هدایت شده از مجمع جهادی بنیان مرصوص
بسم الله الرحمن الرحیم
#دلنوشته
سلام فرمانده
سلام امام زمانم
سلام عزیزتر از جانم
که روز پنجشنبه ، ۵ خرداد ۱۴۰۱ ،
ذره ای از شیرینی و حلاوت دوران ظهورت را چشیدم ! 😌
⚜ ⚜ ⚜ ⚜ ⚜
روز پنجشنبه ، تصمیم داشتیم که حتما در برنامه ورزشگاه آزادی حضور پیدا کنیم . ولی زود نمیتونستیم بریم ، و تلویزیون زیرنویس کرده بود که ظرفیت تکمیله و نیایید ، و بهمون کد حضور نداده بودند ، لذا کلا منصرف شده بودیم !
اما با پیامهای تشویق آمیز دوستان ، که آنجا حضور داشتند و میگفتند : هنوز جا هست ، سریع بیایید ! ؛
مصمم شدیم که بریم ، سریع آماده شدیم و راه افتادیم و الحمدلله به موقع هم به برنامه رسیدیم.
هرچند جای نشستن نداشتیم و رو به آفتاب ایستاده بودیم ، اما الحمد لله همه چیز خیلی خوب بود .
در مسیر رفت ، اولین چیزی که توجه مون رو جلب میکرد و از دیدنش ذوق میکردیم ، ماشینهای پر بچه با دختر بچه های چادری بودند ، که در خیابانها به چشم می آمدند !
در خیابانهای انتهایی ، که حدود ۴ ، ۵ کیلومتر تا ورزشگاه مانده بود ، با وجود ترافیک در خیابانها ، پلیس ها با مهربانی و نشاط ، ماشینها رو راهنمایی میکردند ، و به مردم آرامش میدادند !
یکی از ماشینهای پلیس که در میدانی ایستاده بود ، (احتمالا خودجوش) ، سرود سلام فرمانده را پشت بلندگوی ماشین پخش میکرد !
مسیر منتهی به ورزشگاه ، پرترافیک بود و ماشینها کنار اتوبان نگه داشته بودند .
در حالیکه بیش از ۳ کیلومتر تا ورزشگاه مانده بود ، مردم پارک میکردند و بدون ذره ای روی ترش کردن ، پیاده و با سرعت به سمت ورزشگاه میرفتند.
برخی با چند بچه ،
برخی فقط یک کودک چند ماهه داشتند ،
و ...
[شبیه به این که امیرالمومنین فرمودند : «خداوند، یاران مهدی را در کمتر از چشم به هم زدن، از مشرق و مغرب، کنار کعبه، گرد میآورد» ]
[ و یا این حدیث از رسول اکرم ص ، که در مورد پیوستن به سپاه خراسانی فرمود :
هنگامی که مشاهده کردید پرچمهای سیاه از سوی خراسان میآیند، با هر وسیله ممکن به سوی آنها بشتابید؛ هر چند مجبور باشید برای این کار روی برف و یخ سینه خیز بروید؛ چرا که خلیفة الله مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میان آن پرچمها حضور دارد . ]
دم در ، خانمی که ما رو میگشت ،
دونه دونه برای همه ، چنان از ته دل ، دعا میکرد که :
«خدا خودش حافظ همه تون باشه!» ،
که حس امنیت در پناه این دعا رو به دلها القا میکرد !
در ابتدای ورود بسته های پذیرایی آب و کیک و آبمیوه توزیع میشد ، ولی هیچکس هول نمیزد !
توی استادیوم ، فراوان افرادی بودند که بازوبند خادم المهدی داشتند ، (و با وجود شلوغی بسیار و ازدحام جمعیت و فشار کار بالا ) ؛ با جان و دل و با نشاط فراوان ، مردم رو راهنمایی میکردند و اصلا ناراحتی و فشار در صورتشان دیده نمیشد !
و حتی نیروهای شهرداری ، اورژانس ، آتش نشانی ، پلیس و نیروهای امنیتی ، همه چهره هایشان بشاش و بانشاط بود.
یک عده زیادی ، ساعتها زودتر به ورزشگاه رفته بودند و ماندنشان طولانی شده بود !
یک عده زیادی ، جای نشستن نداشتند و ایستاده بودند !
یک عده زیادی ، ساعتها توی آفتاب بودند !
یک عده زیادی ، ساعتها بچه ی کوچک به بغل داشتند !
و ...
و ...
با تمام این سختیهای ظاهری ؛
اما همه خوشحاااااال بودند !!!
نشاط و شادابی ، از چهره ی همه مشخص بود !
سرود میخواندند و اشک میریختند ،
اما از این اتصال به امام ، در اوج رضایت و شادابی بودند !
آری
پنجشنبه در ورزشگاه آزادی ، شمّه ای از دوران ظهور را استشمام کردم و بارقه ای از آن دوران شیرین را به چشم خویش دیدم !
امیدوارم که این شیرینی و حلاوت ، به زودی ، برای تمام لحظاتمان باشد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⭕️از فرزند شهید مدافع حرم اكبر زوار جنتى خواستن شعر بخونه؛
گفت ميشه دعاى فرج بخونم؟
آخه من روزی هزار بار دعای فرج میخونم!
میخونم تا #امام_زمان ظهور كنه.
ميگن اگه آقا بياد، شهدا هم باهاش ميان.
شاید يه بار دیگه بابامو ببینم... 😔
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
اگر دلتون منقلب شد برا رفقاتون بفرستید