eitaa logo
💗زندگی بانوی بهشتی
9.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
37 فایل
از کانال خوشتون اومد یه فاتحه برای همه اموات خلقت از ازل تا ابد بفرستید کانال ما به خاطر راحتی اعضا تبادل نداره و تبلیغات لازمه رشد کانال هست از صبوری شما متشکرم ادمین @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم.خسته نباشید عرض میکنم خدمت شما استاد بزرگوار و مشاوران گرامیتان،ان شاءالله اجرتان با حضرت زهرا(س) باشد خانمی ۳۰ ساله هستم و همسرم ۳۲ ساله،۹ سال زندگی مشترک رو شروع کردیم،صاحب ۳ فرزند هستیم،زندگیمون بالا و پایین زیاد داشته،۲ بار تا الان همسرم دچار حاشیه شده،بخاطر خدا بخشیدم،هنر زن بودن هم گوش دادم،خیلی‌هاشو خودم توزندگی رعایت میکنم،ولی همسرم خیلی به منو زندگیمون بی توجه،همش مشغول کار،شبها خیلی دیر میاد،هر شب جدا میخوابه،فقط در صورت نیاز میاد سمتم،اونم سریع میره سراصل مطلب،به نظافت شخصیش اهمیت نمیده،خیلی سعی کردم با رفتارهای خوبم تغییر کنه،از طریق نامه و پیام،غر زدم،قهر کردم،نشد،تا حرف میزنم میگه اه غر نزن،با اینکه غر نیست،ازم میخواد عین یه رباط زندگی کنم،همش میگه باشه خودمو درست میکنم ولی فردا دوباره همون آدم میشه،۹ سال زمان کمی نیست برای تغییر کردن،احساس میکنم از خوب بودن و مهربونی و محبت من داره سوء استفاده میکنه،حتی لباس بیرونشم عوض نمیکنه،اصلا درمورد خودمون صحبت نمیکنه،شام میخوره و میخوابه،اگه بیدارم باشه پای گوشیه،اصلا مارو تفریح نمیبره،ماهیانه بهم نمیده،اهل نمازو خمس و زکاتم نیست،خیلیم بدقولی میکنه،خوش اخلاق،اهل روزی حلال،آروم،ولی واقعا دلسردم میکنه نسبت به زندگی،خیلی که بهش توجه میکنم تحویلش میگیرم،بهش احترام میزارم،کلافه میشه،دوست نداره،زیاد تودست وبالش باشم،خیلیم رابطم با خانواده اش خوبه،هیچ مشکلی نداریم،در طول سال یکبارم بهم پیام نمیده،زنگ نمیزنه حالمو بپرسه مگه برای خريد خونه،توتربیت دینی بچه ها هم خیلی جبهه میگیره،وقتی خیلی بهش توجه میکنم،اصلا منو نمیبینه،ولی وقتی یکم باهاش سرسنگین میشم اون میاد سمتم،موندم چیکار کنم،تورو خدا راهنماییم کنید استاد،راهکارتون چیه؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و رحمت در مورد مشکل شما باید بررسی شود که شما واقعاً تمام نکات مهم صوت هنر زن بودن را پیاده کرده اید یا بعضا دچار این شده این که بعضی از نکات آن را در ذهن خود مهم تر قلمداد کرده و آنها را رعایت کرده ایم اما مواردی که مهم بوده از چشمان شما مخفی مانده است لذا بهتر است برای بررسی بیشتر از یک مشاور امین کمک بگیرید و با در جریان قرار گرفتن ایشان از جزئیات زندگی تان بهتر بتواند شما را راهنمایی کند. بنظر میرسد باید مهارت های کلامی خود را بالا ببرید و قلق همسرتان دست تان بیایید و بعداز این سال ها بتوانید با شناخت بیشتر ایشان متوجه نیازهای او بشوید و بدانید کدام یک از آنها دچار خدشه شده است ممکن است همسر شما از نظر احساس نیاز به آزادی با احساس نیاز به قدرت دچار مشکل شده باشد ممکن است درمواقعی که به او زیاد توجه میکنید ،رفتار شما نشانه هایی از وابستگی یا آویزان بودن را برای ایشان تلقی کند لذا به شما پیشنهاد میکنم در اسرع وقت‌ از یک مشاور امین کمک بگیرید ان شاالله خداوند شما را یاری کند 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید من‌‌و همسرم هجده سال باهم زندگی کردیم در بارداری دوم ایشون به من گفتن که خانمی رو صیغه کردن و به اون قول دادن که بعد از زایمان منو طلاق بدن واون خانم رو عقد کنن و خونه نمیومدن.من با هزار مشکلات بارداری رو در خانه پدرم گذروندم بعد از زایمان به خاطر بچه هام دوباره به زندگی برگشتم‌ وایشون هم با پادرمیونی پدرش قول داد اون خانم رو کنار بزاره.بعداز دو سال موفق شد از اون خانم دل بکنه ولی همش به من میگفت برو خونه بابات من از تو خوشم نمیاد بعداز یه عالمه توهین و تحقیر ،دیگه خسته شدم با بچه ها به خونه پدرم‌ اومدم سه ساله من بلاتکلیف خونه پدرم هستم به همه گفته من دوسش ندارم نمیخوامش.تازگی دو بار با هم‌صحبت کردیم ومیگه به خاطر بچه ها زندگی کنیم نه به خاطر خودت.میگه قول نمیدم سراغ خانم‌دیگه ای نروم به نظرتون من چه کار کنم؟( بیشتر مشکلات ما از نظر جنسی هستش) 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و وقت به خیر خدمت شما خواهر بزرگوار طبیعتا با حجم مسائل پیش آمده و توضیحات بسیار مختصر قضاوت کرد که در وضعیت فعلی درست ترین کار چیست؟ مسائل زیادی باید مورد توجه قرار بگیرند و بررسی بشوند از جمله اینکه: شما چگونه با هم آشنا شدید و ازدواج کردید؟ ازدواج مورد رضایت هر دو طرف بود؟ مسائل و اختلافات شما از چه زمانی آغاز شد؟آیا زمانی بوده که این مسائل وجود نداشته یا کمتر بوده اند؟ ارتباطات عاطفی و زیستی شما به چه شکل بوده؟ مسائلی که مورد اعتراض یا نقد همسر بوده،چه مسائلی بوده؟ پیش از بارداری دوم، روابط شما در زمینه های مختلف با همسر چگونه بوده است؟ زمانی که مجدد به زندگی بازگشتید،چه تلاشی برای بهتر شدن روابط یا حل اختلافات قبلی کردید؟آیا از مشاور خانواده کمک گرفتید؟ معمولا چه زمان هایی و پس از چه اتفاقاتی همسر از شما درخواست میکردند که به خانه پدرتان برگردید؟ در این ۳ سال که در خانه پدر تشریف دارید،چه تلاش هایی برای مشخص شدن وضعیت و تکلیف خودتون کردید؟ فرمودید بیشتر مشکلاتتان جنسی هست،آیا در طول این سال ها، برای حل این مشکلات اقدامی انجام دادید؟از مشاور یا درمانگری کمک گرفتید؟ و ... پاسخ این سوالات و سواات متعدد دیگر برای بررسی همه جانبه ی مسئله مورد نیاز هست و قطعا با چند خط، نمیتوان نظر مشخصی راجع به ادامه یا پایان یک زندگی و چگونگی هر کدام داد. اما آن چه که مسلم هست این هست که شما باید روش فعالانه ای در حل مشکلات و مسائل در پیش بگیرید، این که در برخورد با مسائل و اختلافات هر دو نفر راه حل های ناکارامد و غلطی را در پیش بگیرید، همسر یا خودشون را از میدان دور کنند یا شما را، و شما نیز منفعلانه به منزل پدر برگردید و مدت های طولانی را در آن جا سپری کنید، قطعا نتیجه ای جز بلاتکلیفی و فشار های مختلف روانی، در بر نخواهد داشت. باید ابتدا خود شما تصمیم جدی برای مشخص شدن وضعیت بگیرید ، و این روند را آغاز کنید و طرف مقابل را هم به روشی که امکان پذیر هست با خودتون همراه کنید، ترجیح این هست که به یک زوج درمانگر متبحر و با تجربه متدین و قابل اعتماد رجوع کنید و هر دو مسائل خود را مطرح کنید و شرح حال کاملی بدهید تا ابتدا مسائل مشخص شود، راه حل احتمالی هر کدام و سهم هر کدام از شما در حل این مسائل، سود و هزینه هر یک از دو راه ادامه زندگی یا جدایی و در پیش گرفتن راهکار های جدید! برای ادامه این راه که مجددا به وضعیتی مشابه وضعیت فعلی منجر نشود.در صورت عدم همکاری همسر در ابتدا یا تشخیص نیاز شخصی، خودتون روند مشاوره خانواده را با مشاوری امین آغاز کنید و فرصت را بیش از این از دست ندهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید من‌‌و همسرم هجده سال باهم زندگی کردیم در بارداری دوم ایشون به من گفتن که خانمی رو صیغه کردن و به اون قول دادن که بعد از زایمان منو طلاق بدن واون خانم رو عقد کنن و خونه نمیومدن.من با هزار مشکلات بارداری رو در خانه پدرم گذروندم بعد از زایمان به خاطر بچه هام دوباره به زندگی برگشتم‌ وایشون هم با پادرمیونی پدرش قول داد اون خانم رو کنار بزاره.بعداز دو سال موفق شد از اون خانم دل بکنه ولی همش به من میگفت برو خونه بابات من از تو خوشم نمیاد بعداز یه عالمه توهین و تحقیر ،دیگه خسته شدم با بچه ها به خونه پدرم‌ اومدم سه ساله من بلاتکلیف خونه پدرم هستم به همه گفته من دوسش ندارم نمیخوامش.تازگی دو بار با هم‌صحبت کردیم ومیگه به خاطر بچه ها زندگی کنیم نه به خاطر خودت.میگه قول نمیدم سراغ خانم‌دیگه ای نروم به نظرتون من چه کار کنم؟( بیشتر مشکلات ما از نظر جنسی هستش) 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و وقت به خیر خدمت شما خواهر بزرگوار طبیعتا با حجم مسائل پیش آمده و توضیحات بسیار مختصر قضاوت کرد که در وضعیت فعلی درست ترین کار چیست؟ مسائل زیادی باید مورد توجه قرار بگیرند و بررسی بشوند از جمله اینکه: شما چگونه با هم آشنا شدید و ازدواج کردید؟ ازدواج مورد رضایت هر دو طرف بود؟ مسائل و اختلافات شما از چه زمانی آغاز شد؟آیا زمانی بوده که این مسائل وجود نداشته یا کمتر بوده اند؟ ارتباطات عاطفی و زیستی شما به چه شکل بوده؟ مسائلی که مورد اعتراض یا نقد همسر بوده،چه مسائلی بوده؟ پیش از بارداری دوم، روابط شما در زمینه های مختلف با همسر چگونه بوده است؟ زمانی که مجدد به زندگی بازگشتید،چه تلاشی برای بهتر شدن روابط یا حل اختلافات قبلی کردید؟آیا از مشاور خانواده کمک گرفتید؟ معمولا چه زمان هایی و پس از چه اتفاقاتی همسر از شما درخواست میکردند که به خانه پدرتان برگردید؟ در این ۳ سال که در خانه پدر تشریف دارید،چه تلاش هایی برای مشخص شدن وضعیت و تکلیف خودتون کردید؟ فرمودید بیشتر مشکلاتتان جنسی هست،آیا در طول این سال ها، برای حل این مشکلات اقدامی انجام دادید؟از مشاور یا درمانگری کمک گرفتید؟ و ... پاسخ این سوالات و سواات متعدد دیگر برای بررسی همه جانبه ی مسئله مورد نیاز هست و قطعا با چند خط، نمیتوان نظر مشخصی راجع به ادامه یا پایان یک زندگی و چگونگی هر کدام داد. اما آن چه که مسلم هست این هست که شما باید روش فعالانه ای در حل مشکلات و مسائل در پیش بگیرید، این که در برخورد با مسائل و اختلافات هر دو نفر راه حل های ناکارامد و غلطی را در پیش بگیرید، همسر یا خودشون را از میدان دور کنند یا شما را، و شما نیز منفعلانه به منزل پدر برگردید و مدت های طولانی را در آن جا سپری کنید، قطعا نتیجه ای جز بلاتکلیفی و فشار های مختلف روانی، در بر نخواهد داشت. باید ابتدا خود شما تصمیم جدی برای مشخص شدن وضعیت بگیرید ، و این روند را آغاز کنید و طرف مقابل را هم به روشی که امکان پذیر هست با خودتون همراه کنید، ترجیح این هست که به یک زوج درمانگر متبحر و با تجربه متدین و قابل اعتماد رجوع کنید و هر دو مسائل خود را مطرح کنید و شرح حال کاملی بدهید تا ابتدا مسائل مشخص شود، راه حل احتمالی هر کدام و سهم هر کدام از شما در حل این مسائل، سود و هزینه هر یک از دو راه ادامه زندگی یا جدایی و در پیش گرفتن راهکار های جدید! برای ادامه این راه که مجددا به وضعیتی مشابه وضعیت فعلی منجر نشود.در صورت عدم همکاری همسر در ابتدا یا تشخیص نیاز شخصی، خودتون روند مشاوره خانواده را با مشاوری امین آغاز کنید و فرصت را بیش از این از دست ندهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob