eitaa logo
طریق السُّلوک 🏴
46.7هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
5.4هزار ویدیو
134 فایل
☫ ﷽ کپی مطالب حتی بدون ذکر لینک جایز است اما مطالبی که با لینک بقیه کانالها میذاریم لینکشون رو حذف نکنید انتقادات و پیشنهادات👇(به سوالات شخصی و غیر مرتبط با محتوای ارسال شده پاسخ داده نمی شود)(تبلیغات نداریم) https://gkite.ir/es/9605946
مشاهده در ایتا
دانلود
« » ✍حاج ميرزا حسين صاحب « » از دارالسلام نورى حكايت مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر به عنوان گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته. شبى را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به داد. چون قصد عبور از كردم، و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را . 💥گفت: راست گفتى ولى تا مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت آن از خواب پريدم! 📚 برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج۱۳ اثر استاد حسین انصاریان 🆔 @sulook
🌼«نپرداختن بدهی دیگران» 🔰حاج صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم كردم، گفتند: به بغداد رفته. شبى را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از كردم، زفير و جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم. 💥گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج۱۳ اثر استاد حسین انصاریان @sulook