eitaa logo
سبک زندگی دینی
132 دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
25 فایل
آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ این همه استعداد برای زندگی محدود؟! 🔻 وقتی انسان خود را یافت؛ ادامه‌ی خودش را هم کشف می‌کند؛ چون برای این ، به این همه استعداد احتیاج ندارد. 🔸 استعدادهای اضافی انسان نمایانگر ادامه‌ی او هستند؛ همان‌طور که جنین در رحِم مادر احتیاج به دست و پا و گوش و دماغ ندارد و به‌جز جفتش به چیز دیگری احتیاج ندارد. 🔹 بچه در شکم مادر دست‌وپا نمی‌خواهد؛ که نه نجاری‌ای در پیش دارد و نه می‌خواهد نمدمالی کند. دهان و چشم هم نمی‌خواهد. شاید هم با خودش بگوید این‌ها چیست که در صورت من کار گذاشته‌اند؟ و حتی شاید اعتراض کند که این چه سازنده‌ی بی‌حسابی بوده که این‌ها را به من آونگان کرده است؟ 🔺 پس با شناخت استعدادهای اضافی انسان، ادامه‌ی انسان کشف می‌شود؛ همان‌طور که با شناخت کار انسان، جهت حرکت انسان کشف می‌شود و درنتیجه مقصد او و منزل‌های او مطرح می‌شود. اینجاست که انسان با تفکر در خودش به دو چیز می‌رسد؛ هم به کار خودش، که و است و هم به منزل‌هایی که در پیش دارد و که برای اوست. 👤 📚 از کتاب 📖 صص ۲۶ تا ۲۸
‍ ✳️ عیشِ تمام! 🔻 عیشِ تمام -به بیان حضرت رضا علیه السلام- آن نیست که و و یا و داشته باشی. بلکه این است که در زندگی مادی و معنوی و در تو، دیگران بهره‌مند و بارور شوند. زندگیِ تمام، زندگی و است. و تو مهربان من! ناچار باید برای این زندگی تمام و کریم و مسرور و برای و پاک از ذلت و حقارت و ابتذال آماده شوی. 👤 📚 از کتاب
✳️ خودت را خرج چه می‌کنی؟ 🔻 انسان نمی‌تواند آرام بگیرد. حتی راکدترین آدم‌ها طالب چیزی هستند که امروزه ندارند. آدمی هیچ‌وقت در آنچه دارد خلاصه نمی‌شود. این خصوصیت اوست که به بیرون از خودش، بیرون از حالش و جدای از امروزش فکر می‌کند. 🔸 ...پس در این بحثی نیست که انسان، و در حال است. بحث در این است که به سمت چه چیزی حرکت می‌کند؟ «فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ» (تکویر، ۲۶) کجا می‌رود؟ به چه روی می‌آورد؟ می‌خواهد با چه چیزی پیوند بخورد؟ و حتی اگر خودش را خرج می‌کند، می‌خواهد آخرین خط وجود او چه چیزی را امضا کند؟ با آن امضایی که می‌کند، می‌خواهد چه چیزی را تثبیت کند و به‌دست بیاورد؟ اگر خودش را می‌دهد، چه چیزی را به‌دست می‌آورد؟ 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۲۴ و ۲۵
✳️ خود را خرج چه کرده‌ای؟ 🔻 دقت کنیم که عمر خود را، هستی خود را در این دنیا خرج چه چیزی کرده‌ایم؟! ما مضطرّیم و داریم خودمان را خرج می‌کنیم. از سرمایه‌های ما بی‌بروبرگرد دارد خرج می‌شود. این‌طور نیست که اگر خرج نکنیم، چرخ این عالم متوقف شود؛ که از لحظه‌ها و ایام ما می‌گذرد. ۳۸، ۳۹، ۴۰ سال از عمر ما گذشته، خیال می‌کنیم که لحظه‌ای است. جدّاً گذشت، و چیزی ته دستمان باقی نمانده است. بچه‌های دیروز بودیم و پیرهای امروز شده‌ایم. فردا هم خاکیم، خاک! و ای کاش خاک بودیم؛ «يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا»؛ چون خاک رویشی دارد و از آن چیزی سبز می‌شود. اما آتش می‌گیریم؛ ابولهبیم و از نسل ابولهب شده‌ایم. گویا که با ابوتراب پیوندی نداشته‌ایم! 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۵۹ و ۶۰
✳️ اگر می‌خواهی لباس کسی را عوض کنی، عشق‌ها و علاقه‌هایش را عوض کن! 🔻 براى «سازندگى» و «تربيت» بايد از اعماق شروع كرد. هنگامى كه مى‌خواهيم «رفتار» و «گفتار» كسى را عوض كنيم، هنگامى كه مى‌خواهيم «لباس» كسى را دگرگون كنيم، بايد پيش از اين مرحله، «عشق‌ها» و «علاقه‌هايش» را عوض كنيم و ناچار «شناخت‌هايش» را و ناچار «فكرهايش» را، كه ادامهٔ تفكّر، شناخت است و ادامهٔ شناخت، عشق و ادامهٔ عشق، عمل. ‼️ اين برگ‌هايى كه ما به افراد مى‌چسبانيم، در برابر نسيمى دوام نخواهند آورد، چه رسد به طوفان‌هاى كوه‌افكن اين قرن. ريزش برگ‌هاى پاييزى به من درسى داد كه در هنگام خوابِ ريشه‌ها، برگ‌ها مى‌ريزند حتى با نسيمى؛ اما در بهارهاى سبز و همراه بيدارى ريشه‌ها، از چوب خشك مرده، از چوب سخت و متراكم، جوانه‌ها و شكوفه‌ها مى‌جوشند و بارور مى‌شوند. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۴۳ و ۴۴.
✳️ انكسار و دلِ شكسته را فراموش نكنيد 🔻 هديه و حرفى كه من براى شما دارم، همين است و كارى هم كه شما مى‌توانيد بكنيد، همان «انابه» است. «اِنابَة المُخبِتين» است. «انكسار» و دلِ شكسته را فراموش نكنيد. به خدا قسم! خدا آن قدر غنى و حميد است، كه وقتى فقر و انكسار تو را ببيند، سرشارت مى‌كند و اصلاً نگاه هم نمى‌كند كه عذر بخواهى. توبيخت هم نمى‌كند كه بسوزى؛ «وَ اعْفُ عَنْ تَوْبيخِى بِكَرَمِ وَجْهِك». كرامت او در حدى است، كه اصلاً نگاه نمى‌كند تا از او عذر بخواهى. خيلى مهربان، خيلى نزديك، خيلى سميع و مجيب و محب است. 👤 از کتاب 📚 📖 ص ۳۳
. 💢 مرگ مهم نيست تو مرگ را خواهی داشت، ببين برای چه می‌ميری! با اهدافش آدمی تثبيت می‌شود نه با آن نفس کشيدن طولانی. آدم با انتخابش آدم است و زنده است. کسی که مرده‌ها را انتخاب کرده، اگر نفس بکشد مرده است و کسی که حی قيوم را انتخاب کرده، حتی اگر زير آوارهای خاک باشد، حَیّ است، مَرزوق است، مستمر است.  🎤
✳️ از چشمهٔ شب سيراب شو! 🔻 آن‌ها كه روز را با خلق خدا به‌سر مى‌برند، بايد شب را با خدا باشند و از قرب او رزق بگيرند و از چشمهٔ شب سيراب شوند، تا بتوانند بار برخوردهاى سنگين و درگيرى‌هاى مستمر روزشان را به دوش بگيرند و همين است كه رسول بايد پيش از قيامش در شب قيام كند و اين ارتباط را برقرار سازد و بايد قرآن را آرام‌آرام بخواند و با ترتيل در وجودش بنشاند؛ چون مى‌خواهد قول ثقيل و رسالت سنگين را به دوش بگيرد. 🔸 اين پيوند شب و ارتباط با خدا چه با دعا و چه با قرائت و چه با قيام، تأمين‌كنندهٔ رزق روزانهٔ آن‌هايى است كه سوخت‌وساز و درگيرى و برخوردهاى شكننده دارند؛ وگرنه به‌زودى احساس مى‌كنند كه خالى شده‌اند و ديگر حرفى ندارند و احساس مى‌كنند كه دارند كم مى‌آورند و از پاى افتاده‌اند. 👤 📚 از کتاب
✳️ مؤمن به عجز می‌رسد، اما به یأس هرگز! 🔻 اگر گناه ثقلین را داشتید، مأیوس نباشید. مؤمن می‌شود، ولی نمی‌شود. 🔸 طلبکار نباشید؛ ما پستیم. ما تا حقارت خودمان را نفهمیم، دست به برنمی‌داریم، متوسل نمی‌شویم، امن یجیب نمی‌خوانیم. 🔺 آنجا که انسان به عجز می‌رسد، اگر به کمک و مددی معتقد باشد، به یأس نخواهد رسید. مؤمن به عجز می‌رسد، اما به یأس هرگز. و این است که با رسیدن به عجز، نوبت طلب و دعا می‌رسد تا این وجود پراکنده را جمع کنند و در راه پیش ببرند... ایاک نستعین... اهدنا الصراط... 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۰۷
✳️ این افراد، بیمهٔ الهی هستند! 🔻 در این عالم، در این دزدبازار، آدم باید شود؛ و آن‌ها بیمه نمی‌کنند مگر کسانی را که نزد او داشته باشند؛ یوسف کسی را از میان برادرانش می‌گیرد و مباشرش می‌شود که نزد او متاعی است: «مَعَاذ اللهِ أَن نأْخُذَ إِلَّا مَن وَجَدْنَا مَتَاعنا عنده». متاع، آن مکیالی نیست که در جوال بود؛ متاع، آن است که در قلب بنیامین بود. یوسف آن را می‌گیرد و نزد خودش نگه می‌دارد. خدا هم دلی را نگه می‌دارد که در او متاعی است. 🔸 به دل‌هایتان مراجعه کنید و ببینید واقعاً خداوند در آن محبتی قرار نداده است؟ اگر محبتش در دلتان باشد، خیلی جلو هستید. ببینید خدا را دوست دارید؟ محمد (ص) را دوست دارید؟ ولیّ را دوست دارید؟ یا فقط حرف است؟ این ایمان، این محبت اگر باشد، خیلی حفاظت می‌کند. خدا به‌خاطر این گل، خارهای قلب آدم را خشک می‌کند. و محبت خدا با مقایسه‌ها می‌آید؛ با دیدن الطاف او که آن‌به‌آن عنایت می‌کند. چطور می‌شود خدا را دوست نداشته باشیم؟! 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۲۲ و ۱۲۳
خدا رهایمان نمی‌کند! 🔻 حق را باور کنیم و به دلمان بچشانیم... به و خدا هم داشته باشیم. خدا نمی‌گذارد شیاطین از آنچه او پروریده، بهره بردارند: «يا قَريباً لا يَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرّ بِه». 🔸 وقتی کشاورز، گُلی می‌کارد، دورش سیم می‌کشد که بچه‌ها آن را نکنند. خدا هم ما را که از خاک بلندمان کرده و به حرکت واداشته، رها نمی‌کند: «أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيتَهُ»؛ كرامت و بزرگواری تو بیش از این است که آن‌هایی را که تربیتشان کردی ضایع کنی. اگر شیطان درصدد است که مؤمنین را مغرور کند و با مکر و حبائل و خُدع و امانی‌اش دل‌ها را فریب بدهد، خدا هم اقدام متقابل می‌کند. 🔺 خدا کریم‌تر از آن است که آنچه خود پروریده، ضایع کند. به خدا قسم اگر کسی درِ وجودش را به سمت حق باز کند، امکان ندارد خدا رهایش کند. او فتاح است؛ درهای بستۀ ما را باز می‌کند. درهای وجودت را که به رویش باز کنی، داخل می‌شود. دل، حریم خودش است. خیال می‌کنی در این حرم کاری نمی‌کند؟! مُغتَر نباش؛ اگر هم هستی، نباش؛ «يا قَريباً لا يَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرّ بِه». 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۳۷-۱۳۳