هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢زندگی در دنیا از نگاه مردی که مرگ را ۲ بار تجربه کرد
برنامه پرطرفدار زندگی پس از زندگی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
سلام محضر ستایشخانم؛ اجرتون با سیدالشّهدا که زحمات زیادی متقبّل میشید.😘
سلامی مجدد خدمت همهی عزیزان حضور در کانالِخوبمون امیدوارم همگی شادکام و حاجتروا باشید.😍
خواهر گلی که خواهرشوهرشون نسبت به جاری اهمیت میدن و ایشون عذاب میکشند.😔
هرچی توداری کردم؛ اینجا مجبورم دیگه بریزم بیرون😂🤦♀
اول گفتههام اینو بگم که: فلسفهی مادرشوهری و جاری از قدیم و ندیم بوده و هنوزم هست و در آینده خواهد بود.😕🙁
اما تا میتوانید در رابطه با آنها هم باگذشت باشید و هم صبور...👌
از رفتاری هم که دلخور میشید خواهشاً اصلاً و اصلاً به رو نیارید تا برسه به اینکه پیش خواهرشوهر یا دیگری گله کنید.👌
معذرت میخوام با گله کردن؛ آدم فقط خودشو سبک میکنه و بس😞
و اگر کسی واقعاً معرفت و شعور داشته باشه با ناراحت کردن من و شما و یا گلهی من و شما آدم حسابی و باشخصیت نمیشه😳
یه حدیثی از حضرت امیرالمؤمنین داریم که میفرماید: هرکس به دیگران احترام بگذارد در وهلهی اول به خودش احترام گذاشته است.
یا به قول معروف احترام و عزت از طرف شما؛ باعث احترام و عزت به خودت میشه👌
بنده ۸ ساله که ازدواج کردم؛ دوتا جاری دارم و دوتا خواهرشوهر...
۵ سال اول زندگیم با احمق بودن خودم و حماقتم گذشت😔😞
اصلاً سیاست و تجربهای نداشتم.😏😒
مدام برخورد و رفتار اطرافیانمرو (جاری و خواهرشوهر) موشکافی میکردم.
از حرف و رفتارهاشون ناراحت میشدم؛ به هم میریختم😔
مدام به همسرم و مادرشوهرم گله میکردم.😞
تازه گاهی ناراحت شدنم و یا عذاب کشیدنمو به خواهرشوهر و یا جاری میگفتم.😳
اما واسه اونا اهمیتی نداشت!!!
متأسفانه نقطهضعف من بیشتر دستشون میومد و بیشتر از قبل عذابم میدادن.😳
یه جاری دارم مدام معلم بودن شوهر و دو دستگاه منزل مسکونی و ماشینهاشونو به رخ من و یه جاریم دیگه میکشه و از اینکه همسرم شغل آزاد داره و ما مستأجر هستیم ادعا میکنه بالاتر از ما هست و دوست نداره با ما رفت و آمد کنه.😳
خوش آن باغی که روباه از او قهر است👌😂
والله الآن دیگه سه ساله که کاری به کارشون ندارممم.☺️😊
خداروشکر اگه مستأجر هستم و همسرم شغل آزاد داره؛ آرامش داریم.👌
همدیگهرو شدیداً دوست داریم؛ حتی گاهی پیش میاد بحث کنیم اما وسط بحثهامون خندهمون میگیره و بیخیال بحثهای حاشیهای میشیم.😂
خداروشکر همسر من اصلاً با اعضای خانوادهاش فرق میکنه🌺❤️
اصلاً اهل مسخرهکردن و به دیگران خندیدن و غیبت کردن و ... نیست👌
و من بابت همین بیشتر احساس رضایت میکنم و خدا را بسیار شاکرم.😊
اما برادرشوهرم که معلم هستش مثل خالهجون میمونه؛ وسط جمع زنانه میشینه و شروع به غیبت و تمسخر میکنه.😔
فرهنگ که به معلم بودن نیست اتفاقاً اکثر فرهنگیانرو که باهاشون برخورد داشتم واقعاً در خور فرهنگ نیستند.😔😞
سوء تفاهم نشه و خواهشاً جبهه نگیرید👌
چون خودمم معلم هستم👌😂 و هیچوقت نسبت به اینکه حوزوی بودم و معلم هستم و فوقالعاده مهربون و اجتماعی 😊 تا حالا یاد نمیدم فخرفروشی کرده باشم.
چون همه بندگان خدا هستیم و تنها تقواست که برتری نسبت به دیگری رو باعث میشه👌
و تنها خداست که باتقوایان رو شناسایی میکنه👌
خلاصه دیگه کاری به کار و حرف اطرافیان ندارم چون گاهی باعث کوتهفکری خودمون میشه؛ خداروشکر نسبت به اخلاق و رفتار خودم خیلی مواظب هستم که دلی شکسته نشه اما نسبت به رفتار و دل شکستن اطرافیان هم بیخیال هستم و دیگه اهمیتی برام نداره😍😘
چون به چشم میبینم خداوند هوامو داره و مطمئن هستم نون قلب هرکسیرو به دامان خودش میذاره.
پس چرا عذاب بکشم؟؟؟ چرا احساس ناراحتی کنم؟؟؟
من که نمیتونم درختی که دیگه تنهاش تنومند و معذرت میخوام گردنکلفت شده(انسانهای بیشخصیت که فقط هیکل درشت کردن) رو عوض کنم.😳😂
درخت دیگه به اون صورت شکل گرفته و قابل تعویض نیست پس انسان هم با همون شخصیت بزرگ شده و شکل گرفته پس قابل اصلاح نیست👌👌👌
مگر واقعاً انسانیت داشته باشه و متوجه دلخوری و ناراحتی دیگران نباشه که این موارد خیلیخیلی کم پیش میاد.
در حدیثی دیگر از اميرالمؤمنين هست که میفرمایند:
آنچه بر خود مىپسندى براى مردم نيز بپسند و آنچه براى خود نمیپسندى براى آنها نيز نپسند.
من خودم اونجوری که دوست دارم باهام برخورد و رفتار بشه به همون صورت برخورد و رفتار میکنم.
و رفتار نامناسب دیگران رو هم بخاطر رضای خداوند با لبخندی تلخ نادیده میگیرم.😓
حالا چرا با لبخندیتلخ؟؟؟
چون باعث تشویق رفتار نادرست نشم💔
و علت نادیده گرفتن؛ حفظ شخصیت و آرامش خودم هست.😍👌👌👌
من پیش خواهرشوهر و جاریجون؛عزیز باشم مهمه و برام اهمیتی داره یا نزد پروردگارم عزیز باشم که همهی دار و ندارمان فقط اوست؟؟؟
خداست که جبرانِ همهی خوبیها و یا خداییناکرده باعث جبرانِ بدیهای ماست.
در همهی حالات و همهی شرایط فقط و فقط باید خدا رو در نظر داشت تا دلمون از آدمای بیخود نگیره😍❤️
کار میکنم بخاطر خدا👌
محبت میکنم بخاطر رضای خداوند 👌
گذشت میکنم بخاطر محبت خدا👌
و...
این حالا یه قسمتش بود😂😂😂
من یه پسر دارم جاریم سهتا دختر و کاملاً از دختر نفرت داره و عاشق و کشته مردهی پسر هستش
به همسرشون یاد میده به پسرم بیمحلی کنه😳
برام مهم نیست 😂😂😂
در عوض من به دختراش محبت میکنم❤️
خواهرای شوهرم اگه با من بیشتر از اون گرم بگیرند باهاشون برخورد میکنه و خونش راه نمیده
برام مهم نیست😂😂😂
من با اونا گرم میگیرم❤️❤️❤️
اینقدر آبجیجون و فدات شم و... راه میاندازم که حال جاریم بد بشه نه حال خودم😳😊
آخه اوایل مدام بهم میگفت چرا به اونا آبجی میگی
به خودت اجازه نده اونارو مثل خواهرای خودت ببینی😩
میاد خونهی مادرشوهر گلم مثل مهمون میشینه سهتا دختراش هم دور خودش میچینه و افاده میریزه
پسرمو حیاط مادرشوهر جونم آزاد میذارم آب و خاکبازی میکنه و خودم غذا میپزم؛ ظرف میشورم؛ دستمالکشی میکنم😅😘
تازه میره به خواهرشوهرام و برادر زادهام هم میگه:
اَه؛ اَه عروس که نیست یه کُلفَته😂😂😂
آخه برادرزادهی من زنداداش این جاریجونمه😉😍😘
خب بگه بازم برام مهم نیست 😂😂😂
چون همهی کارهای من بخاطر رضای خداوند هستش درسته به ظاهر کمک به مادرشوهر و خواهرشوهر هستش اما نیت خالصانهی من بخاطر رضای خدای عزّوجلّ هست.👌😘❤️
زودتر از من خونهی مادرشوهر بره توقع داره من اونو دیدم برگردم اما اینکارو نمیکنم.
چون من مسافت طولانیتر رفتم و با عشق و احساس دلتنگی رفتم اما اون نزدیک مادرشوهرم ایناس و با این وجود با ماشین اومده
خب من پیاده اومدم باید یه وعده بمونم که خستگیم در بره😂😂😂
اما تا بیاد ببینه من اونجام ماتم میگیره؛ اخماش میره تو هم؛ با تَشَر با بچههاش حرف میزنه
خب من چیکار کنم؟؟؟
اون باید عقدههاشو با حس برتربینیش کنار بذاره
من گناهی ندارم🤦♀
پس خودش باعث عذاب خودش و همسر و بچههاشه🤔
پسر منو بچههاش میزنن زیر زیرکی میخنده
تو دلم میگم خدایا! عشقم همه کَسَم بخاطر تو گذشت میکنم❤️
اما پسر من که بچههاشو بزنه خودش با اون هیکل گُندهاش پا میشه بچهی منو میزنه😳😳😳
برام مهم نیست 😂😂😂
چون مطمئن هستم عوضشو خدا خودش میزنه😔
خواهرشوهرای عشقمو دورش جمع میکنه غیبت میکنن از من؛ از همه😂 مسخره میکنن منو ؛ همهرو😂 میگن میخندن
به من؛ به همه😂
اما شخصیت نداشتهی خودشون خُرد میشه😔
جالب اینکه من هم هستما😳😳😳
اما من آشپزخونه کمککار مادرشوهرم هستم😘یا حیاط کنار بچهها از پاک بودنشون لذت میبرم😍
یا باغچهی حیاط مادرشوهر جونمو آب میدم ❤️و با گلها حرف میزنم باهاشون عکس میاندازم😂😂😂
اووووووووووه
بذار نگم؛ خسته میشید و فحشم میدید😂
شاید بگید چقدر بیعارم😂
یا چقدر بدبخت و ابلهم😂
یا.........
اما خداروشکر خداروشکر خدارو هزاران مرتبه شکر خیلی خوشبختم😍😘❤️
تورو خدا بگین(ماشاءالله)😂
به خود خدا قسم آرامشی دارم انتهای آرامش👌
آسودگیِ خیال👌 بیعار و بیدرد👌😂
عشقِ برادرزاده و خواهرزادهها😅❤️
سنگ صبورِ اکثر اطرافیانم😍😘❤️❤️
من میتوانم؛ میتوانم؛ میتوانم بهترین شوم👌
بهتر از همین الآنم اگر خدا بخواهد👌
چرا بدی را😡 ؛ انتقام را😡 ؛ نفرت و کینه را😡 ؛
ناراحتی را😡؛ اخم و تَخم را😡 ... انتخاب کنم؟؟؟
زندگی و زنده بودن خواهد گذشت آنچه از من و شما میماند خوبی است❤️؛ گذشت است❤️؛ فداکاری است❤️؛...
نمیتوانم بد باشم😔😔😔
چون نمیخواهم😂😂😂👌👌👌
حلالم کنید🙏 خیلی طولانی شد😔😂
❄️جهت رفع گرفتاریها؛ برآمدن حاجات جمعِ خوبمون صلوات
❤️"جهت تعجیل در فرج صاحب الزّمان هم صلوات"🤲
ایام به کام
❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️
چاقی ناشی از رطوبت است و ربطی به کالری ندارد.
اگر کسی روزی یک کیلو خرما یا عسل بخورد چاق نمیشود اما اگر روزی یک کلیو ماست و خیار بخورد قطعا چاق میشود چکن رطوبت باعث چاق شدن میشود.
کانال نقد سلبریتی با رویکرد روشنگری👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
سلام خانم وقت بخیر. من ی سوال دارم ممنون میشم تو گروه بذارید.
من سه ساله ازدواج کردم و باردارم. شوهرم مرد خوبیه. اما متاسفانه کنترلی رو اعصابش نداره. خیلی سریع بهم میریزه. اگه ی ذره اوضاع بر طبق خواسته اش پیش نره. کلا بهم میریزه و غر میزنه و همش ناشکری میکنه و خودشو اذیت میکنه. البته من بهش حق میدم. ایشون پدرشون رو پنج سال قبل در اثر بیماری سرطان از دست دادن و وقتی که پدرشون تموم کردن. شوهرم بیمارستان پیششون بود. و دوسال پیش هم برادرشون که سه سال از خودش بزرگتر بود و فقط هشت ماه بود عروسی گرفته بودن از دستدادن . برادرشون مغازه داشت شوهرم عصر رفت پیشش و روز بعدش زن دادشش بهش زنگ زد و ایشون رفت خونشون و باز اولین نفری بود که رفت سر جنازه برادرش. چند ماه بعد از فوت برادرشون من باردار شدم. که کلی خوشحال شدیم. اما با بدترین حالت متاسفانه سقطشد. من بهش حق میدم. که نتونه خودشو کنترل کنه اما میترسم دچار مریضی اعصاب . نمیدونم ام اس یا هرچیزی بشه. چون خیلی زود ی مسئله ساده باشه بهم میریزه و خیلی بد اعصبانی میشه.
قبل از عید با اصرار من رفتیم پیش ی دکتر روانشناس اما وقتی داروهاشو مصرف میکرد بدتر میشد. که قطعشون کرد. وقتایی که همه چی خوب باشه اخلاقش عالیه اما خدا نکنه ی موضوع کوچیک پیش بیاد مثلا ماشینش صدای اضافی بده. یا نمیدونم ی چیزی رو یادش بره. من خیلی نگرانم میدونم با این شرایط بچه بدنیا بیاد. مشکلاتم خیلی بیشتر میشه. خواهش میکنم اگه کسی راهکاری داره ی دعایی بلده که دل شوهرم قرار بگیره. راهنماییم کنه. خدا خیرتون بده ممنونم
چاقی ناشی از رطوبت است و ربطی به کالری ندارد.
اگر کسی روزی یک کیلو خرما یا عسل بخورد چاق نمیشود اما اگر روزی یک کلیو ماست و خیار بخورد قطعا چاق میشود چکن رطوبت باعث چاق شدن میشود.
کانال نقد سلبریتی با رویکرد روشنگری👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
سلام همراهان لطفا بهم پیشنهاد دهید من آخرین عروس خانواده پدر شوهرم هستم و نزدیک خانه شون زندگی میکنم و از تو حیاط هم راه داریم شوهرم خیلی وابسته به مادر و خواهرانش است ولی بیش از حد که آدم را کفری میکند بعضی وقتا چند ساعت میرود و طول می کشد تا وقتی که بیاید خانه نمیدانم چکار کنم بعضی وقتا با خود فکر میکنم که طلاق بگیرم اما چون مادر و پدر بنده طلاق گرفتن و بنده تک فرزند هستم دلم نمیخواد مثل اونا باشم نمیدونم چکار کنم دیگه تا یه چیزی هم در مورد خانواده اش میگم دست بزن داره و خیلی هم خسیس است لطفا راهنمایی کنید
چاقی ناشی از رطوبت است و ربطی به کالری ندارد.
اگر کسی روزی یک کیلو خرما یا عسل بخورد چاق نمیشود اما اگر روزی یک کلیو ماست و خیار بخورد قطعا چاق میشود چکن رطوبت باعث چاق شدن میشود.
کانال نقد سلبریتی با رویکرد روشنگری👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
پایان نامه ارشدم را هرچند طولانی شد، اما چندماهیست دفاع کردهام
در حیطهی درسم با یک موسسه پژوهشی همکاری میکنم...
برای دغدغههایم میجنگم...
ادمینی بلدم...
کتاب میخوانم...
مطلب مینویسم...
اما هر فرمی به من بدهند که نوشته باشد شغل:
کادر مقابل را با «مادر» پر میکنم...
راستش را بخواهی
من مصداق واقعیِ این جملهام:
اینهمه درس خوند که تهش کهنه بشوره!
من عاشق عوض کردن پوشک و گرفتن بادگلویم
من عاشق شستن تکههای کوچک لباسم
عاشق پهن کردنِ ۶۰-۷۰ تاش، وقتی یک دور ماشین، لباس شسته
من از دنبال بچه دویدن برای یک لقمه غذا
از هم زدن فرنیِ کمشیرین
از توروخدا امشب ماکارونی درست کن
لذت میبرم
خوشم میآید ببینم دور و برم شلوغ است
سر و صداها... بگیر و بکِشها...
کِیف میکنم وقتی بعد یکی دوساعت سینک ظرفشویی، پر شده
وقتِ سر خاراندن ندارم و کارها تلنبار شده...
چه کنم...
برایم شیرینتر است منتسب به اینها باشم، تا صاحب چند عنوان مقاله و کتاب!
تا پژوهشگر نمونهی سال!
تا دانشجوی دکترای فلان...
من مقاله مینویسم
پژوهش میکنم
یک بار هم رتبهی خوبی در آزمون دکترا آوردم (که نرفتم)
اما
لیاقتم بیش از این است که در همین حد بمانم
من به قلهای میاندیشم که در دامنهاش ایستادهام...
به صدها سال بعد...
وقتی اثری از پژوهشها نیست، کتابها کهنه شده، دانشگاهها تخریب شده...
اما از نسل من، صدها و هزاران نفر در عالم هستی نفس میکشند...
فکر میکنم به هر یک باری که میگویند «لاالهالاالله»
و فرشتهها میگویند باز هم از نسل تو برایت حسنه فرستادند ❤️
من در این مُلکِ فانی
دنبال باقیترین اتفاقم...
من مــــــادرم😍
#مادری
#فرزند
#نسل
#آینده
#سرمایهگذاری
موهای تافت زده رو آویزون میکنید بچه رو شیر میدید بچه تون بوی تافت که زیر دماغش میاد شیرو پس میزنه
😩 شما میگید عه منم آدم نیستم یه مهمونی هم میام بچه م اذیت میکنه، یه روضه هم که میام بچه ام اذیت میکنه
نه عزیز، بوی شیر شما عوض شده.
بوی شیر اگه عوض نشه بچه آرومه
عطر که میزنید رو گردنو زیر بغل نزنید.
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
╰اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
♨️📨 #سوال: راستش منم هم متاسفانه با یک پسری دوست بودم و واقعا هم دیگرو دوست داشتیم و هدفمون هم ازدواج بود و حتی باهم دیگه بیرون هم میرفتیم
ولی من از خانوادم پنهون کرده بودم ولی اون به خانواده اش گفته بود و منو با خانوادش آشنا کرده بود و حتی یه روز هم در محرم مادر پسره اومد منو دید.
ولی بعد از یه سال اینا خانواده من فهمیدن و رفتن درباره این پسره تحقیق کردند و از خودم پرسیدند من هم جواب دادم و گفتند ک این پسره به درد تو نمیخوره به هزار دلیل ک گفتن
ولی من فقط دوست داشتن اون پسره رو در نظر گرفته بودم و فقط میگفتم ک دوسش دارم دیدم اما بعدا خیلی خانواده ام باهام حرف زدن و من واقعا دیدم حق با اوناست و ازش جدا شدم
الانم هر چقدر فک کنم میبینم ک کار خوبی و کردم جدا شدم ازش ولی خب سخته هم فراموش کردنش و اینکه راستش خیلی هم از خدا دور شدم خجالت میکشم میترسم منو نبخشه یه جورایی هم دارم فرار میکنم وقتی صدای اذان و میشنوم دلم نمیاد ک دعا کنم میگم منی ک این همه گناه کردم اخه خدا بازم جواب منو میده
و اینکه میترسم آیندم بخاطر این گناهم تباه بشه میترسم بخاطر این گناهم در آینده ادم خوبی قسمتم نشه و خیلی از همین فکرا همش تو سرمه و بیشتر از همه میترسم در آینده خدای نکرده بچم یه وقت راه منو بره
شما میگید چیکار کنم؟
چیکار کنم ک خدا منو ببخشه؟؟
چیکار کنم ک آیندم بخاطر این گناهم خراب نشه؟؟
چیکار کنم ک در آینده هم بچه خوبی قسمتم شه هم آدم خوبی که هم به گذشتم کاری نداشته باشه؟؟
✅✅ #پاسخ از حجة الاسلام #عرفانی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی 👇👇👇
سلاممم خسته نباشید.
چیزی ک من یاد گرفتم از تجربه های اوایل ازدواجم اینبود ک واقعا ب خانواده همسر یا حالا حتی هرکسی دوست یا هرکسی
اینک اعتماد نکنی و دردل نکنی پیش کسی
مخصوصا با خانواده همسر از اول تا اخر در حد احترام معمولی و صمیمیت عادی داشته باشم
ن خیلی قاطی شم باهاشون ن دوری زیادی.
واقعا درس بزرگی بود ک هرحرفی هرجایی پیش هرکسی نزنی.
سلااااام
مهم ترینش اینه که
با شاخ و شونه کشیدن و قلدری کردن برای مرد نمیشه رامش کرد
سلام ب همه خسته نباشيد
چيزي كه من از مامانم ياد گرفتم و هميشه ميگه اينه كه اگه دشمن خونيت هم وارد خونت شد و مهمون تو شد حق اينكه بهش بي احترامي بكني رو نداري و كسي كه پا توي خونه ي ادم ميزاره خيلي حرمت داره