🌹نو سروده ای به قلم سیده رقیه آذرنگ به مناسبت رجعت پیکر مطهر شهید جاویدالاثر غلامعلی عشیری لیوسی به زادگاهش دزفول پایتخت مقاومت ایران
🌱🌹✍
آن دم که بوسه زدی
بر دست مادرت
حک شد وداعِ جهانی
در چشم خواهرت
گفتی که عشقِ حسین دارم
از برای کرب و بلا
رفتی به فجر رسیدی
میان شور و نوا...
آری بهانه گیر شد
چشمانِ سرخ بسی
جوشید اشک های مدام
در طلوعِ هر نفسی
اما نیامدی تو...
فصل فصل، بهار در بهار رفت.
مادر با نگاه مانده به دَر
در شبِ انتظار رفت...
بعد از چهل سال و اَند
که باد صبا بوی جامه ات آورد.
دستانِ سبزِ کسی
دوباره تو را به خانه ات آورد...
یک شهر آغوش گشوده
برایت به انتظار
خواهر گرفته قابِ عکسِ تو را
به افتخار
خوش آمدی
عزیزِ سفر کرده تا خدا
خوش آمدی
دلاورِ میدانِ کرب و بلا
#سیده_رقیه_آذرنگ
#شهید_غلامعلی_عشیری
#شهدا_دزفول
🌹به کانال کتاب"عصمت"
شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc