سرکارخانم #شمس مشاور خانواده سلام 🌺شما از قبل سرد بودی به خاطر تربیت خشکی که خانواده داشته و خانم رو از همه چیز میترسونده و نسبت به مرد جماعت بدبین میکرده تا حرف مردم سرش نیاد و باعث شده واژینیس موس بشی شما چه در کنار این بنده خدای بی گناه باشی و چه در کنار هر مرد دیگه قضیه همینطوری پیش می ره وفقط میتونی با مشاوره ورفتار درمانی این مشکل رو برطرف کنی تا بتونی از زندگی لذت ببری شما الان شخصیتی بسیار سودایی داری که نسبت به همه چیز بدبین هستی و دچار وسواس فکری شدی ودر ضمن دچار نشخوار فکری هستی اینقدر که عاملی برای اختلال خواب شما شده 🌸جوانی مثل ایشان که با عشق جلو اومده و برخلاف عقیده تو ایشون رو بدبخت وبی دست وپا میدونه !جلوی خانواده اش ایستاده به خاطر تو با وجود نارضایتی آنها وادارشون کرده که بیایند به خواستگاری و نسبت بهت واقعا علاقه مند هستش مورد بعد اینکه شما طی این چهار سال ازدواج نذاشتی این بدبخت کنار حلال همسر خودش لذت ببره وبه آرامش برسه 🌼 به نظر تو فلسفه ازدواج چیه !؟غیر ازاینکه در کنار هم از وجود هم لذت ببرید وبه آرامش روحی وروانی برسید !؟این بیچاره به آرامش نرسیده که هیچ. کلی حرف از تو میخوره کلی هم از خانواده خودش که دیدی اشتباه کردی !واین دختر لایق تو نبود؟با همه اینها هنوز وفادار کنارت مونده واز تو در قبال خانواده دفاع میکنه اگه هرکس دیگه بود از طریق قانون راحت تو رو ناشزه میکرد وپیشرفت با یکی دیگه ازدواج میکرد در واقع باید بگم خیلی مهربان وخوش رفتاری!؟توقع داری یه خورده کره هم روی نونت بذاره!؟ 🌺یعنی دیگه چطوری باید ثابت کنه که نسبت بهت فدا کار و وفا دار هست !؟نه خودت از زندگی لذت میبری نه اجازه میدی که ایشون لذت ببره وداری جوانی هردو نفر تون رو به باد میدی ودر واقع خسر الدنیا والاخره میشوی اگه واقعا معتقد وبا ایمان هستی باید بهت بگم که به معنای واقعی مدیون این اقا هستی برای فرار خودت از محیط خانواده پدری به ایشون گفتی بله و ایشون رو هم از نعمت همسر فرزند آرامش و خوشی جوانی محروم کردی وشدی سوهان روحش!!!!! 🌸لطفا به خودت بیا !خدایی همسر نجیبی گیرت اومده که قدرش رو نمیدونی وداری ناسپاسی میکنی قول بهت میدم که آهش گردنت رو میگیره پس لطفا به خودت بیا و واقعا زندگی کن توصیه میکنم صددرصد به روانپزشک مراجعه کنی تا از این وضعیت خلاص بشی حتما به اتفاق همسرت مراجعه کن 🌼 واز نظر تغذیه ای اصلا چیزهایی که سودا زاست نخور مثل چایی ،یخ،غذاهای فریزری،نوشابه و......واز غذاهای گرم مزاج استفاده کن هرروز توی خونه اسفند دود کن تا مغز ت گرم بشه و لطفا قدر خودت جوونیت و همسرت رو بدون که تا الان هم بهت وفادار مانده وتحملت کرده لطفا برای درمان اقدام کن همه اینها ریشه در کودکی شما داره ...... ☘عزیزم مهم این بوده که خودش دوستت داره واین رو ثابت کرده بهت بگم که دخترانی رو می شناسم که تالارهای آنچنانی گرفته اند ومهمانیهای هزاران نفری گرفته اند و حتی به ماه نکشیده مهریه خودشون رو هم حلال کرده اند و رفته آن و اصلا این چیزها مایه خوشبختی نیست اونی که آدم را خوشبخت میکنه عشق ورزی و محبت داشتن به همسر هست وخدا رو در نظر داشتن و درک متقابل دونفر و ارامش بخشیدن به هم و همه اینها لازمه اش شناخت شخصیت طرف مقابل هست آقایون اصلا اهل سخن گفتن زیاد نیستند وبه جای دوستت دارم زبانی درعمل ثابت میکنند که دوستت دارم که این بنده خدا آخر عمل بوده 🍁آقایون پر حرفی رو دوست ندارند برعکس خانم و اگه این بنده خدا حین حرف زدنهای تو خوابش برده از روی بی احترامی یا بی توجهی نبوده از همه اینها که بگذریم 🌺 چیزی که باعث میشه زن ومرد نسبت به هم نزدیکتر بشوند بتونند قدمهای بعدی رو بردارند ارتباط جنسی هستش وقتی چهار ساله هیچی به خودش ندیده چطوری توقع همدلی و محبت داری وبتونه دلداری بده خوب وقتی نمیپذیریش چطوری بهت دل بده همین الان پیامکی هم داری همه جوره میکوبیش اگه پیش خودش هم اینها رو بگی که بدبختش کردی و دیگه دست و دلش به هیچی نمی ره و دیگه متنفر میشه از هرچی زنه !چون مرد توقعش از زنش محبت دوست داشتن توجه و رسیدگی است تا دلخوش به زندگی با عشق بره دنبال کار و زندگی به این امید که تو همه خستگیهاش رو به جون میخری و سرشار از عشق و ارامش و توجه اش میکنی اما....... 🌼آیا شب دامادی هم بو میداد که به دلش گذاشتی آیا نمیشه همه این خواسته ها رو با عشق و محبت زنانه ازش بخواهی اقایون ذهن خوانی بلد نیستند وباید مستقیم بگی چی میخوای وقتی تو بهش دل بدی اونم دل نمیده منتهی اون دیگه از خودش هم گذشته چون هیچ مهری این وسط نیست 🌺عزیزم بهترین مشاور خودتی که باید دیدگاه فکری خودت رو عوض کنی عزیزم بلد نیستین با هم ارتباط بگیرید و همدیگه رو درک نمی کنید! در کل رابطه دوطرفه است و نمیشه گفت یکی مقصر و دیگری بی گناه هستش ولی در کل شروع کننده این مشکل تویی عزیزم یه خورده بهش فک

سوال392 سلام من ۲۴ ساله ام و ۷ سال ازدواج کردم قبل از ازدواج همسرم سالم بود و قرار بود نزدیک خونه مادرم پاکدشت زندگی کنیم اما بعدش منو برد درود پیش خانوادش زندگی کردیم تا اینک حامله شدم و فهمیدم معتاده از طرفی ام تو اون روستا تو باغ باباش کار میکنه و باباش بهش پول نمیده و بجاش شام و ناهار خونه اوناییم. بعد از اعتیادش دیگه کارم نکرد و نتونستم تحمل کنم بخاطر همین بعد از زایمان طلاق گرفتم. بعد ک یه مدت گذشت با وساطت دیگران و بچم رفتم زندگی کردم اما صیغه. بعد مدتی باز عقد کردیم و تمام این‌مدت تا الان ک هفت سال شده بیکار بود. کارش ک با پدرشه بخاد پول بده میده نخادم نمیده. ازونورم شوهرم به زور میره سرکار و اکثر مواقع بیکاره. بچه دوممو حامله شدم اما نمیخاستم و میخاستم بندازمش ک اطرافیانم گفتن گناه داره و نگهش دار. چن روز دیگ بدنیا میاد و الانم گیر افتادم بدجور شوهرم باز افتاده تومواد کار میکنه فقط پول مواد شو درمیاره فکر هیچی دیگه نیست تازه فهمیدم کارتمو برده اون 200تومنی که دوستم واسه زایمانم داده بود 20تومنشو برداشته فقط منتظرم این بچه بدنیا بیاد تا بزارم برم. من هیچ امکاناتی ندارم این پیامم گفتم به دوستم فرستاده. خانوادمم نمیتونن پشتمو بگیرن چون خودشون وضع مالی خوبی ندارن. اما دیگه نمیتونم تحمل کنم اینهمه اعتیاد و بیکاری و بی پولی طاقتمو از بین برده. شما بهم بگید طلاق بگیرم نجات بدم خودمو یا بارم با این شرایط و تک و تنها ادامه بدم... رو شوهرم اصلا حساب نمیکنم یه روز دق میخوردم سرکارنمیرفت هیچی نداشتم الان می ره کار میکنه چون پول مواد شو دربیاره بازم فکر هیچی نیست الان مشکلم فقط مواد شه بخدا اگه این موادش نباشه کارم می کنه یه پول بخورونمیری درمیاره امااینجوری خرج موادش میشه فقط هیچ پناه و کمکی ام بجز خدا ندارم پاسخ ما👇 سرکارخانم#شمس مشاورخلنواده باسلام ا ول اینکه شاید یه کوچلو زود ازدواج کردی وشاید هنوز به بلوغ کافی برای ازدواج ودوری از خانواده نرسیده بودی چون حتی کار همسرت رو هم در نظر نگرفته بودی که این بنده خدا چطور باید خرج زندگی رو بده وجالبه که خانواده هم دراین باره اقدامی نکرده اند من فکر میکنم که حتی تحقیق هم نکردین بعد ازدواج که تازه پی به اشتباهاتت بردی که شاید عاملی برای ناسازگاری و دلخوری از جانب شما وپناه بردن ایشون به اعتیاد شده حالا موندم توکه میدونی این اقامشکل داره دیگه چرا باردارشدی که بچه طلاق رودست جامعهِ بزاری اونم دختر با اون روحیه حساس وشکننده حالا دیگه طلاق گرفتی رفتی چرا دوباره برگشتی تازه اونم صیغه تازه اگه بد بود چرا صیغه رو تبدیل به عقد کردی !لابد راضی بودی که دوباره عقدش شدی حالا راست میگی ابن اقا بی کاره شما گشنه گذاشته اعتیادم داره اخه دختر عاقل دیگه چرا بچه دوم رو باردار شدی توبادوتا بچه کجا میخوای بذاری بری ایا منبع درامدی داری که خرج خودت وبچه هات رو بده ایا تکیه گاهی داری که بتونه سه نفر دیگه رو ساپورت کنه؟عزیزم بهتره دیدگاه ورفتارت رو عوض کنی وقبول کنی که شوهرت الان بیماره وباید مداوا بشه ودکنار ان از محبتت سیراب بشه یعنی بهش امید بدی ودلخوشی تا بتونه سر پا بسه وبرای بهتر شدن زندگیش تلاش کنه اگه قرار باسه صبح تا عصر بهش غر بزنی وسرکوفت بزنی دبگه دل ودماغی واسه ادامه دادن نمیمونه وبدتر تو مواد غرق میشه لطفا زندگیت رو دریاب وبه جای ایه یاس خوندن تلاش کن خانومهای روستا اکثراً هنر مندن ویه حرفه بلدن سعی کن یه کاری دست وپا کنی مثل قالی بافی خیاطی وهر حرفه دیگه که توی منطقه شما باب هست حتی کشاورزی باید که با چنگ ودندان مبارزه کنی تازندگیت رو نجات بدی به خاطر بچه هات توالان یه مادری لطفا به خو ت بیا قبول دارم که واقعا سخته نجات یه معتاد ونجات زندگیت ولی تو میتونی وتلاشت رو بکن لطفا باطلاق مشکلت حل نمیشه پس همسر مریضت رو دریاب گلم باارزوی روزهای بهتر..... @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺