amirmohamad emam reza76336.mp3
2.76M
🌸سرود زیبای
امام رضا بازم منو صدا کن 🌸
👈🏻تقدیم به اعضای بزرگوار و دوست داشتنی #حال_خوش
تو جاده مو مسافرم
من یه غریبم زائرم
اگه قبولم نکنی
بگو خدا کجا برم
کوچیکم من آره اما
حاجت بزرگی دارم
کاشکی من پرنده بودم
ولی نه کوچیک بالم
کاشکی راهم دورنبودش
اما نه نزدیک راهم
تو بزرگی کن و من رو
نذار تنها بااین حالم
امام رضا امام رضا
بازم منو صدا کن
امام رضا امام رضا
حاجتمو روا کن
امام رضا امام رضا
بازم منو صدا کن
امام رضا امام رضا
حاجتمو روا کن
ماه هشتم خدا
مشهد شهر شفا
تو پناه وضامن
آهوی این دل ما
امام رضا امام رضا
ستاره ها دوست دارن
امام رضا امام رضا
دوست دارن اهل دعا
امام رضا امام رضا
بازم منو صدا کن
امام رضا امام رضا
حاجتمو روا کن
امام رضا امام رضا
بازم منو صدا کن
امام رضا امام رضا
حاجتمو روا کن
#شنیدنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
😂👇کانال خوش خنده اینجاست👇😂
🙈فقط داری میزنی روجوجه مواظب باش کسی نبینه👇
🐣🐣🐣🐥🐥🐥🐣🐣🐣
🐣🐣🐣🐥🐥🐥🐣🐣🐣
🐣🐣🐣🐥🐥🐥🐣🐣🐣
😂👇بزن رو خروس ببین عجب جاییه🙈
🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔
🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔
🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔
🤪آخ ترکیدم 😂
🤭وااای خدای من 😋 جوک وفیلماش محشره😂👆
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🙈بـزن رو تخم مرغ ها تا جـوجـه شن 😂👇🏽
🐣🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🐣
🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚
🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚
🥚🥚🥚🐣🐣🐣🐣🥚🥚🥚🥚
🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚
🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚
🐣🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🐣
❌ بــچه مــچه نیــاد👆🚷😂🙊
#گناهان_جدید_بلاهای_جدید
💠 كلَّمَا أَحْدَثَ الْعِبَادُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَعْرِفُونَ .
💚امام رضا علیه السلام : هرگاه مردم به گناهانی تازه ، که قبلاً به انجام آن نمیپرداختند ، آلوده شوند ، خداوند متعال آنان را به بلاهایی جدید که تاکنون نمیشناختهاند ، مبتلا میسازد .
📚 الكافي، ج۲، ص ۲۷۵ .
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
💠#داستان
🔷کور واقعی
«فقیری به در خانه بخیلی آمد و گفت: شنیده ام که تو قدری از مال خود را نذر مستحقان کرده ای. من بسیار فقیرم، چیزی به من بده!
بخیل گفت: من نذر کوران کرده ام.
فقیر گفت: من هم کور واقعی هستم؛ چون اگر بینا بودم، از در خانه خدا روی برنمی تافتم که به در خانه کسی چون تو بیایم».
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🗣رازی از زبان آیت الله بهجت که در اواخر عمرشان تعلیم خواص نمودند و فرمودند من در مورد ختومات از استادم (مرحوم آیت الله قاضی) چیزی نمیپرسیدم، اما روزی ایشان ذکری را به من آموختند و فرمودند که هر کس موفق شود آن را به انجام برساند...😳
در نتیجه 📜🧷
✨اگر طلسم شده قطعا باطل میشود
✨اگر مجرد باشد بختش باز شود
✨اگر چشم به راه کسی باشد به عشقش برسد
✨و اگر تنگ روزی باشد روزیش بسیار فراخ شود
🚩 به علت درخواست های مکرر
شما عزیزان یکبار دیگه این سرّ عظیم الشأن
رو براتون گذاشتیم 👇🧿📿
https://eitaa.com/joinchat/3042639928C19e648235a
💠#داستان
🍀از دزدی بادمجان تاازدواج:
شیخ علی طنطاوی ادیب دمشق
درخاطرات ویادداشت هایش نوشته:
یک مسجدبزرگی در دمشق هست که به نام "مسجدجامع توبه" مشهوراست
علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلا خانه فحشاء ومنکرات بوده🔥
یکی ازپادشاهان مسلمان درقرن هفتم هجری آن راخریده وبنایش را ویران کرد وسپس مسجدی رادرآنجا بنا کرد
" یکی ازطلبه هایش که خیلی فقیر بود به عزت نفس مشهور بود ودر اتاقی درمسجد ساکن بود🌾
دو روز براو گذشته بودکه #غذایـی نخورده بود وچیزی برای خوردن نداشت ونه هم توانایی مالی برای خرید غذا داشت..
روزسوم احساس کرد به مرگ نزدیک شده است از شدت گرسنگی !
باخودش فکرکردکه او اکنون درحالت اضطراری قراردارد که شرعا حتی گوشت مردار و یا حتی دزدی درحد نیازش جایز هست.
بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود. ✳️ [شیخ طنطاوی میگوید:
این قصه واقعیت داردومن کاملا اشخاصش رامیشناسم وازتفاصیل آن درجریان هستم
ومن فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری]
این مسجددریکی ازمحله های قدیمی واقع شده بود ودرآنجا خانه هابه سبک قدیم به هم چسپیده بودند وپشت بامهای خانه ها به هم متصل بود بطوریکه میشد ازروی پشت بام به همه محله رفت.
این جوان به پشت بام مسجد رفت وازآنجابطرف خانه های محله براه افتاد به اولین خانه که رسید دید چندتا زن درآن هست چشم خودش راپایین انداخت ودورشد
وبه خانه بعدی که رسید دیدخالی هست امابوی غذایی مطبوع ازآن خانه میامد👋
ازشدت گرسنگی وقتی آن بو به مشامش رسید انگار مانند یک آهن ربا او را بطرف خودش جذب کرد. و این خانه یک طبقه بیش نبود ازپشت بام به روی بالکن وازآنجا به داخل حیاط پرید.
فورا خودش رابه آشپزخانه رساند سردیگ رابرداشت دید درآن بادمجانهای محشی(دلمه ای) قرار دارد ،
یکی را برداشت وبه سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد ،
یک گازی ازآن گرفت
تا میخواست آن راببلعد عقلش سرجایش برگشت وایمانش بیدارشد ،
باخودش گفت :
پناه برخدا
من طالب علم هستم
و وارد منزل مردم بشوم و دزدی کنم؟؟
ازکار خودش خجالت کشید وپشیمان شد واستغفارکرد وبادمجان رابه دیگ برگرداند .
🍂وازهمانطرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و درحلقه درس شیخ حاضر گشت .
درحالیکه ازشدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد شیخ چه درسی دارد می گوید؟
وقتی شیخ ازدرس فارغ شدومردم هم پراکنده شدند،
یک زنی کاملا پوشیده آمد -
(درآن زمان زنهای بدون پوشش وجود نداشت)
باشیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبت هایشان نشد..
شیخ به اطرافش نگاهی انداخت وکسی راجزاو نیافت…
صدایش زد وگفت:تو متاهل هستی؟
جوان گفت نه!
شیخ گفت نمیخواهی زن بگیری؟
جوان خاموش ماند…
شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یانه؟
جوان پاسخ داد بخداوندکه من پول لقمه نانی ندارم...
چگونه ازدواج کنم؟
شیح گفت این زن آمده به من خبرداده که شوهرش وفات کرده و او در این شهرغریب
ونا آشنا هست و کسی را ندارد و نه دراینجا و نه دردنیا بجز یک عموی پیر، کسی دیگر راندارد...
و او را با خودش آورده ..و او اکنون درگوشه ای ازاین مسجد نشسته و این زن خانه شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است...
اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت درامان بماند.
آیاحاضر هستی او را به زنی خودت در بیاوری؟
جوان گفت: بله
و رو به آن زن کرد وگفت: آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟
زن هم پاسخش مثبت بود...
عموی زن و دو شاهد را آورد و آنها را به عقد همدیگر درآورد و خودش بجای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت: دست شوهرت رابگیر.
دستش راگرفت واورابطرف خانه اش راهنمایی کرد..
وقتی وارد منزلش شد نقاب ازچهره اش برداشت...
جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند!
ومتوجه آن خانه که شد دید همان خانه ای بود که واردش شده بود....
زن از او پرسید: چیزی میل داری برای خوردن؟
گفت :بله..
پس سردیگ رابرداشت وبادمجانی رادید و گفت :عجیب است چه کسی به خانه
وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است..؟! مرد به گریه افتاد و قصه خودش رابرایش تعریف کرد...
زن گفت: این نتیجه امانت داری وتقوای توست ازخوردن بادمجان حرام سرباز زدی الله سبحانه وتعالی همه خانه وصاحب خانه راحلال به توبخشید..!.
بسیارزیبا وقابل تامل..
سبحان الله
کسی که بخاطرالله چیزی را ترک ورها کند و تقوا پیشه نماید الله تعالی درمقابل چیز بهتری به او عطا میکند.
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🔷#حاج_اسماعیل_دولابی
دو رکعت #نماز بخوان و به خدا عرض کن ، خدایا هر کس را که به مـن بدی کرده است ، بخشیدم
تو هم مرا ببخش آنوقت ببین با تو چـه می کند...
زن و شوهر با هم دعوا میکنن
مرده زنگ میزنه به مادرش میگه:
مامان من میخوام زنمو تنبیه کنم چند روزی میام خونتون😢
مامانش میگه : نه پسرم زنت به یه تنبیه بزرگتر نیاز داره!
من میام خونتون 😂😂😂
#خواندنی
#خندیدنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
💠#داستان
👈زبان
روزی حاکمی به وزیرش گفت:
امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند.
چند روز بعد حاکم به وزیر گفت: امروز میخواهم بدترین قسمت گوسفند را برایم بیاوری
و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند.
حاکم با تعجب گفت: یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟
وزیر گفت: "قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست"
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
amirmohamad emam reza76336.mp3
2.76M
🌸سرود زیبای
امام رضا بازم منو صدا کن 🌸
👈🏻تقدیم به اعضای بزرگوار و دوست داشتنی #حال_خوش
تو جاده مو مسافرم
من یه غریبم زائرم
اگه قبولم نکنی
بگو خدا کجا برم
کوچیکم من آره اما
حاجت بزرگی دارم
کاشکی من پرنده بودم
ولی نه کوچیک بالم
کاشکی راهم دورنبودش
اما نه نزدیک راهم
تو بزرگی کن و من رو
نذار تنها بااین حالم
امام رضا امام رضا
بازم منو صدا کن
امام رضا امام رضا
حاجتمو روا کن
امام رضا امام رضا
بازم منو صدا کن
امام رضا امام رضا
حاجتمو روا کن
ماه هشتم خدا
مشهد شهر شفا
تو پناه وضامن
آهوی این دل ما
امام رضا امام رضا
ستاره ها دوست دارن
امام رضا امام رضا
دوست دارن اهل دعا
امام رضا امام رضا
بازم منو صدا کن
امام رضا امام رضا
حاجتمو روا کن
امام رضا امام رضا
بازم منو صدا کن
امام رضا امام رضا
حاجتمو روا کن
#شنیدنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌تشرف مرحوم محمدعلی فشندی@alame_akhrat
@alame_akhrat
در حیاط مسجد مقدس جمکران مشغول دعا و مناجات و توسل به محضر حضرت بقیه الله (روحی فداه) بودم که ناگهان سیدی با عظمت را دیدم با خود گفتم این سید از راه رسیده و شاید تشنه باشد به طرف او رفتم و لیوان آبی که در دستم بود به ایشان دادم .
وقتی لیوان را به ایشان دادم از او خواستم برای فرج امام زمان (ع) دعا بفرمانید.
📮ایشان پس از نوشیدن آب لیوان را به من پس داده و فرمودند: شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند اگر بخواهند دعا میکنند و فرج ما می رسد.
تا این را فرمودند من نگاه کردم دیدم آن حضرت در کنار ما نیستند و هر چه به اطراف نگاه کردم اثری از ایشان ندیدم که ناگاه متوجه شدم امام زمان (ارواحنا فداه) را ملاقات نموده ام.
در کنار همه کانالهاتون این کانال مرگ هم عضو باشید با دیدن اموات از مرگ غافل نشیم👇
کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5