eitaa logo
کانال سیاست دشمنان مهدویت
1.8هزار دنبال‌کننده
137.1هزار عکس
180.7هزار ویدیو
817 فایل
پیشنهادات و انتقادات ⤵️ @seyedalii1401 سلام علیکم گرد هم جمع شده ایم تا در فتنه اکبر از یکدیگر چیزهایی یاد بگیریم و به مردم بصیرت دهیم وظیفه ما تولید محتوا ، و هوشیاری مردم در برابر فتنه های سیاسی دشمنان اسلام ومهدویت میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
3.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای برادر عرب... ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴
أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم (در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند)🕊🌱 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
39.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خنده ی حاج قاسم🤍🌱 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴
برگ بازی حاج قاسم با نوه هاش😂😍 برخلاف اینکه نظامی بودن و کارشون خشن بود ولی احساسی بودن و کودک درونشون رو آزاد میکردن:))) ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختر جوان از دور زل زده بود به ماشین حاجی، باور نمیکرد. هی نگاه از صورت حاج قاسم میگرفت و دور و اطراف را می پاییدهی زل میزد به صورت حاجی. زد روی شانه دوستش و با تعجب گفت:« سردار سلیمانیه.» دوستش بی تفاوت پوزخندی زد و گفت:« چی میگی تو، مگه میشه بدون بادیگارد و محافظ اینجا باشه؟» آمدند نزدیک و نزدیکتر. زدند به شیشه ماشین. حاجی، شیشه را پایین داد. نگاه متعجبشان ماسید روی زبانشان - شما....شما سردار سلیمانی هستید؟ حاجی خندید. - بله. -میشه بهمون یادگاری بدید؟ حاجی تسبیحی که دستش بود را هدیه داد به آن دو دختر جوان. وقتی دید کم مانده سر تسبیح دعوایشان بشود انگشترش را هم در آورد داد بهشان. راوی: احمد حمزه ای ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سی ام مرداد روز جهانی مسجد سخنان راهبردی و حکیمانه شهید حاج قاسم سلیمانی در مورد مسجد و امام مسجد... ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 🔹فصل :سوم 🔸صفحه:۱۵۲_۱۵۳ 🔻قسمت: ۸۰ هم رزم شهید: علیرضا فداکار بعد از عملیات کربلای 5، اوّلین جایی که رفتیم، کانال سلمان بود. در آنجا آموزش غوّاصی می دیدیم. قبل از این که بچّه ها وارد آب شوند، به آن ها سفارش می کردیم که در هیچ حالی به دهانه های پل نزدیک نشوند؛چون نزدیک دهانه های پل، آب اجازه ی شنا کردن و حتّی برگشت را نمی داد. حسین، اهل ریسک بود. آن روز تا دهانه ی پل رفته بود. همه نگرانش بودیم.وقتی خبری ازش نشد،مطمئن شدیم که غرق شده! بعد از مدّتی،از آن طرف پل آمد بالا! همه سرزنشش می کردند که《حسین، آخه این چه کاری بود که کردی؟!》من گفتم《حسین،من رو از نگرانی کشتی! چه جوری جون سالم به در بردی؟!》گفت《همین که به دهنه ی پل رسیدم، هر چی دست و پا زدم، نتونستم برگردم. تنها فکری که تو اون وضعیت به ذهنم رسید،این بود که دست از تلاش بیهوده بردارم. شنا نکردم و خودم رو دست خدا و جریان آب سپردم.》آن روز خدا خواست حسین زنده بماند. قسمت ۸۱ هم رزم شهید:علیرضا فداکار در عملیات بیت المقدس هفت،۷۰ متر فاصله بین خط ایران و عراق بود. شب عملیات، گروهی از بچّه های ۴۱۰ را جدا کردند و گفتند《چون فاصله خیلی کمه و کار فقط در حد شکستن خطه،حیفه که همه ی بچّه های غوّاص با هم بروند!》من و آقای صفریان و آقای امینی با هم بودیم. حسین هم با حاج حسن بهرامی در قسمت دیگری از خط بود. ادامه دارد..... 👇 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴 ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨