#یا‌زهـــرا...💔 ڪاش‌اون‌شب‌بودیم‌برا‌بچہ‌های‌سید‌الشہدا‌ شمع‌روشن‌میڪردیم‌نترسن(:" ڪاش‌بودیم‌تا‌برا‌رقیہ‌جانمون‌ شمع‌روشن‌میڪردیم‌تا‌گم‌نشہ بچہ‌سہ‌سالہ‌تازه‌یتیم‌شده(:" ‌تو‌یہ‌بیابون‌گم‌شده😔 تنہاست ! ترسیده ! « بچه‌سه‌ساله‌هارو‌تومجالس‌دیدی ؟!» یہ‌سوال.. انگشت‌و‌انگشترت‌کو؟!😔 امان‌از‌عصر‌عاشورا(:" دشمن‌حجوم‌برد‌سمت‌خیمہ‌ها #اللہ‌اڪبر . . . صداۍ‌پاۍ‌اسبارو‌کہ‌شنید گوشاشو‌گرفت😭 #مگہ‌شما‌مسلمون‌نیستید؟! مگہ‌قرآن‌نمیخونید؟!💔 امام‌حسن‌جانمون‌یہ‌دختر‌داشتن‌ بہ‌اسم‌شریفہ . . بلند‌شد‌ن‌گفتن‌نجف‌ڪدوم‌طرفہ ‌برم‌بہ‌آقاعلی‌بن‌ابی‌طالب‌بگم‌ #چہ‌بر‌سرمون‌آوردن😭 بچہ‌یتیم‌کہ‌زدن‌نداره‌نانجیبا(:" زینب‌از‌خیمہ‌ها‌ بیرون‌اومد . . هی‌مینشست هی‌بلند‌میشد😭 خدایا‌حسینم 💔 خدایا‌برادرم(:" میدونی‌رفیق . . ! یہ‌برادری‌گوشہ‌قتلگاه‌صدا‌میزد #هَلْ‌مِنْ‌ناصِرُ‌یَنْصُرُنی💔؟! حسین‌تنہاست ... #مہدی‌تنہاست ...(:" آخ‌زینب‌جانم💔 چی‌ڪشیدی‌بانو ...(:" یارای‌ارباب‌ڪہ‌یڪی‌یڪی‌ شہید‌میشدن🌱 حسین‌میرفت‌بالا‌سرشون(:" ولی‌وقتی‌حسین‌علیه‍‌سلام تو‌قتلگاه‌ تنہا‌‌شده‌بود‌↓ ڪسی‌نبود‌تا‌بره‌بالاسرش💔 یہ‌چیزی‌بگم‌امشب‌موقَشہ🌱 حضرت‌زینب‌سلام‌اللہ‌علیہا‌ همہ‌رو‌آروم‌میڪردن ... گفتن‌اگہ‌حرفی‌دارید‌ برید‌بہ‌بابا‌علی‌بن‌ابی‌طالب‌بگید💔 حضرت‌زینب‌سلام‌اللہ‌علیہا‌گفتن‌نہ‌نرو !💔 این‌دختر‌نشست‌❝چند‌دقیه‌گذشت‌ بازم‌بلند‌شد‌ن خلاصه‌راه‌افتاد؛ میگن‌اینقدر‌گریہ‌ڪردن‌ تو‌راه‌ڪه‌دق‌ڪردن(:' طفل‌یتیمي‌ز‌حسین‌گم‌شده💔 زینب‌از‌این‌غم‌ڪمرش#خم‌شدهـ...(:" میگن‌چند‌تا‌بچہ‌همونجا‌از‌ترس‌دق‌ڪردن💔 میگن‌دامن‌بچہ‌ها‌آتش‌گرفتہ‌بود‌و و‌قتی‌‌‌میدویدن‌آتش‌ بیشتر‌زبانہ‌میڪشید(:" بسم‌الرب‌الحسین...💔