#امام_رضا_ع
#سخاوت
💠 امام رضا(ع) در مجلسی پرسشهای مردم را پاسخ می دادند که مردی وارد شد و بعد از سلام، گفت:
🔻ای فرزند رسول خدا! من از دوستداران شما و خاندانتان هستم؛ از سفر حج بر می گردم. به جهت از دست رفتن دارایی ام، هزینه ی رسیدن به منزل ندارم؛ اگر لطف شما شامل من شود، سوی خانواده ام رفته و به محض رسیدن، به همان مقدار از جانب شما صدقه می دهم.
✅ امام رضا (ع) ضمن دعوت او به نشستن، خواستار رحمت الهی برای او شد و سپس به پاسخ به سؤالهای مردم پرداخت.
🔷 پس از جلسه ی پرسش و پاسخ، حضرت با کسب اجازه از چند نفر از یاران خویش که در مجلس باقی مانده بودند، وارد اتاقی شد و از پشت در، آن مرد را خواست و از بالای در دویست اشرفی به او عطا فرمود و از او خواست تا این پول را صرف زندگی اش کند و از صدقه دادن از طرف امام خودداری کرده و قبل از اینکه حضرت او را مشاهده کند، از آنجا بیرون رود.
🔶 سلیمان جعفری که ناظر جریان بود، از امام پرسید: جانم فدای شما؛ با اینکه مبلغ زیادی هدیه دادید، چرا روی مبارک خود را از او پوشاندید؟
🔷امام رضا(ع) فرمود: از آن ترسیدم که به جهت برآورده کردن نیازش، شرمنده شود و او را در آن حال ببینم؛ مگر رسول اکرم ص نفرمودند: نیکی را در خفا و پنهانی انجام دادن برابر با به جا آوردن هفتاد حج است.
📚 بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۱
~~~~~~~~~~~~~~~~
امام رضا (ع):
🔻السخی قریب من الله؛ قریب من الجنه؛ قریب من الناس؛ بعید من النار؛
🍃 با سخاوت به خداوند متعال، بهشت و مردم نزدیک واز آتش بدور است.(عیوناخبارالرضا،ج۲،ص۱۲)