eitaa logo
کانال سیاست دشمنان مهدویت
989 دنبال‌کننده
93.1هزار عکس
120.5هزار ویدیو
575 فایل
پیشنهادات و انتقادات ⤵️ @seyedalii1401 سلام علیکم گرد هم جمع شده ایم تا در فتنه اکبر از یکدیگر چیزهایی یاد بگیریم و به مردم بصیرت دهیم وظیفه ما تولید محتوا ، و هوشیاری مردم در برابر فتنه های سیاسی دشمنان اسلام ومهدویت میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
اسم این ماه فقط یک رمضان بود همین چون تو در آن آمدي شد رمضان کریـــم ♥️
مداحی آنلاین - نماهنگ کریم - رسولی.mp3
3.66M
🌸 (ع) 💐اسم تو نمک سفره‌ی پدریم 💐ای کریم دو عالم سید بن کریم 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توکّل یعنی خدایا من همه ی مسیرو نمی بینم؛ اما به تو و مهربونیت اعتماد دارم... ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قیمتِ یک پیتزای خوب با یک کتابِ خوب یکی است؛ 📚 فرقِ آن‌ها در طولِ مدتی است که می توانند ما را خوشحال کنند: اولی یک رُبع و دومی یک عُمر حیرت آور است که برای اغلبِ ما، آن یک ربع مهم تر است...👌🌱 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ay-gole-kosar.mp3
4.04M
ای گل کوثر دلدار پیغمبر دلبر عالم، ای نوبهار گل‌عزار حضرت حیدر آقای عالمینی جان حسینی خورشید مشرقینی، نور دو عینی تفسیر هل اتایی، مظهر صفایی الحق که مجتبایی، قبله‌ی عطایی ماه بی همتا، آینه‌ی مولا اولین یاس گلخانه‌ی زهرا یا ابالقاسم، ای رحمت دائم اسم تو ذکر افطار هر سائل ای گل کوثر دلدار پیغمبر دلبر عالم، ای نوبهار گل‌عزار حضرت حیدر غنچه‌ی عصمت، سرچشمه‌ی حکمت جان فدای تو ، آسمان بی کران بخشش و رحمت، غنچه‌ی عصمت آقای عالمینی جان حسینی خورشید مشرقینی، نور دو عینی مهر مه صیامی، قمر تمامی زهراترین امامی، یار ماه شامی ای رخت چون ماه، ای دلبر دلخواه سفره دار عشق، کریم آل الله جان به قربانت، قربان احسانت کی شوم آقا مدینه مهمانت ای گل کوثر، آوای عالمینی دلبر عالم، جان حسینی ای گل کوثر، خورشید مشرقینی دلبر عالم، نور دو عینی ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۳۶) واضح بود که آنها به دنبال کتاب بودند ؛ پس دست از سر او هم برنمیداشتند . ستوان پرسید : « چه شده پدر ؟ حالتان خوب نیست ؟ » کشیش آهسته جواب داد : « چیزی نیست ؛ احتمالا باید فشار خونم بالا رفته باشد. » ستوان گفت : به هرحال ما پس از بررسی کامل موضوع ، مسأله را صورت جلسه می کنیم. امیدوارم بتوانیم سارق یا سارقان را دستگیر کنیم. » ستوان که داشت با گوشهٔ سبيل بورش ور میرفت ، گفت : « امیدوارم که حالتان خوب شده باشد پدر ! » کشیش گفت : « بله بهترم ، باید قرص فشارم را زودتر می خوردم. » ستوان گفت : « البته حق با شماست ؛ سرقت از کلیسا و برداشتن پول امانتی که نزد شما بوده ، مسألهٔ کوچکی نیست. » ستوان شماره تلفن کشیش را یادداشت کرد . بعد دست او را به گرمی فشرد و با همکارش کلیسا را ترک کرد. حالا کشیش مانده بود با فکرو خیال هایی نگران کننده. ترسی عمیق وجودش را گرفته بود. در سال های طولانی زندگی ، هرگز درگیر ماجرای قتل و سرقت و پلیس نشده بود. به مرد تاجیک فکر کرد ؛ چهرهٔ سبزه و معصوم او را به خاطر آورد ؛ مردی که انگار مأموریت داشت کتاب را به دست او بسپارد و جان خود را در این راه از دست بدهد. پس باید با چنگ و دندان از کتاب محافظت کند ، از آن دو جوان قاتل ترسی به دل راه ندهد و توکل به خدا داشته باشد که مقدّرات بشر در دست اوست. ادامه دارد... ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا