هدایت شده از عطر1و1
قدر آدمهایی که زود عصبی می شوند را بدانید.
اینها همان لحظه داد میزنند،
قلبشان درد میگیرد،
دستانشان میلرزد،
ولی؛
برای زمین زدنتان هیچ نقشهای نمی کشند!
آنها تمام نقشهشان همان عصبانیتشان بوده،
اکثر آدمهایی که زود عصبانی می شوند، آدمهایی هستند که رقیقترین و صافترین قلبها را دارند...
📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از خُزّانُ العِلم
#داستانک
✅بهلول و شیخ جنید بغدادی
شیخ جنید بغدادی به عزم سیر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او، شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند او مردی دیوانه است. گفت او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند.
شیخ پیش او رفت و در مقام حیرت مانده سلام کرد. بهلول جواب سلام او را داده پُرسید چه کسی هستی؟ عرض کرد منم شیخ جنید بغدادی.
فرمود تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد میکنی؟ عرض کرد آری..
بهلول فرمود طعام چگونه می خوری؟ عرض کرد اول بسمالله میگویم و از پیش خود میخورم و لقمه کوچک برمیدارم، به طرف راست دهان میگذارم و آهسته میجوم و به دیگران نظر نمیکنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمیشوم و هر لقمه که میخورم بسمالله میگویم و در اول و آخر دست میشویم...
بهلول برخاست و دامن بر شیخ فشاند و فرمود تو میخواهی که مرشد خلق باشی در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمیدانی و به راه خود رفت.
مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است. خندید و گفت سخن راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روانه شد تا به او رسید. بهلول پرسید: که هستی؟ جواب داد شیخ بغدادی که طعام خوردن خود را نمیداند.
بهلول فرمود آیا سخن گفتن خود را میدانی؟ عرض کرد آری.
بهلول پرسید چگونه سخن میگویی؟ عرض کرد سخن به قدر میگویم و بیحساب نمیگویم و به قدر فهم مستمعان میگویم و خلق را به خدا و رسول دعوت میکنم و چندان سخن نمیگویم که مردم از من ملول شوند و دقایق علوم ظاهر و باطن را رعایت میکنم. پس هر چه تعلق به آداب کلام داشت بیان کرد.
بهلول گفت گذشته از طعام خوردن سخن گفتن را هم نمیدانی..
پس برخاست و دامن بر شیخ افشاند و برفت. مریدان گفتند یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟ جنید گفت مرا با او کار است، شما نمیدانید.
باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت از من چه میخواهی؟ تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمیدانی، آیا آداب خوابیدن خود را میدانی؟ عرض کرد آری.
بهلول فرمود چگونه میخوابی؟ عرض کرد چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه خواب میشوم، پس آنچه آداب خوابیدن که از حضرت رسول (علیهالسلام) رسیده بود بیان کرد. بهلول گفت فهمیدم که آداب خوابیدن را هم نمیدانی.
خواست برخیزد جنید دامنش را بگرفت و گفت ای بهلول من هیچ نمیدانم، تو قربهالیالله مرا بیاموز.
بهلول گفت چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم.
بدانکه اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن طعام آن است که لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از این گونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود. جنید گفت جزاک الله خیراً!
و در سخن گفتن باید دل پاک باشد و نیت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدای باشد و اگر برای غرضی یا مطلب دنیا باشد بیهوده و هرزه بود.. هر عبارت که بگویی آن وبال تو باشد. پس سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد.
و در خواب کردن اینها که گفتی همه فرع است. اصل این است که در وقت خوابیدن در دل تو بغض و کینه و حسد بشری نباشد.
کانال خُزّانُ العِلم👇
@Khuzzanaleilm 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
گریه کنید مادر ما بی گناه بووود....
گریه کنید مادر ما پا به ماه بوووود....
#مادرسادات
📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
▪️مسیحیا نزدیک دو هزار ساله هر جا اسم مسیح (ع) میارن حتما نام مریم (س) را در کنارش میارن ! هر جا عکس عیسی (ع) باشه عکس مادرش هم هست !
میخوام بگم مریم (س) فقط مادر یک مسیح بود اینجور احترامش می گیرند ، فاطمه الزهرا (علیهاالسلام) که مادر ۱۱ مسیحه ما چقدر باید قدردانی کنیم ؟!
💬 Ali Rahimi🇮🇷
شهادت #حضرت_زهرا س
📡 @atrekhas 🇮🇷
عشق یعنی ذکر ناموس خدا
یا علی گفتن به زیر دست و پا
عشق باعث شد که دل سامان گرفت
پشت درب خانه زهرا جان گرفت
عشق یعنی انقلاب فاطمه
عشق یعنی عشق ناب فاطمه
بیت الاحزان خراب فاطمه
عشق یعنی صحبت بی واهمه
حیدر در بند پیش فاطمه
عشق یعنی گریه های حیدری
دختری دنبال نعش مادری
عشق یعنی قلب چون آیینه ای
جای میخ در به روی سینه ای
عشق یعنی انتظار منتظَر
سینه ای مجروح از مسمار در
عشق یعنی طاعت جان آفرین
رد خون سینه بر روی زمین
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حرکت جالب و ارزنده یک قاری قرآن در کشور مصر
در کشور مصر بههنگام برگزاری مسابقات سالانه قرائت قرآن کریم، یک معلول ذهنی(و در واقع یکی از ولگردان مجنون شهر) که از آنجا رد میشده میبیند که درِ بزرگی باز است. نگهبان انتظامات درِ ورودی چند دقیقه پست خود را ترک کرده بوده است.
معلول ذهنی داخل سالن میشود و بر روی نزدیکترین صندلی خالی، صندلی کنار صندلی قاری قرآن که در حال اجرای مسابقه و تلاوت صوت قرآن بوده است مینشیند.
ماموران انتظامات سریعا برای اخراج او اقدام میکنند که ناگهان با حرکت زیبا و خداپسندانه قاری مواجه میشوند!
قاری قرآن با توجه به مزاحمت غیرعمدی معلول ذهنی، بدون هول شدن و بدون تغییر اجرا و صدا، با محبت دستش را روی شانه این بنده خدا میگذارد. معلول هم خوشحالتر با حرکات عجیب و لیکزدن از این وضعیت لذت میبرد!
واکنش قاری واقعا زیبا بوده است!
قاری مصری بهجای عکسالعملی ناهنجار و بلند کردن معلول ذهنی دست بر شانه او میگذارد و به قرائت خود ادامه میدهد و حتی برای جلوگیری از واکنش انتظامات در جلسه اشاره میکند که او را ازمن دور نکنید!
اخلاق قرآنی واقعا زیباست!
#کانال_عطر_1_و_1
📡 @atrekhas 🇮🇷