#چالش_اتفاقات_عروسی
من 16سالگی ازدواج کردم و از هیچی سر در نمیاوردم😁
شوشو بجز ی خواهر کسی نداشت اونم شهر دیگه بود. ی برادر ناتنی داشت مجرد با دوستش اومد خونه ما
بعدش بگم این برادرش ی هندونه ده کیلویی با سه کیلو خیار اورد داد دست من 😐
منم بلد نبودم چکارکنم
همه هندونه رو قاچ کردم ریختم تو ی کاسه بزرگ
و تمام سه کیلو خیارم پوست کندم اوردم گذاشتم تو دیس پیششون🤦♀
اقا یباره دیدم نگاه نگاه میکنن برادر شوهرم بهم گفت عروس خودمون پوست میکندیم چرا همه خیار هارو پوست کندی😅
الان بیست سال گذشته ولی من هنوز یادم نمیره 😢
┄┅┅❅🟤🟢🔴🟣❅┅┅
@t_banooo