eitaa logo
سید یاسر جبرائیلی
35.6هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
656 ویدیو
83 فایل
🔸️استادیار تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ارتباط با ما: @jebraily_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
را می‌توانید با صدای استاد داوود نماینده و محمد امرایی بشنوید. https://b2n.ir/p67484 @syjebraily
⚡️بارها به این مطلب پرداخته‌ام که ادعای یارانه پنهان در اقتصاد ایران، یک ادعای واهی است که ریشه در کاهش ارزش ریال دارد. ریالی که هر هزار تومانش برابر یک دلار بود، امروز هر ۲۳ هزارتومانش یک دلار است. متولی حفظ ارزش پول نیز دولت بوده است. یعنی عملکرد دولت باعث شده است ارزش پول داخل حساب من و شما یا ارزش درآمد ماهانه ما بدون اینکه خطایی اقتصادی مرتکب شده باشیم، چندین برابر کاهش یابد. ▫️در چنین شرایطی، کسانی پیدا می‌شوند که ادعا می‌کنند دولت بالغ بر ۱۴۰۰ هزار میلیارد سالانه یارانه پنهان به مردم می‌دهد. وقتی سوال می‌کنیم که این ارقام را از کجا می‌آورید، می‌گویند قیمت بنزین مثلا در فلان کشور لیتری یک دلار است که می‌شود ۲۳ هزار تومان. وقتی ما بنزین را ۳هزار تومان می‌فروشیم، یعنی روی هر لیتر ۲۱هزار تومان یارانه می‌دهیم. سپس انواع نقشه‌کشی‌ها برای گران کردن بنزین و سایر حامل‌های انرژی به نام عدالت و هدفمندسازی این یارانه آغاز می‌شود. در صورتی که منشاء این یارانه ادعایی، کاهش ارزش ریال است. اگر ارزش هر هزار تومان به همان یک دلار برگردد، دیگر این یارانه پنهان ادعایی معنی نخواهد داشت. بنابراین، دولت از یک طرف باعث و بانی کاهش ارزش پول مردم می‌شود و از طرف دیگر، منت پرداخت یارانه به مردم را بر سرشان می‌گذارد و برای هدفمندی این یارانه نقشه می‌کشد. ▪️امشب قیمت یک بسته شش عددی بطری آب نیم‌لیتری را در وال‌مارت چک کردم. ۱.۶۷ دلار بود. یعنی حدود ۳۸هزار تومان. با منطق بعض سیاسیون ما، شرکت‌های آب‌معدنی ایرانی که هر بطری آب نیم‌لیتری را ۲۵۰۰ تومان می‌فروشند، در هر بسته شش‌تایی ۲۳ هزار تومان به مصرف‌کننده ایرانی یارانه می‌دهند! درباره سایر کالاها نیز همین معادله صادق است. ▫️قیمت حامل‌های سوخت، یک قیمت کلیدی است و گران شدن آنها، گرانی همه کالاها در اقتصاد را در پی دارد. این مسئله بارها تجربه شده و برای ملت ما خاطره است! ▪️افزایش قیمت حامل‌های انرژی، یعنی شروع دومینوی تورم، فشار به طبقات ضعیف و صاحبان درآمد ثابت و پولدارتر شدن دارندگان، سرمایه‌داران و ملاکان. @syjebraily
✨یارانه پنهانی که کارگران به کارفرمایان پرداخت می‌کنند! از آنجائیکه یارانه، تبدیل به یک موضوع اساسی در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری شده است، به نظر ضروری می‌رسد که از جوانب گوناگون به باطل بودن ادعای در اقتصاد ایران که سال‌هاست از زبان نئولیبرال‌های با ریش و بی‌ریش- هر دو- شنیده می‌شود، بپردازیم. مبنای استدلال مدعیان وجود یارانه پنهان در اقتصاد ایران این است که قیمت دلاری یک سری کالاها به ویژه حامل‌های انرژی را استخراج می‌کنند، سپس معادل ریالی این قیمت‌ها را محاسبه می‌کنند و نام مابه‌التفاوت حاصل شده را یارانه پنهان می‌گذارند. سال ۹۸ در آستانه گران کردن بنزین، یک عضو اصولگرای هیئت رئیسه مجلس مجلدی تمام رنگی تهیه کرده و برای دستگاه‌ها و افراد مختلف ارسال کرد تا وجود ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان در اقتصاد ایران را اثبات کند. در صفحه ۳۳ این مجلد، قیمت دلاری بنزین(فوب خلیج فارس) درج شده و با احتساب هر دلار ۱۱ هزار تومان، ادعا شده بود که دولت سالانه ۱۶۹ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان بنزین پرداخت می‌کند. در آن سو، آقای روحانی اصلاح‌طلب نیز استدلال مشابهی داشت. می‌گفت قیمت بنزین در ترکیه ۱۵ هزار تومان و در اروپا ۲۰ هزار تومان است اما با قیمت هزار تومان به ملت می‌فروشیم! همین استدلال، مبنای فاجعه آبان ۹۸ شد. در آن زمان، طی مطالب متعددی بطلان این استدلال را نشان دادیم و سخن اساسی ما این بود که دولت که مسئول حفظ ارزش پول ملی است، حق ندارد از یک طرف ارزش ریال داخل جیب مردم را کاهش دهد و از طرف دیگر، مدعی پرداخت یارانه پنهان به مردم شود و برای "هدفمند" کردن آن به نام "عدالت"، نقشه بکشد! متاسفانه این ایام، بحث یارانه پنهان مجددا داغ شده است و مبنای اصلی محاسبه آن، همین تفاوت دلاری و ریالی قیمت حامل‌های انرژی است. یک پرسش اساسی از مدعیان پرداخت یارانه پنهان این است که شما که می‌فرمایید در اروپا قیمت بنزین ۲۰ هزار تومان است، دستمزد نیروی کار چقدر است؟ آیا حاضر هستید دستمزد نیروی کار را نیز به دلار و یورو محاسبه کرده و معادل ریالی آن را بپردازید؟ میانگین دستمزد نیروی کار در اروپا برای هر ساعت ۲۸.۵ یورو است که با احتساب هر یورو ۲۸ هزار تومان، می‌شود حدود ۸۰۰ هزار تومان! با منطق نئولیبرال‌های وطنی، کارگران ایرانی که حداقل حقوقشان برای هر ساعت حدود ۲۰ هزار تومان است، ساعتی ۷۸۰هزار تومان یارانه به کارفرمایان خود پرداخت می‌کنند! برای کارمندان دولت نیز می‌توان محاسبه مشابهی انجام داد و ادعاهای مشابهی مطرح کرد. اما واقعیت این است که این نحوه محاسبه ارزش حامل‌های انرژی و نیروی کار، هر دو غلط است. ریال و دلار و یورو، در محدوده سرزمینی خود کارکردهای متفاوتی دارند و اساسا مفهوم PPP (برابری قدرت خرید) برای توضیح تفاوت کارکردی ارزهای مختلف در چارچوب مرزهایی که به آنها تعلق دارند، ابداع شده است. گران کردن سوخت به بهانه عادلانه کردن یارانه پنهان، توصیه نهادهای نئولیبرال همچون صندوق بین‌المللی پول است که در هر جای دنیا به این توصیه عمل شده، فاجعه آفریده است. سال ۹۸ همزمان با ایران، در چند کشور دیگر نیز شورش‌های مشابهی از همین ناحیه رخ داد. قیمت حامل‌های انرژی را نمی‌توان از اقتصاد جدا کرد و در خلاء، مجزا از سایر کالاها و خدمات، گرانشان کرد و از ناحیه این گرانی، به بخشی از جمعیت پول نقد پرداخت کرد. گرانی حامل‌های انرژی، روی قیمت سایر کالاها نیز اثر مستقیم و غیرمستقیم می‌گذارد و تورم ایجاد می‌کند. کما اینکه برخلاف ادعای آقای همتی در سال ۹۸ که می‌گفت اثر تورمی گرانی بنزین حدود ۴درصد است، تورم نقطه‌به‌نقطه از ۲۷درصد آبان ۹۸ به ۴۶.۴درصد آبان ۹۹ رسید. @syjebraily
هدایت شده از Class2
⚠️ ] چرا طرح بحث "یارانۀ پنهان" در حقیقت نوعی حساب سازی برای طلبکار شدن است؟ اگر کالایی مثل سیب‌زمینی که قیمت آن به دلار در 92 کشور جهان روی سایت (Global Product Prices ) قابل مشاهده است را در نظر بگیریم به سادگی متوجه خواهیم شد که در ماه مارس سال 2021 متوسط قیمت هر کیلوگرم سیب زمینی در جهان 1.16دلار، در آمریکا 1.5 دلار و در کرۀ جنوبی 3.74 دلار بوده است. طبق آمارهای همین سایت در همین مقطع زمانی ایران متوسط قیمت هر کیلوگرم سیب زمینی 0.15 دلار بوده است (شما اگر دوست داشته باشید می‌توانید قیمت‌ سیب زمینی را در مغازه‌های محل زندگی خود را با نرخ روز به دلار تبدیل کنید). اما منطق این که با حساب و کتاب‌های کاملا مشابه منت سر مردم بگذاریم که دولت بابت حامل‌های مختلف انرژی "یارانۀ پنهان" پرداخت می‌کند دقیقا مثل این است که بگوییم کشاورزان ایرانی بابت هر کیلوگرم سیب زمینی بین 1.01 تا 3.59 دلار "یارانۀ پنهان" پرداخت می‌کند اگر این مبنا احمقانه برای محاسبۀ آنچه "یارانۀ پنهان" را نامیده شده قابل اعتنا فرض کرده و آن را به ارائه دهندگان تمام سایر کالاها و خدمات گسترش دهیم یعنی مثلا حقوق یک معلم یا یک پرستار یا یک پزشک، یک کارگر یا یک خبرنگار در ایران را تبدیل به دلار کرده با حقوق یک معلم یا یک پرستار یا یک پزشک یا یک کارگر یا یک خبرنگار در آمریکا مقایسه کنیم نتیجۀ نهایی این می‌شود که همه این اقشار در حقیقت نه فقط واقعا از دولت "یارانۀ پنهان" نمی‌گیرند بلکه هر روز دارند به دولت "یارانۀ پنهان" پرداخت هم می‌کنند!
⚡️‏شگرد شناخته شده لیبرال‌ها این است که کارنامه و سابقه خود را به پای دیگری می‌نویسند و بر سرش فریاد می‌زنند. هرآنچه هستند را به دیگران نسبت می‌دهند و ناسزا می‌گویند تا کسی فرصت بازخواست از آنها را نیابد. فریاد ‎ یادتان هست؟ او از هلند دکترا ندارد... @syjebraily
⚡️نقد و بررسی مناظره سوم انتخابات ریاست جمهوری از شبکه مردم ایران در تلویبیون و صفحه رسمی آیت الله رئیسی در اینستاگرام ▪️شنبه ۲۲ خردادماه بلافاصله با پایان مناظره(بعد از اذان مغرب) @syjebraily
✨‏از آقا سعید جلیلی بابت اقدام برخاسته از عقلانیت انقلابی ایشان تشکر می‌کنم. @syjebraily
🔆رای ما، فرمانده تولید... آمار‌ها و اطلاعات بخش‌های مختلف اقتصاد کشور نشان می‌دهد اثر شوک تحریم تخلیه شده و اقتصاد ما در حال احیاست. در دوماهه نخست ۱۴۰۰، صادرات غیرنفتی ایران نسبت به مدت مشابه پارسال حدود ۵۰ درصد رشد کرده است. بخش‌های مختلف اقتصاد به‌ویژه صنعت نیز در حال تجربه رشدهای قابل توجه هستند. صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده است که اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۱ شاهد رشد ۲.۵ درصدی خواهد بود. سال گذشته جلوی واردات ۶میلیارد دلار کالای غیرضرور گرفته شد و حدود ۳میلیارد دلار کالای سابقا وارداتی، داخلی‌سازی شد. نظام ارزی کشور در حال سازمان یافتن است، ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی بازمی‌گردد و صرف تامین نیازهای وارداتی می‌شود. ایرانی که قبل از تحریم‌ها نفتش را صادر کرده و بنزین وارد می‌کرد، سال گذشته ۳میلیارد دلار بنزین صادر کرده است... در چنین شرایطی پرسش اساسی این است که آیا بهتر نیست گفتمان همین دولت که در حال دستیابی به این دستاوردهاست، ادامه یابد و کاندیدای مورد حمایت این جریان پیروز انتخابات شود؟ این پرسش، یک پاسخ تلخ دارد و آن اینکه روی کار آمدن دولت آقای روحانی در سال ۹۲، این پیروزی‌ها بر تحریم را هشت سال به تعویق انداخت. تفاوت از زمین تا آسمان است میان دستاوردهای سیستماتیک یک دولت و دستاوردهای پراکنده در یک دولت. فرق می‌کند شرایطی که یک دولت در وزارت امور خارجه خلاصه شود و وزرای تولید امکان تشرف به محضر ریاست محترم را نیابند و آتش باختیار در گوشه و کناری کاری انجام دهند، با شرایطی که رئیس دولت، پای کار تولید باشد و برای وزارت خارجه هم ماموریتی درباره تولید تعریف کند. فرق می‌کند که ایده مرکزی یک دولت در جنگ اقتصادی، التماس و تقدیم امتیاز به دشمن برای منصرف کردنش از جنگ باشد یا تقویت تولید برای پشیمان کردن دشمن از جنگ. فرق می‌کند که در شرایط تحریم مالی که تک‌تیراندازهای دشمن راه مبادلات بانکی را بسته‌اند، وزیری موفقیت تهاتر را فریاد بزند و رئیس‌جمهور، این مدل تجاری موفق را به سخره بگیرد؛ یا اینکه مسیرهای جایگزین تجاری توسط شخص رئیس جمهور دنبال شود. بله عزیزان! این پیروزی‌ها بر تحریم، سال ۹۲ در دسترس ما بود و ۸ سال به تعویق افتاد تا این درس بزرگ را بیاموزیم که وقتی دشمن به ما حمله می‌کند، هدفش اشغال سرزمین ماست و با مذاکره و التماس نمی‌توان او را منصرف کرد؛ باید جنگید و بر او پیروز شد؛ و بدیهی است که پیروزی در جنگ، با فرمانده قائل به تسلیم دست‌یافتنی نیست. پیروزی در جنگ اقتصادی با فرماندهی که پشت تولیدکنندگان یعنی افسران و رزمندگان جنگ اقتصادی را خالی می‌کند و راه را بر واردات می‌گشاید تا رضایت بیگانگان را جلب کند، ممکن نیست. برخلاف کسانی که می‌پندارند دولت آینده کار سختی برای احیای اقتصاد در پیش دارد، معتقدم اقتصاد ایران امروز مستعد یک جهش بی‌سابقه است. رزمندگان جنگ اقتصادی ما در این هشت سال هرچند از فقدان فرماندهی و بلکه انحراف فرماندهی رنج بردند، اما آتش باختیار حماسه‌ها آفریدند. اینک فرماندهی می‌جویند که در کارنامه‌اش دیده‌اند دغدغه‌ای جز تولید ندارد، ائتلافش با تولیدکنندگان است و می‌خواهد همه کشور را برای رونق تولید بسیج کند؛ تولیدی که زرادخانه تسلیحات پیشرفته و نقطه‌زدن ما در جنگ اقتصادی است. فردا ما در یک دوراهی قرار داریم. دوراهی انتخاب میان فرمانده تولید و فرمانده تسلیم. من به فرمانده تولید رای خواهم داد: سید ابراهیم رئیسی. @syjebraily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم عزیز ما می‌گفت کل جمهوری اسلامی حرم است. فردا که رای می‌دهید بدانید او شاهد و ناظر بر دفاع شما از این حرم است، بدانید مدافع حرم شده‌اید، همرزم حاج قاسم شده‌اید... @syjebraily
یکی از مهم‌ترین مولفه‌های راستی‌آزمایی لغو تحریم‌ها، فروش نفت و انجام مبادلات بانکی ارز نفتی است. به عبارت دقیق‌تر، پس از اینکه آمریکا اعلام می‌کند تحریم‌ها لغو شد، ما باید بتوانیم از کانال‌های رسمی نفت صادر کنیم و از کانال‌های رسمی ارز حاصل را مبادله کنیم. طبیعتا مدت زمان لازم برای انجام این فرآیند لااقل برای یک محموله نفتی، حداقل زمان لازم برای راستی‌آزمایی لغو تحریم‌ها نیز هست. راستی‌آزمایی غیر از این نیز معنایی ندارد. یعنی راستی‌آزمایی بدین معنی نیست که دولت تدبیر و امید فی‌المثل متن فرامین اجرایی آقای بایدن را بررسی و آن را تایید نماید. آنچه باید بررسی شود، رفع علی‌الارض تحریم‌هاست. کما اینکه طرف مقابل در قصه برجام، به متن تعهدات ایران اعتماد نکرد و صرف متن را به عنوان انجام تعهد توسط ایران نپذیرفت؛ آژانس را مامور کردند تا روی زمین انجام تعهدات ایران را تایید کند. ما در دوره برجام یک بار از این ناحیه خسارت دیده‌ایم. طرف مقابل اجرای تعهدات ایران را راستی‌آزمایی کرد، اما دولت آقای روحانی بابت وعده روی کاغذ آمریکایی‌ها جشن گرفت و شد آنچه شد. ۹ ماه بعد از شروع اجرای تعهدات آمریکایی‌ها، آقای روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل از تعلل آمریکایی‌ها در اجرای برجام گلایه کرد و البته که بی‌حاصل بود. یک نکته جالب این است که اوایل خردادماه امسال سوگیموری رئیس انجمن نفت ژاپن به صراحت اعلام کرد که آغاز واردات نفت از ایران پس از لغو تحریم‌ها، حدود سه ماه زمان خواهد برد. اگر سایر واردکنندگان نفت ایران نیز چنین مهلتی نیاز داشته باشند، راستی‌آزمایی صادرات نفت حداقل سه ماه زمان نیاز دارد. مع‌الاسف باید گفت کسانی که با تحریف شرط راستی‌آزمایی، می‌خواهند این مسئله مهم را به بررسی عبارات لغو تحریم روی کاغذ تقلیل دهند، دنبال هرچه باشند، در پی لغو واقعی تحریم‌ها نیستند. @syjebraily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. آمریکایی‌ها از نردبان حمایت از تولید داخلی بالا رفتند و چون به بام پیشرفت رسیدند، پرچم تجارت آزاد برافراشته و نردبان حمایت‌گرایی را برای دیگران واژگون کردند. چه، وقتی در نتیجه حمایت‌گرایی به مزیت رقابتی رسیده بودند و دیگران توان رقابت با آنها را نداشتند، بهترین سیاست این بود که همه مرزهای بین‌المللی برای تجارت باز شود و تولیدکنندگان آمریکایی آزادانه بازارهای جهانی را تصرف کنند. با این دلیل بود که مبلغ و مروج آزادی تجارت شدند و حمایت‌گرایی را تکفیر کردند. اما همین آمریکایی‌ها در عین ترویج و تجویز تجارت آزاد به عنوان شاه‌کلید پیشرفت، هرجا دیدند تولید داخلی‌شان از ناحیه واردات تهدید می‌شود، در بستن جاده واردات تعارف نکردند؛ هرچند نام حمایت‌گرایی از تولید ملی را حمایت از حقوق حیوانات گذاشتند. در رابطه با غرب، ما با دو پدیده مواجهیم: یکی تجربه غرب و دیگری تجویز غرب. تجربه غرب همچون تجربه هر تمدن دیگر ارزش‌مند است و باید خوبی‌هایش را آموخت و از بدی‌هایش اجتناب کرد. اما تجویزهای غرب، برای تداوم استعمار ملت‌هاست. جریان لیبرال در ایران، چشم بر تجربه غرب بسته و گوش برای تجویزش تیز کرده است. به همین دلیل است که کارکرد طبیعی‌‌اش در کشور ما، تامین منافع غرب است. @syjebraily
✨این برنامه‌های توسعه، برنامه نیستند... این سخن شاید عجیب و مضحک به‌نظر برسد اما یکی از فجایع برنامه‌نویسی در کشور ما این است که قانون برنامه پنج‌ساله داریم، اما برنامه به معنی واقعی کلمه نداریم. یعنی برنامه‌های پنج‌ساله توسعه ما هرگز به این شکل نبوده‌اند که دقیقا مشخص کنند مسائل اولویت‌دار کشور در این پنج‌سال کدامند و برای حل این مسائل باید از کدام نقطه، توسط کدام دستگاه‌ها و از کدام مسیر، به چه نقطه‌ای برسیم. به بند ت از ماده ۴۸ قانون برنامه ششم توسعه که ناظر به مسئله برق است، دقت بفرمایید: "دولت مکلف است... از طريق وزارت نيرو در طول اجراي برنامه نسبت به افزايش توان توليد برق تا ۲۵ هزار مگاوات از طريق سرمايه‌گذاری مؤسسات عمومی غيردولتی، تعاونی و خصوصی اعم از داخلی و خارجی و يا منابع داخلی شركتهای تابعه يا به‌صورت روشهای متداول سرمايه‌گذاری از جمله ساخت، بهره‌برداری و تصرف (BOO) و ساخت، بهره‌برداری و انتقال (BOT) اقدام نمايد. خريد تضمينی برق بر اساس نرخ تعيين شده توسط شورای اقتصاد خواهد بود". ظاهر ماجرا این است که وزارت نیرو مکلف شده است از مسیر مشخص شده، ۲۵ هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه کند. در طول برنامه ششم نصف این مقدار (یعنی ۱۲۵۰۰ مگاوات) به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شده و در نتیجه این کم‌کاری، شاهد مشکلات امروز هستیم. اما سوال اینجاست که آیا وزارت نیرو به تکالیف قانونی خود در برنامه ششم عمل نکرده است و باید مورد مواخذه و بازخواست از بابت ترک فعل قرار گیرد؟ متاسفانه پاسخ منفی است. اگر به متن قانون دقت بفرمایید، با یک کلمه دو حرفی "تا"، تکلیف از روی دوش دستگاه مربوطه برداشته شده است: "تا ۲۵ هزار مگاوات...". یعنی اگر یک مگاوات هم در طول ۵سال به ظرفیت تولید برق کشور اضافه می‌شد، مصداق "تا ۲۵هزار مگاوات" بود و وزارت نیرو به تکلیف خود عمل کرده بود. این "تا ۲۵ هزار مگاوات" عملا هیچ تفاوتی از حیث تکلیف قانونی با فی‌المثل " تا ۱۰۰هزار مگاوات" ندارد و یک عبارت بی‌خاصیت است. این مدل برنامه‌نویسی، خیال‌پردازی نیز هست. اگر "مؤسسات عمومی غيردولتی، تعاونی و خصوصی اعم از داخلی و خارجی" به هر دلیلی حاضر به سرمایه‌گذاری در تولید برق نشدند، این قسمت از قانون نیز خاصیت خود را از دست می‌دهد. برنامه‌ای شایسته عنوان "برنامه" است که فی‌المثل در حوزه صنعت برق مشخص کند دقیقا چند مگاوات ظرفیت در کدام نقطه با کدام منابع مالی باید ایجاد شود. غیر از این باشد، وجود و فقدان برنامه‌ای که با صرف زمان و هزینه مادی و معنوی فراوان تدوین و تصویب می‌شود، تفاوتی به حال کشور ندارد. @syjebraily
✨صفحات ما در فضای مجازی✨ ▫️وب سایت اینترنتی: http://jebraily.ir/ ▫️اینستاگرام: https://instagram.com/syjebraily2 https://instagram.com/s.y.jebraily ▫️توئیتر: https://twitter.com/syjebraily ▫️ایتا: https://eitaa.com/syjebraily/ @syjebraily
هدایت شده از هاد
برگ ها و ریشه ها دوازده سال محصل بودم و ۶ سال تحصیلات دانشگاهی دارم اما از شهید بهشتی و نظریاتش چیزی نمی دانم. او یکی از ۴ نفر اصلی در نظریه پردازی و نهادسازی و مجری برای انقلاب اسلامی است و من فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت، از یکی از بهترین دانشگاه های تهران هستم اما در تمام این سالها حتی با یک نظریه او و یا با نهادسازی و اجرای او بطور رسمی آشنا نشدم. او ریشه من است ولی من از او هیچ نمی دانم. اخیرا هم مطالب کوتاهی از سخنرانی های او دست بدست می شود تا به مخاطب القاء کند، او خطی غیر از خط نظام و انقلاب داشته. در حالی که "ایشان از بن دندان معتقد به مبانی انقلاب بود" (آیت الله خامنه ای ۱۴۰۰/۴/۷) به همین راحتی فضای خالی ذهن پر می شود از تحریف. جنگ روایت ها را با روایت نکردن او واگذار می کنیم مثل کشتی گیری که از کشتی با حریف انصراف بدهد. تربیت رسمی ما یک صدم آنچه که روی نظریات سقراط و افلاطون و هابز و لاک و کانت و روسو تاکید دارد، روی نظریات امام خمینی و شهید بهشتی و ... مکث نمی کند. وقتی برای عنوان پایان نامه ام به استاد راهنما گفتم می خواهم اندیشه های فلان نوسوسیالیست غربی را با اندیشه های امام نقد کنم، گفت اگر اصرار داری بهتر است بطور کلی از منظر اندیشمندان مسلمان او رانقد کنی چون امام خمینی شخصیت علمی به حساب نمی آید! ان شاء الله از فرصت دولت آقای رئیسی استفاده کنیم و بخشی از محتواهای آموزشی رسمی را به اندیشه های امام خمینی و امثال شهید بهشتی اختصاص بدهیم تا مقداری "حق این بزرگوار شناخته بشود و گزارده بشود".(رهبر انقلاب۱۴۰۰/۴/۷) ✍صالحه مددی http://eitaa.com/haad1442
جناب آقای اردکانیان وزیر محترم نیروی دولت تدبیر و امید بهمن‌ماه ۱۳۹۶ یعنی قریب به چهار سال پیش فرمودند که زیربار "مافیای نیروگاه‌سازی" نمی‌روند و استدلال کردند که "ساخت نیروگاه برای جوابگویی به ۲۰۰ ساعت مصرف پیک، توجیه اقتصادی ندارد". ما نمی‌دانیم تولیدکنندگان برق از چه زمانی و طی چه فرآیندی در کسوت "مافیا" درآمده‌اند، اما چنانکه در جاهای دیگر مبسوط بحث کرده و مستندات را مرور کرده‌ام، نیک می‌دانیم که عدم توسعه ظرفیت نیروگاهی کشور از محل سوخت‌های فسیلی، ناشی از اجرای غیرقانونی است. با دقت در استدلال‌های ارائه شده برای پوشش این سیاست نیز، نکات جالبی عایدمان می‌شود‌. آقای اردکانیان می‌گویند "ساخت نیروگاه برای جوابگویی به ۲۰۰ ساعت مصرف پیک، توجیه اقتصادی ندارد". این سخن در شرایطی درست است که شما سیاست صادرات برق نداشته باشید و بخواهید ظرفیت نیروگاهی را صرفا با مصرف داخلی تراز کنید. اما اگر سیاست شما افزایش صادرات برق باشد، فلسفه ساخت نیروگاه دیگر جوابگویی به ۲۰۰ ساعت مصرف پیک نخواهد بود، بلکه نیروگاه‌سازی با هدف اجتناب از خام‌فروشی نفت و گاز و البته مقابله با ضربه‌پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز صورت خواهد گرفت که تکلیف بند ۱۲ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی است. در این صورت و به تبع ظرفیت بالای تولید برق، در ساعات پیک مصرف داخلی نیز فجایعی که امروز شاهد آن هستیم، رخ نخواهد داد. متاسفانه از آنجائیکه سیاست دولت عدم افزایش تولید برق از محل سوخت‌های فسیلی بوده، روند روبه رشد خالص صادرات برق کشور نیز با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید رو به نزول گذاشته و خالص صادرات ما از ۷۸۷۹ مگاوات در سال ۹۲ به ۲۷۲۳ مگاوات در سال ۹۹ رسیده است. یعنی خسارات وارد شده به کشور از ناحیه اجرای توافق پاریس، صادرات برق کشور ما را نیز متاثر کرده است. با شرایط ایجاد شده و با توجه به مدت زمان لازم برای احداث نیروگاه، مع‌الاسف چاره‌ای نیست جز اینکه تابستان سال جاری را با خاموشی‌ها سپری کنیم. از ابتدای روی کار آمدن دولت آیت‌الله رئیسی ان‌شاءالله سیاست توسعه ظرفیت نیروگاهی کشور از سر گرفته خواهد شد تا سال‌های آینده این روزهای تاریک تَکرار نشود... @syjebraily
یکی از استدلال‌های بی‌پایه‌ای که در رابطه با عدم توسعه کافی ظرفیت نیروگاهی کشور در سال‌های اخیر ارائه می‌شود، این است که قیمت تمام شده برق، حدود دو برابر قیمت فروش به مشتری است و همین امر موجب بی‌میلی سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری در این حوزه شده است. اگر قیمت برق افزایش یابد، تمایل به سرمایه‌گذاری در این بخش نیز افزایش یافته و مسئله حل خواهد شد. نخستین سوالی که از صاحبان این استدلال باید پرسید این است که آیا همین فرمول را نمی‌توان درباره سایر حوزه‌های زیرساختی نظیر آب و راه و راه‌آهن و... مطرح کرد؟ آیا این استدلال که فی‌المثل قیمت تمام شده آب در هر متر مکعب ۲۵۰۰ تومان است و از مردم ۷۰۰ تومان اخذ می‌شود، توجیه مناسبی برای توقف سرمایه‌گذاری دولت از منابع عمومی برای آبرسانی به مردم است؟ نئولیبرال‌های وطنی- با ریش و بدون ریش- رسما در حال القای این گزاره هستند که یارانه آب و برق و جاده و راه‌آهن و... حذف شود، حوزه زیرساخت "قابل سرمایه‌گذاری"(Investible) شود و بخش خصوصی بتواند مثلا برق را با قیمت تمام‌شده بعلاوه سود به مردم بفروشد. این آقایان در پرچمداری نئولیبرالیسم از نهادهای نئولیبرال همچون IMF نیز پیشی گرفته‌اند. چه، صندوق بین‌المللی پول نیز که پرچمدار بحث PPP است، ریسک‌زدایی از سرمایه‌گذاری در حوزه زیرساخت را به دولت‌ها تجویز می‌کند. یعنی به دلیل اینکه ممکن است کالای زیرساختی تولید شده به دلیل گرانی توسط مردم خریداری نشود، تجویز IMF این است که دولت‌ها بازگشت اصل و سود سرمایه بخش خصوصی را تضمین کنند. در سیاست‌های کلی اصل ۴۴ نیز اگر به بخش خصوصی مجوز سرمایه‌گذاری در برخی حوزه‌های زیرساختی داده شده، به معنی این نیست که اگر بخش خصوصی تمایلی به سرمایه‌گذاری در این حوزه نداشت، دولت دیگر مسئولیتی در این حوزه ندارد. رهبر انقلاب بارها فرموده‌اند که در حوزه‌هایی که بخش خصوصی به هر دلیلی توان و امکان سرمایه‌گذاری را ندارد، وظیفه دولت است که سرمایه‌گذاری کند. جالب توجه است که حتی در کشورهای صنعتی نیز پرداخت یارانه به حوزه‌های زیرساختی ازجمله انرژی متوقف نشده است. در کتاب دولت و بازار بحث کرده‌ام که در ژاپن، راه‌آهن را خصوصی کردند، اما این راه‌آهن خصوصی‌سازی شده، برای سرپا ماندن، از دولت یارانه می‌گرفت. یا در آرژانتین، خط آهن ملی خصوصی شد و با قطع حمایت دولت، به دلیل مقرون به‌صرفه نبودن، متروکه شد.در اروپا در سال ۲۰۱۸ بیش از ۱۵۹ میلیارد یورو یارانه به بخش انرژی داده شده است. با حوزه زیرساخت نمی‌توان از این شوخی‌ها کرد. البته شایان ذکر است که نئولیبرال‌های وطنی آنجا که می‌خواهند یک سیاست استعماری و تجویزی غرب را در این کشور پیاده کنند و این تجویزها به منافع شخصی و خانوادگی‌شان هم گره خورده است، به سرمایه‌گذاری در حوزه زیرساخت هم یارانه‌های کلان می‌دهند. برای نمونه، پس از اینکه کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای متعاقب توافق پاریس در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفت، این وزارتخانه با تولیدکنندگان برق خورشیدی قرارداد خرید تضمینی ۲۰ ساله منعقد کرد و هفت-هشت برابر قیمتی که برق را به مشتری می‌فروشد، در حال خرید برق از این تولیدکنندگان خصوصی است. چرا در این مورد، قیمت پایین برق عامل بی‌میلی سرمایه‌گذاران نشده و دولت اتفاقا با پرداخت از بودجه عمومی، سرمایه‌گذاری را برای سرمایه‌گذاران جذاب کرده است، اما نوبت به توسعه نیروگاه‌های فسیلی که می‌رسد، شکاف قیمت مقصر عدم سرمایه‌گذاری می‌شود؟ چرا برای آقای سیدمهدی محقق داماد، داماد وزیر محترم نیرو جناب آقای اردکانیان مقرون به صرفه بوده است که شعبه‌ای از شرکت KPV اتریش را در ایران تاسیس کرده (شرکت کی پی وی مهرآباد) و در حوزه تولید برق خورشیدی سرمایه‌گذاری کند، پنل بکارد و برق(پول) درو کند، اما از این مشوق‌های قیمتی و تضمین‌های ۲۰ساله در حوزه نیروگاه‌های فسیلی خبری نبوده است؟ این الگو، الگویی آشناست که استعمار، منافع کلان خود را به خرده‌منافع جاده‌صاف‌کن‌هایی از ساکنان سرزمین‌های مستعمره گره بزند... @syjebraily
‏آدام اسمیت، کارل مارکس و آلفرد مارشال فلسفه خوانده بودند، کینز ریاضی و هایک علوم سیاسی. عجبا که برخی جزم‌اندیشان امروز -که با تحصیل نظریات این شخصیت‌ها مدرک اقتصاد می‌گیرند و هنری جز ترجمه و تَکرار ندارند- می‌خواهند بر دهان "هم‌رشته‌ای‌هایِ بزرگانِ رشته خود" مهر خاموشی بزنند! @syjebraily