eitaa logo
سبک زندگی دینی
124 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
22 فایل
آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
عليه السّلام فرمودند : روزی در كوفه از بازار آهنگران عبور می کرد . چشمش به جوانى افتاد که غش کرده بود و مردم دور او را گرفته‌ بودند . به سلمان گفتند : اى بنده ی خدا ! اين جوان بیماری صرع دارد ؛ چه خوب است دعایی ، ذکری در گوش او بخوانى. سلمان به او نزديك شد ، تا چشم جوان به او افتاد به هوش آمد و گفت : ای بنده ی خدا ! من و کسالتی را که مردم می گویند ندارم ؛ بلکه سبب حال من این بود که از بازار آهنگران عبور می کردم و ديدم این پتك های آهنین را فرود آورده و بر آهن ها می کوبند . با دیدن این صحنه ياد سخن خداى متعال افتادم كه فرموده است : « وَ لَهُمْ مَقٰامِعُ مِنْ حَدِيدٍ براى ملائکه ی عذاب پتك هایى از آهن وجود دارد . » * از ترس خداى متعال بیهوش افتادم . سلمان - بعد از شنیدن ماجرا - آن جوان را برای انتخاب کرد و شيرينى او در راه خداى متعال در دلش افتاد . لذا هميشه با او بود تا اينكه آن جوان بيمار شد و به حال و جان دادن افتاد . سلمان آمد ، کنار سرش نشست و گفت : « یا مَلَكَ اَلْمَوْتِ اُرْفُقْ بِأَخِي ... » اى با برادر من به نرمی و مدارا رفتار كن . گفت : اى بنده ی خدا ! من با هر مؤمنى با ملايمت و رفتار مي كنم. سوره حج ، آیه ی ۲۱ 📚منبع : رجال کشی ، ج ۱ ، ص ۱۸ امالی مفید ، ج ۱ ، ص ۱۳