لات هم لاتهای قدیم
طیب رضایی از لاتهای دوره پهلوی بود و خیلی جدی رضاشاه را دوست داشت که تصویر او را در بدنش خالکوبی کرده بود. در کتاب «طیب» از قول خود طیب آمده است که:
«خیلی از رضاخان خوشم اومد. برای همین روی بدنم تصویر سر رضاخان رو خالکوبی کردم. اما وقتی که به قدرت رسید فهمیدم که این نامرد مهره #خارجیهاست. وقتی شروع کرد چادر رو از سر زنها بگیره، خیلی از لوطیهای تهران با مأمورها و دولت رضاخان درگیر شدند. من هم چند بار با اون #نامرد درگیر شدم.
نمیگذاشتم توی محله ما کسی به #ناموس مردم بی حرمتی کنه. نمیگذاشتم کسی #چادر از سر زنها بگیره. بعد از اون ماجرا رضاخان با امام حسین علیهالسلام هم درگیر شد. وقتی اجازه برگزاری عزاداری نداد، همون موقع گور خودش را کند.
من در غیر ایام محرم، مرتب به دنبال دوست و رفیق بودم. ورزش باستانی میکردم. شبها هم مرتب از این کافه به او کافه؛ از این قهوهخونه به اون قهوه خونه.»
لاتهای قدیم هر خلافی مرتکب میشدند اما روی ناموس و مقدساتشان معامله نمیکردند.
امروزه با اراذلی طرفیم که نه ناموس دارند و نه مقدسات! آرمانشان دنیای #غرب و لخت شدن، و #نامردی عادتشان است.
#نسل_آفتاب در #ایتا، #تلگرام، #سروش، #روبیکا
@sunshinegeneration