📝 ترجمه‌ای از آیات ۷ و ۸ سوره طه ✍️... در این پستِ هم می‌خواهیم مثل دو مطلبِ قبل، یک ترجمه‌ی ابتدایی از آیاتِ ۷ و ۸ داشتیم باشیم تا زمانی که وارد بحث‌های سیاقِ اول می‌شویم؛ همراهی با سیرِ بحث برای شما عزیزان ساده و یسیر باشد. ‼️این دو آیه، چالش برانگیزترین مباحثِ سوره‌ی طه را دارد؛ و دامنه‌ی موضوعاتِ معارفی جدید، عجیب و عظیم در این دو آیه، شاید از تمام مباحث سیاقِ دوم که درباره داستان موسی (ع) است؛ بسیار بیشتر و غیر قابل مقایسه باشد! خداوند بعد از بیانِ مقدماتی از جایگاهِ ضمیرِ «نا» در نظامِ عالم و نقش آن در خلقت و نزول قرآن و نیز رفتار #اهلِ_خشیّت در قبالِ ضمیرِ «نا»، در آیه ۷ خطاب به رسول‌الله (ص) می‌فرماید: «وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفَىٰ» صحبت سرِ #اَلقَوْل است! یعنی یک «القولی» که ماها هنوز نمی‌دانیم چیست؛ وجود دارد که خدا فرموده یا رسول‌الله! شما می‌توانید این «القول» را #آشکار کنید یا می‌توانید آشکار نکنید! در ادامه می‌فرماید اگر خواستید #اَلقَوْل را جَهر دهید و آشکار کنید؛ بدانید که خدا جنبه‌ی سرّ و پنهانِ این #اَلقَوْل را می‌داند! «اَلقَوْل» در این آیه مجهول است؛ و ما برای کشفِ #مصداقِ آن نیاز به قرائنی در همین آیات و قرائنی در قرآن داریم. ⁉️اینکه خدا فرمود اگر شما این کار را کنید؛ بدانید که خداوند #سرّ این موضوع و #أخفای آن را هم می‌داند؛ یعنی مسأله خیلی بیخ دارد؛ یعنی #اَلقَوْل هرچه هست؛ حتی اگر آشکار شود؛ باز اسرار و جنبه‌هایی پنهانی دارد که علمِ آن نزد خدا و رسول‌الله (ص) است؛ یعنی «القول» یک سرّی دارد؛ یک أخفایی یا یک موضوعِ مخفی‌تری دارد. «القول» چیست که اولاً قابلِ آشکار شدن است؟ ثانیاً سرّی و أخفایی دارد؟ این ابتدای یک بحثِ عظیم و عجیب است؛ تازه بحث همین‌جا تمام نمی‌شود؛ بلکه خداوند بلافاصله در آیه ۸ می‌فرماید: «اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ»، خدایی که جز او هیچ معبودی نیست! اینجا خدا «القول» در آیه قبل را به #توحید در آیه بعد مرتبط می‌کند؛ یعنی وقتی این دوتا آیه را به دنبال هم می‌آورد؛ پس منظورش از «القول» یا همین #توحید در آیه ۸ است؛ یا منظور، ماجرایی صدرصد توحیدی است!! لکن وقتی خداوند از توحید صحبت می‌کند؛ باز چرا به دنبالش می‌فرماید: «لَهُ الأَسْماءُ الحُسْنی»؟ أسماء حسنی برای اوست! آیا خدا می‌خواهد «اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ» را به صورت «لَهُ الأَسْماءُ الحُسْنی» در بیاورد؟ یعنی #توحید را به صورتِ «لَهُ الأَسْماءُ الْحُسْنی» #

جَهر دهد و

این می‌شود «القول»؟ آیا «اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ» همان «القول» است که باید در دنیا آشکار شود؟ یا خود جمله‌ی «لَهُ الأَسْماءُ الحُسْنی» «القول» است که به صورت اهل‌بیت (ع) یا #مهدویت آشکار می‌شود؟ آیا می‌شود گفت که «اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ» همان «القول» است که اگر به صورت «لَهُ الأَسْماءُ الحُسْنی» ظاهر شود؛ می‌شود «جَهرِ القُول»؟ این‌ها سؤالاتی است که باید پاسخ داده شود؛ اگرچه پاسخ، سخت و طاقت فرسا خواهد بود. ‼️مطلبِ مهم دیگری که در آیات ۷ و ۸ سوره طه با آن مواجه هستیم؛ حرفِ «إِنْ» در آیه ۷ است که جوابش در متن آیه ۸ قرار دارد. یعنی شرطی کردنِ وظیفه‌ای که بر عهده رسول‌الله (ص) قرار داده شده؛ اما تحققِ آن، برنامه‌ی حتمی خداوند است. اگر از این منظر نگاه کنیم؛ با اینکه آیه ۷ به ظاهر #امر نیست؛ منتهی به دلیل وجود آیه ۸، در حقیقت امرِ إلهی است. حرفِ «إِنْ» که در ابتدای آیه ۷ برای ماها به معنای #اگر است؛ برای رسول‌الله (ص) همین که خداوند راهی را باز می‌کند تا ایشان عامل باشد؛ #حَتم و #امر است! از طرفی اگرهای خداوندی در نظامِ عالم، صرفاً #احتمال نیست؛ بلکه #حتم است و مجری نظام عالم، رسول‌الله (ص) و اهل‌بیت ایشان (ع) هستند! پس یک مجهولِ دیگر در آیه ۷ داریم که توضیحِ آن، بخشِ جالبی از قوانینِ نظامِ عالم را آشکار می‌سازد. ⁉️ همچنین ما به خاطر فهمِ بهترِ آیه ۷ و ۸ سوره طه، نیاز داریم که #سوره_اخلاص را هم کار کنیم؛ درسِ سوره طه، #توحیدِ_ولایی در همین سیاقِ اول است که این درس سوره، توضیحش در سوره اخلاص مطرح شده و از لحاظ مصداقی نیز خدا مصداقِ آشکار شدن این درجه از توحید را در سوره طه مطرح می‌کند. ▪️پس، ما در سیاقِ اول، یک «القولی» داریم به نام #توحید که بحثِ مفصل‌اش در سوره اخلاص باید مطرح شود و یک «جَهرِ القول» به معنای آشکار کردن توحید، جهر دادنِ قولِ توحید در عمق داریم که توضیح مصداقی آن در سوره طه است و خدا اختیار آن را دستِ رسول‌الله (ص) داده است. لذا مباحثِ سوره طه سه قسمت دارد: ۱.«القول» یعنی توحید که ابتدای آیه ۸ آمده و مفصلش در سوره اخلاص بیان شده، ۲.«جهرِ القول» که آشکار کردن توحید است. ۳.«إِنْ تَجْهَرْ بِالقَوْلِ» که خدا اختیار «جهرِ القول» را به رسول‌الله (ص) داده است. #ادامه_دارد... 🇵🇸🇮🇷 @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷🕯🌷🕊️🌴