائمه هدي عمل بشود». (2) 4⃣ تاكيد بر ربّاني ساختن تعليم و تربيت امام خميني(ره) همواره بر نقش تعليم و آموزش در تامين سعادت دنيوي و اخروي انسان سفارش مي كردند، سفارش به اينكه بايد علم در خدمت تربيت گرفته شود، توجه مي دادند كه تعليم و تربيت جهت دار باشد يعني جهت آن اسم رب و توجه به خدا باشد. (3) 5⃣ تقدم تهذيب بر تربيت از ديدگاه امام خميني (ره) فرد قبل از آن كه نسبت به تربيت ساير افراد اقدام كند، بايد نسبت به اصلاح نفس و اخلاق خود اهتمام داشته باشد تا در تربيت ديني ديگران به نتايج چشمگيري دست پيدا كند. امام خميني(ره) در اين مورد مي‌فرماید: «چيزي كه مهم است خصوصاً براي كساني كه مي خواهند امر تربيت را در مراكز آموزشي به دست گيرند، اين است كه از خودشان شروع كنند و خودشان را به اخلاق اسلامي آرايش دهند و از اخلاقي كه بر خلاف اسلام است، اعراض كنند، براي اينكه مي خواهند اسلام را در آنجا پياده كنند، نمي خواهند كه فقط يك اسمي باشد...».( 4) 6⃣ توجه به تربيت همه جانبه امام خميني(ره) در كنار رشد و تربيت معنوي و عقلاني متربي، در عين حال از توجه به تربيت اجتماعي و سياسي غفلت نفرموده اند و در اين مورد مي فرمايند: «آقايان كه تربيت بچه ها را مي‌كنند مسايل سياسي روز را هم به آنها تعليم بكنند... يك بچه‌اي كه از مدرسه بيرون مي‌آيد بايد مسايل ديني اش را بلد باشد مسايل نماز و روزه اش را بداند هم تربيت هاي علمي بشود و هم تربيت سياسي...». (5) نتيجه آن كه امام خميني(ره) به عنوان يك استاد و مربي به تمام معنا در امر تربيت تنها به يك مساله و به يك بعد تربيتي نظر نداشتند بلكه مجموعه مسائلي را در امر تربيت مهم مي دانستند و اهميت مي دادند. پی نوشت: 1. امام خميني، سرّ الصلاة، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ ششم، 1378ش، ج1و2. 2. صحيفه نور، ج6، ج9، ج13، ج14، ج15، ج17. 3. فراهاني، مجتبي، تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ دوم، 1378ش، ص36. 4. فراهاني، مجتبي، تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ دوم، 1378ش، ص313. 5. فراهاني، مجتبي، تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ دوم، 1378ش، ص303. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9438/ 🆔 @spasokh
رسول خدا صلی الله علیه و آله: أَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَةَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِي أَنْ أُبَشِّرَ خَدِيجَةَ بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِيهِ وَ لَا نَصَب كجا مانند خديجه پيدا خواهد شد؟! خديجه در آن هنگام كه مردم همه مرا تكذيب كردند، تصديقم نمود، مرا پشتيباني كرد و با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا مرا يارى نمود. خداوند به من فرمان داد خديجه را به قصري از زمرّد در بهشت كه هيچ رنج و زحمتى در آن نيست مژدگاني دهم. بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۳۱ 🆔 @spasokh
مردانه نبودن قرآن شبهه: قرآن حتی در خطابات خود، مردان را بر زنان برتری داده است؛ گویی زنان ارزش مخاطب بودن را ندارند! آیا این به معنای فروتر بودن زنان در ذهن و زبان آورنده‌ قرآن نیست؟! 📝 چکیده پاسخ: 1⃣ هر زبانی دارای قواعد خاص خود است و تکلم به آن زبان مستلزم رعایت آن قواعد است؛ در زبان فارسی ضمیر مستقلی برای زن و مرد وجود ندارد اما زبان عربی در این زمینه قواعد خاص خود را دارد که البته قاعده¬مندی و داشتن قواعد دقیق تر نشان قوت زبان است. 2⃣ قرآن به زبان عربی نازل و در چارچوب قواعد زبانی آن صورتبندی شده است؛ در این چارچوب زبانی در تخاطب با هر یک از گروه های زن یا مرد باید از ضمایر مستقل از همدیگر استفاده نمود اما در تخاطب با مجموعه ای از زنان و مردان، باید از ضمایر مردانه استفاده نمود و این نه به معنای ارزش بیشتر مردان نسبت به زنان است و نه نادیده گرفتن زنان. 3⃣ آیات قرآن همسانی زن و مرد از جهت کرامت طبیعی و ارزشی را مورد تاکید قرار داده و هر گونه تبعیض را صراحتا منتفی می سازند؛ در آیه 70 سوره مبارکه اسراء همه انسان ها اعم از زن و مرد از سوی خداوند مورد تکریم واقع می شوند و در آیه 13 سوره مبارکه حجرات، معیار کرامت و ارزشمندی نزد خداوند، تقوا معرفی شده است و در آن، تاثیر جنسیت نفی شده است. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9439/ 🆔 @spasokh
بخشی از حضرت علی عليه السلام : الله الله فی الایتام فلا تغبوا افواههم ولا یضیعوا بحضرتكم خدا را خدا را در مورد ; نكند كه گاهى سیر وگاهى گرسنه بمانند; نكند كه در حضور شما، در اثر عدم رسیدگى از بین بروند. والله الله فی جیرانكم فانهم وصیة نبیكم.ما زال یوصی بهم حتى ظننا انه سیورثهم. خدا را خدا را كه در مورد خود خوشرفتارى كنید، چرا كه آنان مورد توصیه وسفارش پیامبر شما هستند. وى همواره نسبتبه همسایگان سفارش مىفرمود تا آنجا كه ما گمان بردیم به زودى سهمیهاى از ارث برایشان قرار خواهد داد. والله الله فی القرآن لا یسبقكم بالعمل به غیركم خدا را خدا را در توجه به ; نكند كه دیگران در عمل به آن از شما پیشى گیرند و الله الله فی الصلاة فانها عمود دینكم خدا را خدا را در مورد ، كه ستون دین شماست و الله الله فی بیت ربكم لا تخلوه ما بقیتم فانه ان ترك لم تناظروا خدا را خدا را در مورد ; تا آن هنگام كه زنده هستید آن را خالى نگذارید، كه اگر خالى گذارده شود مهلت داده نمىشوید وبلاى الهى شما را فرا مىگیرد والله الله فی الجهاد باموالكم وانفسكم و السنتكم فی سبیل الله خدا را خدا را در مورد با اموال وجانها وزبانهاى خویش در راه خدا 🆔 @spasokh
مقام معظم رهبری حفظه الله: شب قدر، فرصتى براى مغفرت و عذرخواهى است. از خداى متعال عذرخواهى كنيد.. گناهان را مى شويد و شما را پاك و نورانى مى كند، از خداى متعال عذرخواهى کنید در همان لحظه اى كه شما دلتان را متوجّه خداى متعال(می کنید) ..خداى متعال در همان لحظه، چشم لطف و مهر و عطوفتش متوجّه شماست؛ .. دست ارادت به سوى او دراز كنيد، اظهار محبّت نماييد و اشك صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشم هايتان جارى سازيد. اين فرصت، فرصت زندگى و حيات است كه براى بازگشت به خدا در اختيار من و شماست. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات 🆔 @spasokh
💠مبنای ولایت و حکومت چیست؟ سؤال: آیا با توجه به خطبه 92 نهج البلاغه می توان گفت مبنای ولایت و حکومت، رای مردم است؟ 📝 پاسخ: 🔹از دیدگاه شیعه، حکومت منحصرا از آن خداست (انعام/57 و...) و اوست که این حق را به هر که بخواهد اعطا می کند (آل عمران/26)، لذا هر حکومتی غیر از حکومتی که از ناحیه خداوند منصوب شده باشد طاغوت شمرده شده است که باید از آن اجتناب صورت گیرد (نساء/60). 🔹 بنا به ادله دینی که شیعه بر آن اجماع دارد، خداوند متعال برای دوران پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) کسانی را به عنوان ولی منصوب کرده است که هم قرآن صفاتشان را مورد اشاره قرار داده (مائده/55 ، نساء/95 و ...) و هم در روایات به نام معرفی شده اند. 🔹 همچنین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در غدیر خم نیز مامور گشت تا امامت و ولایت حضرت علی (علیه السلام) را به صورت رسمی به مسلمانان ابلاغ نماید (مائده/67) و خداوند نیز عدم ابلاغ این پیام را معادل عدم ابلاغ رسالت دانست (مائده/3) و پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز پس از قرائت خطبه ای با این عبارت امام علی (علیه السلام) را رسما به عنوان ولی بعد از خود، نصب کردند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». 🔹 با توجه به آنچه گفته شد در مبنا بودن نصب الهی برای مشروعیت حکومت امام علی (علیه السلام) هیچ شک و تردیدی وجود ندارد (هر چند رای –بیعت- مردم در تحقق عینی حکومت دینی، نقش آفرین است که ارتباطی به مبنای ولایت ندارد). لذا حضرت در جریان سقیفه، تا مدتها از بیعت امتناع کرد تا جایی که منزلش مورد هجوم قرار گرفت. 🔹 حضرت علی (علیه السلام) نیز بارها در نهج البلاغه به این حق مشروع خود اشاره کرده و به عنوان نمونه در خطبه شقشقیه ضمن تاکید بر فضایل خود، از اینکه حق مشروع وی توسط دیگران غصب شده است، گلایه می کند (خطبه 3 نهج البلاغه) و یا در خطبه 6 تصریح می کند که پس از پیامبر تا سال ها او را از حقش دور نگه داشته اند و حال آنکه اگر مبنای ولایت از منظر امام، بيعت و رای مردم بود، حضرت باید رای سقیفه و بیعت مردم را تایید و حتی دیگران را به بیعت تشویق می کرد. 🔹 خطبه 92 نهج البلاغه در شرایطی صادر شده است که مردم پس از 25 سال که به حضرت اقبال کرده بودند برخی سنن پیامبر به فراموشی سپرده شده و سنن دیگری جایگزین شده بود و از طرفی نیز آن حضرت، در صورت روی کار آمدن، قطعا به دنبال اجرای عدالت و احیای سنن الهی بود، از این روی سخنانی که حضرت در این خطبه در توصیه به رها کردن ایشان و انتخاب دیگری دارد، به معنای این نیست که ایشان مبنای ولایت را رای مردم می داند، بلکه این سخنان، صرفا اتمام حجتی است با کسانی که خواستار بیعت با آن حضرت بودند و گویا آن حضرت با این فرمایشات، به مردم می گوید با روحیاتی که شما در این مدت پیدا کرده اید، اگر کس دیگری را انتخاب کنید برایتان بهتر است و اگر کس دیگری را برگزینید، من نیز شاید از وی اطاعت کنم [با توجه به تعبیر لَعَلّ که به معنای شاید است] که به نظر می رسد منظور حضرت، همان همراهی در مواردی است که خلیفه بر اساس سنت خدا و پیامبر حرکت کند چنانکه پیش از آن نیز چنین رفتاری داشت، هر چند در تمام این مدت و همراهی ها که با هدف حفظ مصالح اسلام بود، هرگز حضرت مشروعیت حکومتشان را تایید نمی کرد. 👌به هر حال با وجود این اتمام حجت ها، مردم همچنان اصرار بر بیعت با ایشان داشتند و حضرت نیز با پذیرش خلافت، به اعمال حق الهی خود پرداختند و اين حاکی از این است که مبنای ولایت آن حضرت، نصب الهی بود، ولی تحقق خارجی حکومت، بر اساس همراهی مردم بود. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات👈 🆔 @spasokh
🖌شبهه: اگر انبیاء برای تشکیل حکومت و پیش بردن جامعه به سمت تعالى آمده اند چرا امام صادق علیه السلام از فرصت های به وجود آمده برای به دست گرفتن حکومت اقدامی نکرد؟ 📝 پاسخ: 1⃣در اینکه خفقان حاکم بر زمان امام صادق علیه السلام نسبت به سایر ائمه کمتر بوده است تردیدی نیست اما در اینکه شرایط برای قیام مساعد بوده است یا نه و اینکه امام علیه السلام برای قیام اقدامی کردند یا نه بین اندیشمندان اختلاف است. 2⃣برخی اندیشمندان معتقدند بر خلاف دیدگاه هایی که فعالیت سیاسی امام جعفر صادق علیه السلام را صرفا از طریق فعالیت های علمی، فرهنگی و تربیت شاگرد می دانند، آن حضرت در مقام عمل نیز قصد قیام علنی بر ضد حکومت بنی امیه و تشکیل حکومت اسلامی در مدینه داشتند و در این راستا تشکیلات سیاسی گسترده ای در سرتاسر جهان اسلام ایجاد کرده بودند اما متاسفانه به دلیل سوء استفاده بنی عباس از شرایط به وجود آمده و از بین رفتن فرصت، عملا این کار میسر نشد و با روی کار آمدن بنی عباس و حاکمیت خفقان، دیگر شرایط مناسب برای قیام فراهم نشد.»(رک: انسان 250 ساله، مقام معظم رهبری، ص 314-309) 3⃣ در اسناد موجود شاهد این هستیم که امام علیه السلام از شرایط نامناسب برای قیام صحبت می فرمایند نه از رد کردن قیام به طور مطلق، چنانکه در جریان هارون مکی و ابو مسلم خراسانی آمده است. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات 🆔 @spasokh
قالَ الرضا (علیه السلام): «كَانَ أَبِي إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الْكَآبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّى يَمْضِيَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَيَّامٍ » امام رضا (علیه السلام) فرمود: هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و ناراحتی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت. (بحار الانوار، ج44،ص 284) مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات ـ حوزه علمیه قم 🆔 @spasokh
💠 حجاب اجباری آری یا خیر؟ سؤال: چرا با وجود اینکه حجاب در دیگر کشورهای مسلمان اختیاری است در جامعه ما از طرف حکومت اجباري است؟ 📝 پاسخ: 1⃣ اصل وجوب حجاب از ضروریات دینی است که آیات و روایات فراوانی دلالت بر آن دارند، از جمله آیه 59 سوره احزاب و نیز آیات 30 و 31 نور که به پوشش گردن و سینه و نیز مخفی کردن زینت از نامحرم (به غیر از زینت هایی که خود به خود آشکار است) دستور می دهد. حضرت زهرا (س) نیز هنگام بيرون رفتن از منزل، از پوشش خاصي مثل چادر و روپوش استفاده مي‌کردند. با عنايت به این آيات، روايات و سیره زنان متدین در تاریخ اسلام، فقها حکم به وجوب پوشیده بودن تمام بدن زن در مقابل نامحرم و گناه بودن بی حجابی نموده و فقط دست‌ها تا مچ و گردي صورت را استثناء کرده‌اند. 2⃣ در تمامی سیستم‌های حکومتی، دولت می‌تواند نسبت به رفتارهایی که به خودی خود امور شخصی محسوب می‌شوند، ولی در یک بازه زمانی و شرایط خاص، آثار اجتماعی مهمی دارند، قوانینی وضع کند که دامنه اختیارات فردی را به سود منافع اجتماعی، تنگ‌تر کند، نظیر خرید و فروش و مصرف مواد مخدر که ابتدائا جزء امور فردی هستند اما به دلیل عواقب اجتماعی که دارد، در اکثر کشورهای دنیا ممنوع شده و جرم تلقی می‌شود. بی حجابی نیز اگر چه در ظاهر يک امر شخصي به نظر می رسد ولي به دلیل تبعات و مفاسد اجتماعی ناشی از آن، برای مردان، زنان و خانواده ها و نیز با توجه به وقوع آن در بستر جامعه و حریم عمومی در واقع از امور اجتماعي بوده و از این رو دولت اسلامی حق دارد با جعل قوانيني الزامی، از آن جلوگيري کند. 3⃣بی اعتنایی کشورهای اسلامی به این واجب الهی، نمی تواند توجیه‌کنندۀ بی‌حجابی باشد، همچنانکه در این کشورها شاهد آزادی بسیاری از ناهنجاری ها و مفاسد، فحشا، شرب خمر و دیگر گناهان هستیم که اگر بخواهیم عمل آن‌ها را ملاک قرار دهیم باید درها را به سوی این آسیب‌ها و زشتی های اجتماعی نیز باز کنیم. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات👈 🆔 @spasokh
💠 منافات عزاداری بر اهل بیت (علیهم السلام) با صبر سؤال: آیا توصیه آيات و روايات به صبر در برابر مصائب، با برگزاری مجلس عزاداری و گریه شیعیان بر امام حسین (علیه السلام) منافات دارد؟ 📝 پاسخ: 🔹با نگاهی به آیات و روایات می توان دریافت مراد از صبر در حوادث ناگوار، گریه و عزاداری نکردن نیست بلکه منظور جزع و فزع و اظهار سخنان بیهوده و باطل و اظهار نارضایتی نسبت به قضا و قدر الهی است، چنانکه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در مصیبت فرزندش، ابراهیم، به شدت گریه می کرد و در مقابل اعتراض اصحاب فرمود: «این گریه خشم و نارضایتی نیست بلکه گریه رحمت و رافت است و کسی که رحم نکند مورد رحمت واقع نمی شود.» (1) لذا عزاداری و گریه ای که از روی خشم نسبت به قضای الهی باشد مخالف صبر است اما گریه عاطفی که نشانه محبت و دلرحمی انسان است مصداق صبر نکردن نیست. 🔹برگزاری مجلس عزا عامل تسلی دل غم ديدگان است فلذا در روایات توصیه شده پس از مرگ مسلمان، سایر مسلمانان جمع شده، به بازماندگانش تسلی داده، آنان را به صبر توصیه کنند و برای از دنیا رفته، قرآن تلاوت کرده و درخواست آمرزش نمایند. 🔹کارکرد دیگر برگزاری مجلس عزا بزرگداشت یاد و خاطره شهدا، علما و اندیشمندانی است که با نثار جان خود جامعه اسلامی را حیات دوباره می بخشند، به ویژه شخصیتی همچون امام حسین که به خاطر ویژگی های خاصی که داشت روایت های متعددی برای بزرگداشت هر ساله حماسه ایشان وارد شده که نشانگر عدم منافات این مجالس با توصیه به صبر می باشد. 🔹مراسم و عزای امام حسین (علیه‌السلام)، یک حرکت دینی- سیاسی و اعتراض بر قاتلان و طرفداران آنها در تمام تاریخ می باشد تا هم نهضت حسینی و اهداف قیام آن حضرت همچنان در میان مسلمانان زنده بماند و هم جنایات یزید و هواداران او بر کسی پوشیده نگردد و این حوادث به شاخصی برای تشخیص حق از باطل تبدیل شود. 📚 پی نوشت: 1⃣. محمد باقر مجلسي، بحارالانوار ، (بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ سوّم) 1403 هـ 1983، ج 79، ص 90 ، ذيل روايت 43. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9440/ 🆔 @spasokh