eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.9هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
319 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 شبهه: آيا نظارت استصوابي اعمال شده در كشور ما با دموكراسي در تضاد نيست؟ 📝 چکیده پاسخ: 💠 اصل 99 قانون اساسی نظارت موثر بر انتخابات ریاست جمهوری را بر عهده شوراي نگهبان گذاشته است و به همین دلیل این نظارت باید از نوع استصوابی باشد، یعنی نظارتی که در آن ناظر بتواند علاوه بر كسب اطلاع، اعمال نظر هم بنمايد. 💠 در جهان امروز انواع مختلفی از دموکراسی و مردم سالاری وجود دارد و از این رو نظام جمهوری اسلامی نیز شیوه ای از حکومت مردم سالاری دینی است که با همه اشتراكاتي كه مي‌تواند با ديگر شيوه‌هاي دموكراسي داشته باشد، از نظر مباني با حكومت ليبرال دموكراسي متفاوت مي‌باشد. 💠 همان طوري كه نظريات دموكراتيك غربی براي پيدايش دموكراسي، صرف حضور حداکثری مردم را كافي نمي‌دانند و براي تكميل آن بر اصل محدوديت و مشروطيت قانوني حكومت تأكيد مي‌كنند در نظام جمهوري اسلامي نیز که بنا بر اصل 6 و 56 متكي به آراي عمومي است اين حق خداداد بايد محدود به قوانين و موازين اسلامي باشد. بنابر این: 1⃣ نظارت استصوابي با مردم سالاري و حاكميت مردم ناسازگار نبوده و در راستاي وظايف قانوني شوراي نگهبان كه همان حفظ اسلاميت نظام است و در اصل چهارم قانون اساسي به آن تصريح شده است مي‌باشد. 2⃣ با نظارت استصوابي نهادی خارج از قوه مجریه، از اعمال نفوذ احتمالی مجريان برگزاري انتخابات که قدرت و امکانات برتر برگزاری انتخابات را دارند پیشگیری شده و همین امر به شکل گیری قوه مجریه و مقننه مستقل و کارآمد کمک می کند. 3⃣ در مردم سالاري ديني، حاكمان كه موضوع روند رأي گيري هستند، بايد صلاحيت های لازم را داشته باشند که طبیعتا اين صلاحيت ها بر پايه و اصول اسلام تعريف مي‌شود و صرف شهروندي و سن و عدم سوء پيشينه قضايي كافي نيست، از این روی شوراي نگهبان با نظارت استصوابي كه بر انتخابات اعمال مي‌نمايد، در حين محفوظ ماندن آزادي‌هاي مشروع، قانون شكنان و غير ملتزمين به اسلام و ديانت و كساني را كه آزادي مردم و استقلال كشور را به مخاطره مي‌اندازند را از فهرست نامزدها خارج می كند و اين نظارت خدشه‌اي به آزادي انتخاب و ديگر آزادي‌هاي اساسي به وجود نمي‌آورد و با دموكراسي به عنوان یک شيوه حكومتي نیز همخواني و سازگاري روشني خواهد داشت. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9428/ 🆔@spasokh
🌸🍀🌸 🌸 🍀 قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ): « أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِيقَة» امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: جهاد درى است از درهاى بهشت، كه خداوند آن را به روى اولياء خاصّ خود گشوده، جهاد جامه پرهيزگارى، زره استوار، و سپر مطمئن خداست. 📚مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحارالأنوار، بيروت: دار إحياء التراث العربي، 1403ق، ج34، ص142. 🍀 🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀
🖌 سؤال: ⚜مواضع سیاسی امام كاظم (علیه‌السلام) در طول حیاتشان چگونه بود؟ 📝 چکیده پاسخ: ️ائمه معصومین (علیهم السلام)جملگی هدف مشترک داشتند، اما شرایطی که هر یک از امامان در آن زندگی می کرد اقتضائات خاصی داشت که باعث می شد هر امامی سیره و عملکرد خاصی داشته باشد به عنوان مثال برخی از امامان با هدف احیای اسلام، سلاح در دست گرفتند اما در زمانه ای که شرایط برای موثر بودن مبارزه مسلحانه فراهم نبود امامان معصوم (علیهم السلام) از ابزارهای دیگری برای پیشبرد اهداف دینی، سیاسی و اجتماعی خود بهره می گرفتند. ️امام موسی کاظم (علیه‌السلام) نیز به دلیل شرایط خفقان موجود، امکان راه اندازی و مدیریت خیزش های مردمی را نداشتند و از این روی اقدامات دیگری برای زنده نگهداشتن اسلام و نشان دادن چهره اسلام واقعی، مقابله با خلفا و به ویژه نامشروع بودن حکومت آنان و سایر مسئولیت های اجتماعی خود، انجام می دادند که به برخی از آن ها اشاره می شود: 1⃣دنبال نمودن برنامه های علمی پدر و تربیت شاگردان بزرگ و رجال علم و فضيلت. 2⃣ عدم همكاري با خلفاي غاصب، تا جايي كه اسلام به خطر نيفتد. 3⃣ بحث و مناظره با علماي درباري و توبيخ آنها. 4⃣ زير سئوال بردن مشروعيت حكومت حاكمان در بحث و گفتگو با حاكمان معاصر خود و غاصب جلوه دادن آنان. 5⃣ تلاش براي تبيين جايگاه امامت و نیز اعلان حق حاکمیت وی بر تمام جهان اسلام. امام کاظم (علیه‌السلام) به دلیل اختناق شدید موجود، امکان فعالیت علنی فراتر از این نداشت و تلاش می کرد تا با اعلان مواضع نیمه مخفی هم از جریان امامت و حقانیت خود دفاع نماید و هم تلویحا نامشروع بودن حکومت خلفا را بیان نماید، به عنوان مثال روزي هارون به آن حضرت اعلام كرد كه حاضر است "فدك" را به او برگرداند. امام فرمود: در صورتي حاضرم فدك را تحويل بگيرم كه آن را با تمام حدود و مرزهايش پس بدهي! هارون پرسيد: حدود و مرزهاي آن كدام است؟ امام فرمود: اگر حدود آن را بگويم هرگز پس نخواهي داد. هارون اصرار كرد و سوگند ياد نمود كه اين كار را انجام خواهد داد. امام حدود آن را چنين تعيين فرمود: حد اولش، عدن؛ حد دومش، سمرقند؛ حد سومش، آفريقا؛ حد چهارمش، ارمنيه و بحر خزر است. 🍂 هارون با شنيدن هر يك از اين حدود، تغيير رنگ مي‌داد و بشدت ناراحت مي‌شد، با شنيدن حدود چهارگانه، نتوانست خود را كنترل كند و با خشم و ناراحتي گفت: با اين ترتيب چيزي براي ما باقي نمي‌ماند! امام فرمود: مي دانستم كه نخواهي پذيرفت و به همين دليل از گفتن آن امتناع داشتم! 🍂 امام (علیه‌السلام) با اين بيان به نوعي مطالبة حكومت و خلافت را نمود كه حق اهل بيت (علیهم السلام) بود كه توسط غاصبان، از آنها غصب شده بود و در عین حال اعلان نمود که آنچه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در باره فدك و استرداد آن انجام داد، در واقع دفاع از حق الهی حکومت و ولایت ائمه معصومین (علیهم السلام) بود. 📚 منابع: (1)مفيد، ارشاد، انتشارات اسلاميه، 1380 هـ .ش، ص 578. (2) همان، ص 578. (3) ابن ابي الفتح الاربلي، كشف الغمه، دارالاضواء، بيروت، لبنان، 1405 ـ 1985 قم. (4) عباس قمي (حاج شيخ عباس قمي)، الأنوار البهية، مشهد، مؤسسة منشورات ديني مشهد، ص 170. سیاسی امام کاظم (ع) لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9429/ 🆔@spasokh
🌸🍀🌸 🌸 🍀 قالَ الکاظِمُ (علیه السلام) عِنْدَ قَبْرٍ حَضَرَهُ إِنَّ شَيْئاً هَذَا آخِرُهُ لَحَقِيقٌ أَنْ يُزْهَدَ فِي أَوَّلِهِ وَ إِنَّ شَيْئاً هَذَا أَوَّلُهُ لَحَقِيقٌ أَنْ يُخَافَ آخِرُهُ. امام کاظم (علیه‌السلام) می‌فرماید: امام كاظم عليه السّلام بر سر قبرى حضور يافت و فرمود: به راستى، چيزى (دنیایی) كه پايانش اين باشد سزاست كه از ابتدايش مورد بى علاقگى قرار گيرد و چيزى (آخرتی) كه ابتدايش اين است سزاست كه از پايانش بيمناك باشند. 📚حرانی، ابن شعبه، حسین بن روح، تحف العقول، قم: جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1404ق، ص408. 🆔@spasokh 🍀 🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀
🖌 سؤال: به چه دلیل شما مدعی هستید که ابوطالب عموی پیامبر و پدر امیرالمؤمنین علی علیهما السلام، مومن بوده است؟ 📝 چکیده پاسخ: 💠 1 - تاریخ گواه آن است که پدر و اجداد ابوطالب، جملگی موحد و خداشناس بوده اند ؛چنانکه عبدالمطلب، به هنگام لشگر کشی ابرهه به مکه، ایمان خود به خداوند را آشکار می کند، از این روی ایمان فردی همچون ابوطالب نیز حداقل، غیر قابل باور نیست. 💠 2 - فداکاری های ابوطالب در راه حفاظت از جان پیامبر ص به اندازه ای بود که وی را ملقب به «بزرگترین حامی» نمود و این جز از سر اعتقاد به پیامبر نمی تواند باشد. در این میان خویشاوندی نمی تواند انگیزه خوبی برای حمایت باشد، چرا که ابولهب هم که از یک سو عموی پیامبر بود و از سوی دیگر دختران پیامبر عروسش بودند، نه تنها حمایت نمی کرد بلکه دشمن سرسخت پیامبر بود. 💠 3 - اشعار بر جای مانده از ابوطالب، تصریح به ایمان وی به نبوت حضرت محمدص همچون نبوت موسی ع و عیسی ع دارند. 💠 4 - تصریح نزدیکان بی غرض ابوطالب، یعنی اهل بیت ع که از حقایق، بیش از دیگران باخبرند، برخی شخصیت های مورد احترام اهل سنت همچون عباس بن عبدالمطلب و ابوبکر و نیز برخی علمای اهل سنت متاخر همچون زینی دحلان، مفتی مکه، گواه دیگری بر ایمان ابوطالب می باشد. 💠 5 - برخی شواهد تاریخی نیز به دلالت التزامی، حاکی از ایمان ابوطالب هستند مثلا در تاریخ نقل شده که وقتی امام علی ع با پیامبر نماز می گذارد، ابوطالب، فرزندش جعفر را امر کرد تا در کنار آنان نماز گذارد که اگر ابوطالب، واقعا مشرک بود چنین امری نمی کرد و یا در ماجرای ولادت حضرت علی ع در خانه کعبه، فاطمه بنت اسد، همسر ابوطالب، پیش از شکافتن خانه کعبه از پرده کعبه آویزان شده و خدا را به یاری طلبید و خدا نیز درخواست او را اجابت کرد، حال در شرایطی که همسر ابوطالب، در محیط جاهلی عربستان چنین ایمانی به خداوند داشت، باور کردنی نیست که شخصیتی جلیل القدر همچون ابوطالب، از ایمان بی بهره بوده باشد. 💠 6 - پوشیده بودن ایمان ابوطالب، از روی تقیه و به منظور حفاظت از جان پیامبر بود چنانکه حضرت علی ع در این زمینه می فرمود: « به خدا قسم ابو طلب مومن ومسلمان بود وایمانش را به جهت حفاظت از پیامبر (ص) وبنی هاشم پنهان می کرد تا قریش نتوانند به آن ها آسیب بزنند.» لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9430/ 🆔@spasokh
🖌 سؤال: پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ پيش از بعثت بر چه آئيني بودند؟ 📝 چکیده پاسخ: شواهد تاريخي غير قابل انكار گواهي مي دهند بر اينكه پيامبر خدا از نظر تربيتي در نهايت درجه مكارم اخلاقي قرار داشته و به همين دليل از موقعيت اجتماعي خاص و منحصر به فرد برخوردار بوده است؛ اما در مورد اينكه پيامبر خدا قبل از بعثت چه ديني داشته است توجه به مطالب زير لازم مي باشد. از ابتداي خلقت تا روز قيامت، دين مورد رضايت خداوند متعال يكي بيش نبوده است و تمام انبياي الهي از آدم تا خاتم ـ صلي الله عليه و آله ـ بشر را به يك دين دعوت نموده اند. و اين مطلب از آيه اي كه مي فرمايد:«خدا آئيني كه براي شما قرار داد احكامي است كه نوح را هم به آن سفارش كرد و بر تو نيز همان را وحي كرديم و به ابراهيم و موسي و عيسي نيز سفارش نموديم(1)». و نيز «دين نزد خدا اسلام است(2)». و آيات ديگر معلوم مي شود كه هدف اصلي از بعثت انبياء تبليغ به يك دين توحيدي بوده كه عبارت از دين اسلام باشد. خاتم پيامبران تكميل كننده مسيري بود كه از ابتداءِ ارسال رسولان آغاز شده بود؛ با توجه به دلائل زير با قاطعيت ميتوان گفت پيامبر اكرم بر همان آئين اسلام طي مسير كرده است: 💠1. تمام مسلمانان اتفاق نظر دارند كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بر تمام انبياء برتري دارد و افضل از همه آنان است، و از نظر عقل تبعيت كردن افضل از مفضول صحيح نيست. 💠 2. اگر پيامبر به يكي ازشرايع گذشته عمل مي كردند، در تاريخ زندگي آن حضرت ذكر مي شد و اهل آن شريعت اين را جزو افتخارات خود مي دانسته و از اين امر به نفع خود احتجاج مي كردند. در حالي كه در هيچ جاي تاريخ چنين امري ذكر نشده است 💠3. حضرت امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ كه تربيت يافته حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مي باشند مي فرمايند: «از همان زمان كه رسول خدا از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خود را با او قرين ساخت، تا شب و روز او را به راههاي مكارم و طرق اخلاق نيك جهان سوق دهند(3) 💠 4. از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به طرق صحيح از شيعه و سني نقل شده است كه فرمودند: «من به مقام نبوّت رسيده بودم در حالي كه هنوز روح به جسد آدم دميده نشده بود(4) 💠 5. با مراجعه به سيره عملي آن حضرت ـ صلي الله عليه و آله ـ در طول چهل سال قبل از بعثت اين امر به خوبي معلوم و مشخص مي شود كه ايشان در اين مدت راه و روش خاص خود را مي رفته و هيچ موردي ملاحظه نشده است كه ايشان به كتاب و يا دانشمندي از دانشمندان شرايع گذشته مراجعه نمايند و يا در معابد و كليساهاي يهوديها و نصاري و يا مذاهب ديگر رفته و مشغول عبادت و انجام اعمال آنها شده باشند. نتيجه: پيامبر اسلام قبل از چهل سالگي مقام نبوت را داشتند و به همين جهت فرشته اي از فرشتگان هميشه همراه ايشان بوده و احكام لازم و محاسن اخلاقي و آداب نيك را به ايشان تعليم مي داده است چنانكه حديث امام علي ـ عليه السّلام ـ نيز بيانگر اين امر بود. پيامبر تابع هيچ يك از شرايع گذشته نبوده اند، بلكه آن حضرت به تكليف خود عمل مي كرده و پيوسته خط توحيد را ادامه مي داده و به اصول اخلاقي و عبادت الهي مقيد و پاي بند بوده است. 📚 پی نوشت: 1⃣سوره شوري .آيه 13 2⃣سوره آل عمران .آيه 19 3⃣نهج البلاغه، خطبة 192، معروف به خطبه قاصعه 4⃣مجلسي، بحارالانوار، ج 18، ص 277. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9431/ 🆔@spasokh
🖌 سؤال: منظور از اقرأ (بخوان) در لحظه بعثت حضرت رسول اكرم كه توسط جبرئيل به آن حضرت خطاب شد چيست؟؟آيا پيامبر متني را بايد ميخواند؟؟؟ 📝 چکیده پاسخ: 🗞در برخي از كتب تاريخ و حديث گزارشي نادرست و افسانه وار درباره چگونگي بعثت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل شده است كه به هيچ وجه با معيار هاي حديث و تاريخ، قابل پذيرش نيست چرا كه اولا روايت كننده اين گزارش عايشه است و او در سال چهارم يا پنجم بعثت متولد شده است پس او در زمان حادثه نبوده تا شاهد عيني باشد(1) ثانيا بر اساس اين روايت فرشته وحي چندين بار به حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ تكليف خواندن كرده و او اظهار ناتواني نموده است! در حالي كه اگر مقصود اين بوده كه حضرت كلام خدا را از روي لوحي و نوشته اي بخواند چنين چيزي معقول نيست زيرا خدا و فرشته او مي دانستند پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ درس ناخوانده است و قدرت خواندن ندارد(2). 🗒لذا منظور از اقراء در آيات قرآن ، اطاعت از فرمان جبرئيل به خواندن و تكرار بعد از اوست نه خواندن از روی متن؛ و پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نفرموده من خواندن نمي دانم تا دلالت بر مكتوبي از پيش عطا نشده به او داشته باشد. استاد مرحوم علي دواني در كتاب تاريخ اسلام بر اين گفته صحه مي گذارد و مي نويسد: «ما پس از تحقيقات زياد به اين نتيجه رسيده ايم كه جبرئيل از پيغمبر- صلي الله عليه و آله - خواست آيه «بسم الله الرحمن الرحيم» را كه در آغاز سوره بود به زبان آورد. اقرا بسم ربك نيز به همين معنا است. باء «بسم» هم به گفته بعضي از مفسرين باء زينت است در حقيقت جبرئيل پس از قرائت بسم الله الرحمن الرحيم از آن حضرت خواست كه نام خدا يعني بسم الله الرحمن الرحيم را قرائت كند و آن را به زبان آورد. ولي چون پيغمبر- صلي الله عليه و آله - در آغاز كار و اولين برخورد با پيك وحي نمي دانست نحوه قرائت نام خدا كه جبرئيل از وي مي خواست چگونه است پرسيد: ما اقرا؟ يعني چه بخوانم و نام خدا كه بايد قرائت كنم چيست و تركيب آن چگونه است؟ جبرئيل بار ديگر تكرار كرد و گفت بسم الله الرحمن الرحيم اقراء بسم ربك الذي خلق يعني نام خدايت را قرائت كن و بگو بسم الله الرحمن الرحيم(3). 📚 پی نوشت: 1⃣پيشوايي، مهدي، تاريخ اسلام، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول، 1382ش، ص132. 2⃣عاملي، سید جعفر مرتضي ، سيره صحيح پيامبر اعظم، ترجمه تاج آبادي، حسين، قم، انتشارات نور مطاف، چاپ اول، 1386ش، ج1، ص283. 3⃣دواني، علي، تاريخ اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ هشتم، 1373ش، ص108. 🆔@spasokh
📝 انتخابات آزاد شبهه: چگونه می گویید انتخابات در ایران آزاد است در حالی که مانع شرکت مخالفان در رقابت های انتخاباتی می شوید؟ 📝 چکیده پاسخ: ️ وقتی صحبت از آزاد بودن انتخابات می شود چند برداشت ممکن است به ذهن متبادر شود: 👈 برداشت نخست انتخاباتی را آزاد می داند که برای انتخاب شوندگان هیچ شرطی قرار داده نشود که چنین احتمالی باطل است و اگر چنین معنایی منظور شود هیچ انتخاباتی در دنیا آزاد نخواهد بود، چون هر کشوری به تناسب اقتضائات خود، شرایطی همچون پایبندی به قوانین، عدم پیشینه کیفری و ... را برای انتخاب شوندگان در نظر می گیرد، چرا که در نظر نگرفتن شرایط، به معنای اجازه دادن به هر فرد بی صلاحیتی برای بر عهده گرفتن مسئولیت و در نهایت پایمال شدن حقوق و مصالح شهروندان و نیز پاشیده شدن شیرازه کشور خواهد بود، چنانکه یکی از شرایطی که هر کشوری برای کاندیداها در نظر می گیرد اعتقاد کاندیداها به اصول و مبانی قانون اساسی و نظام سیاسی آن کشور است و بدون اعتقاد به این قوانین، تضمینی برای عمل در چارچوب آن وجود ندارد. 👈 بر اساس برداشت دوم، انتخاباتی آزاد است که هیچ نهاد نظارتی بر شرایط انتخاب شوندگان و فرایند انتخابات نظارت نکند، این در حالی است که قبلا گفته شد برای تصدی هر مسئولیتی شرایطی لازم است و همین ضرورت ایجاب می کند که برای نظارت بر وجود آن شرایط در کاندیداها نهادی وجود داشته باشد که در کشور ما شورای نگهبان و در کشورهای دیگر نهادهایی مشابه همچون شورای قانون اساسی و ... این وظیفه را بر عهده دارد و از این روی وجود شورای نگهبان منافاتی با انتخابات آزاد ندارد. 👈 برداشت سوم، انتخاباتی را آزاد می داند که در آن آزادی حضور احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی مختلف معتقد به مبانی و چارچوب های پذیرفته شده یک نظام سیاسی با سلایق و برنامه های گوناگون در عرصه انتخابات و رقابت سیاسی تضمین شده باشد که منطقی ترین و عقلانی ترین برداشت از واژه «انتخابات آزاد» می باشد و درکشور ما نیز چنین فضایی فراهم است چرا که همه احزاب و جریان های سیاسی که معتقد به نظام جمهوری اسلامی و مبانی آن و قانون اساسی هستند، می توانند نامزد معرفی نموده و در عرصه انتخابات فعالیت نمایند و نظارت شورای نگهبان نیز صرفا برای احراز دارا بودن شرایط عمومی داوطلبان و پایبندی به اصول نظام و قانون اساسی است که در هر نظام سیاسی مدعی مردمسالاری نیز این میزان از نظارت و احراز صلاحیت مورد قبول بوده و انجام می شود. به همین دلیل ما معتقدیم در کشور ما «انتخابات آزاد» وجود دارد. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9432/ 🆔@spasokh
🍀 انتخابات آزاد یا انتخابات فرمایشی شبهه: با توجه به نظارتها و شرایطی که در انتخابات ایران وجود دارد آیا میتوان این انتخابات را آزاد و واقعی دانست؟ 📝 چکیده پاسخ: 🔸 انتخابات انتخاباتي است که در آن بر اساس شرايط و فرهنگ سياسي حاکم بر يک کشور، شرايط يک انتخابات آزاد رعايت شود. در مقابل، انتخابات عبارت است از انتخاباتي که صرفاً ظاهري از انتخابات را داشته و راي و نظر واقعي مردم در آن لحاظ نمي شود. 💠 مهم ترین دلایل واقعی بودن انتخابات در ایران عبارتند از: 1⃣ حق مردم در دادن که هم رهبران نظام بر آن تاکید کرده اند و هم قانون اساسی آن را به رسمیت شناخته است. 2⃣ حق مردم در انتخاب شدن به طوری که هر شهروندی که دارای صلاحیت های اولیه می باشد حق دارد به عنوان کاندیدا مشارکت کرده و مردم به او رای دهند. در همین راستا، در کشور ما همچون همه کشورهای مردم‌سالار نهادی تحت عنوان نگهبان برای نظارت بر وجود این صلاحیت ها وجود دارد. 3⃣ برگزاري انتخابات سالم از طريق ابزارهاي كنترلي و نظارتي سالم که بر این اساس در کشور ما مهم ترین ابزارهای نظارتی عبارتند از: شورای نگهبان و هیات های نظارت بر انتخابات، هیات های اجرایی متشکل از معتمدان محلی و اقشار فرهنگی، ناظران کاندیداها، برخي بخش ها همچون دادستان کل کشور و نيز دادستان هاي حوزه هاي انتخابي و ... که در مجموع به برگزاری انتخاباتی سالم کمک می کنند. 4⃣حضور سلایق سیاسی مختلفی که نظام اسلامی، قانون اساسی و هنجارهای آن را قبول دارند که در کشور ما در حال حاضر همین رویه جاری است، البته کسانی که نظام اسلامی و یا قانون را قبول ندارند و طبیعتا نمی توانند کاندیدای مقامی شوند که مسئولیت اجرای قوانین را بر عهده بگیرد یا غارتگران بیت المال که صلاحیت حفاظت از بیت المال مردم را ندارند و ... از این دسته خارجند و در هیچ کشور دموکراتی عدم حضور آنان در انتخابات، به معنای نمایشی بودن انتخابات نمی باشد. 5⃣ گردش و تغيير نخبگان و سلايق سياسي مختلف که بر این اساس تجربه تاریخی نشان داده است کشور همواره در دستان جناح هاي سياسي مختلف دست به دست گشته است ، به گونه اي که در برخي انتخابات ها افرادي پيروز ميدان بوده اند که وابسته به هيچ يک از جناح هاي مشهور نبوده اند و يا افرادي به اين سمت برگزيده شده اند که حتي با رهبري ، داراي اختلاف سليقه هايي بوده اند. لینک کامل در 👇👇: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9433/ 🆔@spasokh
🌸🌼مراد از علی بن الحسین(علیه السلام) در زیارت ها کیست؟ 🖌 سؤال: 👈 مقصود از علي بن الحسين در زيارت عاشورا و سایر زیارت ها امام سجاد (علیه السلام) است يا حضرت علي اكبر؟ اگر مقصود حضرت علي اكبر است در يكي از زيارت ها از ايشان به عنوان ولي الله یاد شده است. مگر ایشان امام بوده است؟ 📝 چکیده پاسخ: پاسخ این سؤال در قالب سه نکته ارائه می گردد: 1⃣ منظور از "> بن الحسین در زیارت عاشورا و زیارت های مشابه، حضرت علی اکبر (علیه السلام) است زیرا در این زیارت به شهدای کربلا سلام فرستاده می شود به همین دلیل منظور از علی بن الحسین، علی اکبر (علیه السلام) خواهد بود که در "> به شهادت رسید و نه امام سجاد (علیه السلام)، ضمنا این سلام بر حضرت علی اصغر نمی تواند باشد زیرا: 👌 اولا علی اصغر در زیارات به نام «عبدالله رضیع» مشهور است و نه به علی 👌 ثانیا امام سجاد(علیه السلام) در دارالاماره کوفه در بخشی از پاسخ خود به ابن زیاد که از او پرسید: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ فرمود: برادر بزرگتری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند و این قرینه بر این است که منظور از علی بن الحسین در زیارات، حضرت علی اکبر است و نه علی اصغر. 2⃣ به لحاظ لغوی به هر چيزي كه نسبت به ديگري قرابت و نزديكي داشته باشد خواه از نظر مكان يا زمان يا نسب و يا مقام، #«ولي» گفته مي شود و از این روی در اصطلاح هم به دوستان خدا، از این جهت که به خدا نزديك هستند «ولي الله» گفته مي شود و اين واژه اختصاصي به امام معصوم ندارد چنانكه خداوند متعال در مورد دوستان خود ـ اعم از امام و غير امام ـ مي فرمايد:«الا انَّ اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» . 3⃣ استعمال«ولي الله» درباره حضرت علي اكبر و معناي «السلام عليك يا ولي الله» كه در زيارت آن حضرت آمده اين است كه سلام بر تو اي دوستدار خدا و ياور دين خدا و مؤيد اين مطلب آن است كه در زيارت غير علي اكبر (علیه السلام) هم «ولي الله» گفته شده است. چنانكه در زيارت ساير شهدا مي خوانيم: «السلام عليكم يا اولياء الله و احبائه» سلام بر شما اي اوليا (دوستداران و ياوران) خدا، و ما مي دانيم كه ساير قطعاً امام نبوده اند بلكه بسياري از آنان حتي فرزند امام هم نبوده اند و با اين حال از آنان به «اولياء الله» یاد شده است. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9434/ 🆔@spasokh
🌸🍀🌸 🌸 🍀 # یک_حدیث قالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه‌السلام) كُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ (علیه‌السلام) خَرَجَ يَقْتَبِسُ لِأَهْلِهِ نَاراً فَكَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجَعَ نَبِيّاً مُرْسَلًا وَ خَرَجَتْ مَلِكَةُ سَبَإٍ فَأَسْلَمَتْ مَعَ سُلَيْمَانَ ع وَ خَرَجَتْ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ يَطْلُبُونَ الْعِزَّ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِينَ امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: امام على عليه السلام: به آنچه اميدش را ندارى اميدوارتر باش از آنچه بدان اميد دارى؛ زيرا كه موسى بن عمران (عليه السلام) رفت كه براى خانوادهاش آتش برگيرد اما [در آن جا] خداوند عزّوجلّ با او به سخن در آمد و او پيامبر برگشت. ملكه سبا نيز از كشور خود بيرون آمد، اما به دست سليمان (عليه السلام) مسلمان شد و جادوگران فرعون براى تقويت قدرت فرعون بيرون آمدند، اما [به خدا] ايمان آوردند و برگشتند. 📚كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، كافي، قم: دار الحديث، 1429ق، ج9، ص556. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات👈 🆔@spasokh 🍀 🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀
💠 منشا دین فطرت و عقل یا جهل و ترس 💠 سؤال: انسان از اموری که برایش راز آلود بود و به دلیل عدم پیشرفت علم، پاسخی برایش نمی توانست پیدا کند همچون زلزله، کسوف، مرگ و ... مهم ترین انگیزه پیدایش چیزی به نام بود که با نسبت دادن این اسرار به ماورای طبیعت و آفریدگار برایش آرامش می آورد؛👌 اما امروزه با پیشرفت و کشف بسیاری از رازهای گذشته و امید بشر به یافتن اسرار باقیمانده، انسان باید با اتکا به خرد و دستاوردهای علمی، از خرافات و ماورای طبیعت نامفهوم رهایی یابد. 📝 چکیده پاسخ: 1⃣ مبناى شبهه بالا، فرضيه برخی جامعه‌شناسان است که هيچ دليل علمى بر صحّت آن وجود ندارد. 2⃣ گرایش فطری انسان به خدا و بینش عقلانی آدمی که آموزه های دینی بر اساس آن به اثبات می رسد، با این پیش فرض که گرایش انسان به دین را صرفا معلول جهل او نسبت به امور رازآلود می داند سازگاری ندارد. 3⃣ اگر پیدایش مذهب، ترس و جهل باشد باید امروزه با کشف بسیاری از علل، مذهب هم از بین برود در حالی که در همین عصربسيارى از انديشمندان بزرگ كه بيش از ديگران، از علل پديده‌ها آگاه هستند، اعتقاد يقينى به وجود خداى حكيم دارند. 4⃣ اگر چه ترس و یا نشناختن علل طبیعی برخی پدیده ها ممکن است موجب توجه به خدا گردد، اما این بدین معنا نیست که هم زاییده ترس و جهل انسان است، چنانکه ممکن است گاه یک انگیزه روانی مثل شهرت طلبی باعث یک تلاش علمی در یک زمینه ای شود، اما کسی بدین خاطر، نتایج آن علم را معلول آن انگیزه نمی داند. 5⃣اگر ترس و نگرانی انگیزه پیدایش دین باشد، با وجود دین باید ترس و نگرانی هم از بین برود درحالی که تکالیف و آموزه هایی که در دین مطرح می شود مثل قبر و قیامت، عذاب، نکیر و منکر و ... خود به ترس و نگرانی هایی در متدینین دامن می زند که در قیاس با دلهره نسبت به بلایای طبیعی شاید بیشتر هم باشد. 6⃣ اعتقاد به اینکه انگیزه پیدایش مذهب، تلاش بشر برای رهایی از ترس بوده است، تبیین کاملی نیست چون بسیاری از مواقع ،صرف یافتن علت حادثه، ترس را از بین نمی برد، حتی اگر آن تعلیل علمی باشد و نه وهمی! 7⃣بر خلاف روان شناسانی همچون فروید، برخی محققان و روان شناسان معتقدند انسان به لحاظ روحی و روانی حداقل دارای چهار بعد است که عبارتند از: حس حقیقت‌جویی، زیبایی، نیکی و مذهب، لذا اعتقاد به خدا ریشه در اعماق روان آدمی داشته و تراوشی از درون به بیرون است؛ به عبارتی اعتقاد به خدا یکی از ابعاد روح آدمی و از احساسات اصیل اوست و نه تنها زندگی مادی، آن را به وجود نیاورده است، بلکه چه بسیارند انسان‌هایی که زندگی مادی خود را فدای مذهب می‌کنند؛ بنابراین، حس مذهبی از درون نشأت گرفته و امری فطری است.(1) پی نوشت: 📚1. ر.ک: سبحانی، جعفر، مدخل مسایل جدید در علم کلام، ص183، ناشر موسسه امام صادق علیه السلام، چاپ سوم تابستان 1386. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9435/ 🆔@spasokh