🔹یک نماینده مجلس که پیشتر تصریح کرده بود از FATF سر در نمیآورد، اخیرا گفته است: "برخی مطرح می کنند که با اجرای FATF افراد متوجه می شوند که ما پول را چکار کرده ایم و همه چیز شفاف می شود که در پاسخ به این افراد باید گفت که اصلا می توان این اطلاعات را به کارگروه ویژه اقدام مالی نداد، ولی حداقل خودمان متوجه شویم که پول در کشور چه می شود، البته دلیل مخالفت برخی افراد این بوده که برخی افراد گردن کلفت که به راحتی در کشور پول ها را جا به جا می کنند شناسایی می شوند".
متاسفانه همین اظهار نظر جدید نیز شاهدی روشن است مبنی بر اینکه نه فقط از FATF سر درنمیآورند، بلکه اگر با حسن ظن کامل سخنانشان را ارزیابی کنیم، از مسائل کشور نیز سردرنمیآورند.
گفتهاند میتوانیم به FATF اطلاعات ندهیم. برادر بزرگوار! FATF از کسی اطلاعات نمیگیرد.یک زیرساخت برای تبادل اطلاعات فراهم میکند که نتیجه آن، امتداد تحریمهای آمریکا به داخل خاک کشور و خودتحریمی است. فرض کنیم منظور ایشان همین است که اطلاعات کشور به خارج داده نشود. بسیار خوب. من قبلا هم این نکته را عرض کردهام. مجازاتهای بسیار سنگین برای ۱-ارائه هرگونه اطلاعات به خارج از کشور و ۲-استنکاف از ارائه خدمات به تحریمشدگان توسط هر شخص حقیقی و حقوقی وضع کنید، ما خودمان از هیئت عالی نظارت خواهش میکنیم لوایح تکلیفی FATF را تصویب کنند. اما این دو شرط ساده را وضع نخواهید کرد!
نکته آخر اینکه اگر شما واقعا دغدغه شناسایی متخلفان مالی را دارید، اجرای ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیاتهای مستقیم را پیگیری کنید. ما قوانین داخلی محکم و دقیقی برای رهگیری فعالیتهای مالی و برخورد با فساد داریم، اما همین نماینده محترم که ضمن اعتراف به سردرنیاوردن از FATF برای اجرای استانداردهای آن جوسازی میکند، نشان دهد که یک بار، حتی یک بار، درباره اجرای ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیاتهای مستقیم یا قوانین مبارزه با پولشوئی خودمان از دستگاههای متولی سوال پرسیده باشد. اما ما عکس این رویکرد، یعنی موضع گیری علیه نظارت را از ایشان سراغ داریم.
وقتی آن اظهارنظرها به نفع FATF و این کوتاهیها در قبال پیگیری قوانین داخلی مبارزه با فساد مالی را کنار هم میگذاریم، نمیتوانیم خودمان را درباره حسن نیت این افراد و دغدغهشان برای مبارزه با فساد، قانع کنیم.
@syjebraily
✨انتقاد، تخلف نیست
نمایندگی قوه مجریه در شورای نظارت بر صدا و سیما، تیم رصدی ایجاد کرده که انتقادات انجام شده از دولت در برنامههای رادیو و تلویزیون را به نام نظارت، گزارش میکند. شنیدم هر از گاهی نیز به صدا و سیما نامه میزنند که پاسخ شما به این انتقادات چیست!
آماردهی درباره انتقاد از دولت به نام نظارت بر صدا و سیما، بدین معنی است که ظاهرا متولیان امر، انتقاد را تخلف میدانند!
پیشنهاد من این است که به جای شوریدن علیه انتقاد و تخلف انگاشتن آن، دولت محترم همین کار رصدی دقیقی که انجام میشود را اولا مبنای اصلاح اشکالات خود قرار دهد و ثانیا، پس از انجام اصلاحات، در همان برنامه گزارش اصلاح امور را از طریق صدا و سیما به مردم بدهد. ثالثا اگر انتقادی وارد نبود، پاسخ در همان برنامه داده شود.
اینکه انتقادات را به نام نظارت گزارش کنیم و از صاحب تریبونی که از طریق آن نقد صورت گرفته، بخواهیم درباره چرایی انتقاد به ما پاسخ دهد، یعنی میخواهیم خودمان را از نعمت نقد محروم کنیم.
آقای رئیس جمهور بارها انتقاد را، به ویژه انتقاد از خود را، مطالبه کردهاند و اعمال چنین رویکردی در نمایندگی دولت در صدا و سیما، با مشی اعلامی رئیس جمهور همخوانی ندارد.
@syjebraily
✨آیا واردات، لزوما باعث کاهش قیمت میشود؟
🔹تورم یا افزایش قیمت یک کالا، میتواند به دو دلیل رخ دهد: ۱.افزایش تقاضا برای یک کالا یا کاهش عرضه آن(یعنی زمانی که یک کالا در بازار کم میشود و پاسخگوی تقاضای مردم نیست) ۲.افزایش هزینه تولید یا کاهش ارزش پول ملی(یعنی زمانی که کالا در بازار هست، اما گران است).
🔹هنگامی که ریشه تورم، در کمبود کالا در بازار است، میتوان در صورت وجود منابع ارزی، با افزایش عرضه کالا از محل واردات، در بازار مداخله کرد و قیمت را به تعادل قبلی بازگرداند. در این حالت، اقداماتی نظیر تخصیص ارز برای واردات کالاهای اساسی جهت جبران کاهش عرضه توجیه دارد.
🔹اما زمانی که تورم از ناحیه افزایش هزینه تولید باشد یا دلیل گرانی، کاهش ارزش پول ملی باشد، تخصیص ارز برای واردات با هدف کنترل تورم و تنظیم بازار، اتلاف منابع ارزی و آب در هاون کوبیدن است. اتفاقی که معالاسف در کشور ما رویه شده و ضمن خسارت زدن به داراییهای ارزی کشور، سود سرشاری عاید واردکنندگان سودجو میکند.
🔹به این مثال واقعی توجه کنید: حدود ۹۰ درصد گوشت قرمز مصرفی کشور در داخل تولید میشود و صرفا ۱۰ درصد واردات داریم که حتی توقف کامل آن، تاثیر کمی روی قیمت گوشت خواهد داشت. در ماههایی اخیر که قیمت گوشت افزایش یافت، نه مصرف مردم افزایش یافته بود و نه تولید گوشت کاهش. آنچه اتفاق افتاد، کاهش ارزش پول ملی و افزایش هزینه واردات خوراک دام بود. اما دولت تصمیم گرفت از محل واردات، قیمت را کاهش دهد. تخصیص ارز ۴۲۰۰ به واردکنندگان گوشت به همین دلیل انجام شد، اما این واردات، تاثیری در کاهش قیمت گوشت نداشت. توقف تخصیص ارز یارانهای به واردات گوشت نیز موجب افزایش قیمت گوشت نشد، چرا که مشکل به هیچ وجه در کاهش عرضه تولیدکنندگان یا افزایش تقاضای مردم نبود. وقتی تورم از ناحیه افزایش هزینه تولید یا کاهش ارزش پول ملی رخ میدهد، اتفاقا به دلیل کاهش قدرت خرید مردم، تقاضا کاهش پیدا میکند و اثر کاهنده روی قیمت دارد.
🔹وقتی تورم به دلیل افزایش هزینه تولید یا کاهش ارزش پول ملی رخ میدهد، سیاستی که باید از سوی دولت اتخاذ شود، تقویت ارزش پول ملی از طریق رونق دادن به تولید داخلی، و تحت کنترل کامل گرفتن منابع و مصارف ارزی برای هدایت این منابع در جهت تقویت تولید است. روی آوردن به واردات، موجب هدر رفتن منابع ارزی بدون هیچ آوردهای در زمینه کاهش تورم خواهد شد. برای اقشار ضعیف نیز که از ناحیه تورم مصرفشان آسیب دیده است، باید هم دولت و هم مردم، اقدام به کمک کنند. بحمدلله طبق گزارشات کمیته امداد، مردم ما در سال گذشته با افزایش ۲۰ درصدی کمکهای خود به این کمیته، وظیفهشان را به خوبی انجام دادهاند. امیدواریم دولت نیز مسیر درست و سیاست درست را در این زمینه اتخاد کند.
@syjebraily
✨ اگر سید علی آن روز جام زهر می نوشید...
🔹 آمریکا به بهانه حملات 11 سپتامبر 2001، هفتم اکتبر همان سال به افغانستان حمله کرد. چند ماه بعد، در 29 ژانویه 2002، سه کشور ایران، عراق و کره شمالی را محور شرارت خواند و کسانی در ایران از حمله احتمالی آمریکا به وحشت افتادند. در 21 می 2002، یعنی 31 اردیبهشت 1381، 127 نماینده لیبرال مجلس ششم، خطاب به رهبر انقلاب نامه «جام زهر» معروف را نوشته و خواهان تسلیم در برابر آمریکا شدند: «اگر جام زهری باید نوشید، قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد، باید نوشیده شود». دولت آقای سید محمد خاتمی نیز به رئیس جمهور وقت آمریکا نامه ای نوشت و اعلام کرد در همه مسائل از جمله موشک ها، خلع سلاح حزب الله، مسائل منطقه و... آماده مذاکره است. پاسخ رسمی اما به نامه وزارت خارجه اصلاحات داده نشد. پیامی دادند با این مضمون که «چطور گستاخی کرده و چنین نامه ای به آمریکا نوشته اید».
🔹 جنگ اما در ذهن لیبرال های ایرانی، امری قطعی بود و می خواستند از ترس هجوم، به آغوش مهاجم پناه ببرند. آمریکا از 24 جولای تا 15 آگوست 2002، مانوری تاریخی با عنوان «چالش هزاره 2002» با هدف تمرین حمله به ایران طراحی کرد. بر اساس اسنادی که منتشر شده است، این مانور 250 میلیون دلار هزینه داشت، و از آن به عنوان آغازگر تحول در ارتش آمریکا یاد می شد. ژنرال «پل ون رایپر»، به فرماندهی نیروهای ایرانی در مانور منصوب شد. رایپر وقتی اولتیماتومی برای تسلیم ظرف 24 ساعت از نیروهای آمریکایی دریافت کرد، استراتژی جنگ نامتقارن را به کار گرفت. از قایق های کوچک برای شناسایی موقعیت ناوگان آمریکا استفاده کرد و در حمله ای پیش دستانه، انبوهی از موشکهای کروز را به سمت ناوگان آمریکا شلیک کرد؛ به گونه ای که سنسورهای الکترونیک این ناوگان توان رهگیری همه موشک ها را نداشت. 16 کشتی جنگی آمریکا غرق شد. طبق برآورد آمریکایی ها، در یک درگیری واقعی آمریکا حداقل 20 هزار نیرو تلفات می داد. مانور متوقف شد و به رایپر گفته شد که باید طبق قواعدی که تعیین می شود، بجنگد! اما رایپر عاقلانه می دانست که ایران طبق قواعد آمریکا نخواهد جنگید. از فرماندهی نیروهای ایرانی استعفا داد. این افتضاح تاریخی، خیال حمله به ایران را از ذهن جنگ طلبی چون بوش، بیرون کرد.
🔹 امروز حدود 17 سال از آن مانور می گذرد. آمریکا موقعیت بین المللی آن روزش را ندارد، اقتصادش ویران شده است و بحران های سیاسی-اجتماعی انبوهی دامن مقامات واشنگتن را گرفته است. در این سو ایران، در منطقه قدرتمندتر شده، متحدان بین المللی فراوان یافته، و از نظر قدرت نظامی با سال 2002 قابل مقایسه نیست. قیمت پهپاد فوق پیشرفته ای که سامانه سوم خرداد ساقطش کرد، تقریبا با هزینه مانور چالش هزاره برابری می کند.
🔹 اگر آن روز، رهبر حکیم انقلاب به توصیه نمایندگان لیبرال مجلس ششم، جام زهر می نوشید و ایران موشک و قدرت منطقه ای را طی مذاکره ای واگذار می کرد، امروز ما به سرنوشت عراق و افغانستان و لیبی دچار شده بودیم. ترامپ نامی بهانه ای واهی می تراشید، به آب و خاک ایران تجاوز می کرد و ما باید نظاره گر تحقیر ملتمان توسط قدرت نظامی آمریکا می بودیم.
🔹 تحلیل گر ارشد بی بی سی، نکته جالبی نوشته است. او می گوید، همان مولفه های قدرتی ترامپ را از حمله به ایران بازداشت که ترامپ می خواهد ایران آنها را کنار بگذارد: قدرت موشکی و نفوذ منطقه ای! یعنی امروز، اینکه آمریکا نمی تواند به ایران حمله کند، نتیجه ایستادگی رهبر حکیم انقلاب اسلامی در برابر جریان تسلیم در 17 سال پیش است.
🔹 مراقب باشیم که جریان جام زهر، دوباره می خواهد از ایران پرچم تسلیم و مذاکره افراشته شود. اگر بایستیم، شیرینی قدرت و عظمت در گام دوم ایستادگی را در فاصله ای بسیار کمتر از 17 سال خواهیم چشید. انقلاب اسلامی ماند و شوروی فروپاشید. انقلاب اسلامی خواهد ماند و آمریکا هم فروخواهد پاشید.
@syjebraily
✨از آبگوشت تا انهدام پهپاد آمریکایی؛ آقای ظریف! یک عذرخواهی بدهکارید
🖌ابراهیم رضایی
پس از دفاع عزتمندانه #سپاه از مرزهای هوایی کشور و متعاقب آن عقبنشینی (بخوانید ناتوانی) آمریکاییها از حمله به ایران و نیز سخنان دیشب #ترامپ مبنی بر تشکر از ایران بخاطر ساقط نکردن هواپیمای آمریکایی، به یاد این جمله دکتر #ظریف وزیر امور خارجه در آذر 93 افتادم که صراحتاً گفت: «آمریکا میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیاندازد»!
آقای ظریف! این همان آمریکاست، حتی قویتر. اگر حرف شما اندکی رنگ واقعیت داشت، حالا تمام سیستم دفاعی کشور از کار افتاده بود. بیتردید اگر زور ارتش ایالات متحده به سپاه میرسید و اگر آنها توان نابودی ایران را داشتند، درنگ نمیکردند. رجزخوانیهای شیطان بلوفی بیش نبوده و نیست.
احتمالاً آقای ظریف سوءنیتی از بیان آن جمله نداشته اما آنچه خطرناک بوده و هست، وجود تفکری است که آمریکا را با این عینک میبیند و در ذهن خود از دولت ظالم و ترسوی واشنگتن یک هیولای بینظیر ساخته است. این تفکر وقتی بر سر میز مذاکره حاضر میشود، حاصلش جز برجام و #خسارت_محض چیزی نخواهد بود. این تفکر –فارغ از منادیانش- انحرافی و علت اصلی مشکلات کشور است. خطرناکتر اینکه آن اندیشه، تصمیمگیر است و سایه سنگینی بر ساحت فرهنگ و سیاست و اقتصاد و جامعه دارد، تفکری که توان ایرانی را در حد #آبگوشت و قورمهسبزی میپندارد و معتقد است از فرق سر تا نوک پا باید فرنگی شویم.
این تفکر که کماکان در حوزههای مختلف از خودروسازی و نفت و مسکن گرفته تا مالیات و گمرک و بانکداری قدرت را در دست دارد، به طرق مختلف بر طبل «ما نمیتوانیم» میکوبد. تفکری که تحت تاثیر هالیوود و پروپاگاندای غرب، آمریکا را اسطوره شکستناپذیر و آخر دنیا میداند، امروز و پس از تحقیر یانکیها بدست پاسداران سپاه، دچار تناقض شده است.
شاید آقای ظریف که هنوز هم وزیر خارجه ماست، از حرف آن روز خود پشیمان و برگشته باشد و حالا در میدان عمل پی به قدرت واقعی ایران برده باشد، شاید پس از خسارتهای سنگین این سالها حالا متوجه اشتباه بودن زانو زدن مقابل فلان پادشاه و امتیاز دادن به غرب شده باشد، متوجه غلط بودن اعتماد به شیطان شده باشد و دیگر #امضای_کری را تضمین نداند اما مهمتر از تجربهای که ظریف –به بهای گزاف- اندوخته، مسئله تفکر حاکم بر جریان غربگرای داخل کشور است که کماکان راه حل مشکلات را در خارج جستجو میکند.
با این تفکر باید #مبارزه کرد، مبارزهای آگاهانه و هوشمند.
https://www.instagram.com/p/BzDV7r7J0Ae/
✒یادداشت مهندس سید مرتضی نبوی درباره #روایت_رهبری
📃 «روایت رهبری»؛ اثری خواندنی و بدیع
کتاب «روایت رهبری» که با قلم دقیق و شیوای برادر عزیزم جناب آقای سید یاسر جبرائیلی و با پشتیبانی ارزندۀ دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمی سيد علی خامنه ای (مد ظله العالی) به زیور طبع آراسته شده، بیشک اثری خواندنی و بدیع به شمار میآید.
این کتاب که متکی به منابع دست اول و بیبدیل تألیف شده، خواننده را بازوایای پنهان انتخاب قائم مقام رهبری، مواضع امام راحل، فراز و فرودهای قائم مقام و عزل ایشان، نگرانیهای یاران نزدیک حضرت امام نسبت به جایگزین معظمله، شکلگیری توطئههای نفوذ و براندازی، هدایتهای حضرت امام در امر اصلاح قانون اساسی و انتخاب رهبری جایگزین، صبر، استقامت و مقاومت آقا در صراط مستقیم انقلاب و فراتر از همه هدایت های آشکار و پنهان الهی در امر استقرار جمهوری اسلامی و تداوم انقلاب اسلامی، آشنا میسازد.
بیشک وقتی این اثر برای این بنده که از ابتدا در مسایل مختلف انقلاب و نظام حضور داشتم جذاب، خواندنی و بدیع باشد، برای جوانان برومند و عزیزانی که از نزدیک شاهد حوادث واقعه نبودهاند، جذابتر و خواندنیتر خواهد بود. در خواست خیرخواهانه اینجانب این است که فرصت مطالعه دقیق این اثر را از دست ندهید.
باید برای مسئولان محترم دفتر نشر که از گردآوری و تألیف این اثر سخاوتمندانه حمایت کردند و نویسندۀ محترم که مدت قابل توجهی از عمر شریف خود را وقف تتبع و تألیف این کتاب کرده از صمیم قلب صمیمانه دعا کرد و از خداوند مزید توفیقات آنان را خواستار شد.
سید مرتضی نبوی
چهارم تیرماه نود و هشت
@syjebraily
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🔸اف ای تی اف را در جایگاه شورای امنیت ننشانیم، استانداردهای این نهاد به هیچ وجه برای هیچ کشوری الزامآور نیست.
🔸اینستکس اروپایی، که هیچ ارتباطی به مبادلات بانکی ما با اروپا ندارد و محدود به غذا و داروست، طعمهای برای اجرای FATF و خودتحریمی است.
🔸وزیر خزانهداری آمریکا صراحت دارد که از طریق FATF قصد مقابله با دور زدن تحریمهای آمریکا را دارند.
🔸چطور ممکن است شرکایی نظیر چین و روسیه از ما اقداماتی را بخواهند که موجب لو رفتن همکاری شرکتهایشان با ایران و تحریم آنها توسط آمریکا خواهد شد؟
@syjebraily
✨ضرورت های احیای معاونت اقتصادی در قوه قضائیه
🔹چندی پیش حضرت حجت الاسلام رئیسی، رئیس محترم قوه قضائیه جلسه ای را با فعالان و صاحب نظران اقتصادی برگزار کرد. ایشان به این حقیر لطف دارند و ضمن دعوت، وقتی را برای صحبت در جلسه اختصاص دادند. آنچه در ادامه می آید، متن اظهارات اینجانب در آن جلسه است که الحمدلله هم مورد استقبال سخنرانان دیگر جلسه و هم مورد استقبال رئیس محترم قوه قضائیه قرار گرفت.
🔸مبارزه با فساد معمولا به مبارزه با «تعرض نامشروع به حقوق»، محدود می شود؛ اما مبارزه با فساد وجه دیگر و بسیار مهمی دارد و آن، مبارزه با «استنکاف از ادای تکلیف» است. قوه قضائیه هم باید با تعرض به حقوق مقابله کند و هم با استنکاف از ادای تکلیف.
🔸در برخورد با مفاسد اقتصادی، قوه قضائیه ابزارهایی در اختیار دارد. سازمان بازرسی کل کشور هست که به مثابه یک چشم محرم، می تواند از هر نقطه ای خواست بازدید و هر مسئله ای را خواست واکاوی کند. محاکم قضائی هستند که به مثابه یک دست قدرتمند، میتوانند با مفسدان برخورد کنند. اما نقص کجا بوده که این چشم و دست، تاکنون آنطور که باید عمل نکرده اند؟ چرا مفاسد اقتصادی اتفاق می افتند، به اموال مردم یا بیت المال تعرض می شود، اما دستگاه قضائی وقتی وارد عمل می شود که خسارت فساد آشکار شده و در بسیاری موارد جبران ناپذیر است؟ چرا قانون و تکالیف مهم اقتصادی دستگاهها بر زمین مانده و اقتصاد کشور از اجرایی نشدن آنها خسارت می بیند؟
🔸من فکر می کنم که این چشم تیزبین و دست قدرتمند که دستگاه قضا دارد، یک مغز اقتصادی ویژه هم نیاز دارد که بر تمامی روندها و معادلات اقتصادی کشور اشراف داشته باشد. وقتی این اشراف حاصل شد و قوه قضائیه به روز و به لحظه در جریان مسائل قرار گرفت، آنگاه است که خواهد توانست هم از فساد پیشگیری کند و هم با آن مبارزه قاطع نماید. دستگاه قضایی اگر اشراف به اقتصاد کشور داشت، خواهد توانست ورود ابتدائی به مسائل داشته باشد و منتظر شکایت کسی نخواهد ماند. در بسیاری از موارد که پرونده ای با عنوان اخلال در نظم اقتصادی گشوده میشود، ورود به پرونده از ناحیه قوه قضائیه نبوده، بلکه یا منتظر شاکی بودهایم، یا اینکه اخلال اتفاق افتاده و بزرگی خسارت، باعث توجه ما به مجرم شده است.
🔸هر عمل مفسدانه، با تعدادی تراکنش بانکی توام است و اگر قوه قضائیه بر تراکنش های بانکی اشراف داشته و موارد مشکوک را مورد بررسی قرار دهد، از بسیاری مفاسد اقتصادی از اختلاس گرفته تا قاچاق و پولشوئی و... می تواند پیشگیری کند. امروز مفسدان با چمدان دزدی نمی کنند، از بستر شبکه بانکی ما استفاده می کنند که قاعدتا باید تحت اشراف ما باشد.
🔸من معتقد بودم FIU (واحد اطلاعات مالی) باید در قوه قضائیه مستقر باشد، اما الان که نیست، اولا در برنامه ششم ایجاد واحد مشابهی در تکالیف قوه قضائیه آمده، ثانیا دسترسی قوه به اطلاعات این واحد و هر اطلاعات اقتصادی دیگری که در حوزه سایر دستگاه ها تولید می شود، مقدور است. برخی موارد اشراف که زمینه مبارزه با مفاسد است، زمینه هدایت نقدینگی به سمت تولید و بازداشتن نقدینگی از فعالیت غیر مولد هست، مانند ماده 169 مکرر قانون مالیات های مستقیم، متاسفانه از سال 1394 روی زمین مانده و اجرایی نشده و قوه می تواند و اختیار دارد که مجری را ملزم به اجرای قانون کند. برخی موارد اشراف نظیر طرح کاداستر هم که ماموریت خود قوه قضائیه است.
🔸لذا پیشنهاد می کنم معاونت اقتصادی قوه با سه ماموریت تخصصی رهگیری، پیشگیری و پیگیری احیا شود. در زمان مرحوم آقای شاهرودی این معاونت وجود داشت که در زمان آقای لاریجانی تعطیل شد. من پیشنهاد می کنم تجارب گذشته مطالعه شده و این معاونت با یک رویکرد به روزتر، احیا شود. رهگیری به این معنا که روندها و معاملات اقتصادی را رهگیری کند، پیشگیری به این معنی که اگر فسادی را در حال وقوع دید، متوقفش کند، و پیگیری به این معنی که هرگاه قانون و تکلیفی را بر زمین مانده دید، اجرایش راپیگیری کند. این یک بحث حقوقی نیست و باید نگاه تخصصی و عملیاتی اقتصادی به آن داشت.
@syjebraily
✨مثل آمریکا باشیم، مثل کره شمالی نباشیم
🔹هانا آرنت، تعریف زیبایی از ایدئولوژی به معنی منفی این مفهوم دارد. او میگوید "ایدئولوژی واقعیات پیچیده را ساده میکند". لیبرالهای ایرانی، هم در فرآیند فهم مسائل و هم در فرآیند تفهیم آنها، به شدت گرفتار این بیماری ایدئولوژیک بودهاند و همواره تلاش کردهاند مردم در پیچیدگیهای واقعیات دقت نکنند. خاطرم هست در مناظرهای با یکی از شخصیتهای مشهور لیبرال، احساس کردم اساسا برجام را نخوانده اما از خوبیهای آن برای منافع ملی سخن میگوید. سوال کردم، صادقانه اعتراف کرد که برجام را نخوانده است. ذهن آن فرد روی این منطق ساده قفل شده بود که آمریکا خوب است، پس هر توافقی با آمریکا هم خوب است.
🔹این منطق ایدئولوژیک برای فهم و تفهیم، هر از چندگاهی توسط جریان لیبرال در سپهر سیاسی کشور چون بمبی دودزا منفجر میشود تا چشمها را از دیدن پیچیدگیهای واقعیات عالم، کور کرده و کشور را وارد یک مسیر غلط نماید.
🔹تشبیه ایران به کشورهایی نظیر کره شمالی یا بورکینافاسو، یا دستهبندی کشورمان در یک اقلیت معدود بینالمللی در مقابل یک اکثریت مطلق، یک ابزار قدیمی و شناخته شده لیبرالها برای دور کردن اذهان از توجه به پیچیدگیهای مناسبات جهانی است. مثلا گفته میشود کشورهای پیشرفته فلان اقدامات را انجام میدهند و بهمان کاری که ما انجام میدهیم، مختص کشورهای عقبمانده است. یا جمع کثیری از کشورهای دنیا به فلان معاهده پیوستهاند و فقط چند کشور انگشتشمار از جمله ایران و چند کشور ضعیف یا ناشناخته، از الحاق به آن معاهده اجتناب میکنند. سپس نتیجه میگیرند که در شان ایران نیست در این دستهها قرار گیرد و سریعا باید راهش را عوض کند.
🔹این منطق ساده که هدف عمده آن تخدیر تودههای بی اطلاع از پیچیدگیها، برای دست یافتن به یک سری اهداف سیاسی خاص است، اشکالات مبنایی فراوانی دارد. اساسیترین اشکال نیز این است که هر کشور و ملتی، فارغ از اینکه پیشرفته است یا عقب مانده، ابرقدرت است یا مستضعف، میتواند خصلتی منفی یا مثبت داشته باشد. خصلتهای مثبت را باید ارج نهاد و منفیها را تقبیح کرد، فارغ از اینکه آن خصلت متعلق به چه کشور و ملتی است، فارغ از اینکه چند کشور در جهان چگونه هستند. جنایتکار بودن آمریکاییها، بمب اتم داشتن آنها، ابتذال فرهنگی آنها، شکاف طبقاتی آنها، نظام بانکی ربوی آنها، همه مذموم است. اما ارادهشان برای پیشرفته شدن و قدرتمند شدن، حتما ممدوح است و آموختنی. کره شمالی هم صفاتی ممدوح دارد و صفاتی مذموم. استقلالطلبی کره و باج ندادنش به تبهکاران بینالمللی، حتما ممدوح است، اما استبداد سیاسی آن، حتما مذموم.
🔹این است که صرف قرار گرفتن در دستهای از کشورها که فیالمثل آمریکا و انگلیس و فرانسه(صاحبان بمب اتمی) در آن جای دارند، یا پیوستن به جمع اکثریت کشورها(مانند پذیرش برخی کنوانسیونها) نمیتواند و نباید ملاک ما برای انتخاب یک مسیر باشد. حسن و قبح، ذاتی است، نه نسبی.
🔹راه مقابله با این منطق ایدئولوژیک، مبارزه با هدف غایی مروجان این منطق، یعنی همان تخدیر تودههاست. هرچقدر مردم به پیچیدگیهای واقعیات آشنا شوند، این دست سادهسازیهای فاقد عقلانیت برای تحمیل یک سیاست غلط، کارگر نخواهد افتاد. از آگاه کردن مردم و باسوادکردن آنها نباید غفلت کرد.
@syjebraily