eitaa logo
نسل آفتاب
848 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
7هزار ویدیو
181 فایل
کانال اصلی کپی کلیه مطالب آزاد است حرف دلتان رو به صورت ناشناس بفرستید https://harfeto.timefriend.net/16661122313610
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۰۰ روز امام با چند تن از بنی‌هاشم به قصر ولید رفتند تا در صورت به خطر افتادن جان حضرت، بنی‌هاشم وارد عمل شوند. ولید نامه یزید را برای امام خواند. امام فرمود که شخصی چون او نمی‌بایست در خفا بیعت کند، بلکه باید در ملأ عام و در مسجد بیعت کند. ولید پذیرفت، اما مروان‌بن‌حکم با جملات تهدیدآمیزی سعی کرد ولید را تحریک بر دستگیری امام کند. امام در حالی که از اتاق خارج می‌شد، با تندی فرمود: ای امیر! ما اهل بیت نبوت، معدن رسالت، محل رفت و آمد ملائکه و جایگاه رحمت هستیم. خداوند با ما آغاز کرده و به ما خاتمه داده است. یزید مردی فاسق و شراب‌خوار و قاتل نفوس محترم بوده و کسی است که علنا به فسق می‌پردازد و شخصی چون من، با کسی چون او بیعت نخواهد کرد. …براستی که از جدم رسول خدا شنیدم خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است. اگر شخصی مثل یزید زمامدار مسلمانان باشد، باید فاتحه اسلام را خواند. شب بعد، امام برای وداع نزد قبر مطهر رسول خدا رفتند و در ۲۸ رجب، شبانه به همراه اهل‌بیت خود از مسیر اصلی، مدینه را به مقصد مکه ترک کردند. در ، ، ، @sunshinegeneration
۱۹۵ روز کاروان امام حسین علیه‌السلام پنج روز پس از خروج از مدینه در سوم شعبان سال ۶۰ هجری، وارد شهر مکه شد. ورود ایشان به مکه با استقبال فراوان همراه بود. زیرا امام پسر دختر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود و در آن زمان مردم هیچکس را در شأن و مرتبه با حضرت برابر نمی‌دانستند و همین امر باعث ایجاد موقعیت ممتازی برای امام بود. اقامت امام در حرم امن الهی و همچنین نزدیک بودن ایام حج برای ایشان دو مزیت داشت؛ اول آنکه حضرت را -موقتاً- از گزند امویان محفوظ می‌داشت و دیگر آن که ملاقات با مردم مکه و حجاجی که از سایر مناطق برای انجام حج به مکه می‌آمدند، فضا را برای روشن کردن افکار عمومی فراهم می‌کرد. استقبال ساکنان مکه از امام باعث شد تا ایشان اقدام به برگزاری نماز جماعت در این شهر نماید. این کار به یکی از فعالیت‌های روزمره حضرت در مکه تبدیل شد. حضور مردم در نماز جماعت به همراه دیگر فعالیت‌های امام، حساسیت امویان را برانگیخت و عمرو بن سعید، حاکم مکه، گزارشی از اعمال امام در مکه را برای یزید نوشت. در ، ، ، @sunshinegeneration
۱۳۳ روز در پی رسیدن نامه‌های مردم در رمضان سال ۵۹ و دعوت از امام برای رفتن به کوفه، اباعبدالله علیه‌السلام سفیرانی را به سوی کوفه و بصره فرستادند که یکی از آن‌ها، پسرعموی ایشان، جناب مسلم‌بن‌عقیل بود. مسلم در روز ۵ شوال به کوفه رسید. ایشان مأمور بود تا پیغام امام را به کوفیان برساند و از آنها به نمایندگی از اباعبدالله بیعت بگیرد. در صورت مساعد بودن شرایط و صحت ادعای کوفیان، نامه‌ای به حضرت ارسال کند تا ایشان به عنوان امام و زعیم مردم، وارد کوفه شوند. امام در بخشی از نامه خود برای کوفیان چنین نوشته بودند: بسم‌اللَّه‌الرحمن‌الرحیم از طرف حسین‌بن‌على به سوى گروه مؤمنین و مسلمین… گفته اکثر شما این بود که ما امام نداریم. تو به سوى ما بیا. شاید خدا ما را به وسیله تو به حق هدایت و نزدیک نماید… اگر مسلم براى من بنویسد که آراء عموم و عقلاء و فضلاء شما متحد شده باشد، همان‌طور که فرستادگان شما آمدند و نامه‏‌هاى شما را قرائت کردم، من با خواست خدا به زودى به سوى شما می‌آیم. به جان خودم که امام طبق دستور قرآن و عدالت قضاوت خواهد نمود. امام کسى است که دین حق را پذیرفته و جان خود را در راه خدا وقف کند، والسّلام. نسل آفتاب
۹۸ روز مسلم‌بن‌عقیل پس از ورود شبانه به كوفه، به منزل يكی از شيعيان مخلص رفت خبر ورود مسلم در شهر طنين انداز شد و شيعيان برای بیعت با امام، نزد ایشان رفتند در تاريخ آمده كه دوازده‌هزار، هجده‌هزار و يا به نقل از ابن كثير، چهل‌هزار نفر با مسلم بيعت كردند ایشان پس از بررسی اوضاع كوفه در روز یازدهم (یا دوازدهم) ذی‌القعده، نامه‌ای به اين مضمون به امام حسين علیه‌السلام نوشت: آنچه می‌گويم حقيقت است اكثريت قريب به اتفاق مردم كوفه آماده پشتيبانی شما هستند و به خاندان معاویه علاقه‌ای ندارند؛ فوراً به كوفه حركت كنيد خبر بيعت مردم كوفه با مسلم و ضعف حاكم آن شهر، يزيد را سخت نگران كرد لذا از سِرجون كه محرم اسرار پدرش معاويه و از زيركان دربار بنی‌اميه بود، چاره‌جويی كرد و او هم عبيدالله بن زياد، حاكم بصره، را برای حكومت كوفه پيشنهاد داد با ورود عبيدالله به كوفه، مسلم می‌دانست دير يا زود درصدد دستگيری و قتل او برخواهدآمد پس تصميم گرفت جای خود را عوض كند و به خانه كسی برود كه نيروی بيشتری در كوفه دارد، تا بتواند از نفوذ و قدرت او برای ادامه كار و مبارزه با حكومت ستمگر استفاده كند به همين منظور خانه هانی‌بن‌عروه را برگزيد و هانی نيز به رسم جوان‌مردی، به او پناه داد نسل آفتاب
۴۸ روز کاروان امام حسین علیه‌السلام که در مسیر کوفه بود، در منزلگاه زَرود خبر شکست قیام شیعیان و شهادت جناب مسلم را دریافت کرد با این حال، به حرکت اعتراضی خویش به سوی عراق ادامه داد و کمی بعد، در بین راه با سپاه یک‌هزار نفری حر‌بن‌یزید‌ریاحی روبرو شد امام با مهربانی سپاه خسته و تشنه حر را سیراب کرد اما حر که از جانب ابن‌زیاد مأموریت داشت تا مانع ورود کاروان امام به کوفه شود؛ در توقفگاه بعد، نامه‌ای از او دریافت کرد و مامور شد بر امام حسین علیه‌السلام سخت گیرد و او را از بیابانی خشک و فاقد آب و آبادانی گذر دهد امام در روز دوم محرم سال ۶۱ هجری، ناچار شد به سرزمینی غیرآباد وارد شود و در آن‌جا توقف نماید اباعبدالله پس از رسیدن به آن زمین، نام آن را پرسید نام‌های آن جا را گفتند امام پرسید: نام دیگری هم دارد؟ عرض کردند: کربلا در این هنگام حضرت آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی کردند و فرمودند: به خدا قسم زمین کربلا همین است به خدا این‌جا مردانِ ما را می‌کشند بخدا قسم این‌جا زنان و کودکان ما را به اسیری می‌برند به خدا قسم این‌جا پرده حرمت ما دریده می‌شود ای جوان‌مردان، فرود آیید که محل قبرهای ما این‌جا است نسل آفتاب
۴۰ روز کاروان امام حسین علیه‌السلام در کربلا متوقف شد یاران امام از ایشان خواستند تا جمعیت دشمن اندک است، جنگ را آغاز کنند؛ اما امام فرمود: تا جنگ را آغاز نکنند، ما شروع‌کننده نخواهیم بود نامه‌ای از جانب ابن‌زیاد به امام رسید که در صورت بیعت نکردن با یزید، ایشان را تهدید به قتل می‌کرد اما امام نامه را دور انداخت و فرمود: رستگار نخواهند شد، کسانى که رضاى مخلوق را به قیمت نارضایتی خالق می‌خرند عبیدالله‌بن‌زیاد عمرسعد را به فرماندهی سپاه خود انتخاب کرد و به کربلا فرستاد امام یک روز مهلت خواست برای خواندن نماز و قرآن و مناجات با خداوند تا روز دهم محرم، شمار سپاه عمرسعد به حدود سی‌هزار نفر رسید و در نهایت جنگ با پرتاب تیر عمرسعد آغاز شد اباعبدالله که در شب عاشورا بیعت خود را از همه یاران خویش برداشت و راه بازگشت را برای همه باز کرد تا هیچ ناخالصی در بین همراهانش نماند، در روز عاشورا پس از اتمام حجت و صحبت با سپاهیان دشمن، ندای «هل‌من‌ناصر» سر داد تا هیچ فرد صالحی در سپاه مقابلش نماند و تنها با اشقیا روبرو شود در فاصله صبح تا عصر روز عاشورا، امام و یارانش و همه پشیمانانی که از سپاه مقابل به سمت امام بازگشتند، به شهادت رسیدند نسل آفتاب
۳۲ روز ۱۴۰۲ بِسْمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَنِ‌الرَّحِيمِ إِذَا جَاءَ نَصْرُاللَّهِ وَالْفَتْحُ﴿۱﴾ چون يارى خدا و پيروزى فرا رسد(۱) وَ رَأَيْتَ‌النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ‌اللَّهِ أَفْوَاجًا﴿۲﴾ و ببينى كه مردم دسته‏ دسته در دين خدا درآيند(۲) نسل آفتاب
هدایت شده از نسل آفتاب
۴۰ روز کاروان امام حسین علیه‌السلام در کربلا متوقف شد یاران امام از ایشان خواستند تا جمعیت دشمن اندک است، جنگ را آغاز کنند؛ اما امام فرمود: تا جنگ را آغاز نکنند، ما شروع‌کننده نخواهیم بود نامه‌ای از جانب ابن‌زیاد به امام رسید که در صورت بیعت نکردن با یزید، ایشان را تهدید به قتل می‌کرد اما امام نامه را دور انداخت و فرمود: رستگار نخواهند شد، کسانى که رضاى مخلوق را به قیمت نارضایتی خالق می‌خرند عبیدالله‌بن‌زیاد عمرسعد را به فرماندهی سپاه خود انتخاب کرد و به کربلا فرستاد امام یک روز مهلت خواست برای خواندن نماز و قرآن و مناجات با خداوند تا روز دهم محرم، شمار سپاه عمرسعد به حدود سی‌هزار نفر رسید و در نهایت جنگ با پرتاب تیر عمرسعد آغاز شد اباعبدالله که در شب عاشورا بیعت خود را از همه یاران خویش برداشت و راه بازگشت را برای همه باز کرد تا هیچ ناخالصی در بین همراهانش نماند، در روز عاشورا پس از اتمام حجت و صحبت با سپاهیان دشمن، ندای «هل‌من‌ناصر» سر داد تا هیچ فرد صالحی در سپاه مقابلش نماند و تنها با اشقیا روبرو شود در فاصله صبح تا عصر روز عاشورا، امام و یارانش و همه پشیمانانی که از سپاه مقابل به سمت امام بازگشتند، به شهادت رسیدند نسل آفتاب
۳۹ روز السَّلامُ عَلَىٰ خَلِيلِ‌اللّٰهِ وَنَجِيبِهِ سلام بر دوست خدا و برگزیده شریفش فرازی از زیارت اربعین نسل آفتاب
۳۸ روز السَّلامُ عَلَىٰ صَفِيِّ‌اللّٰهِ وَابْنِ صَفِيِّهِ سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش فرازی از زیارت اربعین نسل آفتاب
۳۷ روز السَّلامُ عَلَى‌الْحُسَيْنِ‌الْمَظْلُومِ‌الشَّهِيدِ سلام بر حسین مظلوم شهید فرازی از زیارت اربعین نسل آفتاب
۲۴ روز فَجاهَدَهُمْ فِيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّىٰ سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ پس [حسین با دشمنانش] صابرانه و به حساب تو جهاد کرد تا در اطاعت از تو خونش ریخته شد و حریمش مباح گشت فرازی از زیارت اربعین نسل آفتاب
۸ روز وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمَهْدِیُّ و گواهی می‌دهم [ای حسین] که تو پیشوای نیکوکار، باتقوا، راضی به مقدرات حق، پاکیزه، هدایت‌کننده و هدایت‌شده هستی فرازی از زیارت اربعین نسل آفتاب
۶ روز وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیابِکُمْ مُوقِنٌ و گواهی می‌دهم که من مؤمن به شمایم و به بازگشتتان یقین دارم فرازی از زیارت اربعین نسل آفتاب
۵ روز وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ و قلبم با قلبتان در صلح است فرازی از زیارت اربعین نسل آفتاب