eitaa logo
کانال سیاست دشمنان مهدویت
1.8هزار دنبال‌کننده
140.9هزار عکس
185.7هزار ویدیو
820 فایل
پیشنهادات و انتقادات ⤵️ @seyedalii1401 سلام علیکم گرد هم جمع شده ایم تا در فتنه اکبر از یکدیگر چیزهایی یاد بگیریم و به مردم بصیرت دهیم وظیفه ما تولید محتوا ، و هوشیاری مردم در برابر فتنه های سیاسی دشمنان اسلام ومهدویت میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🔮 احمد متوسلیان درباره شهید می‌گوید: برادرمان مهندس شهبازی، دانشجوی سال چهارم دانشگاه علم و صنعت بود و رشته صنایع می‌خواند، در آن ایام ایشان مسئول سپاه همدان بود و فرماندهی جبهه قراویز در منطقه عملیاتی سر پل ذهاب را بر عهده داشت، می‌توانم به جرأت بگویم که ایشان از اول جنگ در تمام نبردهایی که علیه ارتش عراق در جبهه غرب انجام می‌گرفت؛ شرکت داشت، به جای اینکه توی سپاه استان بنشیند و پشت میزهای آنچنانی خودش را گم کند چنان که متاسفانه بعضی‌ها خودشان را گم کردند، همیشه در جبهه بود و در حال جنگ بود. ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇵🇸🇮🇷 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
10.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📩 آخرین سفری که با هم رفتیم، سفر قم و جمکران بود. داخل اتوبوس هم موقع رفت و هم موقع برگشت کنار هم نشسته بودیم. روضه‌ای از حضرت رقیه(سلام الله علیها) رو کلیپ کرده بودند که دختر بچه‌ها این شعر: حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی رو می‌خوندند... آرمان از این کلیپ خیلی خوشش اومده بود و می‌گفت: خیلی گریه کردم، خیلی قشنگ بود... آرمان عاشق حضرت رقیه(س) بود.❤️ |
|خیلی‌اهل‌شوخی‌بود..| خیلی اهل شوخی بود. همیشه تمام سعی‌شو می‌کرد که اطرافیانش رو بخندونه و شاد کنه! هر وقت می‌دیدمش روحیه می‌گرفتم. _به‌روایت‌از‌دوست‌ِ‌شهید 🕊 ❤️‍🩹 ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇵🇸🇮🇷 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
2.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞این کلیپ نشون میده که شهدا چجوری به اون درجه بالا رسیدن⭐️ 💢با اینکه مثل همه ما انسان بودن... ولی بلد بودن چجوری نَفس سرکش شونو تربیت کنن 😇ما چقد تربیت بلدیم مهدیار؟ ‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇵🇸🇮🇷 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 🌹 🔮 از کودکی عزیز دردانه بود. همه دوستش داشتیم. نبودنش برای ما سخت بود. مادرم هم خیلی به او وابسته شده بود. برایش سخت بود از تنها پسری که برایش مانده جدا شود. چند مرتبه داداش اصرار کرد که مادر اجازه بدهد به سوریه اعزام شود. حتماً باید رضایتنامه از جانب مادر می‌برد ولی مادرمان دلش نمی‌آمد رضایت بدهد. خیلی اصرار کرد و مامان که دید اینجا ماندن برایش سخت است رضایت داد ولی رفتنش جور نمی‌شد. حتی پیش می‌آمد که تا فرودگاه می‌رفت و برمی‌گشت. یک روز آمد و گفت: مادر! شما از ته دلت رضایت ندادی فقط برگه را برای اعزامم امضا کردی، دلت باید راضی شود تا بتوانم بروم. مادر وقتی حال نزار غلامرضا را دید همان جا نیت کرد و خطاب به حضرت زینب(س) گفت: اگر غلامرضا به سوریه بیاید و برای شما کاری انجام بدهد من راضی‌ام، اما اگر همین‌طوری به سوریه بیاید و هیچ مشکلی از مشکلات شما حل نشود من همین یک پسر را دارم. جلو روی غلامرضا این حرف‌ها را می‌زد. خیلی طول نکشید که برادرم در تاریخ ۱۷ شهریور سال ۱۳۹۶ در حالی که همسرش هشت ماهه باردار بود به سوریه اعزام شد. معلوم بود حضرت زینب(س) انتخابش کرده بود. : ۱۳۶۵/۱۰/۱، کرمان : ۱۳۹۶/۱۱/۵، سوریه
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 🌹 🔮 🕊 آن زمان ها ساعت مچی کامپیوتری داشتند، من به ایشان هفتاد تومان پول دادم که برایم بخرند، ایشان ساعت را برایم خرید و گفتم چقدر دیگر باید به شما بدهم گفتند:« نصف پول شما ماند ولی می خواهم برای کمک به جبهه بدهم راضی هستید؟» من هم گفتم بله حتما با رضایت کامل می دهم و ایشان باقی مانده پول را به جبهه کمک کردند. : ۱۳۴۲/۰۶/۰۳آمل : ۱۳۶۵/۱۱/۰۸شلمچه ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇵🇸🇮🇷 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷🕯🌷🕊️🌴
خاطرات یک سرباز عراقی یه پسربچه رو گرفتیم که ازش حرف بکشیم . آوردنش سنگر من. خیلی سن و سال بود. بهش گفتم: « مگه سن توی ایران سال تمام نیست؟ سرش را تکان داد . گفتم: « تو که هنوز سالت نشده! بعد هم مسخره اش کردم و گفتم: « شاید به خاطر جنگ ، کارش به جایی رسیده که دست به دامن شما شده و سن رو کم کرده؟ » جوابش خیلی من رو اذیت کرد. با لحن گفت: « سن پایین نیومده ، سن پایین اومده.» ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃💔🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇵🇸🇮🇷 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷🕯🌷🕊️🌴
خاطرات یک سرباز عراقی یه پسربچه رو گرفتیم که ازش حرف بکشیم . آوردنش سنگر من. خیلی سن و سال بود. بهش گفتم: « مگه سن توی ایران سال تمام نیست؟ سرش را تکان داد . گفتم: « تو که هنوز سالت نشده! بعد هم مسخره اش کردم و گفتم: « شاید به خاطر جنگ ، کارش به جایی رسیده که دست به دامن شما شده و سن رو کم کرده؟ » جوابش خیلی من رو اذیت کرد. با لحن گفت: « سن پایین نیومده ، سن پایین اومده.» ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃💔🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇵🇸🇮🇷 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷🕯🌷🕊️🌴
‹ 📓🖇 › توۍنمازجماعت‌همیشه‌اول‌صف ‌مۍ‌ایستاد . . !🧍🏻‍♂️ همیشه‌توۍ‌جیبش‌مُهر‌و‌تسبیح‌تربت ‌داشت گاهۍ‌وقت‌ها‌که‌به‌هردلیلۍ‌توی‌جیبش ‌نبود،موقع‌نماز‌درحسینیه‌ۍ ِ‌پادگان‌دنبال ‌مُهرتربت‌مۍ‌گشت!'💎🌿 وقتی‌که‌پیدامیکرد،این‌شعر‌رو،زمزمه‌ میکرد . . تاتوزمین‌سجده‌اۍ، سربه‌هوا‌نمۍ‌شوم . . ( :♥️! ¦↫ 🌱 ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇵🇸🇮🇷 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
‹ 📓🖇 › میگفت: رسم و اسم‌ش رو طوری ویترین کرد که هر کسی نگاهش می‌کرد،دوست داشت شبیه او بشود . .☝🏼🌿 وقتی کسی تمام نمایش های‌ش نگاهِ ابی‌عبدلله باشد جور دیگری قلوب را تسخیر می‌کند . .🤍🦋 ¦↫ 🪴 ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃💔🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇵🇸🇮🇷 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
به نقل از همسر شهید : بیشتر از اینکه با همکار هایش عکس داشته باشد با سرباز ها عکس یادگاری می انداخت . دلیلش این بود که ارتباطش با سرباز ها کاملا رفاقتی بود ،هیچ وقت دستوری صحبت نمی کرد ،بار ها می شد که وسیله ای را باید از سربازش می گرفت ،نمی گفت سرباز آن وسیله را به خانه ما بیاورد،می گفت : تو کجا هستی من بیام از تو بگیرم ‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃💔🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇵🇸🇮🇷 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷🕯🌷🕊️🌴