🌱هرچه که دارم...
.
میان خیمه نشسته بود به راز و نیاز. شبِ ظهرِ وقوع واقعهی عظیم بود.
دستهایش رو به آسمان بود و چشمهایش پیِ بندهای انگشت.
نگاهش خطوط کف دست را دنبال کرد تا رسید به انگشتری که به انگشت داشت.
همین دستها را در عرفه رو به آسمان گرفت و گواهی داد. با هر رکوع و سجودش. با نور چشمهایش، رگها و روزنههای پوستش، قلبش، استخوانش، گوشتش، خونش و... با همهچیزش گواهی داده بود حسین (ع).
دستها را به صورت کشید و نجوا کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست.
از پردهای که قلبش در آن محاصره شده تا سوی چشمهایش. هر تکه از استخوانش. پارههای گوشت تنش و قطره قطرهی خونش. بند بند وجود حسین برای توست. همهاش را از حسین بپذیر.
دستها را که از تماشای نگاه دور کرد، صدای گریهی طفل شش ماهه از چند خیمه آن طرفتر پیچید. علیِ کوچکش کنارش نبود اما غنچهی دهان بیدندانش را خوب میدید و همینطور سپیدی گلویش را.
کودک زیر گردنش عطر رضوان داشت. انگار آن حنجرِ کوچک سر منشأ جویهای شیر و عسل بهشت باشد. به همان لطافت و شیرینی...
تبسم لبهای حسین (ع) را نرم کشید. به نرمی گلوی علی. با همان لبخندی که به شیرینی طفل بود، زمزمه کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست.
قصد کرد برای نمازی دیگر. قامتش میان قیام و رکوع بود که نسیم پردهی خیمه را بالا کشید و ماه پدیدار شد.
قامت عباس (ع) را دید. عباسی که تمامِ برادرهای عالم بود.
میان خیمهها راه میرفت مبادا آب در دل کسی تکان بخورد.
انگار پردهی شب به زمین رسیده باشد و ماه پا داشته باشد. راه رفتن عباس (ع) همین قدر زیبا بود. تبسمِ حسین (ع) با بغض حل شد. عباس (ع) فقط برادرش نبود، نسبتش بالاتر و عزیزتر بود از برادر. با چشمهایش از دور به بازوهای عباس (ع) بوسه داد و باز هم زمزمه کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست.
خواست چشم از ماهش بگیرد که ستارهای به گلاب آغشته کنار ماه ایستاد.
سرو سبزی بود که گلستان داشت! نگاهش که میکردی انگار فصل گلابگیری بود. فضا معطر میشد. بوی گل محمدی همهجا را برمیداشت. راه که میرفت، یاس زیر قدمهایش سبز میشد. خرامیدنش شبیه مادرش زهرا (س) بود.
نسیم موهای مجعدش را به دست گرفت. رقص موهایش پیش چشمهای حسین (ع) شد بهانهی دانههای اشک برای هر تکه از قامتِ علی اکبر (ع)...
این بار وقتی اشک لبهای خشکش را میبوسید زمزمه کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست...
.
#حدیث_گرافی
آن که برای ظلمی که به ما وارد شده ، اندوهگین باشد، نَفَسش تسبیح و حُزنش، عبادت است!
#امام_صادق_علیه_السلام
(بحارالانوار/ج۴۴/ص۲۷۸)
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا تو رو تاب میدم؛ مثلا به تو آب میدم!
مثلا تو صدام کردی؛ من با خنده جواب میدم…
مثلا عمو برگشته؛ شدم آره خیالاتی
مثلا همه جمعیم و توی آغوش باباتی!
یه مادر وقتی لالایی نخونه! میمیره گوشه ی خونه… درد منو کی میدونه؟
یه مادر که زیر سایه نمیره؛ همش بهونه میگیره
لالایی گلم؛ تشنه ی یه جرعه آب علی…
لالایی گلم؛ بیا بغلم بخواب علی!
امان و صد امان از کوفیجماعت
لعنت بر آن مردنمایان نامرد
ما که اهل #کوفه نیستیم، علی تنها بماند!
مگر میشود اینهمه بیغیرت بود؟
اینهمه دنیاپرست و نادان!
با آنهمه اشتیاق و انتظار
نامهٔ «فدایت شوم» بنویسی
که #امام بیاید و بعد
با فرستادهٔ امام #بیعت کنی و بعد
پشت سرش #نماز بخوانی و بعد...
بعد
فریب #تزویر و دروغهای خواص را بخوری
یا بترسی از جان همسر و فرزندت
یا بیم کنی که خانهات بدون نانآور شود
یا برق مال و #مقام دنیا چشمت را پر کند
و بعد بروی تا بمانی
و امامت تنها بماند!
شاید هم از تمام اینها گذشته باشی
اما به بهانهٔ اینکه منتظر امامی، در مقابل #ظلم سکوت کنی
یا به حرف #عقل، عقب بنشینی تا شکست نخوری و برای پیروزی در زمان مناسبتر آماده شوی
یا دنبال یکی از خواص که گذاشت و رفت، تو هم میدان را رها کنی.
خلاصه آنقدر امام در قلبت تو را بخواند
و تو آنقدر #بهانه و برهان بیاوری
تا راه به سوی او بسته شود
و دست و پای تو در بند؛
تا دیگر نتوانی بروی
و امامت تنها بماند!
آری؛ از نزدیک که ببینی
سخت است کربلایی بودن
سخت است #حرّ و #زهیر شدن
سخت است #میثم و #هانی ماندن
و چه آسان است
چه دمدست است
چه آشناست
کوفی شدن...
چه راحت میشود #سلیمانبنصُرد شد و به امام نرسید!
چه راحت میشود #مختار شد و با همهٔ تواناییها از قافله جا ماند!
#عاشورا نزدیک است
اینک این تو و این امام
ببین اهل کدام قبیلهای
#من_مال_توام
#محرم
📱@Lotfiiazar
🌐 hamgaman-institute.ir
مداحی_آنلاین_ای_منی_آواره_گویان_ابالفضل_ابالفضل_حاج_سلیم_موذن_زاده.mp3
4.52M
🔳 #ترکی #تاسوعا #محرم
🌴ای منی آواره قویان ابالفضل
🌴گلمیشم امداده اویان ابالفضل
🎤حاج #سلیم_موذن_زاده
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که گفت فردا با عباسم
شب تاسوعا شهید مدافع حرم دست به سینهاش میکوبید و میگفت من فردا با عباسم...
انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید مصطفی صدرزاده
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"نحنُ شیعه علیابنابیطالب"
ساعت ۱۱:۳۰
ساعت عروج ملکوتی
بسیجی شهید #مصطفی_صدرزاده
پایان ماموریت یک بسیجی #شهادت است.
#شهید_تاسوعا
@karrare135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی مادر شهید صدرزاده فرزندش را نذر سربازی حضرت ابالفضل (ع) کرد، شهیدی که رهبر انقلاب او را به علت شهادت در ظهر تاسوعا بخاطر داشت...
سلام ❤️
عزاداریهاتون قبول...
سالروز شهادت داداش مصطفی هست...
لطفا اعضای کانال امروز به نیت شهید صدرزاده یک دور تسبیح صلوات هدیه کنید به روح حضرت عباس علیه السلام
خداخیرتون بده
التماس دعای فرج و شهادت💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم...
اره سید ابراهیم به ارزوش رسید و تاسوعای ۹۴ رفت پیش اربابش😭فیلمی از شهید صدرزاده قبل از شهادت🌹
@shahid_mostafasadrzadeh
شور پایانی - میدونم به عاشقی.mp3
12.1M
🎤 #ابوذر_روحی
اَللّہُـمّاغفِرلِـےَالـذنُوبَالّٺـۍٺُـهرِمُنۍَاَلحُـسَیـݩ
«خدایاگناهانۍراڪهمراازحسیـن
محروممیڪندببخش»
.