آقا‌‌ #‌امام‌حسین‌ع ؛ درستہ‌مابدیم‌...قبول ! ولےبهمون‌گفتن‌که . . . پسرفــٰاطمھ ؛ #خوب‌وبد رو #درهم‌ میخره(:"! #عزیزم‌حسین‌ع♥️

± این سه ذکر حسینی رو بخاطر بسپار حجت‌الاسلام#رفیعی🎙

📥 زیارت عاشورا کربلایی‌علی#فانی🎙 #هجدهمین‌روز‌چله‌زیارت‌عاشورا #۲۲روز_تا_اربعین‌حسینی🖤✨ #ماچله‌نشستیم‌که‌گریان‌تو‌باشیم‌💔

نماهنگ بعد تو!💔 کربلایی‌سیدهادی#گرسویی🎙 #یاصاحب‌الزمان‌الغوث‌والامان #جهت‌تعجیل‌درامرفرج‌صلوات🌱‌°

⚘ فرازی از#زیارت_اربعین امام حسین؏ : ⚘ السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ سلام بر ولىّ خدا و حبیبش، سلام بر دوست خدا و نجیبش، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر حسین؏ مظلوم شهید، سلام بر آن دچار گرفتاری ها و کشته اشک ها💔😭

. با دست های کوچکش سر را بلند کرد و به سینه چسبانید. گفت: بابا! دلم برایت تنگ شده. بابا! چرا ابروهایت خون آلود است؟ بابا! محاسن تو چرا اینقدر آشفته است؟ سر بابا را گذاشت زمین، خم شد لب ها را گذاشت رو لب های بابا. دیدند سر از بغل جدا شد افتاد، بچه هم افتاد. گفتند خواب رفت بچه، سر را می بریم بعد که بیدار شد می گوییم خواب دیدی. بچه های کوچک خواب و بیداری را قاطی می کنند. وقتی که رقیه ساکت شد و سر به یک طرف افتاد و دختر به یک طرف؛ بی بی یک قدری خوشحال شد. همین که زینب (س) آمد بچه را بغل کند، دیدند صدای ناله بی بی بلند شد. ام کلثوم گفت: خواهر چه شده؟ گفت: عزیزم! رقیه جان داد.😭🖤 #زِخانه‌هاهمه‌بوی‌ِطعام‌می‌آمد🥀 #ولی‌به‌جانِ‌توبابا‌گرسنه‌خوابیدم😭

ای وای رقیه 🖤✨ #ترکی کربلایی‌سیدطالع#برادیگاهی🎙

اگه جای بچه تو مسجد نیست؟؟ پس کجاست؟

سقای‌دشت‌کربلا ای‌باوفاجاموندم سردار‌دست‌ازتن‌جدا ای‌با‌وفا‌جا‌موندم💔_

🕌اهتزاز پرچم اباعبدالله ع، زیر آب! #۲۲روز_تا_اربعین‌حسینی🖤✨ #کربلا‌منتظرماست‌بیاتابرویم