SAMERI-08.mp3
زمان:
حجم:
2.96M
گوساله سامری
قسمت 8
روحی بزرگتر از جبرئیل و میکائیل
چه کسی این روح را دارد ؟!
جز امام عصر علیهالسلام 🌻
گوساله سامری
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺چقدر برای امام زمان (عج) وقت میذاری؟👌
✨شیخ فرهاد فتحی
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
سلام علیکم
عزیزانی که می خواهند گزارشات خود را در زمینه افرادی پست فطرت و بیشرفی که تو صفحاتشون در فضای مجازی از شهادت مظلومانه هموطنان و زائران #حاج_قاسم در اوج رذالت اظهار خوشحالی کردند، می توانند به این دو نهاد امنیتی ارسال کنند👇👇
https://csirc.cyberpolice.gov.ir/
صفحه ارتباط با مرکز فوریتهای سایبری《 پلیس فتا 》
https://gerdab.ir/fa/forms/8
💡 صفحه ارسال گزارشهای مردمی به 《فرماندهی امنیت سایبری سپاه》
🌹 اَللّهُمَّ ارْزُقْنی تَوْفیقَ الشَّهادَةِ فی سَبیلِک🌹
حضرت آیت الله حاج شیخ_عبدالقائم_شوشتری (دام ظله الشریف) :
یک وقتی با جناب آقای احمد چیگنی از تهران به قم می آمدیم.
در اول اتوبان قم به یک سید معمم برخورد کردیم ، توقف کردیم و ایشان سوار شدند بنده هم به احترام ایشان از صندلی اول بلند شدم و صندلی دوم نشستم .
سوار که شدند بدون مقدمه فرمودند:
اگر به این مردم بگویید فلانی دارای اسم اعظم است تعجّب میکنند این که تعجب ندارد تعجب این است که دیگران ندارند .
اگر به این مردم بگویید فلانی با خداوند متعال ارتباط دارند تعجب میکنند اینکه تعجبی ندارد تعجب این است که چرا خودشان ارتباط ندارد.
اگر به این مردم بگویید فلانی طی الارض دارند تعجب میکنند اینکه تعجبی ندارد تعجب این است که دیگران ندارند.
اگر به این مردم بگویید فلانی ملائکه را در دنیا می بینند تعجّب میکنند اینکه تعجبی ندارد تعجب این است که دیگران نمی بینند.
اگر به این مردم بگویید فلانی با حضرت حجت " عجل الله تعالی فرجه الشریف" ارتباط دارند تعجّب میکنند این که تعجب ندارد تعجب این است که چرا دیگران ارتباط ندارند.
بلافاصله ما متوجه شدیم بعد از این چند کلمه جلوی عوارضی قم هستیم به ایشان گفتم آقا سید کجا می روید؟
فرمودند شما راه خودتان را بروید هرجاخواستم پیاده میشوم.
او نزدیکی حرم پیاده شد بنده و راننده هر دو متعجب از اینکه این راه ۵ دقیقه هم طول نکشید.
بعد از تشریف بردن آقا سید راننده از بنده سوال کرد ؛ حاج آقا متوجه شدید که ما ظرف چند دقیقه این راه را طی کردیم بنده عرض کردم ما که ساعت نگرفتیم ولی از بس که به ما خوش گذشت زمان کوتاه جلوه کرد .
او یقینا یکی از اولیا الله بود......
🌴گوهر معرفت 🌴
توصیه_ای_برای_سالکان راه خدا
" از تو به یک اشاره / از خدا به سر دویدن..... "
حضرت آیت الله حاج شیخ_عبدالقائم_شوشتری (حفظه الله تعالی) :
این مطلب را نیز باید دانست که خداوند تبارک و تعالی خود مشتاق تر می باشد که بندگان است به وصال او نائل آیند در حدیث قدسی آمده است:
((من تقرب الی شبرا تقربت الیه ذرعا))
هرکس یک وجب به من نزدیک شود من به او یک از ذراع نزدیک میشود.
عجیب تراین که این اشتیاق خدا فقط مربوط به بندگان صالح و کسانی که در راه او قدم بر می دارند نیست بلکه مربوط به تمامی بندگانش می باشد حتی کسانی که به او پشت نموده اند در حدیث قدسی دیگر آمده است:
((لو علم المبدرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا))
اگر کسانی که به من پشت کرده اند و روی از من برگردانیده اند بدانند که اشتیاق من نسبت به ملاقات آنها چه قدر زیاد است از اشتیاق این بشارت قالب تهی خواهند کرد
🌴گوهر معرفت 🌴
" ذکری از مرحوم امام خمینی(رضوان الله علیه ).
حضرت استاد حاج شیخ_عبدالقائم_شوشتری ( زید عزه ) :
زمانی توفیق شد خدمت حضرت امام رسیدم وعرض کردم:
آقاجان ! ذکری به من تعلیم بفرمایید!
حضرت امام فرمودند: ((لااله الاالله)) خوب ذکری است.
از آن ساعت به بعد تا حال وتا قیامت ذکر ( لااله الاالله) برای من لذتی دارد،
((البته این اثر اجازه ذکر است.))
🌴گوهر معرفت 🌴
آیت الله حسن زاده آملی، به عوارضی آمده بود
رهبری که وارد قم شدند، مورد استقبال مردم قرار گرفتند. از آن میدان ورودی تا خود حرم با ماشین آمدند. آن موقع خیلی از علمای بزرگ برای دیدن آقا تا عوارضی قم ـ تهران آمده بودند. آقای «حسن زاده آملی» خودشان فرمودند که برای ورود آقای خامنه ای، به استقبال ایشان آمدند. هرچند آقای خامنه ای را ندیدند، توی ورودی شهر قم ایستادند و منتظر آقای خامنه ای بودند. حرف های آقای حسن زاده آملی که دربارة آقای خامنه ای گفتند، واقعاً عجیب است.
یک ساعت و بیست دقیقه طول کشید. من عین آن لحظات را فقط گریه می کردم. شاید به اندازة پنج تا روضة امام حسین(ع) گریه کردم.
آیت الله حسن زاده آملی دربارة آقای خامنه ای مطالبی می گفت که خیلی کوچک ترهای جامعه جرأت نمی کنند با آقا این طوری حرف بزنند. حقیرترین آدم ها که ما باشیم، خودمان را مقابل آقای خامنه ای کسی می بینیم. این قدر آقای حسن زاده نسبت به ایشان آن روز باصفا برخورد کرد.
آیت الله جوادی آملی دویدند در ماشین را باز کردند
صبح با آقای «موسوی کاشانی» دفتردار آقا رفتیم منزل آیت الله «جوادی آملی». گفتیم آقا بعد از نماز مغرب وعشا بنا دارند بیایند منزل شما. ایشان گفتند: خواهش می کنم که بگویید نیایند.
برای خود ما هم غریب بود که چرا نیایند. گفتند: واقعاً می گویم، منزل من برای ایشان خیلی حقیر است. اگر ایشان اراده کنند هر روزه بارهاوبارها خدمتشان می رسم. به ایشان ارادت دارم، ولی خانة من خیلی حقیر است. این خانة حقیر اصلا گنجایش وجود نازنین ایشان را ندارد. من خواهشم این است که اگر ایشان می خواهند بزرگی کنند، تشریف بیاورند قدمشان روی تخم چشم ما، ولی بگویید که نظر من این است که نیایند.
ما هم با آقای موسوی کاشانی رفتیم، عرض ادب کردیم و سلام رساندیم و نظر آیت الله جوادی آملی را گفتیم. آقا خندیدند و گفتند: ایشان بزرگوارند. ما منزل ایشان برویم، خیلی چیزها گیرمان می آید. خیلی چیزها یاد می گیریم.
عصر رفتیم منزل آقای جوادی آملی. تا آقا تشریف بیاورند. آقای جوادی آملی آمدند پیش ما ایستادند. گفتیم آقا شما بفرمایید بنشینید، هر موقع نزدیک شدند ما می گوییم. گفتند نه، من در انتظارم، از صبح که گفتید، ننشستم. می گفتند: چی شد؟ کی می آیند؟
هی می پرسیدند. لحظه ای که ماشین حرکت کرد، ما گفتیم آقا از صفاییه حرکت کردند. از صفاییه تا منزل آقای جوادی آملی کلی راه است. ایشان هم آمدند دم در ورودی توی کوچه ایستادند. برای ما خیلی بد بود؛ چون می خواستیم مطلب نسوزد. وقتی آقای جوادی آملی دم در می ایستد، هر کس عبور می کند، حداقلش این است که می ایستد و احوالپرسی می کند.
وقتی ماشین ایستاد، آقای جوادی دویدند در را باز کردند. رفتند که دست آقا را ببوسند، آقا نگذاشتند و سریع از آن در ماشین پیاده شدند. با آقای جوادی آملی رفتیم بالا توی خانة آقای جوادی آملی. ایشان تا دست آقا را نبوسید، ول نکرد. آیت الله جوادی آملی، خیلی اظهار تواضع و احترام کردند. آقا شروع کرد با ایشان صحبت کردن. حدود چهل دقیقه خانة آقای جوادی آملی با آقا نشستیم.