#چالش_خدمت_به_خانواده_همسر
پارسال تابستون با دوتا خواهرشوهرا و مادرشوهر رفتیم مشهد از لحظه ای که به هتل رسیدیم مادرشوهر گفت ویلچر بگیرید من پام درد میکنه
چشمتون روزه بد نبینه
سه روز اول هلاک شدیم میبردیمش, میوردیمش
,نشسته بودیم تو اتاق هتل مادرشوهر حمام بود,
خواهر شوهرا میگفتن مامان چرا اینقد خودش لوس کرده 🙈
یه قدمم راه نمیره
غر میزدن
منم یهو گفتم بابا بنده خدا پاش درد میکنه
خواهرشوهر گفت فردا امتحان کنیم بردیمش تو صحن یه جای مناسب انتخاب کردیم بهش گفتیم نماز و دعاتو بخون ما بریم زیارت رفتیم یه گوشه وایسادیم 🧐
یهو مادرشوهر پاشد سریییع دوید طرف حرم
منو بگو از خنده حواسم نبود به خواهرشوهرا گفتم عجب زبلیه ن🤦♀ 😁😁😅
┄┅┅❅🟤🟢🔴🟣❅┅┅┄
@t_banooo
#چالش_خدمت_به_خانواده_همسر
اغااااااااااا من یه سوتی باحال یادم میاد 😂😂😂
اوایل عقد مادر شوهرم دنده اش رفته بود تو شوهرم می خواس با بادکش گرم دنده اش بیاره بالا بعد شوهرم با در شربت و پنبه الکلی و لیوان این کار می کرد یه لیوان ابم کنار دستش بود که بمال به ته دره شربت یکم آب که مامانش نسوزه وای ماهم اومده بودیم خود شیرینی کنیم کمکش کنیممم اومدیم لیوان خالیه بدیم بزار رو دنده مادرش لیوان پر یهو با تمام زور و هول ابش پاشیدم تو صورت مادر شوهرم 😂🤣🤣🤣وای بعدم شوهرم یه نگاه بدی کرد منم زودی خودمو جمع کردم تا دعوا نکرده نشستم رو مبل یه حالت قهر دست پیش گرفتم عقب نیفتم خیلییی باحال بوددددد
مدیر کانال:
اینم جزو خدمت به مادرشوهر حساب میکنیم چون نیتشون خیر بوده😂
┄┅┅❅🟤🟢🔴🟣❅┅┅┄
@t_banooo
#چالش_خدمت_به_خانواده_همسر
سلام ستایش جان وهمه ی خواهرای گلم
خیلی ممنونم از کانال خوبتون که وقتی تو کانالم انگار میشینم ساعت ها با خواهرای عزیزم گفتوگو میکنم
میخواستم از مادر شوهر بگم راستش من از مادر شوهرم اندازه ی مادر نازنینم راضی هستم .اوایل ازدواج با اینکه سنم کم بود ولی خیلی خوب متوجه محبت هاش دلسوزیهاش میشدم و کارهای خوبی که انجام میدادوکلی هم ازم حمایت میکرد وهمیشه طرف منو میگیره تا پسرش😁
خاستم به خواهرای گلم بگم که به مادر شوهر ها به یه چشم نگاه نکنید 💋
اینم بگم من هم بهشون فوق العاده احترام میزارم وواقعا دوستشون دارم😘
وهمین رابطه ی با مادر شوهرجان اثرات خوب زیادی تو زندگیم داشته توی 10 سال با توکل بر خدا ومحبت محبببتتتت👌زنگیم خوبه البته دوستان مشکلات رو نذارید بزرگ بشه تا حلس کنید همون اول اول تونطفه حلش کنید انشاالله که هممون زیر سایه ی بزرگتر ها موفق باشیم❤️❤️❤️
#راهنمایی_اعضا
┄┅┅❅🟤🟢🔴🟣❅┅┅┄
@t_banooo
#چالش_خدمت_به_خانواده_همسر
سلام ستایش جان ممنون از کانال خوبتون من الان هفت ماه آمدم سر زندگی قبلشم چهار ماه نامزد بودیم ازدواج ما با آشنایی شروع شد چند ماه بعدش عقد کردیم
یکی از خواهرام ب زندگیم حسودی میکرد چندبار خواست زندگی من همسرم رو بهم بریزه حتی همسرم حرف از جدایی زد تو نامزدی در حالی ک خیلی عاشقم بود و هست ولی بخاطر دخالت خواهرم این حرف ها پیش آمد ولی ب سه روز نکشیده با وساطت پدرم خدا بیامرز و مادر شوهر عزیزم ب خیر گذشت
مادر شوهرم همیشه پشت من بود همیشه طرفداریمو پیش شوهرم میکنه همچنین ی دونه خواهرشوهرم خیلی هوامو داره هیچ وقت پشت سرم پیش همسرم حرف نمیزنن الانم چهارماهه حاملم عین چی دورم میگردن منم همیشه احترامشونو داشتم
با مادر شوهرم تو ی ساختمان زندگی میکنیم همیشه برا خودمون فرا درست میکنم برا مادرشوهرمم غذا میدم بالا واقعا مث مادر نداشتم دوستش داشتم بهش احترام گذاشتم باهاش حتی شوخیم میکنم شوخی های مادر دختری تا حدی ک مادرشوهرم اجازه نمیده کسی پشتم حرف بزنه همیشه ب عشق جانم میگ حدیثه پدر نداره مادر نداره یتیم اگ بخوای دلشو بشکونی ناراحتش کنی خدا بد جواب میده
دوشب پیش تولد خواهر شوهرم بود مادرشوهرم در حالیکه تولد خواهر شوهرم بود برا منم کادو خریده بود هیچ وقت کم نذاشته تو این چند وقته برام هوامو داشت هیچ وقت حرف زندگیمو پیش خانوادم نمی زنم مادرشوهرم بخاطر راز دار بودنم خیلی دوستم داره هیچ وقت نمی ذاره تو ی مهمونی ی لباسو دو بار بپوشم بهترین لباسارو برام میدوزه همیشه دوست داره از کسی کم نداشته باشم با اینک تو نامزدی خیلی حرف کشیدم از همسرم تحمل کردم ک الان نتیجشو میبینم صبر کردم دم نزدم ب خدا دعا کردم جوابشو دیدم زیرابی نرفتم بدگویی نکردم خدا جوابمو داد ک الان ی نی نی تو راه دارم همسرمم الهی شکر عاشقمه ببخشید طولانی شد فقط خواستم بگم واقعا دلتون با کسی صاف باشه اونم شبیه رفتار خودت میشه اسم من حدیث مامان کوچولو
#درخواست_راهنمایی
┄┅┅❅🟤🟢🔴🟣❅┅┅┄
@t_banooo