🌸 حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم:
☘ همانا بهشت مشتاق چهار کس است:
خوراک دهنده به گرسنه ،
نگه دارندهٔ زبان ،
تلاوت کنندهٔ قرآن ،
روزه دارانِ ماه رمضان .
📚خصال، ص۵۳۲
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
@syed213
♥️#سیـــــدابراهیـم:↯
حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ
امام صادق (؏):↯
«ملك الموت دࢪ هنگام مردݩ، شیطان ࢪا از محافظ بࢪ نماز دوࢪ مے ڪند و شهادت به یگانگے خدا و نبوت پیامبرش ࢪا در آݩ هنگامہ بزرگ بہ او تلقیݩ می نماید.»
#حے_علے_صلاة📿
#التماس_دعـــــا🙏
🕊@syed213
اَیُّها النَّاس
بخواهید ڪہ آقا برســد
بگذارید دگـر
درد بـہ پـایان برســد
همگے در پس هر سجدہ
بہ خالق گویید
ڪہ بہ ما رحم ڪند
یوسف زهــرا برسد ...
اللهم عجل لولیک الفرج
@syed213
تصور کن
رو به روی ارباب
سلام آقا
فقط یک آرزو دارم
بطلب امسال اربعین زائرت باشم
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کس یه شب جمعه
بین الحرمین باشه
باید همه عمرش هم
دلتنگ حسین باشه
#پیشنهاد_دانلود
#وضعیت
#شب_جمعه_شب_زیارت
@syed213
♥️#سیـــــدابراهیـم:↯
حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ
حضرت موسى بن جعفر (ع): «[عطر] نمازهاى واجب که در اول وقت و با آداب و حدود مخصوص به خود خوانده مىشوند، از برگها و ساقههاى نو رسیده و شاداب و با طراوت آسخوشبوتر است. پس بر شما است که نماز [واجب] را در اول وقت آن بجاى آورید».
#حے_علے_صلاة📿
#التماس_دعـــــا🙏
🕊@syed213
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده
کتاب #اسم_تو_مصطفاست
فقط پیرزنی سر مزار یکی از شهدای گمنام نشسته و با شن ریزه ای به سنگ قبر میزند.انگار نه انگار که آنجایم.دوست دارم برگردم به عقب،به خیلی عقب تر.روزهایی که هنوز به سوریه نرفته بودی ،روزهایی که هنوز نشده بودی مدافع حرم.
_آقا مصطفی باید توی کارای خونه کمکم کنی!
_باز شروع کردی خانم؟
_از اتاق فاطمه شروع کن.
_همین؟
_و آشپزخونه.
_نه دیگه نشد،من اتاق فاطمه،تو آشپزخونه!
_قبول!
خوشحال رفتم آشپزخانه.ربع ساعتی نگذشته بود که آمدی دم در.
_عزیز،یه چایی بهم میدی،کمرم درد گرفت!
_یعنی تموم شد؟
_میتونی ببینی!
چای را ریختم و دادم دستت.خسته و عرق ریزان آشپزخانه را تمیز کردم و به اتاق خواب رفتم تا از داخل کمد لباسم را بردارم.ناگهان کوهی از لباس و اسباب بازی های فاطمه ریخت روی سرم.
_آقا مصطفی اینا اینجا چیکار میکنن؟
جوابم را ندادی.چایت را خورده بودی و جلوی تلویزیون خوابت برده بود.
به اتاق فاطمه سرک کشیدم،ظاهرا مرتب بود.خم شدم زیر تختش را وارسی کردم،وای!هر چه دستت رسیده بود چپانده بودی زیر تخت!روی تخت نشستم و سرم را بین دست هایم گرفتم،به جای گریه زدم زیر خنده.
راست میگفتی تو مرد کارهای کوچک نبودی.تو مرد صحنه رزم بودی و افق های باز.نباید از تو میخواستم در چهار دیواری به کارهای کوچک زنانه بپردازی،نباید!
■■■
امیدوار بودم پای بخیه خورده و گچ گرفته تو را برای من نگه دارد،اما یکباره غیب شدی.طبق معمول علی ماند و حوضش.رفتم در خانه یکی از دوستانت که با هم خیلی رفیق بودید.از مادرش سراغش را که گرفتم،گفت:《نیست.با مصطفی صدرزاده رفته.》
گفتم:《من زن مصطفی صدرزادهم،برای همین اومدم خبر بگیرم.》
_رفتن عراق و از اونجا میرن سوریه.
ادامه دارد...
با ما همراه باشید..
#کپیممنوع
@syed213
وقت خواب است و
دلم پیش تو سرگرداݩ است
شب بخیࢪ
ای نفست شࢪح پریشانے مݩ...
#شبتـــــوݩ_شھدایے💔
🕊@syed213
خداوند میفرماید:
ای فرزند آدم محبت دنیا را از قلبت بیرون کن؛ محبت دنیا با محبت من
در یک قلب جمع نمی گردد.
(کلیات حدیث قدسی ص۱۶۳)
@syed213