┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
آجَـرَكَ اللّٰهْ يــٰـاصٰـاحِـبَ الـزمـٰان
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
سخنران :
حُجَّتُالْاِسْـــــلاٰمْ سیِّدحُسین طـَباطَبـایی
باروضه خوانی و مرثیه سرایی :
مادحین اهل بیت علیهم السلام
سه شنبه 29 آبان الی پنج شنبه 1 آذر ماه
به مدت سه شب از ساعت 20
مکان : خیابان مطهری - مطهری شمالی 17
چهارراه اول سمت چپ پلاک 157
منزل هروی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فاطمیه
كار داریم در این شعر فراوان با در
کربلایی ناصر دودانگه
شعر از شاعر گرانقدر محسن کاویانی
کار داریم در این شعـر فـراوان با دَر
گـوئـیا خورده گره با غـزلِ مولا، در
وَ قـسم بَر ترکِ کعـبه که حتی دیـوار
میشد از عشقِ علی پیشِ علی دَرجا در
جـانـشینِ نـبـیالله که شـد روزِ غـدیـر خستـگیهای پیـمبـر همه شد یکجا در
شهر علم است نبی شهرِ طرب انگیزی
که برایش به خدا هست عـلی تنها در
مینشـستند یتیمان همه شب منتـظرش خـیـره بر در هـمگی تا بـزنـد بابا در
چیره بر قـلعـۀ قلبِ همِگـان شد وقـتی
کَـنده شد با دَمِ یا فـاطـمهاش از جا در
شُد دَرِ قـلعه ز جا کَـنده ولی مرغِ دلم
ناخـود آگـاه سفـر میکـند از در تا در
نکـند در غـزلـم بـسـته شود دسـتانـش
نـکـنـد در غـزلـم بـاز شـود بـا پـا در
میخِ در داغ شد و مادرمان زخمی شد
او کنون تکـیه به دیوار نـماید یا در؟!
آنچنان با لَگدی باز شد آن در که همه
فکـر کـردند که دیـوار یکی شد با در
آه! سادات ببـخشـند ولی خـورد زمین
در همین فاصله هم کنده شد از لولا در
رد شدند آن همه نامرد از آن در با پا
تـا که افـتـاد بـه رویِ بـدنِ زهــرا در
بچه سید نشدم دستِ خودم نیست ولی وسطِ روضه دلم گفت بگویم مادر
کربلا جلوۀ هفـتاد وسه تَن میشد اگر اندکی تاب میآورد در آن غوغا در
آه! ای فاطـمه؛ ای عـلتِ لبـخـندِ عـلی
رفتی و بعـدِ تو انداخت زِ پا او را در
ما فـقـیـریم و یـتـیـمـیم و اسـیریم همه
جز تو فـریادرسی نیست بیا بُگْـشا در
با دعای فَرَجت از خودِ خورشید بخواه
تا کـمی بـاز کـند روی هـمه دنـیـا در
♻️خانم بدحجاب جلوی یکی از علما رو
گرفت و از ایشون سوال کرد :
اگه یک تار موی من بیرون باشد،
دنیا به آخر میرسه؟!
چرا اینقده شماها گیر می دین؟
عالم جواب داد :
اگــر یــک تــار مــو در غذایــی خــوب و خوشــمزه باشــد، آیــا دنیــا بــه آخــر
میرسه؟ قطعا خیـر.
ایـن تـار مـو حتـی مـزه و طعـم غـذا رو
هـم تغییـر نمیده، امـا بسـیاری از افراد
طبیعتـا در چنیـن حالتـی دچـار دلزدگـی
شـده و اون غـذای خـوب و خوشـمزه از
چشمشون میافته.
حالا بذار یه داستان قشنگ تاریخی
هم برات بگم...
عالم گفت :
روزی یکــی از یــاران امــام صادق
( علیه السلام ) خدمــت ایشــان رســید
و گفــت در یــک کــوزه روغــن یــک مــوش
افتــاده، آیــا میشود آن روغــن را خــورد؟
امــام صــادق (علیهالسلام) فرمودنــد:
نمیتوانی آن را بخـوری.
مـرد گفـت آقـا یـک مـوش کوچکتـر از آن
اسـت کـه باعـث شـود غـذای خـود را کنـار بگـذارم و از خیـر روغنهای گـران قیمـت بگـذرم!
امـام صــادق (علیهالسلام) فرمودنـد:
آن چیـزی کـه در نظـر تـو کوچـک اسـت،
مـوش نیسـت.
ایـن دیـن و اطاعت از خداست(شکوه و عظمت خداوند) اسـت کـه در نظـر تـو کوچـک اسـت.
حالا خانم بزرگوار :
وقتـی از ایـن زاویـه بـه ماجـرا نـگاه کنید
متوجـه میشیم کـه یـک تـار مـو شـاید بـه خـودی خـود اهمیتـی نداشـته باشـه امـا
وقتـی بـه ایـن توجـه کنیـم کـه حتـی
نمایـش یـک تـار مـو هـم، سـرپیچی از
فرمـان پـروردگار جهانیـان اسـت،
با این نگاه، بیرون امدن یـک تـار مـو
جلوی نامحـرم هـم مهـم میشود.
اَللّهُمَ عَجّلْ لِوَلیّک الفَرَج
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میان جمع میگردد
تا که ببیند مرد میدان را
ناگه ندا آید: مادرجان....
من قاسمم، اعزامی از کرمان
🎥 حاج مهدی رسولی
چقدر این مصراع زیباست و انسان میتواند بارها خطاب به خودش زمزمه کند و اشک بریزد
مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی؟!
#سعدی
واویلا
مَلَک به پاکی دامان ما قسم میخورد
کنون ز ننگ، سگ از کوی ما گریزان است
#طلوعی_کشمیری
آنچه ما با دامنِ پرهیزکاری کردهایم
جای آن دارد که سگ پرهیزد از دامان ما
#بابا_نصیبی_گیلانی