eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.7هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
305 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
عنوان: کمال وجودی خداوند 📝شبهه شماره 89 هرچیز کاملی از تعدادی جزء تشکیل شده است. برای این که این اجزاء کنار هم قرار بگیرند، احتیاج به چیز کامل‌تری است تا اجزا را به هم متصل کند؛ پس تصور اينکه چيزي کامل باشد و کامل‌تر از او وجود نداشته باشد، کاملا غيرمنطقي است. بنابراین اگر گفته می¬شود که الله کامل است، پس تصورش بدون اجزا ممکن نیست. بر این اساس الله می بایست اولاً، اجزا داشته باشد، ثانیاً، چیز کاملتری از او وجود داشته باشد که اجزایش را به هم متصل کند. پس اعتقاد به الله کامل، نفی کننده وجود اللهی است که به چیزی نیاز ندارد! پاسخ 1⃣ ریشه اصلی شبهه، پندار اشتباهی است که شبهه بر آن بنا شده است. مبنای نادرست این است که هرچیز کاملی از تعدادی جزء تشکیل شده است. این مبنا هرچند در عالم موجودات مادی صحیح است (که آن هم به اثبات نیاز دارد)، نفس انسان که موجود مجردی است و دارای اجزا نیست، موجود کاملی است؛ در مقابل بدن، که دارای اجزا فراوانی است. بنابراین بین جزء‌داشتن و کامل‌بودن هیچ‌گونه تلازمی وجود ندارد. 2⃣ بنابر تحقیقات فلسفی به اثبات رسیده که خداوند بسیط است و اجزاء ندارد و در عین حال کامل‌ترین موجود نیز هست؛ خداوند اجزاء ندارد، پس احتیاج به ترکیب کننده (موجود برتری که اجزا را با هم ترکیب کند) نیز نخواهد داشت! سخن حکیمان در قالب قاعده بسیط الحقیقه صورت‌بندی شده است(1). پی نوشت: 1. صدر المتألهين، الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج 6، ص 110. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951738/ 🆔@spasokh
عنوان: دین حامی و مؤید اخلاق نه معارض 📝شبهه شماره 90 فروید می‌گوید: بر پا نمودن اصول و مسائل اخلاقی بر اساس آموزه های دینی سبب می‌شود که اخلاق همیشه پایه‌های لرزانی داشته باشد؛ زیرا اولا: دین امر خیالی است و هر امری که چنین باشد، هرلحظه ممکن است با بروز شبهات و روشن‌شدن حقیقت فروریزد. ثانیا : مذهب همیشه با اصول اخلاقی مانند تفکر عقلانی، آزادی انسان و کاهش آلام و رنج‌ها و غیره در تعارض است. بنابر این چگونه می‌توان اخلاق را بر پایه‌ای متزلزل یا امری ضد اصول اخلاقی بشریت، پایه‌گذاری کرد! پاسخ 1⃣ شبهه فروید بر فرضی محال و غیر واقعی بنا شده است. زیرا مذهب ریشه در اعماق وجودی انسان و فطرت دارد و هرگز قابل فروپاشی و ویرانی نیست. 2⃣ بر خلاف ادعای فروید نه تنها هیچ تعارضی بین دین و اصول اخلاقی بشر وجود ندارد، بلکه با مطالعه آیات و روایات دینی به دست می‌آید که دین در مورد فضائل اخلاقی چند نقش برجسته دارد: الف)پرورش فضائل انسانی؛ ب) تعدیل غرایز سرکش، ج) بزرگ‌ترین ضامن اجرای ارزش‌های اخلاقی؛ د) عامل پیدایش محتوای اخلاقی و منبع کشف برخی از ارزش‌ها به حساب می‌آید. 3⃣ مضاف بر این در قرآن و روایات و سیرۀ رفتاری ائمه ع همواره بر تفکر عقلانی، پاسداشت آزادی تعالی بخش انسانی و رفع و کاهش آلام بشری تأکید و تصریح شده است. امروزه در کشورهای گوناگون بسیاری از امور خیر با انگیزه های دینی انجام می شود و دین عامل مهمی در عرصه امور عام المنفعه به شمار می رود. توصیفی که فروید از دین ارائه کرده ناشی از تجربه او از دو دین یهود و مسیحیت است و به دین اسلام به عنوان کامل ترین دینی که همچنان بر اصالت نخستین خود باقی است، قابل تسری نیست. 4⃣البته این درست است که دین پشتوانه اخلاق است و تضادی با آن ندارد اما چون وجدان اخلاقی و درک زیبایی‌ها و نازیبایی‌های اخلاقی امری فطری و عقلانی است و پیش از درک مفاهیم دینی و آموختن مسائل مذهبی در شخصیت انسان ها وجود دارد، ابتنای کامل اخلاق بر دین، در امر تربیت اخلاقی، صحیح نیست. زیرا اولا همه دین‌ها صحیح و معتبر نیستند. ثانیا دین با وجود اینکه ریشه‌های فطری دارد، ممکن است به علل گوناگون در شخصیت فرد، تضعیف شود. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951739/ 🆔@spasokh
عنوان: آموزش دینی و ترویج خشونت 📝شبهه شماره 91 آموزش تعالیم دینی برگرفته شده از آیات قرآن در مدارس و منازل مسلمانان، باعث ترویج و تقدیس تعصب و خشونت در جوامع اسلامی و به ویژه میان دانش آموزان می شود. پاسخ 1⃣ در هر جامعه ای به طور طبیعی پیروان ادیان، فرزندان خود را با تعالیم مکتبی که پذیرفته اند آشنا می کنند. در اسلام هم آموزه هایی برای تربیت کودکان و کنترل آنها از افتادن در انحراف پیش بینی شده است، آموزش عقاید در کودکی نیز به این جهت است که ذهن مستعد کودک با معارف دینی آشنا شده و در بزرگسالی بهتر بتواند به پرورش و تکمیل تحقیقات دینی بپردازد. 2⃣ اسلام یک دین حقیقت گراست که لجاجت، تعصب، تقلید کورکورانه، خودخواهی و ... در آن محکوم بوده و حتی پذیرش حقیقت صرفا باید مبتنی بر واقع گرایی باشد و نه تقلید و یا وراثت. لذا هر مسلمانی پس از رسیدن به بلوغ، لازم است نسبت به اصول دین خود تحقیق نموده و با یقین آنها را بپذیرد به ویژه اینکه قرآن کریم در آیات متعددی تقلید کورکورانه را ممنوع کرده(بقره/170) و بر تعقل و تفکر تاکید بسزایی دارد(بقره/164). 3⃣ آموزش کودکان زمانی مذموم است که به جای معارف دینی، تعالیم خشونت آمیز و نامعقول به آنها آموزش داده شود که اسلام واقعی مبرا از این تعالیم است، چه اینکه اولا محتوای اسلام خشونت آمیز نیست و ثانیا طبق تعالیم قرآن، ابزار دعوت اسلام، حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن می باشد.(نحل/125و زمر/18)، در این میان تعالیم وهابیت که کودکان خود را با برداشت های غلط از دین، تعصبات کورکورانه و خشونت بر علیه غیر خود آشنا می سازند ربطی به اسلام ندارد. 4⃣ تعصب به معنای عدم پذیرش حق با وجود دلایل آشکار بر آن می باشد، صفتی مذموم از نظر اسلام است که برخی تلاش دارند مذهبی ها را به آن متهم کنند در حالی که خود به همین دلیل، از پذیرش حق سرباز می زنند. اما تعصب یا غیرت به معنای روحیه ای که انگیزه دفاع در برابر تهاجم به معتقدات معقول و منطقی و یا نوامیس جامعه همچون خانواده و وطن را ایجاد می کند پسندیده است و با تعصب افراطی که در انسان حس جانبدارى بىمنطق و كور ايجاد مىكند تفاوت دارد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951740/ 🆔@spasokh
عنوان: سفرِ ايرانيان به حج خيانت به "ايران" 📝شبهه شماره 92 بسیاری از مردم ما در وضعیت سخت معیشتی قرار گرفته و مشکلات مالی آزاردهنده ای دارند در حالی که هزینه سفر حج از طرف دولت عربستان صرف جنایات جنگی و کشتار مسلمانان و ناامن کردن کشور ما می شود آیا رواست که به بهانه سفرحج پول کشور ما در جیب آل سعود ریخته شود؟! آیا این خیانت به منافع ملی نیست؟! پاسخ 1⃣ بر اساس آموزه‌هاي اسلامي و ديني وظيفه داريم هر كار و تكليفي را در جاي خود و به فراخور خودش انجام دهيم و انجام دادن حج واجب نيز نبايد ما را از انجام ديگر تكاليف و امور خيريه باز داشته و يا غافل نمايد. 2⃣ اگر واقعاً انسان‌هایي وجود داشته باشد كه زندگي‌شان با سختي زياد مي‌گذرد و يا اصولاً جان كسي در معرض خطر قرار دارد و شخص يا نهاد ديگري هم متصدي نيست، طبيعي است كه انفاق به آنها از حج مستحبي، افضل است. همچنین اگر حج در شرف تعطيل شدن باشد و اين نشانه بزرگ هدايت به سوي خدا در معرض فراموش شدن قرار گيرد، با هر قيمتي بايد انسان به حج برود و مانع خاموشي اين چراغ هدايت گردد. 3⃣ انجام برخی از واجبات مانند پرداخت خمس و زکات نیز می‌تواند باعث ریشه کن شدن فقر شود که متاسفانه از سوی برخی از مردم انجام نمی‌شود. 4⃣لزوم شرکت در مراسم حج ممکن است به تشخیص حاکم اسلامی در جایی که بر خلاف مصالح و منافع ملی باشد، متوقف شود اما به چه دلیل می توان اثبات کرد که در حال حاضر شرکت در این مراسم بر خلاف منافع ملّی است. اساسا عربستان به دلارهای ایرانی نیاز چندانی ندارد و اتفاقا عدم حضور ایرانیان در این مراسم فضای مناسبتری را برای تبلیغات منفی علیه ایران و دامن زدن به شیعه هراسی برای آنها فراهم می کند و می‌توانند با ایجاد و تقویت ذهنیت‌های منفی در میان سنیان نسبت به ایرانی و شیعیان، امنیت ما را در داخل و خارج به خطر اندازند، از این رو حضور ما در آن مقطع در کشور عربستان و دیدار با مسلمانان سراسر دنیا زمینه شیعه هراسی و تبلیغات مسموم و خطرناک آنان را از میان می‌برد. 5⃣عملکرد غلط برخی از مسلمانان به ظاهر مسلمان باعث ترک انجام واجبات الهی نمی‌شود. اینکه برخی از مسلمانان امروزه دست به کشتار برخی دیگر می‌زنند، ریشه در انحراف آنها از آموزه های اسلامی دارد نه اینکه این آموزه‌ها علت اعمال آنها است. 6⃣ اگر به جای انجام حج کمک به نیازمندان شایسته باشد، کارهای دیگری وجود دارد که در عین غیر ضروری بودن هزینه‌های هنگفتی در بر دارد و آنها برای این امر اولویت دارند؛ مانند سینما رفتن یا بسیاری از ورزش‌ها و مسابقات یا مسافرت‌های سیاحتی به برخی از کشورها مانند ترکیه، مالزی، تایلند و امارات که میلیاردها تومان هزینه در بردارد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951741/ 🆔@spasokh
عنوان: طلب خمس و فدک در تعارض با مزد رسالت 📝شبهه شماره 93 در چندین آیه از آیات قرآن آمده است که پیامبران از مردم در برابر رسالت خود مزدی نمی‌خواهند و پیامبر اسلام هم از این قاعده مستثنا نیست؛ این امر با برخی از واقعیات تاریخی و احکام فقهی اسلامی ناسازگار است. اولاً از نظر قرآنی و فقهی، انفال و خمس غنائم و دیگر متعلقات خمس، به پیامبر واگذار می‌شود؛ ثانیاً از نظر تاریخی می‌بینیم که دهکدة حاصلخیز فدک در منطقه‌ی خیبر، در اختیار پیامبر قرار می‌گیرد و پیامبر آن را به دخترش فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌بخشد. این دو مسأله چگونه با هم سازگار است! پاسخ 1⃣ مسلماً جعل امتیازات مالی مذکور در کتب فقهی برای پیامبر و امام نه برای مصارف شخصی آن‌هاست و نه برای آن‌ها به‌عنوان پیام‌آور از سوی خدا و مبین احکام اسلام صورت گرفته است. وجوب پرداخت خمس از سوی مؤمنان به پیامبر و امام و نیز لزوم تصرف خالص پیامبر و امام در انفال (زمین‌های موات، معادن، جنگل‌ها ...) برای پیامبر و امام به ‌عنوان حاکم جامعه و ولی ‌امر مؤمنان برای اداره سازمان اداری جامعه و تحقق برنامه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی مقرر شده است و بلکه برای تشکیل حکومت و تأمین مخارج ضروری یک دولت بزرگ است. 2⃣ ادامۀ نهاد امامت برای اجرای برنامه‌ها و تحقق اهداف خویش، نیازمند منابع مالی و نیروی انسانی کافی است. پنهان نیست که فراهم‌آوردن نیروی انسانی کارآمد جز با تأمین نیازمندی‌های گوناگون آن تحقق یافتنی نخواهد بود؛ جریانی که پس از رحلت پیامبر، حاکمیت سیاسی را از خاندان او بیرون برد و اهل‌بیت را از رسیدن به حق الهی آن‌ها در زعامت مسلمانان محروم کرد، به خوبی به این امر واقف بود و از این رو اولین برخورد آنان با خانواده پیامبر، مصادره فدک و محروم‌ساختن فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از حق خویش بود. 3⃣ اساساً توجه به متن آیات به خوبی نشان می‌دهد که مسأله مزد نخواستن پیامبران و از جمله پیامبر ما برای فعالیت‌های پیامبرانه است نه فعالیت‌هایی که در قامت زمام‌دار جامعه اسلامی و رهبر سیاسی انجام می‌دهند. بالاخره پیامبر و خانواده او نیز نیازمندی‌هایی دارند که باید مرتفع شود و از طرف دیگر نیازهای پیش بینی نشده‌ای هم گاه رخ می‌دهد که به صورت منطقی لازم است پیامبر بودجه‌ای در اختیار داشته باشد تا از آن برای انجام امور غیرمنتظره و مراجعاتی که به او می‌شود، از آن استفاده کند. خالی گذاردن دست رهبر از بودجه و نیازمند کردن او به طی کردن فرایند برداشت از بیت المال امر عاقلانه ای نیست. امروزه هم در همه دنیا حتی در کشورهای دموکراتیک، رئیس دولت دارای بودجه در اختیار است که برخی امور ضروری را خارج از روال هزینه کرد قانونی کشور انجام می‌دهد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951743/ 🆔@spasokh
عنوان: چیستی معنویت 📝شبهه شماره 94 اگر معنويت را كوشش در درك عميق از جهان هستي و موجودات زنده بخصوص انسان با هدف هر چه مهربان ترشدن و مسئوليت احساس كردن نسبت به ديگر انسان‌ها و حيوانات و طبيعت بناميم، قرآن چنين بخشي ندارد. هفت شهر عشق را از قرآن و پيامبرش و خلفايش و امامانش نمي شود بيرون كشيد. پاسخ 1⃣ اولین بحث، تعریف معنویت و تبیین حدود آن است و ما تعریف شما را از معنویت قبول نداریم. ثانیا معنویت به کل زندگی انسان اعم از مادی و غیرمادی مربوط می¬شود یعنی به کلیت هستی انسان. دین اسلام نیز به دلیل جامعیتی که دارد، هم به ابعاد مادی زندگی انسان توجه داشته و هم به شئون معنوی او پرداخته است. 2⃣ ما معنویت به معنای درک دیگران و احساس مسؤولیت در قبال آنان نیز دارای مصادیق فراوانی در سیره پیشوایان دینی می‌باشد. باید گفت اسلام از معدود ادیانی است که هم به مادیات و هم به معنویات به صورت کافی و وافی پرداخته و از توجه نمودن به هیچکدام فروگذار نبوده است. 3⃣ کافی است در این زمینه نگاهی به نامه امام علی (علیه‌السلام) به کارگزاران حکومت خود بیاندازیم. ایشان می نویسند: «در سر راه هيچ مسلمانى را نترسان يا با زور از زمين او نگذر، و افزونتر از حقوق الهى از او مگير. هر گاه به آبادى رسيدى در كنار آب فرود آى، و وارد خانه كسى مشو. سپس مىگويى: «اى بندگان خدا، مرا ولىّ خدا و جانشين او به سوى شما فرستاده تا حق خدا را كه در اموال شماست تحويل گيرم. آيا در اموال شما حقّى است كه به نماينده او بپردازيد؟» اگر كسى گفت: نه، ديگر به او مراجعه نكن و اگر كسى پاسخ داد: آرى، همراهش برو، بدون آن كه او را بترسانى يا تهديد كنى يا به كار مشكلى وادار سازى. هر چه از طلا و نقره به تو رساند بردار و اگر داراى گوسفند يا شتر بود بدون اجازهاش داخل مشو كه اكثر اموال از آن اوست. آنگاه كه داخل شدى مانند اشخاص سلطهگر و سخت¬گير رفتار نكن. حيوانى را رم مده و هراسان مكن ... در رساندن حيوانات آنان را به دست چوپانى كه خيرخواه و مهربان، امين و حافظ كه نه سختگير باشد و نه ستمكار، نه تند براند و نه حيوانات را خسته كند بسپار.....». این بیانات نشانگر این است که دین به ساحت‌های مختلف انسانی توجه دارد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951745/ 🆔@spasokh
❇️ اشرافي گري و محافظه کاری آسيب جدی برای انقلاب و نظام اسلامي مي توان از اشرافي گري به عنوان جرياني ياد کرد که مي کوشد تا با قدرت و بهره مندي از امکانات مادي، خود را به صاحبان قدرت نظامي و سياسي و... نزديک سازد و از سوي آنان مورد حمايت قرار گرفته و مردمان و جامعه خويش را استثمار و استعمار کنند، اين جريان ممکن است الزاماً از طبقات برخوردار و مرفه جامعه نباشند بلکه تمام افرادي که در اثر رسوخ و نفوذ روحيه اشرافي گري در آنان، در ميان مردم کنش هاي خاصي دارند را نيز شامل مي گردد. شاخصه هاي اشرافي گري بدون شک هر جرياني داراي شاخص ها و ويژگي هايي است که با آن قابل شناسايي خواهد بود، از آنجا که جريان اشرافيت هم از اين قاعده مستثني نمي باشد. بر حسب نياز به برخي از شاخص هاي اين جريان اشاره مي کنيم. 1⃣محافظه کاري 2⃣ناديده انگاري طبقات پايين 3⃣منفعت طلبي 4⃣تن آسايي و عافيت طلبي 5⃣سازشکاري 6⃣عدم پايبندي به هنجارهاي ديني 🔹شيوه هاي برخورد با جريان اشرافي گري به منظور مقابله و مبارزه با اشرافي گري مي توان راه هاي زير را به عنوان برخي شيوه هاي عملي ذکر نمود که عبارتند از: 1⃣فرهنگ سازي 2⃣اصرار بر رفتارهاي عيني غير اشرافي در ميان دولتمردان و مردم 3⃣آگاهي بخشي 4⃣دقت در وضع قوانين 5⃣جهت گيري هاي صحيح قواي کشور 6⃣تقويت جنبش هاي عدالت خواه در مجموع هر جريان ناموزون و ناهمگون و به عبارتي مُخرّب و به تعبير رهبري انقلاب، بيمارگونه در هر اجتماع وجود دارد به هرحال براي جلوگيري از عوارض و عواقب منفي آن مي بايست درمان شده و از جامعه حذف گردد، جريان اشرافي گري که از اين دسته از جريانات مي باشد در کوتاه مدت و دراز مدت مي بايد مورد درمان قرار گيريد تا جامعه ما از آسيب هاي آن در امان بماند. لینک کانال: 👇👇 🆔@spasokh
عنوان: حجاب و تفاوت های جنسیتی 📝شبهه شماره 95 فمینیست‌ها قائل به عدم وجود تفاوت بین مرد و زن می‌باشند. حجاب اسلامی باعث ایجاد تفاوت‌های جنسیتی بین مرد و زن می‌شود چرا که حقوق، تكاليف و نقش‌های انسان‌ها بسته به جنسيت مرد و زن بودن معین می‌شود. پس حجاب اسلامی نشان دهنده و موجب تبعیض بین مرد و زن می شود. (چه در نقش و چه در تکلیف). پاسخ 1⃣ اسلام قائل به «تساوي» حقوق زن و مرد است نه «تشابهِ» ظاهريِ آنها. با مراجعه به استعدادها و احتياج‌هاي طبيعي زن و مرد در مي‌يابيم كه آنها در جهات مختلفي با يكديگر تفاوت دارند و دست خلقت، هريك از آنها را براي كار و مسئوليت متفاوتي آفريده است. اشتباه فمينيستها در اين است كه صرفاً بر تشابه ظاهري بدون توجه به نيازها تأكيد مي ورزند و به غلط كلمة تساوي را به كار مي برند.(1) نگاه مشابه به آن دو، عين ستم به آنهاست و تحولات اجتماعي، اقتصادي و سياسي به هيچ رو به معناي تغيير كاركردها و هويت زن و مرد نيست. 2⃣ يكي از پيامدهاي سوء اين انديشه، ايجاد تقابل بين زن و مرد است. در حالي كه دو جنس مرد و زن، مكمّل يكديگر و نيازمند به هم هستند، به جاي دامن زدن به تنش و خشونت بين آنان و تأكيد بر نگاه مردسالار يا زن سالار بايد روابطي سالم و متناسب با ساختار وجودي آن ها و نياز خانواده و جامعه، برقرار كرد. شاهد بر اين مدعا، ظهور جريان هاي ضد فمينيسم و افزايش خشونت در خانواده ها در دهه‌هاي اخير است. فمينيسم به جاي اين كه عامل اصلي تبعيض‌ها يعني صفات ضد اخلاقي و جهل را هدف قرار دهد، آدرس ديگري به بشر ارائه داده است.(2) 3⃣ از نگاه ديني، عامل فرودستي زنان و ستم چه به اين قشر و چه موجودات ديگر، جهل و هواي نفس بشرِ مختار است نه حجاب و پوشش زنان؛ زیرا حجاب اسلامي به معناي پرده نشيني و محروميّت از حضور در صحنه ی فعاليت‌هاي اجتماعي نيست، بلكه به معناي وجوب پوشش و ممنوعيّت از خود آرايي زن در مقابل مردان بيگانه است. پی نوشت ها: 1. مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، قم، انتشارات صدرا، چاپ بيست و هفتم، ص 122- 126. 2.زیبایی نژاد، محمد و محمد تقی سبحانی، درآمدي بر نظام شخصيت زن در اسلام، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1379، ج1، ص 129. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951746/ 🆔@spasokh
عنوان: شک در اصل تولد امام مهدی (عج) 📝شبهه شماره 96 از نظر تاريخي تولد فرزندي از امام حسن عسگري (علیه السلام) با نام مهدي مشکوک است. اسناد و مدارک معتبر تاريخي مقبول در نزد اهل‌سنت، تولد چنين فرزندي را تأييد نمي‌کند. به عبارت ديگر هيچ سند محکم تاريخي، که با موازين و معيارهاي اهل‌سنت (در قبول روايات تاريخي) تأييد شود، در اين خصوص تولد و حیات مهدی وجود ندارد و از این رو راه اثبات وجود و حیات چنان فردی براي اهل‌سنت بسته است! پاسخ 1⃣ بیان عقیده شیعیان درباره دوازده امام و نام بردن از امام دوازدهم (ع) توسط ابوالحسن اشعری نشانگر این است که عقیده شیعه درباره ائمه، تولد و حیات امام زمان (ع) در آن عصر از شهرت جامعی در میان شیعیان برخوردار بوده است؛ آنچنان که حتّی مخالفان شیعه هم کاملاً از این مطلب آگاهی یافته بودند. 2⃣ عدادي زيادي از دانشمندان حقيقت‌بين اهل‌سنت، با توجه به استحكام اخبار شيعه درباره تولد امام زمان (ع)، آن را پذيرفته‌اند؛ در ميان آن‌ها کسانی هستند كه هرچند حيات فعلي و طول عمر آن حضرت را قبول نكرده‌اند، ولي اخبار تولد ايشان را پذيرفته‌اند؛ بنابر تحقيق یکی از محققان، تعداد اين افراد به 68 نفر مي‌رسد. 3⃣ بسیاری از عالمان اهل‌سنت علاوه بر پذیرش اخبار تولد امام مهدی، بر این واقعیت که او فرزند امام عسگری است، تصریح کرده‌اند. این گروه معتقدند امام مهدی(ع)، همانکه ظهورش در آخرالزمان وعده داده شده است، کسی جز محمد بن حسن العسکری (ع) امام دوازدهم از ائمه اهل البیت (علیهم السلام) نیست و تصریحات متعددی را بیان نموده‌اند. 4⃣ بی‌شک یکی از بهترین گواهانی که تولد امام مهدی (ع) را می‌تواند اثبات کند، نقل این خبر توسط متخصصان و خبرگان فن نسب‌شناسی است؛ چرا که در این زمینه علمای انساب بهتر از دیگران می‌توانند اظهار نظر کنند. در این مورد می‌توان به نسب‌شناسانی معروفی از جمله سهل بن داود بن سلیمان بخاری، معاصر دوره غیبت صغری، سید عمری، نسابه مشهور قرن پنجم هجری، فخر رازی شافعی، نسابه قرن پنجم هجری اشاره نمود. 5⃣ از هنگام تولد امام مهدی (ع) و در طول غيبت صغري، تعداد زيادي از خواص شيعيان و حتی برخی از بزرگان اهل سنت مثل ابن عربی و شیخ حسن العراقی به سعادت ديدار آن حضرت نائل شده‌اند. اين ديدارها يا در عصر امام عسكري (ع)‌ بوده و ايشان فرزندشان را به برخی از دوستان و یاران خود نشان داده است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951747/ 🆔@spasokh
عنوان: امّی بودن پیامبر اکرم(ص) 📝شبهه شماره 97 به گفتۀ قرآن، محمّد فردی عادی، بی سواد و از قبیلۀ بت‌پرست قریش است كه نه تولدش، نه زندگیش و نه مرگش هیچ اعجازی ندارد اما با توجه به داستان نحوۀ به وجود آمدنِ عیسی، زندگی وی و شهادتش كه قرآن نقل می‌كند مشخص است كه عیسی دارای منزلت بیشتری نزد خداوند بوده و هزار بار به او نزدیكتر است تا جایی که خداوند او را روح الله نامیده است. پس با این حساب چرا از عیسی پیروی نكنیم؟ محمد که حتی قادر نیست پیام الله را بنویسد چگونه می‌تواند از سوی خدا به عنوان خاتم الانبیا و نجات دهندۀ بشر معرفی شده باشد؟! پاسخ 1⃣ اولا قرآن، پیامبر اسلام (ص) را فردی اُمّی معرّفی می‌کند و اُمّی به معنای درس‌نخوانده است نه بی‌سواد. ثانیا ننوشتن پیامبر اسلام دلیل بر عدم توانایی آن حضرت در نوشتن نیست. ثالثا، اصولا خود خواندن و نوشتن حاکی از نقص صاحب آن است چرا که راه علم حصولی خطاپذیر است و اگر کسی از طریق دیگر مثل علم لدنی و الهی، از حقایق آگاه شود دیگر خطا ندارد ضمن اینکه نیازی به سواد هم ندارد؛ اما رمز تاکید قرآن بر اینکه کتاب از سوی فردی آمده که قبلاً سابقۀ تعلّم و یادگیری در هیچ مدرسه‌ای را نداشته، برای این است که احتمال هرگونه تردید از سوی مشرکان برای دعوت و صدق گفتار او را منتفی می‌کند. 2⃣ طبق شواهد تاریخی، سرتاسر زندگی پیامبر از تولّد تا رحلت مملوّ از معجزات فراوان است. از شکستن طاق کسری در هنگام تولّد آن حضرت گرفته تا قرآن کریم که بعد از گذشت سالیان متمادی همچنان مبارزه طلبی می‌کند و کسی قادر به تحریف آن نبوده است. 3⃣ وجود فضیلت‌های بالاتر مانند برتری قرآن بر سایر کتب آسمانی و مبارزه طلبی آن، خاتمیت و بشارت انبیای پیشین و نیز آیات و روایات متعدد است که برتری پیامبر اسلام را بر سایر پیامبران اثبات می‌کند و حتی اگر بپذیریم که پیامبر فاقد برخی ویژگی‌های دیگر پیامبران بوده، نداشتن فضیلت پایین‌تر به خودی خود نقصی برای دارندۀ فضیلت بالاتر به شمار نمی‌آید. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951748/ 🆔@spasokh
عنوان: ولی فقیه، عامل پویایی و پیشرفت کشور 📝شبهه شماره 98 ولی فقیه با تأکید بر حفظ شرایط انقلابی که مانع از حاکم شدن آرامش در جامعه است، سد راه پیشرفت کشور شده است. پاسخ 1⃣ پیشرفت های چشمگیر کشور ما در سال های اخیر در حوزه های پزشکی، نانو، الکترونیک، هوا - فضا، هسته‌ای، صنایع دفاعی و نظامی و... به اندازه ای بوده که به اذعان مراکز آمار جهانی رشد سرعت علمی کشور چندین برابر رشد جهانی آن شده است که مقام معظم رهبری از چند طریق در این پیشرفت ها نقش آفرین می باشد از جمله: به دلیل مطالبات موکد از مسئولان کشور و مراکز علمی حوزوی و دانشگاهی برای لزوم توجه به علم و دانش، تولید علم، نهضت نرم افزاری، حاکمیت گفتمان علم و پیشرفت علمی کشور و حرکت جهادی در این خصوص و نیز اولویت دادن به حوزه پژوهش و علم بر دیگر حوزه ها. 🔸ترسیم روند حرکت کشور برای دست یابی به پیشرفت های حقیقی و پیش فرض های آن همچون لزوم ابتکار عمل و استقلال در مسیر پیشرفت، خودباوری و اتکا به نگاه بومی در این مسیر و تلاش بی وقفه و جهادگونه و ... . 🔸 دمیدن روحیه خودباوری، پویایی و دغدغه‌ی پیشرفت کشور در میان نسل جوان. 2⃣ نگه داشتن کشور در شرایط انقلابی مربوط به شرایط آغازین شکل گیری انقلاب است که به دلیل شکل نگرفتن نهادها و ساختارهای نظام سیاسی کشور هنوز آرامش کامل حکمفرما نیست در حالی که روحیه انقلابی به معنای روحیه‌ی پایبندی به ارزش‌ها، اصول و آرمان‌های اسلامی و انقلابی و تلاش پیگیر و خستگی‌ناپذیر برای تحقق آن‌هاست که نه تنها منافاتی با فضای آرامش در کشور ندارد بلکه زمینه ساز دست یابی به اهداف وآرمان های نظام از جمله دست یابی به رشد و توسعه واقعی می باشد و این همان چیزی است که مورد تاکید رهبری است. توجه به تاکیدات و عملکرد رهبری حاکی از توجه ایشان به روحیه انقلابی و دغدغه های ایشان برای پیشرفت کشور است و نه نگه داشتن کشور در شرایط انقلابی که به چند نمونه اشاره می شود: 🔸 احترام به قانون 🔸 حفظ وحدت و آرامش جامعه و پرهیز از هر گونه اختلاف و تنش 🔸 ترسیم سیاست‌های کلی نظام 🔸تاکید بر تدوین سند علمی کشور 🔸 نامگذاری دهه چهارم انقلاب به دهه عدالت و پیشرفت 🔸 تنظیم سند چشم انداز بیست ساله کشور 🔸تاکید بر ترسیم الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت و ... . 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951749/ 🆔@spasokh
عنوان: عدم تناسب جرم و مجازات سبّ نبی 📝شبهه شماره 99 در جرم سب النبی بر اساس اصل تناسب جرم و مجازات، تناسبی میان یک سخن با مجازات اعدام وجود ندارد و باید مجازات با عمل ارتکابی متناسب باشد، علاوه بر اینکه این مجازات بر خلاف سیره پیامبر و قرآن است، از این رو اینگونه اعدام ها در ایران، علاوه بر غیر شرعی بودن، وجهه اسلام و ایران را نیز خدشه دار می کند. پاسخ 1⃣ فقهای اماميه بر اين عقيده‌اند كه هر كسى توهین به رسول خدا را شنيد، توهین کننده را بايد بكُشد مادامى كه از ضرر بر نفس و يا عرض خود نترسد.(1) حکم ساب النبی در ادله اربعه و بین تمام مسلمانان قتل است. در قانون مجازات اسلامی نیز به تبعیت از شرع در ماده 262 و 263 جرم سب النبی پیش بینی شده است: «ماده262: هر کس پیامبر اعظم (ص) یا هر یک از انبیاء عظام الهی را دشنام دهد یا قذف کند ساب النبی است و محکوم به اعدام می شود. تبصره: قذف هر یک از ائمه معصومین(ع) و حضرت فاطمه (س) یا دشنام به ایشان در حکم ساب النبی است.» 2⃣ به منظور پیشگیری عمومی نقض ارزش‌ها و هنجارهای بنیادین هر جامعه ای، برای نقض کنندگان آن در قانون، مجازات پیش بینی می‌شود که با توجه به رتبه بندی هنجارها و بالاتر بودن ارزشها، مجازات شدیدتری برای آن وضع می‌شود. 3⃣ فلسفه جرم انگاری و مجازات سب النبی در اسلام، جایگاه والای پیامبر اعظم است که به منظور حفظ جایگاه و شکسته نشدن این ارزش در جامعه دینی، برای توهین کنندگان آن شدیدترین مجازات در نظر گرفته شده است.(3) 4⃣ از این رو، در اسلام توصیه شده است که همواره تلاش در حفظ حرمت آنها داشته باشید و خود زمینه هتک کردن آنها را فراهم نکنید و به همین جهت اشاره شده که دیگران را تحریک نکنید تا نسبت به مقدسات شما بی¬حرمتی کنند. "و (شما مؤمنان) به آنچه مشرکان غیر از خدا می‌خوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند..." 5⃣ وجه به این نکته ضروری است که خداوندی که این مجازات را قرار داده، برخوردار از عدالت است و به مصالح و مفاسد واقعی که سعادت اجتماعی و اخروی انسان ها در گرو آنهاست، آگاهی دارد که دیگران از آن بی‌خبرند. پی نوشت ها: 1. شیخ صدوق، الهدایه فی الاصول و الفروع، ج1، ص265 . شیخ طوسی، کتاب الخلاف، ج3، ص170 تا 173؛ شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج7، ص270؛ ابن زهره، غنیه النزوع، ص428؛ ابن ادریس، السرائر، ج3، ص532؛ محقق حلی، المختصر النافع، ص221؛ شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج9، ص194؛ النجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج41، ص432؛ الانصاری، صراط النجاة، ص203؛ و از معاصران، نیز حسین حلی در دلیل العروه الوثقی، ج1، ص473 و ... . 2. انعام/108. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951750/ 🆔@spasokh
عنوان: مطالبه فدک و خرسندی حضرت زهراء (س) 📝شبهه شماره 100 پس از مطالبه فدک از سوی حضرت زهرا (س) و روایت ابوبکر از پیامبر (ص) مبنی بر اینکه پیامبران ارث نمی گذارند و اموال پیامبر (س)، صدقه مسلمانان می باشد، آن بانو ضمن کنار گذاشتن غضب و پذیرش حکم پیامبر، خرسند شد و در نهایت نیز با رضایت کامل از شیخین از دنیا رفت. پاسخ 1⃣ اگر روایت ابوبکر درست بود باز هم متعلق به حضرت زهرا (س) بود چون فدک، ارث نبود بلکه هدیه پیامبر (ص) به دخترشان بود فلذا ملک شخصی حضرت زهرا (س) بود، اما وقتی غصب شد و مالکیت او را نپذیرفتند حضرت مجبور شد آن را به عنوان ارث مطالبه کند. 2⃣ روایت ابوبکر، خبر واحدی بود که تنها نقل کننده آن خودش بوده و به دلیل تعارض با آیات صریح قرآن در مورد ارث گذاری انبیا برای فرزندانشان (نمل/16 و مریم/5و6) قابل اعتماد نبود، چون طبق اهل سنت (1)، روایت های مخالف قرآن باید کنار گذاشته شوند. 3⃣ ارث بردن فرزندان از پدر، حکم عام اسلامی است که شامل فرزندان انبیاء هم می باشد و استثناء کردن فرزندان انبیاء از این حکم عام، نیازمند دلیل محکم می باشد که وجود ندارد. 4⃣ اگر روایت ابوبکر درست بود باید در مورد سایر ورثه پیامبر (ص) نیز اجرا می شد در حالی که به گواهی تاریخ، سایر زنان پیامبر از اموال او ارث برده و در خانه های خود ساکن شدند و حتی ابوبکر به دخترش وصیت کرد در خانه عایشه کنار پیامبر دفن شود(2) ، چرا که معتقد بود آنجا، ارث پیامبر برای عایشه است، ضمن اینکه قصد بعدی ابوبکر برای برگرداندن فدک که با ممانعت عمر مواجه شد (3) و نیز اقدام عمربن عبدالعزیز در برگردندان فدک به بنی هاشم(4)، شاهدی بر صدقه نبودن فدک برای مسلمانان می باشد. 5⃣ ادعای حکم صریح قرآن با روایت ابوبکر از پیامبر در حالی بود که خلفا با شعار «حسبنا کتاب الله» تا حدود صد سال کتابت و روایت حدیث را ممنوع کرده و بهایی به روایات نبوی نمی دادند. 6⃣ روایات فراوانی از شیعه و سنی دلالت صریح دارند بر اینکه حضرت فاطمه (س) در حالی که از ابوبکر بود از دنیا رفت و به همین دلیل و بدون اطلاع خلیفه، دفن شد. پی نوشت ها: 1. الصنعاني، المصنف، تحقيق: حبيب الرحمن الأعظمي، منشورات المجلس العلمي، ج6، ص112؛ جلال الدين السيوطي 911، الدر المنثور،ج 4، بیروت، دار المعرفة للطباعة والنشر، ج1، ص167. 2. ابن سعد، الطبقات الكبرى، بيروت، دار الكتب العلمية، چاپ دوم ، 1418، ج3، ص106-107. 3. حلبی، السيرة الحلبية، بیروت، دار المعرفة، 1400، ج3، ص488. 4.ياقوت الحموى، معجم البلدان، بيروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995،ج4، ص239 ؛ ابن أبي الحديد، شرح نهج البلاغة، تحقيق: محمد أبو الفضل إبراهيم، دار إحياء الكتب العربية - عيسى البابي الحلبي وشركاه، 1378-1959 ، ج 16، ص216. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951751/ 🆔@spasokh
با سلام و تشکر از همراهی شما گرامیان، تا کنون تعداد 100 شبهه همراه با پاسخ اجمالی و لینک پاسخ تفصیلی در موضوعات متعدد در این کانال ارائه گردیده است که لیست آن در ذیل قابل مشاهده است؛ در صورت تمایل مطالب گذشته را از طریق هشتک های مرتبط مطالعه فرمایید: 🆔@spasokh
عنوان: قداست قرآن 📝شبهه شماره 101 قداست به معنای پاكيزگي است که به مرور بدست می‌آید؛ یا به تعبیری، امر ذاتي نيست بلكه «شدني» است؛ يعني چيزي در ذات خود مقدس نيست بلكه روندي از جنس «شدن» را مي‌گذراند تا امر قدسي به دست آيد. از این رو، قرآن هم ذاتاً مقدس نیست بلکه به مرور در درون پیامبر مراحلی را طی کرده تا مقدس «شده» است. پاسخ 1⃣ واژه قدس به معنای طهارت و تنزیه از نقایص است که لزوما به معنای شدن نیست بلکه گاهی به صورت صفت مشبهه است که معنای ثبوتی اسم فاعلی دارد همچون «قدّوس» و گاهی به صورت اسم مفعول است که معنای شدن دارد. از منظر قرآنی، فقط خداوند از قداست بالذات و مطلق برخوردار است ولی سایر امور به واسطه ارتباطی که با خداوند دارند، از قداست و طهارت نسبی و مشروط برخوردار می شوند. 2⃣ این مطلب که قرآن کلام خداوند است نه کلام پیامبر (ص) در آیات مختلفی گوشزد شده است که قرآن عینا همان کلام خدا است و پیامبر (ص) صرفاً نقش گیرنده و فرستنده دارد. برای مثال، در قرآن آمده است که «تَنْزيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ؛ وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاويلِ؛ لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمينِ؛ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتينَ» .(1) در این آیات، به این امر اشاره می‌کند که پیامبر (ص) هیچ قولی را به دروغ به ما نسبت نداده است بلکه قرآن قول الهی است. در آیات دیگر، حتی تصریح می شود که الفاظ عربی قرآن، نازل شده از سوی خداوند است.(2) پس، روشن می شود که آیات قرآنی عیناً از سوی خداوند است و پیامبر (ص) صرفا گیرنده و فرستنده است و فهم خود را در آن دخالت نداده است. 3⃣ قرآن به دلیل اینکه سخن آن قدوس و عالم مطلق است و اعجاز و عمق و عظمتی که دارد مقدس بوده و هست ولی انسان‌ها بتدریج به عظمتش پی می‌برند. مقدس بودن حضرت محمد (ص) نیز از این جهت است که دارای ارتباط معنوی متعالی با خداوند است و مورد عنایت خداوند قرار گرفته است. بنابراین، صحیح نیست که قداست قرآن را ناشی از فرآیند قدسی شدن پیامبر (ص) بدانیم. پی نوشت ها: 1. الحاقه: 43-46. 2. شوری:7. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951752/ 🆔@spasokh
عنوان: سازگاری دین با دموکراسی و حقوق بشر 📝شبهه شماره 102 در آیین اسلام، با ادای شهادتین هر مسلمانی باید فقط از خدا و رسول و آنچه بر او وحی شده اطاعت كند. هركسي بايد خودش به قرآن مراجعه كند و دينش را بشناسد. در قرآن تصریح نشده که مسلمانان بعد از پیامبر می‌بایست به فرد خاصی ایمان آورده و به تفسیری كه او از دین ارائه می‌دهد، رجوع كنند و یا دینشان را با آراء «مراجع تقلید» تطبیق بدهند. مراجعه به فقيه و هرکس دیگری، عبوديت ايشان است. دين از همه آن تفاسيری كه بعدها توسط مسلمانان ساخته شده، جدا می‌باشد، دین باید با «دموكراسی» و «حقوق بشر» سازگاری داشته باشد. پاسخ 1⃣ از آن‌جایی که خداوند مالک هستی و حق محض است، حقّ قانونگذاری تنها از آنِ خداوند است، و اگر چیزی را اعتبار و تأیید نمود، باید از آن اطاعت کرد. خداوند ولایت پیامبران و امامان(ع) و عالمان دین را اعتبار کرد که آنها كاری نمی‌كنند جز ابلاغ احكام الهی و دعوت مردم به سوی فرمانِ خدا؛ از این‌رو، باید از آن بزرگواران اطاعت کرد. بنابراین، چون چنین چیزی دستور خداوندی است، برخلاف قرآن و پیمان «» نیست. 2⃣ در خطا اصل دين ترديدى نيست؛ يعنى دين هم در مرحله پيش از ابلاغ و هم در مرحله ابلاغ از هرگونه خطا و اشتباهى مصون است. اگر در اين دو مرحله نقصان و خطايى در آن راه داشته باشد، با هدف تشريع دين كه هدايت بشر به راه حق و سعادت است، در تعارض آشكار خواهد بود. از این‌رو، تفسيرهايى كه توسط پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) از قرآن شده نيز مصون از هرگونه خطا بوده و جزئى از دين به‌شمار می‌روند. 3⃣ به‌طور مسلّم نمی‌توان همه معرفت‌هاى دينى عالمان دین را خطا و ناصواب دانست؛ زيرا اولاً بازگشت اين فرضيه به اين است كه اصولاً حقيقت دين قابل دريافت براى مسلمانان نباشد. ثانیاً پذيرش اين ادعا، مستلزم عدم حجيت قول و نظر هركس براى ديگران به‌طور مطلق است، كه پيامدش انكار و فاقد اعتبار دانستن اين اصل بديهى نزد همه عقلاى عالم یعنی «ضرورت رجوع جاهل به عالم» و «غير متخصص به متخصص»، در هر فنى است. 4⃣ ما در بحث ، درصدد دستيابى به حجّت شرعى هستيم و حجت شرعى، انحصاراً به آن نوع از معرفت دينى تعلّق می‌گيرد كه روشمند بوده و براساس مقدّمات علمى و ضوابط و قواعد فهم متون دينى، به‌دست آمده باشد، در اين صورت است كه می‌توان به شناخت خود از دين اعتماد كرد و براساس آن عمل نمود و پس از عمل، تكاليف دينى از انسان ساقط می‌شود و در نتيجه، موجب كمال روحى و معنوى و رستگارى و پاداش اخروى می‌شود. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951755/ 🆔@spasokh
عنوان: ارزش گذاری مقامات دینی 📝شبهه شماره 103 شیعیان و مسلمانان در ایران درباره دینی غلو و افراط زیادی کرده اند. در اين اسطوره سازي، حتي اسب امام حسين و شتر خواهرش زينب را ارزشمندتر از برجسته ترين شخصيتهاي تاريخ ايران يعني كساني امثال بابك و يعقوب و ستارخان و باقرخان و مصدق نموده اند؛ اگر از يك شيعه معمولی معتقد بپرسيد: آيا دكتر محمد مصدق در نزد خدا ارجمندتر است يا ذوالجناح اسب امام حسين؟ مطمئنا خواهد گفت نعل ذوالجناح به تمام تلاشهاي مصدق در ملي كردن صنعت نفت مي ارزد. پاسخ 1⃣ اختصاص به انسان های متدین ندارد، بلکه تمامی انسان ها ممکن است در دام عقاید افراطی گرفتار شوند؛ کما این که درباره امثال ابوعلی سینا هم زیاده گویی شده و داستان های اسطوره مانند درباره ایشان هم نقل شده است. 2⃣ اسطوره سازی و زیاده گویی درباره پیشوایان دینی و آنچه به آنان تعلق داشته و دارد، انحرافی است که همگان و مخصوصا انسان های آگاه باید برای رفع آن تلاش کنند. 3⃣ شکی نیست که برخي از انسان ها به علت دوست داشتن افراط گونه خودشان، به هر آنچه كه متعلق به آنهاست، علاقه شديدي دارند و آن را خوب مي دانند، هر چند خرافات و گمراهي باشد؛ اين علاقه، در واقع حب ذات است؛ همين امر سبب مي شود، چشم انسان، واقعيت ها را نبيند؛ در واقع به همين جهت است كه هر كس براي توجيه عقيده اي كه انتخاب كرده است، سعي دارد آن را از حد خود فراتر نشان دهد تا در ميان مردم به كج سليقگي و انتخاب سوء متهم نشود . 4⃣نخست باید در بحث کنیم و پس از آن در مقایسه مصداق ها سخن بگوییم. اساسا اگر مبنای ما در ارزش گذاری این باشد که یک فرد یا یک چیز چقدر برای جامعه خیر و منفعت حقیقی دارد، ممکن است نعل یک اسب از ده ها انسان ارزش بیشتری داشته باشد. نعل اسبی که برای دفاع از وطن به زمین می خورد از ده ها انسانی که نان یک کشور را می خورند ولی به وقت خطر، از خاک خویش دفاع نمی کنند ارزشمندتر است. آری در یک نگاه کلی باید هر کسی و هر چیزی را در جای خویش مورد توجه و ارزیابی قرار داد. اسب امام حسین (ع) باید در جایگاه خودش ارزش گذاری شود و بزرگان دینی و ملی هم باید در جای خودشان ارزش گذاری شوند. اما در مقام مقایسه باید ملاک مشخصی را در نظر گرفت. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951756/ 🆔@spasokh
عنوان: تشابه حقوق زن و مرد 📝شبهه شماره 104 امروزه بر خلاف ایران و فقه اسلامی که فقط حقوق مردان را در نظر گرفته، در همه کشورها و ادیان زن و مرد حقوق مشابه دارند. پاسخ 1⃣ مقارن با ظهور اسلام، زنان فاقد هر گونه و منزلتی بودند، اما با ظهور اسلام و تلاش های پیامبر (ص) و امامان (ع)، نگاه تحقیر آمیز به زنان به تدریج تغییر یافت. اسلام ضمن احترام به شخصیت زن و معرفی او به عنوان مظهر جمال الهی حقوق انسانی او را به رسمیت شناخت، چرا که از نظر اسلام، هیچ تفاوت ارزشی میان و مرد وجود ندارد و به همین دلیل در عرصه های مختلف برای زنان نیز همچون مردان حقوق مساوی در نظر گرفته است از جمله حق کسب کمالات الهی و انسانی، حق حضور در عرصه های سیاسی اجتماعی، حق علم آموزی، حقوق مالی و اقتصادی زنان و ... . 2⃣ تفاوت هایی که میان حقوق و تکالیف مردان و زنان وجود دارد به لحاظ تفاوت های غیر قابل انکاری است که در غرایز، تمایلات و استعدادهای آنها وجود دارد و اگر با وجود این تفاوت ها، تکالیف مشابهی برای آن دو در نظر گرفته می شد ظلم به زنان محسوب می شد. 3⃣ در جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر اینکه برخی اصول قانون اساسی همچون اصل 3 و 20، بسیاری از حقوق قانونی را به صورت یکسان برای مرد و زن در نظر گرفته است در پاره ای از اصول همچون 10 و 21 نیز به صورت ویژه به حقوق زنان پرداخته شده است، همچنین قانون از حقوق و مسئوليت هاي زنان در عرصه هاي داخلي و بين المللي، تمام حقوق مورد نیاز یک انسان در جامعه را برای زنان به رسمیت شناخته است از جمله حقوق فردي زنان، حقوق زنان پیرو مذاهب دیگر، حق دختران در داشتن والدین شایسته، حق مسکن، پوشاک، اشتغال، حقوق مربوط به ازدواج، هزینه‌های بارداری، حقوق مادی زنان در طلاق، مهریه و نفقه، حقوق اجتماعی زنان مانند حق مشاركت زنان در سياستگذاري، قانون‌گذاري، مديريت، اجرا و نظارت در امور فرهنگي به ويژه در خصوص مسائل زنان، همچنين حق تبادل اطلاعات و ارتباطات فرهنگي سازنده در ابعاد ملي و بين المللي، حق تحصیل و استفاده از امکانات آموزشی، حق کامل مالکیت، حق تعیین مهریه، حق شکایت در دادگاه و ... . پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951757/ 🆔@spasokh
عنوان: معنای مولی در حدیث غدیر 📝شبهه شماره 105 كلمه« مولي» در حديث غدير به معناي «دوست داشتن» است؛ زيرا عده اي از صحابه با امام علي (ع) كدورت داشتند؛ در نتيجه پيامبر مردم را جمع كرده و اعلام نموده «هر كس من دوست اويم، علي هم دوست اوست»؛ همچنين يكي از قرائني كه دلالت بر معناي «دوستي» مي‌كند، جمله‌اي است كه پيامبر در ادامه فرمودند كه «خداوندا دوستداران علي را دوست بدار»؛ بنابراين از حديث غدير نمي‌توان امامت امام علي را اثبات نمود. پاسخ 1⃣ معنايي كه از كلمه «مولي» بدون قرینه متبادر مي شود همان است خصوصاً زمانی که به افراد اضافه شود مانند مولای طفل؛ صحابه اي كه در غدير خم حضور داشته و سخنان پيامبر را شنيده‌اند، همگي از اين حديث معناي سرپرستي و اولي در تصرف و امامت را فهميده اند. پيامبر اسلام چندین هزار نفر را جمع كرده و در ابتدا از آنان اقرار به اولويت و سرپرستي خود نسبت به ديگران را گرفت و بلافاصله سرپرستي و اولويت داشتن حضرت علي را بيان نمود؛ این کار با اعلام دوستی نمی سازد. 2⃣برخي از علماي اهل سنت مانند: «سبط بن جوزي و گنجي شافعي» اذعان نموده اند كه «مولي» در حديث غدير به معناي «اولويت» و « سرپرستي» است؛ همچنین روايات ديگر درباره جريان غدير وجود دارد كه از آن، امامت و خلافت استفاده مي‌شود. 3⃣ در روايات ديگر الفاظي آورده شده است كه با امامت و مناسبت دارد؛ مثلاً در بعض روايات، پيامبر اسلام دعا فرموده‌اند: «هر كه علي را ياري كند خداوند او را ياري خواهد نمود و هر كه علي را خوار سازد، خداوند آن شخص را خوار مي سازد». 4⃣در برخي روايات كلمه بعدي آمده است. «من كنت مولاه فانّ عليا بعدي مولاه...» ؛ اگر پيامبر از كلمه مولي اراده محبت كرده بود، وجهي براي ذكر كلمه «بعدي» وجود نداشت؛ چنانكه پيامبر بارها به امام علي (ع) فرمودند« إِنَّ عَلِيًّا مِنِّي، وَأَنَا مِنْهُ، وَهُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي». پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951761/ 🆔@spasokh
عنوان: نوع نگرش به قانون اساسی 📝شبهه شماره 106 به دنبال انقلاب اسلامي و تصويب قانون اساسي با رويكرد اسلامي– شيعي در ايران ، شبهاتي نسبت به برخي از اصول آن، از جمله اصول دوازدهم تا چهارده، مطرح گرديده است. تا آنجا كه، برخي از منتقدين، قانون اساسي را مبتني بر نوعي «استبدادي و تبعيض ديني» دانسته و از حكومت ايران به حكومت «اليگارشي ديني- فرقه اي» تعبير نموده اند. همچنين، به بهانه دفاع از حقوق شهروندان غيرمسلمان، با توجه به مشروط بودن لزوم معاشرت حسنه به عدم توطئه و اقدام آنان بر ضد جمهوري اسلامي، اصل چهاردهم را مشتمل بر نوعي تحريف قلمداد نموده اند با اين استدلال كه در عمل ممكن است، برخي درخواستها، از جمله داشتن رسانه و چاپ كتاب از جانب اين افراد، حمل بر توطئه شود. پاسخ 1⃣ اعلام رسميت دين اسلام و مذهب تشيع در ايران، با توجه به تاريخچه طولاني و در اكثريت بودن پيروان آنها، امري طبيعي است، همچنان¬كه تدوين قانون اساسي آن بر اساس معيارهاي اسلامي، دور از انتظار نمي باشد. 2⃣در مورد اصل سيزدهم قانون اساسي، مشخص است كه انحصار اقليت هاي ديني به زرتشتيان، كليميان و مسيحيان بر اساس تعريفي است كه از «اهل ذمه» ارائه مي شود. اهل ذمه به كساني گفته مي شود كه در قلمرو اسلام مطابق قرار داد «ذمه» از حكومت اسلامي تبعيت مي كنند و داراي كتاب آسماني هستند. اين فرَق، اگر به پيمان خود با دولت اسلامي پايبند باشند، مورد حمايت اسلام و نظام هستند، از قبيل مصونيت همه جانبه، آزادي مذهب، استقلال قضايي، حق آزادي مسكن و غيره. 3⃣ در مورد گروه هاي ديگر نيز، براي برقراري صلح قراردادهاي ديگر با شرايط و قوانين معين پيش بيني شده است كه جامعه اسلامي و گروه هاي غير مسلمان مي توانند تحت قوانين مزبور به عقد قرارداد مبادرت كرده و در سايه آن در كمال امنيت و آسايش همزيستي داشته باشند. 4⃣قابل انكار نيست كه اساسي ايران بر اساس اعتقاد به ربوبيت تكويني و تشريعي خداوند و با محوريت دين خاتم تدوين گرديده و نظام اسلامي هيچگاه فرق ضالّه و بهائيت كه سابقه جاسوسي آنها براي اسرائيل محرز شده است و با قصد براندازي تأسيس شده اند را به رسميت نشناخته است. با اين حال، حقوق شهروندي پيروان اين فرق در چهارچوب قانون و معاهدات محفوظ است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951762/ 🆔@spasokh
عنوان: حکمت و فایده روزه داری 📝شبهه شماره 107 روزه داری که با هدف درک وضعیت گرسنگان جامعه تشریع شده، جز اذیت و آزار به خود هیچ حکمت و فایده ای نداشته و این هدف هم حاصل نمی شود چون روزه دار به امید افطار شب، گرسنگی را تحمل می کند. پاسخ: روزه علاوه بر درک وضعیت گرسنگان جامعه، دارای فواید جسمی، روحی، فردی واجتماعی فراوانی است که توجه به آنها حکیمانه بودن آن را اثبات می کند از جمله: 1⃣تقویت صبر و اراده از طریق نه گفتن به خواهش های نفسانی و عادات روزمره غذایی، لذت جویی و ... . 2⃣تقویت قدرت مقابله با وسوسه های نفسانی و شیطانی که نتیجه آن تقواست. 3⃣نزدیک شدن هر چه بیشتر به معبود و معشوق حقیقی عالم، 4⃣آرامش روانی وخوشبختی با یاد خدا، 5⃣کاهش آسیب های اجتماعی وبزهکاری، 6⃣تقویت اراده عمومی، 7⃣تقویت روحیه همدلی واتحاد، 8⃣تقویت معاشرت نیکو، 9⃣درمان بسیاری از امراض از طریق روزه درمانی که مورد توصیه پزشکی مدرن نیز می باشد. 🔟درک حال گرسنگان و عطوفت به آنها از طریق فهم مستقیم درد و رنج آنها، و ... . ⚠️ چند نکته: ✅اگرچه اغنیا هر زمان اراده کنند با امکانات خود، نیازهایشان از جمله گرسنگی و تشنگی را به هر کم و کیفی که بخواهند برطرف می کنند، اما در حالت روزه امکانات آنها کمکی نمی کند و مجبورند سختی و فشار گرسنگی و تشنگی را تحمل کنند و با تجربه عملی گرسنگی و تشنگی موقت، عاطفه شان شکوفا شده و وضعیت گرسنگان و مستمندان را بهتر درک کنند. ✅اگر حکمت روزه فقط تحمل گرسنگي و تشنگي و همراهي با محرومين بود لزومي نداشت خود فقرا هم روزه بگيرند. ✅حتی اگر گفته شود امید به افطار در تحمل گرسنگی تاثیر دارد، همینکه روزه داران توانگر، بخشی از گرسنگی و تشنگی فقرا را درک کنند، تاثیر اخلاقی، تربیتی و اجتماعی خود را خواهد گذاشت و باعث عطوفت و نرمش آنها نسبت به نیازمندان و مستمندان خواهد شد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951769/ 🆔@spasokh
عنوان: ایمان ابوطالب 📝 شبهه شماره 108 با چه دلایلی مي توان ايمان ابوطالب را مورد پذيرش قرار داد؟ پاسخ: 1⃣فداکاری بی نظیر ابوطالب برای پیامبر و مسلمانان تا پایان عمر و حتی تشویق فرزندانش همچون جعفر برای پیوستن به پیامبر و ... که باعث سرزنش قریش بود، هیچ دلیلی جز ایمان و اعتقاد راسخ او نسبت به نبوت حضرت محمد ص نداشت و انگیزه خویشاوندی نیز برای این فداکاری کافی نمی باشد چرا که پیامبر علاوه بر ابوطالب عموهای دیگری هم داشت که یا چنین حمایتی را نداشتند و یا همچون ابولهب، دشمن پیامبر بودند. 2⃣اشعار و سروده هاي ابوطالب، گواهي بر ايمان و اخلاص اوست. [1] 3⃣ اعتراف و تاکید نزديكان بي غرض ابوطالب يعني پیامبر و اهل بيت ع گواهی بر ایمان ابوطالب می باشد. امام باقر ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند «ايمان ابوطالب، بر ايمان بسياري از مردم ترجيح دارد و علي ـ عليه السّلام ـ دستور مي داد از طرف وي حج به جاي آورند» [2] 4⃣همه علماي شيعه و برخي از اهل سنت همچون «زيني دحلان»، مفتي مكّه، معتقد به اسلام و ايمان ابوطالب هستند، چنانکه برخی روایات اهل سنت نیز موید این موضوع می باشد.[3] ️نکته: هدف از طرح کفر ابوطالب طعن فرزندان او و بالاخص علي ع بود و به همین منظور، شبهه افکنان دامنه بحث را به پدران پيامبر هم كشانيدند، در حالی که در شهر مكه قبل از ظهور اسلام دين حنيف و دين ابراهيمي رواج داشت و اجداد پيامبر هرگز مشرك نبوده اند، چنانکه ماجرای برخورد عبدالمطلب با ابرهه که حاکی از اعتقاد او به پروردگار متعال بود، نمونه ای از ایمان اجداد پیامبر می باشد، در ضمن، در تاریخ نیز گزارشي مبنی بر بت پرستی عبدالمطلب و ساير اجداد رسول الله نمی توان یافت. ✍پی نوشت: [1]سيره ابن هشام، ج 1، ص 373؛ تاريخ ابن كثير، ج 2، ص 42؛ ديوان ابوطالب، ص 32. [2]ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 14، ص 68. [3]رک: طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، تهران، اميركبير، چاپ چهارم، 1370ش، ج 16، ص 84 و نیز ج 7، ص 88 الي 93. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951770/ 🆔 @spasokh
عنوان: امام زمان و ترس از شهادت 📝 شبهه شماره 109 با توجه به برخی روایات که علت غیبت امام زمان عج را ترس از کشته شدن دانسته اند، آن حضرت از جان خویش در هراس است. چنین امامی چگونه متصور است که جهان را از ستم نجات دهد؟! پاسخ 1⃣ بر اساس روایت های متعدد، علّت اصلي غيبت جزء اسرار الهي است و جز ائمه اطهار ع که خزانه داران اسرار الهي هستند کسي آن را نمي داند و ذکر بعضي از حکمت هاي آن در برخی روایات، مثل آزمايش و امتحان[1] ، بيعت نکردن با ستمکاران[2]، نجات از قتل و فراهم شدن ياران و ... به خاطر پاسخ به سئوالات مکرّري بوده که از امامان معصوم مي شده است؛ اما اين هرگز به معناي انحصار علّت و حکمت غيبت در اين امور نيست. 2⃣ بدون شك تا زماني كه آمادگي براي پذيرش برنامه‌هاي حضرت حجت پديد نيايد و مردم دنيا از آن استقبال ننمايند ظهور تحقق نمي‌يابد و غيبت همچنان به طول خواهد انجاميد از اين نظر مي‌توان گفت آماده نبودن مردم برای پذیرش برنامه های اصلاحی حضرت، يكي از اصلی ترین عوامل تحقق غيبت و تداوم آن به شمار مي‌رود و ترس از گزند دشمنان، از عوامل دیگر است. زرارة بن اعين از امام صادق ع روايت مي‌كند كه حضرت فرمود: اي زراره قائم ما ناچار است كه از ديده ها پنهان شود و غيبت نمايد. عرض كردم براي چه؟ فرمود: چون از جان خود بيم و ترس دارد[3]. 3⃣ امام هرگز از کشته شدن و شهادت در راه دين، باکي نداشته و ندارد، ولی شهادت او، به صلاح جامعه و دين نيست. زيرا هر يک از ائمه پس از شهادت جانشيني داشتند، ولي امام زمان اگر کشته شود، جانشيني ندارد و زمين نه تنها از حجت خدا خالي مي گردد[4]، بلکه رسالت احياء دين الهي و برپايي حکومت جهاني صالحان در آخر الزمان نیز ناتمام می ماند. ✍پی نوشت: [1]مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت،‌ لبنان. مؤسسة الوفاء ، ج 51، ص 113. [2]همان، ص 152. [3]شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه،. ص 342. [4]امینی، ابراهیم، دادگستر جهان ، ص149. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951771/ 🆔 @spasokh