"دعای حضرت حجت علیه السلام"
⭐️⭐️⭐️⭐️
🌤 اللّٰهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِيقَ الطّاعَةِ، وَبُعْدَ الْمَعْصِيَةِ، وَصِدْقَ النِّيَّةِ، وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ، وَأَكْرِمْنا بِالْهُدىٰ وَالاسْتِقامَةِ، وَسَدِّدْ أَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِكْمَةِ، وَامْلَأْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ، وَطَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ، وَاكْفُفْ أَيْدِيَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ، وَاغْضُضْ أَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِيانَةِ، وَاسْدُدْ أَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَالْغِيبَةِ،
وَتَفَضَّلْ عَلىٰ عُلَمائِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصِيحَةِ، وَعَلَى الْمُتَعَلِّمِينَ بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ، وَعَلَى الْمُسْتَمِعِينَ بِالاتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ، وَعَلىٰ مَرْضَى الْمُسْلِمِينَ بِالشِّفاءِ وَالرَّاحَةِ، وَعَلىٰ مَوْتاهُمْ بِالرَّأْفَةِ وَالرَّحْمَةِ؛ وَعَلىٰ مَشايِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّكِينَةِ، وَعَلَى الشَّبابِ بِالْإِنابَةِ وَالتَّوْبَةِ، وَعَلَى النِّساءِ بِالْحَياءِ وَالْعِفَّةِ،
وَعَلَى الْأَغْنِياءِ بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ، وَعَلَى الْفُقَراءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ، وَعَلَى الْغُزاةِ بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ، وَعَلَى الْأُسَرَاءِ بِالْخَلاصِ وَالرَّاحَةِ، وَعَلَى الْأُمَراءِ بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ، وَعَلَى الرَّعِيَّةِ بِالْإِنْصافِ وَحُسْنِ السِّيرَةِ،
وَبارِكْ لِلْحُجَّاجِ وَالزُّوَّارِ فِى الزَّادِ وَالنَّفَقَةِ، وَاقْضِ ما أَوْجَبْتَ عَلَيْهِمْ مِنَ الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ، بِفَضْلِكَ وَرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرداب مقدس در سامرا
زیارت امام زمان علیه السلام،درهر صبحگاه
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
استغاثه به امام زمان عج.pdf
142.4K
💠 متن دعای استغاثه به امام زمان (عج) Pdf
SAGHALAIN-07.mp3
5.6M
🌹دعای استغاثه به امام زمان عج
🔹️با نوای آقای فرهمند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بـــســم الـلــه الــرحـــمـــن الـرحـیـــم
⚡️به پادشاهان بگو ، برده ندارد عـلـــی
نوکر شــاه نـــجـف، از همه آقا تر است
⚡️کوری چـشــم عـدو ،هر طـــرف بنگری
پـــرچـــم آل عـلـی ، از همه بالاتراست...
-_السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَهَ الزَّهرا سلام الله علیها
-_️السلامُ عَلَیْکَ یا عَلیُ بْنِ أبیطالِبْ علیه سلام
سلام
روزتون به خیر و نیکی
#التماس_دعا
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🌷 "حاج قاسم ِ ما:
✍من قدرت او را
محبّت مادری او را
در هور دیدم
وقتی شما مادرها نبودید
و بچه هایتان در خون
دست و پا میزدند
او را دیدم
فاطمه(س) در هور
فاطمه(س) در کربلای ۵
فاطمه(س) در اروند
فاطمه(س) در کوه های
سخت و سرد کردستان، مادری کرد...💔
#حضرت_زهرا_سلام_الله
#حاج_قاسم_سردار_دلها
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
⛔️ آزردن همسر، مانع پذیرش نماز!
💚 رسول اعظم(ص):
کسی که #همسر خود را بیازارد؛
#نماز و «اعمال نیک» او
مورد #پذیرش الهی قرار نمی گیرد؛
مگر آنکه به #کمک او بپردازدو
#رضایتش را جلب کند،
گرچه همیشه «روزه دار»باشد.
والبته شوهر نیز دارای همین نوع عقب است ،
ودرصورتی که همسر خویش را #بیازارد؛
وبه او #ظلم روا دارد.
📚وسایل الشیعه،ج۱۴،ص۱۱۶
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
نماز ۱۸_1.mp3
19.34M
#نماز📿
▫️#قسمت_هیجدهم)
▫️تعقیبات نماز
✍یعنی صادقانه باخدا حرف بزنیم.
#استاد_حاجیه_خانم_رستمی_فر
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
⚡️شهید مستجاب الدعوه
#شهید_علی_اکبر_نظری مشکلگشای حاجتمندان
#قسمتدوم
✍ مادر شهید نظری میگوید: سر مزارش نشسته
و توی حال خودم بودم. جوانی با ظاهری
خیلی شیک و امروزی آمد نشست کنار سنگ
مزار فرزندم و شروع کرد به فاتحه خواندن!
پرسید شما که هستید؟ گفتم مادر شهید
هستم؛ کاری داشتید؟ گفت: من مشکلی
داشتم که این شهید برایم حل کرد. گفتم:
چطور مادر؟ گفت: هفته پیش به گلزار آمدم
دیدم آقایی با عکس شهید اینجا نشسته
است. من اصلاً علاقه و اعتقادی به شهدا،
گلزار و این مسائل نداشتم. با خودم گفتم
اگر این شهید مشکل مرا حل کند پس معلوم
است شهیدان حساب و کتابی دارند. همان
شب شهید شما با همان لباس رزم و پوتین
به خوابم آمد و رو به من کرد و گفت:
«چون به شهداء توسل کردی آمدم تا مشکل
تو را حل کنم. برو خیالت راحت باشد که
مشکل تو کاملاً حل شده و دیگر هیچ
غصهای نخور.»فردای آن روز مشکلم حل
شد. از آن روز تا به حال هر بار که به گلزار
بیایم بر سر مزار پسر شما می آیم
✅ادامه دارد..
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روش تهیه آب نورانی جهت بیماری،افسردگی،چشم زخم، دعوای بی علت، گرفتاریهای تمام نشدنی و پشت سرهم...
#حدیث ...حدیث را حتما بشنوید وانجام بدهید ..ودربین دیگران پخش کنید ...🌺
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ما خاندان کرمیم،
جلو بهشت وامیستیم همه رو شفاعت میکنیم...
#شهید_القدس_سید_مهدی_جلادتی ...🌷🕊
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🔹شهیدی که بعد از شهادت گریه کرد...
✍سید مهدی هیچگاه پاهایش رو جلوم دراز نکرد جلوی پام تمام قد می ایستاد وتا من نمی نشستم، او هم نمی نشست فقط یکجا پایش رو دراز کرد اونم وقتی بود که شهید شد... بهش گفتم سید تو هیچوقت جلوی من پاهات رو دراز نمیکردی؛ حالا چی شده مادر؟ یهو دیدم چشمای پسرم به اذن خدا برای چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از چشمانش اومد شاید میخواسته بگه مادر اگر مجبور نبودم جلوی پاهات تمام قد می ایستادم
#شهیدسیدمهدیاسلامیخواه...🌷🕊
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
se.mp3
6.91M
#صوتی | پادکستویژه
معجزه معنویت بر
ازدواج و همسرداری!!!
💥تاثیر نماز اول وقت روی ازدواج
💥و درگیری های خانوادگـــــــــی👌
توصیه عجیب
#میرزاجوادآقاملکیتبریزی
بهدخترشوقتی گفت میخوام
طلاق بگیرم!
#ازدواج_سریع
#آرامش_در_خانواده
🥀⃟🦋
ماموریت ویژه سردار #نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید #محسن_حججی:*
◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
◇ بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
◇ به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟"
◇ می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید.
◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟!
این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"*
◇ حاج سعیدحرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : *"کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"*
◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم."
◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد.
🔹️ توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم.
◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم.
◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر *محسن* را تحویل گرفته اند.
🔹️ به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم *بی بی حضرت زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: *"پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم."*
◇ من را برد پیش *پدر محسن* که کنار ضریح ایستاده بود. *پدر محسن* می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: *"از محسن خبر آوردی"*
◇ نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟!
بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
◇ گفتم: "حاجآقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتونببینیدش."
◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بیبی که بگو."
◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح *حضرت زینب علیها السلام* و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو.
تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام."
◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: *"حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان."*
🔹️ هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: *"بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!*😔😭😭😭😭
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴