#زندگینامه #شهید_سید_احمد_پلارک
در شش سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد
او در خیابان ایران میدان شهدا و در محلهای مذهبی زندگی میکرد
مسجد حاج آقا ضیاء آبادی "علیبن موسیالرضا علیهالسلام" مأمن همیشگیاش بود
وی دائماً به منطقه میرفت
او فرمانده آرپیجیزنهای گردان عمار در لشکر ۲۷ حضرت رسول صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم بود
در یکی از پایگاههای زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد
او همیشه مشغول نظافت توالتهای پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا میگرفت
در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود
بعد از بمب باران، هنگامی که امدادگران در حال جمع آوری زخمیها و شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار میآید
وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود
هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران، در قطعه ۲۶ به خاک میسپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس میشود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از گلاب مرطوب میشود
نسل آفتاب