#حسینجآنم... ♥️
كُلَّصَباحََ
أتَنَفَـسُّ
بِحُبِّالحُسِين(ع)...🍃
هر صبح...
به عشقِ حُسین...
نفس میکِشَم | ♥️
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#صباحڪمحسینے✋
🕊@syed213
🌸🍃
امام علی علیه السلام فرمودند:
🔴 از مستی ثروت به خدا پناه ببرید، چرا که برای ثروتمندی،
یک نوع سرمستی هست که دیر به هوش می آید.
📚 غررالحکم، ج ٢، ص۶۶٢
✨یا علی✨
@syed213
♥️#سیـــــدابراهیـم:↯
حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ
پیامبر اکرم (ﷺ):
آگاه باشید که نماز، غذای الهی در زمین است که خداوند آن را روزی پنج بار برای اهل رحمتش (افراد شایسته رحمت) گوارا نموده است.
#حے_علے_صلاة📿
#التماس_دعـــــا🙏
🕊 @syed21
دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست
انجا که باید دل به دریا زد همینجاست
عمار حلب سال روز زمینی
شدنت مبارک 💚🌸
#عمار_حلب
#شهید_محمدخانی💐
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤
🌸 @syed213 🌸
#یااباصالح_المهدی_عج🌼
دلم برای تو تنگ است تا کجا هجران؟
دوای سینه ی خسته بُوَد چرا هجران؟
طلوعِ قامت تو ای نهایتِ هستی!
بَرَد از این دلِ پر درد بینوا هجران
بهارِ مقدم تو چونکه بشکفد باران
ز خاکِ تشنه ی عدلت کند رها هجران
هوای باغ تو را دارم ای گل نرگس!
که تا بُوَد ز دل من گره گشا هجران
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
@syed213
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا لس انجلس، با شب های عاشقانه 😉 ✍️خیلی از ایرانیهای ساکن غرب،یک قرارداد نانوشته امضا کردن که واقعیتهای غرب رو بیان نکنن. تا خودشونو از تک و تا نندازن..
✋یک هموطن از لوس آنجلس:این هم آمریکایی که ادعا میکند میخواهد به مردم ایران کمک کند! ببینید توش چخبره..
#لس_آنجلس #کالیفرنیا #آمریکا #تگزاس #آمریکایی #ترامپ #ایران #آریایی #جمهوری_اسلامی #رضاپهلوی #مسیح_علینژاد #مهاجرت #گرین_کارت #ابی #گوگوش #اروپا #پاریس #ایتالیا #اسپانیا #شیلاخداداد #فوتبال
@syed213
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️#سیـــــدابراهیـم:↯
حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ
پیامبر اکرمﷺ↯
قُرَّهُ عَینِی فِی الصَّلاة
روشنی چشم من در نماز است.
#حے_علے_صلاة📿
#التماس_دعـــــا🙏
🕊 @syed21
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده
کتاب #اسم_تو_مصطفاست
حاج حسین بلند گفت:《خانم سید ابراهیم نگران نباشین،خیالتون راحت!حاج آقاتون این یه مدت رو پیش شما میمونه .》
قرار بود تا به دنیا آمدن پسرمان بمانی.پس باید نفسی از سر راحتی می کشیدم و کشیدم.از خانواده بادپا که جدا شدیم رفتیم یزد.جمعه بود و همه جا سوت و کور.از آنجا به قم و به دیدن شیخ رفتیم که مادر و همسرش لبنانی بودند.صبح سری هم به خانه شهید صابری زدیم.در راه برگشت بودیم که تلفنت زنگ زد.زدی روی پخش.
_امشب کجایی سید؟
_خونهمون.
_ما داریم میایم اونجا.
_قدمتون سر چشم.شام منتظریم.
گفتم:《توی خونه که چیزی نداریم!》
_سر راه نگه میدارم میخرم!
وقتی رسیدیم جلوی در،خریدت را کرده بودی و مهمان ها هم رسیده بودند.آهسته گفتی:《شما برنج بذار،من کباب میخرم.》
شب به پذیرایی گذشت.انگار نه انگار از سفر آمده ای و خسته ای.همیشه از حضور مهمان شاد میشدی.مهمان ها که رفتند،بهانه گیری فاطمه شروع شد:《چرا ما سفره هفت سین نداریم؟》
سفره ای پهن کردم.چند تخم مرغ آوردم،با هم نشستیم به رنگ کردن.من و فاطمه سبز و سرخ رنگ کردیم و تو سیاه و با رنگ زرد رویش نوشتی:یا زهرا س.
■■■
تعطیلات نوروز تمام شد و گل های بنفشه حاشیه باغچه ها می گفتند بهار آمده است.شب سیزدهم گفتی:《حاج حسین بادپا قراره فردا بیاد و از اینجا برنامه سفرش رو بچینه.》
دوستانت هم مثل خودت بودند.یک جا ماندن را بلد نبودند.ساعت چهار صبح بود که از کنارم بلند شدی گفتی:《دارم میرم فرودگاه کاری نداری؟》با پلک های بسته گفتم:《وقتی اومدی نونم بگیر!》
ولی باید بلند میشدم و نمازم را می خواندم و اسباب صبحانه را آماده میکردم.تمام شب تا صبح دلشوره داشتم.آقای بادپا که می آید برود سوریه،نکند تو را هم ببرد.نکند خودت هوایی شوی و راه بیفتی.شما به هم که می رسیدید انگار روح هایتان به هم گره میخورد و می شدید مثل این پروانه هایی که دور چراغ می گردند.
چنان مجذوب هم و آن شعله ای که ما نمی دیدیم و شما می دیدید می شدید که آدم غصه اش می گرفت از این همه پرت افتادگی و بی خیال شدن درباره بقیه چیزها.
بلند شدم.نمازم را خواندم،صبحانه را آماده کردم:پنیر و گردو و کره و مربا.سفره را انداختم.نگاهم به عقربه های ساعت بود.می ترسیدم به جای آوردن حاج حسین با او بروی سوریه،ولی دو ساعت بعد آمدی.با حاج حسین بادپا و کسی که می گفتی اسمش سیدعلی است و اهل افغانستان آمدید و صبحانه خوردید و سر سفره ماجرایی را که برای سیدعلی اتفاق افتاده بود تعریف کردی:《سیدعلی توی افغانستان به قاچاقچیا پول میده تا بیارنش ایران.در حال آمدن،توی مسجد با دست باز نماز میخونه و همین باعث میشه بفهمن شیعهس و بزننش.در همون حال یه بار قسم میخوره به امام حسین که من شیعه نیستم و همین باعث میشه کتک بیشتری بخوره،بعد فرار میکنه و خودش رو به ایران می رسونه.》
ادامه دارد..
با ما همراه باشید...
#کپیممنوع
@syed213
به آسمان می نگرم
تصویر صورتت را
به تک تک ستاره ها آویخته ام
و هر شب به ستاره ها لبخند میزنم
#شبتـــــون_شهدایے🌙
🕊@syed213