#چالش_ماجراهای_خواستگاری
این چایی خواستگاری که چه کرده همه رو یه دور سوزنده 🤣😵
بالاخره نوبت چایی خواستگاری ماهم شد و من هیچ موقع چایی نیاوردم
البته و این خان داداش بودن که همیشه زحمت چایی رو می کشیدن
بله چایی رو آوردن و
به همه تعارف کردن
پدر خدا بیامرزم و خود برادرم بسیار سریع چایی رو دست گرفتن و مشغول خوردن شدن
داماد بخت برگشته از همه جا بی خبر هم به خیال اینکه چایی سرده و قابل خوردن یه قلوب گنده رفت بالا که یهو دیدیم چشمای سبزش عین یه قورباقه زد بیرون 😳😩و دستش جلو دهن با سرفه بدو بدو رفت سمت در 🏃♂🏃♂🏃♂🏃♂🏃♂
بیچاره حتی نمی دونس درهای خونه کدوم به کدومه ، فقط زد از آپارتمان بیرون
ما نمی دونستیم بخندیم یا ناراحت بشیم
مادرشم پشت سرش صداش می زد خاک بسرم چی شد
خلاصه بعدا فهمیدیم برعکس خانواده ما اینا عادتشونه چاییاشونو سرد می خورن😂
خلاصه مایی که تو خوردن یه چایی ام تفاهم نداشتیم بنظرتون این ازدواج می تونس سر بگیره ؟؟؟
البته تا حالاش که بعد ۱۵ سال خوب بوده🙈
┄┅┅❅🟤🟢🔴🟣❅┅┅┄
@t_banooo
#چالش_ماجراهای_خواستگاری
رفته بودیم شهرستان خواستگاری یکی از فامیلامون
موقع نهار دختره دیس قرمه سبزی رو چپ کرد رو سر دوماد
همینطور ک بخار قرمه سبزی داشت بلند میشد از کلش و همه هول شده بودن و کاری میکردن
من یهو گفتم اشکال نداره اون کلش همینجور بوی قرمه سبزی میداد
حالا دیگه مارکدار شد
همه ترکیدن 😂😂😂
┄┅┅❅🟤🟢🔴🟣❅┅┅┄
@t_banooo