فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تا لحظاتی دیگر....
✊گلبانگ اللهاکبر در سراسر کشور
✌️از پشتبامها و پنجرههای منازل نور
از اسپیکر و باندهای صوتی هم کمک بگیرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهاکبر گفتن شهید سلیمانی❤️
در شب ۲۲ بهمن
وعده ما امشب ساعت ۲۱:۰۰✊
الله اکبر
دهه فجر
╲\╭┓
╭🌺🍂🍃
┗╯\التماس دعای ظهور🤲
اندازه ای که ضد انقلاب ها در باطلشون اراده محکم دارن ما هم در حقمون اراده محکم تر داشته باشیم
اندازه ای که اونها در ترس و استرس از لای پنجره ها مرگ بر.... میگن بعد فیلم ذلیلانه شونو میفرستن برای عنترنشنال ها ما صد درجه بیشتر پیروزی انقلابمونو داااااد بزنیم امشب👏👏👏
به کوری چشم دشمنان و امریکا و عنتر ها و بی بی سیها و منو تو ها امشب سنگ تموم بذارید تو مجتمع هاتون تو محله هاتون تا از صدای الله و اکبرتون لرزه بیفته به جون عنترنشنال ها😁
وعده همه ایرانیان غیور و وطن پرست ساعت ۲۱ امشب
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
مادران عزیز در تشویق اقای خونه و بچه ها نقش زیادی دارنا 😁
اقایونو بچه هارو بفرستید امسال با همه سالها فرق داره 😉
Meysam Motiee - Allaho Akbar - 128 - mahanmusic.net.mp3
3.89M
🎙 نوای اللهاکبر
🔰 #میثم_مطیعی
#دهه_فجر
وعده همه ایرانیان غیور و وطن پرست ساعت ۲۱ امشب
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
❗️🔵❗️🔵❗️🔵❗️🔵❗️🔵
🔴 آموزش رایگان فرزندپروری🔴
🔶🔶پرسش و پاسخ🔶🔶
✅❇️از مشاور تربیتی❇️✅
🔹شیوههای #تربیت_فرزند سالم و صالح
🔹رفعمشکلاتوبهبودارتباطبافرزندان
↩️ زیر نظر مشاور و کارشناستربیتی
👇👇👇👇
📢
https://eitaa.com/joinchat/3978494256C178d13fa18
📢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازمشهد منطقه شاندیز.
علی آقا ومحمدآقا وعارفه خانوم
انقلابی های کوچولو
#ارسالی_اعضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاطمه عسکری دوساله مشهد
#ارسالی_اعضا
💗زندگی بانوی بهشتی
فاطمه عسکری دوساله مشهد #ارسالی_اعضا
مرگ بر اومیکا😍
گرم و تمرین میکنن برای فردا😁
کلیپای بانک الله و اکبرو تو این دو تا کانالمون زدیم دوست داشتید بببینید😁👇
@khandehpak
@BaSELEBRTY
💗زندگی بانوی بهشتی
🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ٧ سعید گوشه های زیر سفره ای رو صاف کرد. سفره رو کمی به بالا کشید.
🔻 داستان خانه مریم و سعید
🔹 قسمت ٨
مریم و سعید عادت دارن وقتی خونه خودشون سر سفره هستند رو به روی هم بشینند. وقتی هم که به مهمونی می روند یا مهمون دارند سعی می کنند کنار هم بشینند. بچه ها هم که مسلماً تلاش می کنند تا نزدیک ترین نقطه به مامان و بابا رو به چنگ بیارند.
مریم و سعید اهتمام زیادی هم دارند بر اینکه تو خونه همواره آراسته باشند. در واقع به ظاهر خودشون در منزل بسیار اهمیت میدند.
اون شبم که پای سفره نشسته بودند، مریم یه دامن بلند گلبهی با یه لباس صورتی ملایم پوشیده بود. آستیناش تا آرنجشو می پوشوند. قبلاً که علی کوچیکتر بود آستین کوتاه تر هم می پوشید. ولی چون داره به سن بلوغ نزدیک میشه مریم هم رعایت می کنه. میخواد یه سری معیارهای اصیل براش جا بیفته. میخواد ذهن نوجوونش پیش از موقع درگیر مباحث جنس مخالف نشه. دچار کنجکاوی بیخود و بی جهت نشه و ضرر نبینه. میخواد پسرش تو امنیت و آرامش روانی دوران بلوغ رو طی کنه و مرد بشه. پسرش باید در آینده یه تکیه گاه باشه تا یه زن بتونه با حمایتش رشد کنه. همه ی این ها می طلبه و ارزشش رو داره که پوشش مامان تو خونه نه تنها تحریک کننده نباشه که آرامش بخش باشه.
موهای مریم هم طبق معمول شونه شده و مرتب بود. لباساشم که حسابی خوشبو. معطر به همون عطری که چند وقت قبل به همراه سعید انتخاب کرده بودند. مریم و سعید معمولاً تو انتخاب لباس و عطر به تنهایی خرید نمی کنند. برای انتخاب حتماً نظر همدیگرو جویا میشند.
سعید هم یه لباس آستین کوتاه و یه شلوار سرمه ای پوشیده بود. موهاشم به زیبایی شونه کرده بود. عطری رو هم که مریم به مناسبت تولدش براش خریده بود، زده بود. علی و محمد کنار بابا نشسته بودند و فاطمه کنار مامان. میثم هم روی پای مامان در حال شیر خوردن بود. محمد رو به مریم کرد و گفت:
_مامان آب میدی؟
فاطمه بی معطلی جوابش داد:
_ محمد اگه آب بخوری باید از اول شروع کنیا.
مریم برای بچه ها یه قانون گذاشته بود. هرکی تا چهل روز بین غذا آب نخوره یه جایزه می بره. یه کتاب، بازی فکری یا چیزی شبیه اینا. اگرم کسی بعد از چند روز رعایت آب نخوردن حالا آب بخوره، چهل روز از اول شروع میشه. محمدم با یادآوری فاطمه یادش اومد تا حالا پنج روزه که آب نخورده. نمی خواست این پنج روزش از بین بره. پس صرف نظر کرد. پرسید:
_مامان الان چند روزه که من وسط غذا آب نخوردم؟
مامان لبخندی زد:
_الان پنج روزه. با امشب میشه شش روز. تا سی و چهار روز دیگه که میخوای آب نخوری میشه چهل روز.
محمد با خوشحالی به بچه ها گفت:
_آخ جون. من سی و چهار روز دیگه جایزه می گیرم.
مریم و سعید هم نگاهی به هم انداختند و لبخند رضایت روی لباشون نشست.
اون ها با استفاده از گزاره ی تربیتی "قانون، تشویق، تنبیه" در شکل گیری رفتارهای خوب فرزندانشون یا رفع رفتار اشتباه اون ها موفقیت های زیادی داشتند. البته همه ی اینها به دلیل بودن آرامش در فضای خونه و خانواده ست. مریم و سعید هم مثل همه ی همسرها در برخی مسائل، سلایق، علایق و اختلاف نظرهایی دارند؛ اما هیچ گاه به خودشون اجازه ندادن در جلوی روی بچه ها مسائل اختلافی رو با تنش مطرح یا حل و فصل کنند.
چند روز قبل، علی از پسر خاله ش یه جوک شنیده بود. خیلی خوشش اومده بود. می خواست برای مامان و بابا تعریف کنه. رو کرد به بابا و گفت:
_بابا یه جوک بگم؟
بابا با خنده جواب داد:
_بگو بابا؛ بچه ها علی میخواد جوک بگه
لبخند روی صورت علی هی داشت کش می امد و نزدیک بود با یه انفجار تبدیل بشه به یه خنده ی بلند. پس ادامه داد:
_یه روز یه آقاهه می خواست بره عربستان. بلد نبود اونجا چه جوری صحبت کنه. یکی بهش گفت: این که کاری نداره. فقط کافیه اول هر کلمه یه "ال" بذاری دیگه درست میشه. مثلاً بگو الچطوری؟ الخوبی؟ خلاصه این آقاهه رفت عربستان. گشنه ش بود رفت یه رستوران. به گارسون گفت: اللطفاً الیک الچلو و الکباب و النوشابه و السالاد البیارید. گارسونم سریع هرچی سفارش داده بود براش آورد! آقاهه خیلی از دست خودش راضی بود که اینقدر زود عربی یاد گرفته. وقتی می خواست پول غذا رو حساب کنه گارسونه اومد نزدیک گوشش یواش گفت: برو خدا رو شکر کن که من فارسی بلدم وگرنه "الکوفت" هم بهت نمی دادم!
مریم و سعید و بچه ها زدند زیر خنده. سعید که انگار خیلی خوشش اومده بود گفت:
_البیزحمت النمکدان را البدهید... و دوباره همه با هم خندیدند.
❤️ ادامه دارد...
✍ نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
میخوای یه باربرای همیشه صورتت پربشه ولی برگشت نداشته باشه؟؟
🔴پکیج پرکننده صورت که عضله سازی میکنه
🔴پرشدن صورت بدون قرص 😱
🔴کاملا #واقعی
🔴پرشدن طبیعی به صورت گیاهی
🔴برای اولین بارنوعی جوانه گندم فرآوری شده
🔴 تماماً پروتیین و ویتامین وموادمغذی
❌ بدون بازگشت
❌ بدون رژیم غذایی
❌️مختص زن ومرد وبچه ها
❌️و زنان باردارو شیرده
بزن برو داخلش ببین چه خبره👇👇
https://eitaa.com/joinchat/4222877900C3ea812bf7f
💗زندگی بانوی بهشتی
شما ایا اماده اید برای مرگ❓ برای امادگی روبه روشدن با مرگ چه کارهایی روزانه انجام میدید❓ الان ملک ال
#خاطره_تجربه_غسالخونه
سلام
خسته نباشید
از روزی که مادرم از دنیارفت تقریبا دوسال پیش
مادرم درخانه از دنیا رفت ما هم دکتر آوردیم خونه وقرار شد در خانه غسلش بدیم ودختر خاله مادرم که او هم از دنیارفت غسلش داد به من گفت باید برای کمک وغسل دادن کمکم کنی من هم با تمام غم وسختی از دست دادن مادر عزیزم که تمام دارایی من از این دنیابود کمکش کردم باورم نمی شد که اولین کسی که غسل دادنش را دیدم مادرم بود انقدر آرام به خواب رفته بود که وقتی اورا غسل می دادیم احساس آرامش داشتم بر عکس همه می گويند ترسناک هست ولی اصلآ هیچ ترسی نداشت از اون روز تا حالا هیچ وقت مرگ رو از یاد نبردم وهمیشه حاضرم برای این تولد دوباره ولی همیشه از خدا می خواهم اول زیارت آقا وسرورم امام حسین علیه السلام رو قسمتم بکنه بعد در راه یاری امام زمان عج شهیدم کنه به امید برآورده شدن تمام آرزوها
مریم
#پاسخ_مخاطب
💗زندگی بانوی بهشتی
شما ایا اماده اید برای مرگ❓ برای امادگی روبه روشدن با مرگ چه کارهایی روزانه انجام میدید❓ الان ملک ال
سلام .من خدارو شکر میکنم یکساله دارم هرروز نماز قضا شده میخونم نماز صبح سه بار و نمازهای دیگرم یکبار و سعی میکنم گناه نکنم مخصوصا غیبت و همین یکسال آرامشم بیشتراز ۳۷ سال زندگیم بوده نمیگم هرروز ولی خیلی زیاد به مرگ فکر میکنم ومیترسم از روز قیامت که گناهانم بیشتر از حسناتم باشه همین الانم اشکام سرازیر شدند همیشه دعا میکنم برای خودم عزیزانم دوستانم همسایه هامون حتا دشمنانم و کسانی هم ک مشکل دارم که روسفید باشیم در پیشگاه خداوند و درامان مانیم از آتش دوزخ .التماس دعا دارم از همه ی دوستان برای عاقبت بخیری همه ی مسلمین و اموات همه(پدرو مادران آسمانی و پدر عزیزم که محب آقا امیرالمومنین علیه السلام بودند) با صلوات بر پیامبر اعظم و اهل بیت بزرگوارشان سلام الله
#پاسخ_مخاطب
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ پیام زیبای یک ساندیس خور کوچولو👌👌👌👌👌👌👌
اجرتون با آقا امام زمان(عج)
#22بهمن🇮🇷
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم ابتکار داداش عباس گل برای روز ۲۲ بهمن
هدایت شده از آشپزی ونکات اسلامی
😳😱
زنی با هزار قلم ارایش میارن غسالخونه😨😨
ناخن کاشته،مژه کاشته فامیلاش میگن بکن همه رو 😳
این فیلم زندگیمو عوض کرده خیلی وحشتناکه😰
کلیک کن تا پاک نشده😳❌😱
🔴فقط یک تبلیغ نیست یک هشدار است🔴
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
فیلم سنجاقه👆👆
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
#تجربه_من
#بارداری_ناخواسته
#سقط_جنین
سلام مرسی بابت مطالب جذاب کانال
ان شاالله خدا مادر بزرگوارتون رو بیامرزه
ما سه تا خواهریم. وقتی مادرم خواهر سومیم رو باردار شد بخاطر ناخواسته بودنش روحیه ش خیلی بد بود بعد از اینکه سونوی اول رو هم رفت و دکتر گفت احتمال داره که بچه مشکل ذهنی یا جسمی داشته باشه روحیه ش بدترم شد جوری که کل روز گریه میکرد و میگفت این بچه رو باید سقط کنیم پدرم خیلی مذهبیه ولی انقد اوضاع روحی مادرم داغون بود که آخرش قبول کرد سقطش کنن. یادمه که یه دکتر آوردن خونه و اولین داروی سقط رو به مادرم تزریق کرد
فرداش خاله م گفت یه دکتر خیلی خوب پیدا کرده و مامانمو به زور برد پیشش و جالب بود که دکتر خیلی تعجب کرد که چرا گفتن این بچه مشکل داره درصورتی که سالم سالمه. بعد از اون مادرم خیلی پشیمون شد و همش درحال دعا بود که بچه طوریش نشه.
خدارو هزاربارشکر باوجود داروی سقط خدا خواست خواهرم بمونه و الان بشه شیرین ترین عضو خونواده😍
ان شاالله هرکس بچه میخواد دامنش هرچه زودتر سبز بشه❤️
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
💗زندگی بانوی بهشتی
#تجربه_من #بارداری_ناخواسته #سقط_جنین سلام مرسی بابت مطالب جذاب کانال ان شاالله خدا مادر بزرگوارتون
تجربه بارداریتونو بفرستید برای من
💗زندگی بانوی بهشتی
🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ٨ مریم و سعید عادت دارن وقتی خونه خودشون سر سفره هستند رو به روی ه
🔻 داستان خانه مریم و سعید
🔹 قسمت ٩
💚 قسمت نهم #رمان_آموزشی
❣خانه مریم و سعید❣
فاطمه و علی بیست روز میشه که وسط غذا، آب نخوردن. تمام تلاششون اینه که چهل روز رو رعایت کنند. وقتی چهل روز تموم شد و جایزه رو گرفتند، در مرحله بعد بایست تا شصت روز یعنی دو ماه رعایت کنند. اگرم کسی تا دو ماه رعایت کنه در مرحله بعد میشه سه ماه. این قانون همین طور ادامه پیدا می کنه تا نهادینه بشه. این گزاره ی تربیتی "قانون، تشویق، تنبیه" نیاز به اندکی صبر و حوصله و گذشت داره اما نتایج عالی و قابل توجهی هم خواهد داشت.
مریم و سعید و بچه ها اگه سر شب خونه باشند حتماً تا هشت و نیم شامشون رو می خورند. بعد از اون، مریم بچه ها رو به اتاق می بره و براشون کتاب داستان می خونه. گاهی اوقات هم خودش قصه میگه. سعید هم همین طور. در طول ماه حتماً چند شب برای بچه ها قصه میگه. بچه ها هم که عاشق شنیدن قصه هستن. خصوصاً از زبون مامان و بابا. مریم سعیدو صدا زد و ازش خواست که چراغ های اتاق پذیرایی رو کمتر کنه. می خواست که بچه ها حواسشون پرت نشه و کم کم با نور کم اتاق خوابشون بگیره. سعید چراغ رو خاموش کرد. فقط یکی از چراغ های کم نور بالای سر خودش رو روشن گذاشت. تلویزیون داشت اخبار 20:30 پخش می کرد. سعید صدای تلویزیونو کم کرد.
از همون هفته ی اول که سعید دو شیفت شروع به کار کرد، فکر مریم حسابی درگیر شد و آروم و قرار نداشت. از تصمیم شون پشیمون شده بود. با خودش فکر می کرد "واقعاً تبدیل خودروی خودشون به یه مدل بالاتر چقدر اولویت داره؟ الان یک ماهه که بچه ها درست و حسابی با پدرشون بازی نکردن. هر شب سعید خسته ست. بعضی شب ها اونقدر خسته ست که فرصت یه شب بخیر گفتن هم نداره. سرشو که رو بالش می ذاره، انگاری شارژش تموم میشه."
مریم به این نتیجه رسید که تو اولویت بندی هاش دچار اشتباه شده. تصمیم گرفت تو یه فرصت مناسب موضوع رو با سعید مطرح کنه. اما نگران بود سعید ناراحت بشه و بگه که خودت خواستی چنین کنیم و چنان.
بچه ها به اتاقشون رفتند. مریم هم قبل از رفتن به اتاق بچه ها به سراغ سبد لباسا رفت. لباسا رو تو لباس شویی ریخت اما روشنش نکرد. فاطمه دویده بود دنبال مامان ببینه میخواد چی کار کنه. از مامان پرسید:
_چرا لباس شویی رو روشن نکردید؟
مامان لبخندی زد و دستی روی گونه های فاطمه کشید و گفت:
_چون الان ساعت پر مصرف برقه. من همیشه آخر شب لباس شویی رو روشن می کنم عزیز دلم.
فاطمه پرسید:
_ساعت پر مصرف یعنی چی؟
مامان جواب داد:
_یعنی الان که هوا تازه تاریک شده و همه ی مردم چراغای خونه هاشونو روشن میکنن، مصرف برق بالا میره. به خاطر همین نباید تو این ساعت وسایلی که زیاد برق مصرف میکنن استفاده کنیم. وسایلی مثل جارو برقی، چرخ گوشت، اتو و لباس شویی. چون باعث میشه برق بعضی خونه ها ضعیف بشه یا حتی قطع بشه و تو تاریکی بمونن. حالا بدو برو سر جات بخواب که ساعت خوابت دیر شده.
فاطمه گفت:
_الان میرم. فقط قبلش کمی آب بخورم. زود برمی گردم.
مریم با خنده جواب داد:
_بدو مامان جان. شما که ماشاالله قبل خواب یادت میفته مرغ و خروساتو جا کنی.
توی اتاق اما محمد و علی حسابی مشغول بودن. محمد توپ بادی کوچکش رو سمت علی مینداخت و علی هم گوشه ی اتاقو دروازه کرده بود. شیرجه می زد و توپای محمد رو می گرفت. با هیجان هم گزارشگری می کرد.
مریم به اتاق بچه ها رفت. انگاری که نارنجک افتاده وسط اتاق. علی و محمد خیز رفتند روی زمین و خودشون رو انداختند رو رخت خواب و پتوهاشونو کشیدند رو سرشون. زیر پتو شروع کردند به خندیدن.
مامان با مهربونی گفت:
_من ده دقیقه بیشتر نمی مونم. امشب نوبت کیه که قصه رو تعیین کنه؟
محمد جواب داد:
_نوبت فاطمه ست.
مریم بلافاصله پرسید:
_امشب نوبت آبجیه؟!
بعد صداشو بلندتر کرد و گفت:
_آبجی زود بیا بگو قصه چی بگم.
فاطمه زودی اومد تو اتاق و گفت:
_مامان، قصه های خوب برای بچه های خوب رو بگو.
سعید کتری آب رو پر کرد. اجاق رو روشن و شعله ش رو زیاد کرد. برگشت پای تلویزیون. زیرنویس های خبر 20:30 رو می خوند و همزمان نگاهی هم به گوشیش داشت.
علی و فاطمه که مدرسه ای هستن، همیشه قبل خواب برنامه ی فرداشون رو آماده میکنند و کتاباشونو داخل کیف میذارند.
امشب اما هیچ کدوم از بچه ها مسواک نزدند. به نوعی فراموش کردند. مریم هم به روی خودش نیاورد. محمد آروم و قرار نداشت. چون بالعکس علی و فاطمه به مدرسه نمیره، معمولاً نسبت به اونا شارژش با تاخیر تموم میشه و به خواب میره. میثم هم که شیرخواره بعد از محمد می خوابه.
❤️ ادامه دارد...
✍ نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
❌❌جادوی رابطه❌❌
یه روزازخواهرم پرسیدم چه جوریه تواینقدرباعلی اقا
رابطتون خوبه👌 ولی من وحسین آقا،
هرروزباهم دعواداریم😔من واقعادیگه خسته شدم، میشه راه حلش روبه منم بگی؟خواهرم گفت: راستش من یه کانال پیداکردم که کلی نکات زناشویی رایگان بهت یادمیده،گفتم ببخشیدا، میشه به منم لینکش روبدی؟گفت:باشه
این لینکشه،مطمئن باش توزندگیت معجزه میکنه👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2956394754Cd5f192b49f
بزن رولینکش وازدستش نده☝️☝️
#متن_خاطره
🌷مادر شهید میگوید: من نمیدانستم هر وقت میخواهد به مدرسه برود، با وضو میرود. تا اینکه چند بار توی حیاط وقتی داشت وضو میگرفت، دیدمش. بهش گفتم: مگر الان وقت نمازه که داری وضو میگیری؟
میگفت: میدونی مادر، مدرسه عبادتگاهه؛ بهتره انسان هر وقت میخواد بره مدرسه وضو داشته باشه.
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
📚 شهید رضا عامری
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ خانم های بزرگوار!
یادتون باشه، شغل آقایون براشون خیلی مهمه...
⭕️ قسمت سی و هشتم
🔹 جلسه پرسش و پاسخ مهارت های ارتباطی زوجین (قم، مسجد و حسینیه بقیة الله عج)
🔺محسن پوراحمد خمینی، روانشناس
🌼 #ادامه_دارد...
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇
http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6