#مناجات_باخدا #ماه_رمضان
#مرثیه_امام_حسین
با نامه ای سیاه و وجودی پر از گناه
بر درگه خدای خود آورده ام پناه
خالی تر از همیشه و عاصی تر از همه
رو کرده ام به سوی تو، هرچند روسیاه
من را بخر که نرخ خودم را شکسته ام
چوب حراج بر تن من خورده با گناه
روزی که هر که با عملی می رسد به تو
من در بساط خویش چه دارم به غیر آه
من خواب ماندم و ثمرم سوخت ای خدا
-یک قرص نان بده- ثمرم را خودت بخواه
یک قرص نان که فاطمه می پخت کافی است
خلقی به کوله بار بگیرند زادِ راه
مهر علی و آل علی توشه ی من است
حُبُّ الحسین، روضه ی او، اشک گاه گاه
با یال خون گرفته و با زین واژگون
از قتلگاهِ شاه که برگشت ذوالجناح
پای برهنه عمه ی سادات می دوید
پای برهنه، عمه ی سادات، قتلگاه
ای شمر، خوب دور و برت را نگاه کن
خنجر نکش که مادرمان می کند نگاه
@stayashura313
#مناجات_باخدا
#شب_جمعه
اصلا حواسم نیست که فرصت ندارم
خیلی برای بندگی همت ندارم
اینقدر زیر خاک خوابیده اند مردم
چشمی برای دیدن عبرت ندارم
امروز و فردا می کنم هنگام توبه
حالی برای ترک معصیّت ندارم
ارزان خودم را باختم در دار دنیا
اما حواسم نیست من قیمت ندارم
افتادم اما باز دستم را گرفتی
جایی به جز این خانه من عزت ندارم
وای از شبی که صورتم بر خاک قبر است
چیزی برای خانه ی غربت ندارم
باب نجات شیعه ی زهرا، حسین است
چشم امیدی جز به این رحمت ندارم
وقتی حسین بن علی را دوست دارم
از هیچ چیز دیگری وحشت ندارم
شب های جمعه مادری قامت خمیده
هی بوسه می گیرد ز رگ های بریده
#مناجات_باخدا
توبه کردم از خطا , توهین به استغفار شد
بارها گفتم غلط کردم ولی تکرار شد
بار اول میزدی شاید به خود می آمدم
چشم پوشی کردی و وضعم خجالت بار شد
هر بلایی میکشم از دست نفسم میکشم
این ذلیل نفس بودن باعث آزار شد
فکر دنیا بودم و از فکر تو غافل شدم
هر چه بی تو ساختم روی سرم آوار شد
بارها گفتم که آدم می شوم اما نشد
بارها گفتم نشد , شاید که در این بار شد
من که روی آمدن اینجا ندارم هیچوقت
واسطه بین من و تو نور هشت و چار شد
یاحسینی گفتم و زهرا شنید و گفت جان…
خوش بحال هر که از این فیض برخوردار شد
در شفاعت هم بهم پیوسته رحمت میکنند
کار ما با مادر و فرزندها هموار شد
فاطمه بخشید از یک سو , رباب از یک طرف
با حسین و با علی اصغر , قسم پربار شد
پیوستگی ها روضه سازی میکنند
کربلا هم ریشه ی سرنیزه ها مسمار شد
@stayashura313
#مناجات_باخدا
#مدح_حضرت_علی
#روضه_حضرت_علیاکبر
اگر بناست ببخشد مرا خدای علی
سزاست آن که ببخشد فقط برای علی
کمیت توبه ی من بی کمیل می لنگد
نجات داده مرا بارها دعای علی
هر آن که خواند علی را، خدا نگاهش کرد
رضای حضرت حق است در رضای علی
هوای طفل زمین خورده را پدر دارد
فدای این پدر مهربان، فدای علی
برای روز پدر، کاش در نجف بودم
که باز سر بگذارم به زیر پای علی
پیام حق به همه، روز سَدُّ الابواب است
که نیست هیچ کسی محرمم سوای علی
خوشا به حال نبی، وقت خلوتش با رب
شنید در شب معراج خود، صدای علی
علی نخوانده خودش را خدا قبول ولی
چه شد که خواند خودش را "علی"، خدای علی
کنون که سفره ی احسان مرتضی پهن است
بگیر کرب و بلا، از کرم سرای علی
علی حواله دهد تا بخوانم از نوه اش
همان که شد بدنش جمع در عبای علی
همان که پیکر رعنایش ارباً اربا شد
فدای آن تن صد چاک و ناله های علی
حسین پیش علی اکبرش زمین افتاد
شکست قامت ارباب در عزای علی
@stayashura313
#مناجات_باخدا
#روضه_حضرت_علیاکبر
گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد
دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد
اگر از شانه ی من بار گنه بردارید
پای این بنده هم از عرش فراتر برسد
باز هم توبه شکستم! بگذارید فقط
باز هم فرصت یک توبه ی دیگر برسد
همه ی ترس من این است که هنگام گناه
عُمر این بنده ی آلوده به آخر برسد
بس که آلوده ام «أبکی لِخروج نفسی»
وای از آن لحظه ی سختی که اجل سر برسد
خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم
وحشت بیشتر آن است که مُنکر برسد
همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ
سر این بنده روی دامن حیدر برسد
مطمئنّم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس
حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد
چادر مادر ما کار خودش را بکند
بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد
مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم
حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد
مثل یک باز شکاری طرف میدان رفت
قصدش این بود به داد علی اکبر برسد
....
به روی نیزه ی لشکر, جگرش را می دید
تکه تکه بدن گل پسرش را می دید
@stayashura313