eitaa logo
کانال سیاست دشمنان مهدویت
1.2هزار دنبال‌کننده
104.7هزار عکس
137.2هزار ویدیو
637 فایل
پیشنهادات و انتقادات ⤵️ @seyedalii1401 سلام علیکم گرد هم جمع شده ایم تا در فتنه اکبر از یکدیگر چیزهایی یاد بگیریم و به مردم بصیرت دهیم وظیفه ما تولید محتوا ، و هوشیاری مردم در برابر فتنه های سیاسی دشمنان اسلام ومهدویت میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
جنازه‌ٔ امام حسن (ع) را تیرباران کردند,اما بین تیر و بدن امام (ع) تابوت واسطه بود. بمیرم برای آن مظلومه‌ای که بین درو دیوار قرار گرفت؛ اما بین میخ در و سینه‌اش هیچ واسطه‌ای نبود.🥀💔
وصیت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آخرین لحظات حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بود، امیرالمومنین علی علیه‌السلام اومد کنار بستر فاطمه (س)، خودش خم شد تا فاطمه‌(س) بیشتر اذیت نشه، آخه توان بلند شدن نداره. این دو بزرگوار نگاه‌شون به همدیگه گره خورد، نمی‌دونم چی دید، فرمود "ابکنی" گریه کن علی جان ... "وَابکِلل الیَتاما" برا بچه یتیم‌هام گریه کن. اما علی جان تو این بچه یتیما یه دونشو از همه بیشتر سفارش می‌کنم .... (شب جمعه گذشتگانمون بهره ببرن ...) "وَلا تُنسی قَتیلِ الاعَدا بِطَفِ العِراق ..." از همه بیشتر به امام حسین علیه‌السلام سفارش کرد...💔😭
دلا بيا به سَـــــراي علـــــي ســـــري بزنيـــــم به خانه‌ای‌ که درش ســــوخته دري بزنيم خبررسيده است‌که‌این‌روزهاعلي‌تنهاست بيا به خـــــانهٔ بي‌فاطمـــــه سَـــــري بزنیـــــم نشد براي مـــــريضِ عـــــلي گـــــلي ببريـــــم بيا گلابِ‌‌اشـک به افتاده بسـتري ببريم😭_ 🖤✨
دلا بيا به سَـــــراي علـــــي ســـــري بزنيـــــم به خانه‌ای‌ که درش ســــوخته دري بزنيم خبررسيده است‌که‌این‌روزهاعلي‌تنهاست بيا به خـــــانهٔ بي‌فاطمـــــه سَـــــري بزنیـــــم نشد براي مـــــريضِ عـــــلي گـــــلي ببريـــــم بيا گلابِ‌‌اشـک به افتاده بسـتري ببريم😭_ 🖤✨
. یک روز سلام الله علیها جلو آمد صدا زد: "داداشم، حسن جانم .. چرا همش یه گوشه کز کردی و زانویِ غم بغل گرفتی .. داغ مادر دیدی، ما هم دیدیم .. تو داداش بزرگِ مایی .." قفل لب‌های علیه‌السلام باز شد .. صدا زد : "زینبم دست از دلم بردار .. هرچی دیدیم با هم دیدیم اما تو کوچه من بودم، شما نبودید .. هرچی تلاش کردم جلوش رو بگیرم نشد.."😭 🥀
جنازه‌ٔ امام حسن (ع) را تیرباران کردند,اما بین تیر و بدن امام (ع) تابوت واسطه بود. بمیرم برای آن مظلومه‌ای که بین درو دیوار قرار گرفت؛ اما بین میخ در و سینه‌اش هیچ واسطه‌ای نبود.🥀💔
سلام‌الله‌علیها گفت: بشیر چند تا سوال ازت دارم، فرمود: بشیر به من بگو عباسمو چطوری کشتند؟ بشیر جواب داد: عباس رفته بود برای گل‌های حسین‌ع آب بیاره، بچه‌ها خیلی تشنه بودند، بعضی از حال رفته بودند، بعضی‌ها لباس‌ها رو بالا برده بودند و شکم‌هاشونو از فرط تشنگی روی خاک‌ها گذاشته بودند، عباس رفت برای بچه‌ها آب بیاره، مشکش رو زد تو آب و مشکو پر کرد، ام البنین ع از توضیحات بشیر خوشحال می‌شد و هی می‌گفت: باریک‌الله عباسم. خانم جان؛ عباس مشکو گرفت از شریعه بیرون زد، باریک الله عباسم؛ اما خانم جان وسط راه یه دست عباست رو بریدند، اما عباس با دست دیگه‌اش مشکو گرفت، باریک الله عباسم؛ خانم جان، تیر به چشمش زدند اما مشکو رها نکرد، باریک الله عباسم؛ دست دیگرش رو بریدند. رنگ ام‌البنین پرید، بشیر گفت: خانم جان اما عباس خم شد، آروم آروم مشکو به دندونش گرفت اومد سمت خیمه‌ها، باریک الله عباسم؛ یه مرتبه یه جمله‌ای گفت صدای نالهٔ ام البنین بلند شد، گفت: تیر به مشک عباس زدند، یه وقت گفت بیچاره عباسم. میگن؛ ام‌البنین رفت پیش سکینه و رباب وگفت: "عباسمو حلال کنید، نتونست برا علی‌اصغر آب بیاره" هی اینو می‌خوند و گریه می‌کرد.😭
- لحظهٔ ، با ذکـــر تو غوغا می‌کنم صورتـــــم را با زلالِ اشـک زیبــــا می‌کنم یادِ آن ساعت بیفتم که کسی آبَت نداد😭 روزه را با روضــه‌های تشنگی وا می‌کنم💔
لحظهٔ ، با ذکـــر تو غوغا می‌کنم صورتـــــم را با زلالِ اشـک زیبــــا می‌کنم یادِ آن ساعت بیفتم که کسی آبَت نداد😭 روزه را با روضــه‌های تشنگی وا می‌کنم💔
دلا بيا به سَـــــراي علـــــي ســـــري بزنيـــــم به خانه‌ای‌ که درش ســــوخته دري بزنيم خبررسيده است‌که‌این‌روزهاعلي‌تنهاست بيا به خـــــانهٔ بي‌فاطمـــــه سَـــــري بزنیـــــم نشد براي مـــــريضِ عـــــلي گـــــلي ببريـــــم بيا گلابِ‌‌اشـک به افتاده بسـتري ببريم😭_ 🖤✨