eitaa logo
استیکر1و1
1.2هزار دنبال‌کننده
336 عکس
779 ویدیو
4 فایل
@stickernew کانال استیکر کانال atrekhas@ @atresalavat صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عطر1و1
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت سیزدهم🌸 ******* آرزوی اجر دنیایی کردی و مزدت را هم گرفتی. درسته؟ گفتم: راست می گی. همه اینها درسته. بعد هم با حسرت گفتم چکار کنم؟! دستم خالیه. جوان پشت میز گفت: خیلی ها کارهاشون رو برای خدا انجام می دهند، اما باید تلاش کنند تا آخر ، این اخلاص را حفظ کنند. بعضی ها کارهای خالصانه رو در همان دنیا نابود می کنند ! 🌸سفر کربلا حسابی به مشکل خورده بودم. اعمال خوبم به خاطر شوخی های بیش از حد و صحبت های پشت سر مردم و غیبت ها و...نابود می شد و اعمال زشت من باقی می ماند. البته وقتی یک کار خالصانه انجام داده بودم، همان عمل باعث پاک شدن کارهای زشت می شد. چرا که در قرآن آمده بود: «ان الحسنات يذهبن السيئات *1 زیارت های اهل بیت (ع) بسیار در نامه اعمال من تأثیر مثبت داشت. البته زیارت های بی معرفتی که با گناه آلوده نشده بود. اما خیلی سخت بود، هر روزِ ما دقیق بررسی و حسابرسی می شد کوچک ترین اعمال مورد بررسی قرار می گرفت. همین طور که اعمال روزانه ام بررسی می شد، به یکی از روزهای دوران جوانی رسیدیم، اواسط دهه هشتاد. جوان پشت میز گفت: به دستور آقا اباعبدالله (ع) پنج سال از اعمال شما را بخشیدیم. این پنج سال بدون حساب طی می شود با تعجب گفتم: یعنی چی؟ گفت: یعنی پنج سال گناهان شما بخشیده شده و اعمال خوب تان باقی می ماند. نمی دانید چقدر خوشحال شدم. اگر در آن شرایط بودید، لذتی که من از شنیدن این خبر بیدا کردم را حس می کردید.. پنج سال بدون حساب و کتاب؟! همان لحظه به من ماجرا را نشان دادند. در دهه هشتاد و بعد از نابودی صدام، بنده چندین بار توفیق یافتم که به سفر کربلا بروم. در یکی از این سفرها، یک پیر مرد کر و لال در کاروان ما بود. مدیر کاروان به من گفت می توانی این پیر مرد را مراقبت کنی و همراه او باشی؟ من هم مثل خیلی های دیگر دوست داشتم تنها به حرم بروم و با مولای خودم خلوت داشته باشم، اما با اکراه قبول کردم. کار از آنچه فکر می کردم سخت تر بود. این پیر مرد هوش و حواس درست و حسابی نداشت. او را باید کاملا مراقبت می کردم. اگر لحظه ای او را رها می کردم گم می شد. خلاصه تمام سفر کربلای ما تحت الشعاع حضور این پیر مرد شد. این پیر مرد هر روز با من به حرم می آمد و بر می گشت. حضور قلب من کم شده بود. چون باید مراقب این پیر مرد می بودم. روز آخر قصد خرید یک لباس داشت. فروشنده وقتی فهمید که او متوجه نمیشود، قیمت را چند برابر گفت. من جلو آمدم و گفتم: چی داری می گی؟ این آقا زائر مولاست. چرا اینطوری قیمت میدی؟ این لباس قیمتش خیلی کمتره خلاصه اینکه من لباس را خیلی ارزان تر برای این پیر مرد خریدم. با هم از مغازه بیرون آمدیم. من عصبانی و پیر مرد خوشحال بود با خودم گفتم: عجب دردسری برای خودمون درست کردیم. این دفعه کربلا اصلا به ما حال نداد. یکیاره دیدم پیر مرد ایستاد. رو به حرم کرد و با انگشت دست، مرا به آقا نشان داد و یا همان زبان بی زبانی برای من دعا کرد. جوان پشت میز گفت: به دعای این پیر مرد، آقا امام حسین شفاعت کردند و گناهان پنج سال تورا بخشیدند باید در آن شرایط قرار می گرفتید تا بفهمید چقدر از این اتقاق خوشحال شدم.صدها برگه در کتاب اعمال من جلو رفت. اعمال خوب این سالها همگی ثبت شد و گناهانش محو شده بود ******* 1:کارهای خوب، گناهان را پاک می کند. )هود آیه ۱۱۴ ) ******* 🍀ادامه 👇👇👇 ...
8.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 ( 3 دقیقه در قیامت ) ♦️ قسمت هفتم ♦️ تجربه ای نزدیک به مرگ !!! ♦️ کاری از گروه فرهنگی صدای میقات و شهید ابراهیم هادی @emamamm
هدایت شده از عطر1و1
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت نوزدهم🌸 *********** یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، برای خودم یک رختخواب قشنگ درست کرده بودم چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچه ها می خواهد من را اذیت کند، لذا همینطور که پوتین پایم بود، جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم یکباره دیدم حاج آقا. که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفته و داد میزد: کی بود؟ چی شد؟ وحشت کردم. سریع از چادر آمدم بیرون. بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه ها برای اینکه من رو اذیت کنن، به حاج آقا گفتند که این جای حاضر و آماده برای شماست اما لگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش حاج آقا آمد از چادر بیرون و گفت: الهی پات بشکنه، مگه من چکار کردم که اینجوری لگد زدی؟ اومدم جلو و گفتم: حاج آقا غلط کردم. ببخشید. من با کس دیگه شما رو اشتباه گرفتم. اصلاً حواسم نبود که پوتین پام کردم و ممکنه ضربه شدید باشه خلاصه اون شب خیلی معذرت خواهی کردم. بعد به حاج آقا گفتم: شرمنده، شما برید بخوابید، من میرم تو ماشین می خوابم، فقط با اجازه بالش خودم رو برمی دارم چراغ برداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو برداشتم دیدم یک عقرب به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار داره حاج آقا هم اومد داخل و هر طوری بود عقرب رو کشتیم. حاجی نگاهی به من کرد و گفت: جون من رو نجات دادی، اما بد لگدی زدی ، هنوز درد دارم. من هم رفتم توی ماشین خوابیدم. روز بعد ، اردو تمام شد و برگشتیم روز بعد، من در حین تمرین در باشگاه ورزشهای رزمی، پایم شکست. اما نکته جالب توجه این بود که ماجرای آن روز در نامه عمل من، کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود. جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب مأمور بود که تو را بکشد اما صدقه ای که آن روز دادی مرگ تو را به عقب انداخت همان لحظه فیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. عصر همان روز، خانم من به من زنگ زد و گفت: فلانی که همسایه ماست، خیلی مشکل مالی داره. هیچی برا خوردن ندارن. اجازه میدی از پول هایی که کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم. گفتم: آخه این پولها رو گذاشتم برا خرید موتور. اما عیب نداره. هر چقدر میخوای بهشون بده جوان گفت: صدقه مرگ تو را عقب انداخت. اما آن روحانی که لگد خورد؛ ایشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را می خورد. ولی به نفرین ایشان، پای تو هم شکست. بعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد و آیه ۲۹ سوره فاطر را خواند: »کسانی که کتاب الهی را تلاوت می کنند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنها روزی داده ایم پنهان و آشکار انفاق می کنند، تجارت(پرسودی)را امید دارند که نابودی و کساد در آن نیست یا حدیثی که امام باقر (ع) فرموده اند: صدقه دادن، هفتاد بلا از بلاهای دنیا را دفع می کند و صدقه دهنده از مرگ بد رهایی می یابد. البته این نکته را باید ذکر کنم، به من گفته که صدقات، صله رحم، نماز جماعت و زیارت اهل بیت علیهم السلام و حضور در جلسات دینی و هر کاری که خالصانه برای رضای خدا انجام دهی جزو مدت عمرت حساب نشده و باعث طولانی شدن عمر می گردد.... ********** 🍀ادامه 👇👇👇 📡 @atre1o1 🇮🇷
استیکر1و1
هرچه ما شوخی انجام دادیم جدی نوشته بودند...
هدایت شده از عطرخاص
کتاب سه دقیقه در قیامت.pdf
حجم: 2.15M
⭕️عرض سلام و ادب خدمت همراهان گرامی 🔹نسخه ویرایش شده و رایگان کتاب سه دقیقه در قیامت به همراه نکات تازه مطرح شده‌ توسط راوی عزیز این کتاب، به عنوان عیدانه و حجم بسیار کم منتشر گردید. 🔸این نسخه رایگان است و با رضایت ناشر در اختیار شما قرار گرفته است. پس با خیال راحت مطالعه کنید 🔺 ظهور بسیار نزدیک است 💫 اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج💫 سه دقیقه در کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷
استیکر1و1
⭕️عرض سلام و ادب خدمت همراهان گرامی 🔹نسخه ویرایش شده و رایگان کتاب سه دقیقه در قیامت #سه_دقیقه_در_
⭕️عرض سلام و ادب خدمت همراهان گرامی 🔹نسخه ویرایش شده و رایگان کتاب سه دقیقه در قیامت به همراه نکات تازه مطرح شده‌ توسط راوی عزیز این کتاب، به عنوان عیدانه و حجم بسیار کم منتشر گردید. 🔸این نسخه رایگان است و با رضایت ناشر در اختیار شما قرار گرفته است. پس با خیال راحت مطالعه کنید 🔺 ظهور بسیار نزدیک است 💫 اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج💫 سه دقیقه در کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷