هدایت شده از هاد
تثلیث اعتقادی نئولیبرالیسم
🔸نئولیبرالیسم یا جهانی سازی یا نومحافظه کاری یا بازار آزاد در تعهد به تثلیث خط مشی مشترکند.
تثلیث اشاره به سه گانه مسیحیت دارد.
🔸این تثلیث عبارتست از:
۱_ حذف حوزه عمومی و دولتی
۲_ آزادی عمل کامل شرکت ها
۳_ کاهش شدید هزینه خدمات رفاهی و اجتماعی دولت به حدی که از دولت جز اسکلتی باقی نمانَد
#دکترین_شوک 7⃣
@haad1442
و ان تکن الابدان للموت انشات
فقتل امری بالسیف فیالله افضل
اگر این بدنها برای مرگ آفریده شده، پس کشته شدن انسان در راه خدا چه بهتر...
امام حسین(ع)
@syjebraily
🔸مدرس خیابانی سرپرست وزارت صمت دولت دوازدهم (تیر ۹۹): فقط ۵ قلم کالا ارز ترجیحی ۴۲۰۰ میگیرند.
🔸داوود منظور رئیس سازمان برنامه دولت سیزدهم (تیر ۱۴۰۳): فقط ۵ قلم کالا ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ می گیرند.
ما در کشور دو نوع ارز داریم:
۱- ارزی که با فروش نفت به دست میآید و در اختیار دولت است.
۲- ارزی که با صادرات غیرنفتی به دست میآید و بخش عمده آن در اختیار شرکتهای فولادی، معدنی، پتروشیمی و پالایشی است.
دولتها تعیین نرخ ارز (ارزش پول ملی) را به بازار آزاد سپردهاند.
شرکتهای بزرگ صادرکننده(فولادیها و پتروشیمیها و...) که بیشترین ارز کشور را در اختیار دارند، دلار را در بازار آزاد گران میکنند. دولتها در ابتدا دلشان به حال مردم میسوزد و ارز نفتی را گران نمیکنند. فشارهای سیاسی-رسانهای به دولت شروع میشود که تو هم باید ارز را گران کنی!
دولت تسلیم میشود و ارز نفتی را طبق دستور این شرکتها گران میکند. اما ذرهای هنوز دلسوزی دارد. میگوید مردم گناه دارند، لااقل اجازه دهید برای واردات مرتبط با غذا، ارز را گران نکنیم تا گوشت و لبنیات و مرغ سفره ملت گران نشود. نام این ارز را میگذارند ارز ترجیحی. اما فشار برای حذفش شروع میشود.
با کلیدواژههای رانت و فساد و قاچاق و ضرورت یکسانسازی نرخ ارز، مرتب علیه این ارز ترجیحی فضاسازی میشود. نهایتا تحت عنوان جراحی اقتصادی، ارز مربوط به سفره ملت هم گرانسازی میشود.
به بهانههای مختلف از جنگ در خارج تا فتنه در داخل، دوباره ارز را در بازار آزاد گران میکنند؛ ارز ترجیحی جدید متولد میشود...
چرا باید ارزش ریال را ذینفعان گرانی دلار تعیین کنند؟
@syjebraily
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آب به خیمه نرسید، فدای سرت...
@syjebraily
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
1- جمله ای که زیر عکس استاد میرباقری نوشته شده دو قسمت دارد. قسمت اول تا «... و مردم این راه را خودشان انتخاب کرده اند». این جمله از امام خمینی در 68/1/2 خطاب به مهاجرین جنگ در حال بازگشت به خانه هایشان به مناسبت نیمه شعبان است. بخوانید بد نیست! در بیان ماموریت آینده ساز ملت رشید ایران است!
امام را مسخره فرمودید. به خبرنگار مربوطه بگید وقتی گوینده از روی متن میخواند درست گزارش کند که آبروریزی نشود!
2-جمله دوم درباره ژاپن، آلمان یا حتی آمریکا شدن کشورهای اسلامی که تعدادی استعاره معروف در مطالعات تمدنی هستند و در جهان اسلام شناخته شده.
سخن این نیست که غربگراها میخواهند ایران را ژاپن و آلمان کنند و مذهبی ها نمیخواهند! سخن این است که غربگراها صد سال است لاف میزنند که حق ما آلمان و ژاپن شدن است، پس به غرب بپیوندیم! بعد هم غرب، از رضا قلدر تا شیخ روحانی یک تف هم کف دست شان نمی اندازد!
3- خدای رحمت کند شهید رئیسی را! تا زنده بود میگفتند که ایشان جانشین رهبری است و حوزویان فرصت پیدا میکردند به ماموریت علمی و تبلیغی شان برسند! حالا که ایشان نیست یک عده عقده ای قهر کرده از دین، تا از سر کینه خاک حوزه را به توبره نکشنند آرام نمی گیرند!
۴- بدی غربزده ها این است که خیلی قصه می بافند! آنقدر که خودشان هم باور میکنند! گاهی در حوزه از یک شیخ تنها، مرجع جهانی میسازند و از یک فقیه یا متکلم و یا معلم علوم دینی، یک سوداگر سیاسی که دنبال رهبری دینی یا علمی است.
خسته شدیم از زندگی کردن در قصه های اینها! دوباره شروع شد؟
۵-سختی و گرسنگی را اقای عبدی پای توییتر میکشند، بقیه مردم ادای ایشان را در میارن.
آیتالله میرباقری از علمای بزرگ عصر ماست که در چارچوب و امتداد اندیشه امام و رهبری، به تبیین عالمانه کاستیهای معرفتی تمدن غرب پرداخته و برای تمدن نوین اسلامی نظریهپردازی میکند.
ریشه جسارت به ایشان بابت بازخوانی پیام امام(ره) به مهاجرین جنگ تحمیلی، در کینه غربزدگان از امام است.
@syjebraily
11.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جمهوری اسلامی نیامده است که ایران را آمریکا کند...
برشی از سخنرانی در رویداد عصر پیشرفت
@syjebraily
✨بورس چگونه مردم را ذینفع بدبختی خود میکند؟
متیو دسموند (Matthew Desmond) جامعهشناس سرشناس آمریکایی در فصلی از کتاب «فقر محصول آمریکا» -که ان شاءالله به زودی ترجمه آن منتشر خواهد شد- نشان داده که چگونه سازوکارها و نهادهای سرمایهداری، لشکری از فقرا را برای تامین منافع سرمایهداران ایجاد میکند.
او مینویسد:
«سود شرکتها هنگامی افزایش مییابد که هزینههای کار کاهش یابد. به همین دلیل است که هنگامی که شرکتها دستمزدها را افزایش میدهند، بورس اوراق بهادار نیویورک (مشهور به وال استریت) به سرعت آنها را مجازات میکند. وقتی در سال 2015 شرکت والمارت (بزرگترین فروشگاه زنجیرهای مواد غذایی در جهان) در واکنش به فشارهای مردمی اعلام کرد که قصد دارد حداقل دستمزد کارگران خود را به 9 دلار در ساعت برساند، سرمایهگذاران بورسی از سهام آن روی گرداندند. سهام این شرکت تا 10 درصد سقوط کرد و 20 میلیارد دلار از ارزش بازار آن از بین رفت. این رخداد، رکورد بزرگترین ضرر و زیان را در یک روز شکست.
همین اتفاق در سال 2021 نیز افتاد. بعد از اینکه والمارت قول داد میانگین دستمزد ساعتی خود را به 15 دلار برساند، سهامداران سرمایه خود را بیرون کشیدند و ارزش سهام در یک صبح پنجشنبه 6 درصد سقوط کرد. سهامداران با این کار خود داشتند به والمارت و هر شرکت دیگری هشدار میدادند: اگر دستمزدهایتان را افزایش دهید، باید منتظر عواقبش باشید.
چه کسی از این وضعیت نفع میبرد؟ خب معلوم است، سهامداران. اما آنها چه کسانی هستند؟ آدم وسوسه میشود که آنها را مردانی با کتوشلوارهای مشکی راهراه و کراوات تصور کند که در اتاقهای هیئت رئیسه در آسمانخراشهای نیویورک دور هم جمع میشوند. اما واقعیت این است که بیش از نیمی از خانوارها در ایالات متحده در بازار سهام سرمایه دارند. خود ما سهامدار هستیم!».
اما آنچه دسموند گفته، فقط یک روی سکه است. اینکه نیمی از مردم آمریکا سهامدار بازار سرمایه هستند و از سود شرکتهای بورسی نفع میبرند، کمی گمراهکننده است. چون انسان تصور میکند اگر شرکت بزرگی مانند والمارت دستمزدها را افزایش ندهد، سود آن افزایش مییابد و نفع این افزایش سود را بیش از نیمی از خانوارهای آمریکایی که در بورس سهام دارند، میبرند. یا اگر دستمزدها افزایش یابد، درست است که حقوق کارگران این شرکت افزایش مییابد، اما سهامداران این شرکت که خود «مردم» هستند، زیان میکنند. اما واقعیت این است که در آمریکا 10 درصد از ثروتمندترین خانوادهها بیش از 80 درصد ارزش کل سهامها را در اختیار دارند. به عبارت دیگر، یک سیاه لشکری از سهامداران در آمریکا ایجاد شده که در مقایسه با سرمایهداران آمریکایی، ارزش سهامشان «تقریبا هیچ» است، اما نامشان «سهامدار» است و بدون اینکه سرمایهداران زحمتی بکشند، سر بزنگاههایی مثل افزایش حقوق کارگران، سر و کلهشان پیدا میشود و دستهجمعی برای حفاظت از سودهای نجومی سرمایهداران آمریکایی تلاش میکنند، چون خودشان نیز از این دریای پول، قطرهای کاسب میشوند!
این قصه، شباهت زیادی به سهامداری بخشی از مردم ایران در بورس دارد. چندین میلیون ایرانی، سهامدار شرکتهای فولادی، پتروشیمی، پالایشی، معدنی و... هستند. اما واقعیت این است که 99 درصد سهامداران، سهامدار خرد محسوب میشوند. 41 میلیون ایرانی در بازار بورس سهامدار هستند، اما طبق آماری که چندی پیش از یک مسئول دولتی گرفتم، فقط حدود 350 هزار نفر ارزش سهامشان بالای 200 میلیون تومان است! اینجاست که وقتی میگوئیم نباید فولاد و پتروشیمی ایرانی به دلار به داخل فروحته شود، یا اینکه باید نرخ ارز تثبیت شود، لشکری میلیونی از سهامداران خُرد بورس در مقابل ما صف میکشند!
این بندگان خدا، که قاعدتا از قشر حقوق بگیر جامعه نیز هستند، فریب سود کاذب و ناچیزی را می خورند که در بورس به دست می آورند. چرا؟ اولا نمیدانند که بیشترین زیان را خود اینها از دلاری فروشی مواد اولیه ایرانی میبینند(چون با افزایش نرخ ارز، یا افزایش قیمتهای جهانی، هزینههای زندگیشان از مسکن تا مرکب گران میشود). ثانیا متوجه نیستند که اگر جلوی دلاریفروشی گرفته شود و نرخ ارز تثبیت شود، بیشترین نفع را خود اینها میبرند(چون ارزش پول ملی افزایش مییابد. در نتیجه هم قدرت خرید حقوقی که سر ماه میگیرند بیشتر می شود، هم اینکه ارزش پولی که در سهام دارند، افزایش مییابد).
بله عزیزان! بورس، همانگونه که در آمریکا لشکری از فقرا را برای حفاظت از منافع سرمایهداران بسیج کرده، در ایران نیز همین اتفاق را رقم زده است. رهایی از این وضع، فقط و فقط با بیداری ملت ممکن است. کمک کنید مردم را آگاه کنیم...
@syjebraily
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آمریکاییها هم بیدار شدند...
فروردین ۱۴۰۲ در برنامه جهان آرا طی مناظره با آقای مهدی طغیانی نماینده اصفهان، گفته بودم که "فروپاشی آرام آمریکا نیز از دهه ۱۹۸۰ و با اجرای سیاستهای نئولیبرال آغاز شد. درس نئولیبرالیسم این است که میتوانید بزرگترین اقتصاد دنیا هم باشید، اما ۴۲ میلیون نفر از مردمتان غذا برای خوردن نداشته باشند..."
اخیرا دیدم فرید ذکریا، تحلیلگر سرشناس آمریکایی، در شماره جاری مجله فارین افیرز، به همین بحث پرداخته است. آمریکاییها خودشان هم دارند بیدار میشوند. امیدوارم وقتی ما بیدار میشویم، دیر نشده باشد.
فرید ذکریا در مقاله ابرقدرت مردد: "جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی بایدن، طی یکسخنرانی در آوریل ۲۰۲۳ سیاستهای اقتصادی بینالمللی طی چند دهه اخیر را به باد انتقاد گرفت و جهانیسازی و آزادسازی را عامل از بین رفتن پایههای صنعتی آمریکا، صادرات مشاغل آمریکا و تضعیف صنایع حیاتی این کشور دانست.
سولیوان بعدها در همین مجله (فارین افیرز) ابراز نگرانی کرد که "هرچند آمریکا قدرت برتر جهانی باقی مانده، اما تعدادی از بازوهای حیاتی قدرتش فرسوده شده است".
این عبارات، یک انتقاد رایج و آشنا درباره عصر نئولیبرال است، عصری که در آن عده معدودی به نان و نوا رسیدند و اکثریت عقب ماندند".
@syjebraily
✨خلاصهای از کارنامه «مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام»| بخش اول
بر خود لازم می دانم خدمت مردم عزیز ایران کلیاتی از اقدامات صورت گرفته در دوره 5 ساله مسئولیت خود در مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام ارائه نمایم.
1-تحلیل و احصاء احکام سیاستی: اجرایی شدن سیاست های کلی ابلاغی رهبر معظم انقلاب، منوط به ادراک متقن و مشترک از محتوای مورد نظر آنها توسط دستگاه های اجرایی و مدیران کشور بود. به همین منظور، پروژهای برای تحلیل سیاستها و محوربندی محتوای آنها تعریف شد. به نحوی که سیاستهای کلی به بالغ بر ۶۰۰۰ حکم سیاستی مشخص و متمایز تبدیل شدند که مجریان مختلف بتوانند به خوبی وظایف خود را در جهت آنها درک و اقداماتشان را در راستای اجرایی نمودن آنها تعریف و پیگیری نمایند. این مجموعه که فروردین ۱۴۰۰ منتشر شد، زیرساختی برای تمامی اقدامات مرتبط با سیاستهای کلی شد. با روی کار آمدن دولت سیزدهم، طی نامهای این مجموعه را خدمت شهید رئیسی ارسال نمودم که ایشان نیز ضمن قدردانی، تصریح کردند که این کار کمک شایانی بر حرکت دولت بر مدار سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری خواهد کرد.
2- تدوین نگاشت نهادی سیاستها: یکی از زیرساختهای لازم برای انجام امر ارزیابی و نظارت راهبردی سیاستهای کلی، نگاشت نهادی بود. نگاشت نهادی فرآیندی است که طی آن، اجزاء یک سیستم، پویاییهای آن، وابستگیهای متقابل، تعاملات و روابط اجزاء و چگونگی گردش فعالیت مشخص میشود. برای ما واضح بود که مادامی که نقش هرکدام از دستگاهها و نهادهای کشور در نسبت با سیاستهای کلی نظام مشخص نباشد، نمیتوان به تحقق آنها امیدوار بود. این بود که طی پروژه نگاشت نهادی، نقش، جایگاه و نیز وظایف هر کدام از وزارتخانهها، معاونتها و مراکز و سازمانهای اصلی مرتبط با دولت جمهوری اسلامی ایران، معاونتها و مراکز و سازمانهای مرتبط با قوه قضائیه، معاونتها، کمیسیونها و مراکز مرتبط با مجلس شورای اسلامی، نهادها و دستگاههای عمومی، نیروهای مسلح و سایر مراکز و نهادهای فعال در کشور، در ارتباط با سیاستهای کلی نظام تعیین شد. در دولت دوازدهم نیز به صورت پایلوت، برخی احکام سیاستی مرتبط با وزارت امور خارجه، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان بورس اوراق بهادار، معاونت پیشگیری از جرم قوه قضائیه، وزارت ورزش و جوانان، بانک مرکزی و... ارسال و گزارش عملکرد آنان در رابطه با سیاستها دریافت شد. پروژه نگاشت نهادی اینک نهایی شده و آماده بهربرداری در فرآیند ارزیابی و نظارت است.
3- تولید بالغ بر ۶۰ گزارش ارزیابی راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام (از جمله در موضوعات کلیدی ذیل): سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی؛ سیاستهای برنامه ششم توسعه؛ کفایت قوانین ارزی موجود با اهداف سیاستهای کلی نظام مرتبط با ارز؛ مغایرت مصوبات دولت در خصوص رمزارزها با سیاستهای کلی نظام؛ ارزیابی طرح «بانکداری جمهوری اسلامی ایران» از حیث انطباق با سیاستهای کلی نظام؛ بررسی انطباق و مغایرت بودجه های سنواتی با سیاستهای کلی نظام؛ بررسی قوانین مرتبط با واردات از حیث انطباق با سیاستهای کلی نظام؛ اجرای سیاستهای کلی مرتبط با بازار سرمایه؛ ارزیابی عملکرد احکام سیاستی مرتبط با مبارزه با مفاسد اقتصادی؛ بررسی «اصلاحیه مجلس در رابطه با قانون مناطق آزاد و ویژه اقتصادی» از منظر سیاستهای کلی نظام؛ بررسی انطباق قانون «چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری - صنعتی جمهوری اسلامی ایران» و قانون «تشکیل و اداره مناطق ویژه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران» با بند ۱۱ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی؛ اعزام تیم تخصصی و تهیه گزارشی میدانی از عملکرد مناطق ویژه سرخس و دوغارون و منطقه آزاد قشم در رابطه با سیاست های کلی نظام؛ احصاء مجموعه دیدگاهها و منویات مقام معظم رهبری در بخشهای مختلف به منظور استفاده در بازنگری و بهروزرسانی سیاستها؛ بررسی و تطبیق «قانون مدیریت بحران کشور» با سیاستهای کلی «پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه» و سایر سیاستهای مرتبط؛ ارزیابی طرح ساخت واحدهای مسکونی ۲۵ تا ۴۰ متری از منظر سیاستهای کلی نظام؛ ارزیابی گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در خصوص حسن اجرای سیاستهای کلی مرتبط با موضوع جمعیت؛ ارزیابی پاسخهای دولت دوازدهم به ۱۱ پرسش کلیدی مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره FATF؛ بررسی انطباق «سیاستهای کلی علم و فناوری» با «مسائل علم و فناوری کشور»؛ بررسی سند تحول دولت سیزدهم از حیث انطباق و مغایرت با سیاستهای کلی نظام؛ بررسی انطباق «اولویتهای ۲۳ گانه ابلاغی رئیسجمهور محترم به وزیر آموزش و پرورش» با سیاستهای کلی نظام؛ بررسی و انطباق طرح «تنظیم برخی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش» با سیاستهای کلی نظام؛ و...
@syjebraily