eitaa logo
تبیین منظومۀ فکری رهبری
34.7هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
415 فایل
کانال رسمی مجموعۀ مستقل و مردمی تبیین (ارائه دهنده و مجری اولین سیر مطالعاتی آشنایی با منظومۀ فکری رهبر انقلاب) پایگاه اطلاع‌رسانی: https://www.tabyinmanzome.ir پشتیبانی فنی: @support_tabyin روابط عمومی: ۰۹۱۰۲۵۸۸۸۱۸ @ertebat_tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین منظومۀ فکری رهبری
#جوابیه قسمت اول بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 📝در عرصه بین‌الملل اصلی که در روابط بین کشورهای دنیا حاکم
عقلای روابط بین‌الملل می‌دانند که هر لحظه ممکن است رابطه بین ۲ کشور پررنگ، کم‌رنگ و یا به سردی و... گراید که این امر ناشی از برآورده نشدن اصول مبتنی بر روابط بین کشورهاست. این مسئله روالی طبیعی در عرصه بین المللی و بین کشوره می باشد. ازمسئولیت‌ های مهم دستگاه دیپلماسی نیز رصد نمودن روابط کشور با دیگر کشورها و نگه‌داشتن سطح ارتباطات در وضعیت خوب و مبتنی بر اصول لایتغیر سیاستهای کلی نظام است. تبیین موارد و مباحث مطروحه فوق، در خصوص ارتباط کشور ما با دیگر کشورها بود و اسرائیل قاعدتا در این‌ پروسه علمی و موضوع مهم، خواسته یا ناخواسته نمی تواند ورود پیدا کند زیرا این قوم سلطه طلب و بی اصالت با قدمتی حدود ۷ دهه با زیر پا گذاردن قوانین پذیرفته‌ شده بین ملت‌های دنیا خود را استوار نموده است. قوم جهودان صهیونیست با استفاده از عوامل نامشروع و پشتیبانی و فشار قدرتهای سلطه گر با نسل کشی مسلمانان بی دفاع فلسطین، سرزمین خود را در عرصه بین الملل با زور و ترور بر نقشه جغرافیایی جهان تحمیل نموده است. 📌اندیشمندان آزاده دنیا بر این باورند؛ ایران کشوری اصیل، با فرهنگ، مسلمان، عدالت طلب و آزادیخواه با آرمان‌های بزرگ اسلامی اش تاکنون، حرکت‌ها و تصمیماتش در عرصه بین‌الملل به‌دور از احساسات، هیجانات کاذب و با قاعده عقلانی و حرکت به سمتی مشخص بر اصول خود استوار بوده است و با همین رفتار بااصالت و محکم است که ایران را کشوری مورد اعتماد می دانند. در این سیر ثابت و لایتغیر جمهوری اسلامی؛ هر کشوری قرار بگیرد، اصل بر ارتباط دوستانه با آن است، چه کره شمالی وچه هر کشوری که به ملت بزرگ ایران احترام گذاشته و حقوق او را بپذیرد و با نگاه ارباب‌ و رعیتی به روابط خود نگاه نکند، در قاعده روابط دوستانه جمهوری اسلامی ایران قرار خواهد گرفت. 📌اجحاف قلم نویسنده آن‌جاست که مردم دنیا را با استدلال ضعیفی که در متن خود بیان نموده‌است، آنان را غیر عاقل و در واقع ناسوت! و بدون درک صحیح از رفتارها و هویت ها دانسته و بدینسان خون جاری در رگهای قلم را بر مسیر بی عدالتی پایمال نموده‌ و به هدراست. هم ظالمانه از طرف مردم دنیا قضاوت نموده و هم جمهوری اسلامی را از تراوش ظالمانه قلم خود بی نصیب نکرده است. آنجا که اسلام به مردم جهان و فرهنگ آنان نگاهی توأم با احترام، عزت و عقلانیت دارد و آنان را شایسته بهترینها در دنیا و آخرت می داند و بر همین قسم جمهوری اسلامی که سکاندار جریان توحیدی عالم است با چنین نگاه بزرگ و معرفتی مردم جهان را به فطرت پاک خود در پرتو توحید دعوت می نماید، اما مدعیان چه پندار دارند و ما چه پندار؟! ✍آقای قیومی @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
💠 شما وقتی که یک را دنبال می‌کنید، می‌گویید، می‌کنید و بجد پای آن می‌ایستید، این یک  در جامعه ایجاد می‌کند، این موجب تصمیم‌سازی می‌شود؛ زیدِ تصمیم‌گیر در فلان مرکز تصمیم‌گیریِ مدیریّت کشوری، وقتی که یک چیزی به‌عنوان یک گفتمان درآمد، مجبور می‌شود دنبال بکند... شما می‌توانید بیدارکننده باشید، می‌توانید  باشید، به‌هیچ‌وجه تصوّر نکنید که این کارهای شما، کارهای بی‌اثری است.  وقتتان را بیهوده به هدر ندهید؛ خیلی از بچّه‌های جوان ما - دانشجو و غیر دانشجو - وقت‌هایشان را هدر می‌دهند، در این شبکه‌های اجتماعی و مانند اینها می‌گردند یا در بعضی از جلسات بیهوده‌ی بحث‌وجدل‌های این‌جوری می‌نشینند. وقت‌تان را هدر ندهید، وقت‌تان را درست مصرف کنید، هم به برسید، هم به برسید؛ به اینها باید برسید. @t_manzome_f_r 📌مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبیین منظومۀ فکری رهبری
قسمت ۱ امروز، روز ولادت نبىّ‌اکرم اسلام، منجی بزرگ بشریت، معلم انسان و برافرازنده‌ی پرچم فلاح و رستگاری بشر، حضرت محمّدبن‌عبدالله (صلّی‌الله‌علیه‌واله‌) و نیز روز ولادت فرزند آن بزرگوار، امام شیعیان و حجت خدا بر مسلمین و بر همه‌ی اهل زمین، حضرت امام صادق (علیه‌السلام) است. این روز پُربرکت و این دو میلاد را به همه‌ی شما برادران و خواهران و به همه‌ی ملت بزرگ ایران و همه‌ی مسلمین تبریک عرض میکنم.   خطبه‌ی اول را به بیان جملاتی از زندگی نبىّ‌اکرم اختصاص میدهم. خدای متعال به ما مسلمانان دستور داده است که از پیامبر تبعیت کنیم. این تبعیت، در همه چیز زندگی است. آن بزرگوار، نه فقط در گفتار خود، بلکه در رفتار خود، در هیأت زندگی خود، در چگونگی معاشرت خود با مردم و با خانواده، در برخوردش با دوستان، در معامله‌اش با دشمنان و بیگانگان، در رفتارش با ضعفا و با اقویا، در همه چیز اسوه و الگوست. جامعه‌ی اسلامی ما آن وقتی به معنای واقعی کلمه جامعه‌ی اسلامىِ کامل است، که خود را بر رفتار پیامبر منطبق کند. اگر به طور صددرصد مثل رفتار آن حضرت عملی نیست - که نیست - لااقل شباهت به آن بزرگوار باشد؛ عکس جریان زندگی نبىّ‌اکرم بر زندگی ما حاکم نباشد؛ در آن خط حرکت بکنیم.   در سه صحنه از صحنه‌های مهم زندگی، جملات مختصری از آن بزرگوار عرض میکنم. البته در این باب کتابهای مفصل نوشته شده است و سخن، طولانیتر و مبسوطتر از آن است که در گفتارهایی از این قبیل بشود حق آن را ادا کرد. از هر خرمن گلی، خوشه‌ای باید چید؛ برای این‌که در ذهن ما یاد آن بزرگوار همیشه زنده باشد.   صحنه‌ی اول از زندگی پیامبر، صحنه‌ی و بود. کار مهم پیامبر خدا، دعوت به حق و حقیقت، و جهاد در راه این دعوت بود. در مقابل دنیای ظلمانی زمان خود، پیامبر اکرم دچار تشویش نشد. چه آن روزی که در مکه تنها بود، یا جمع کوچکی از مسلمین او را احاطه کرده بودند و در مقابلش سران متکبر عرب، صنادید قریش و گردن‌کشان، با اخلاق‌های خشن و با دست‌های قدرتمند قرار گرفته بودند، و یا عامه‌ی مردمی که از معرفت نصیبی نبرده بودند، وحشت نکرد؛ سخن حق خود را گفت، کرد، کرد، روشن کرد، اهانتها را تحمل کرد، سختی‌ها و رنج‌ها را به جان خرید، تا توانست جمع کثیری را مسلمان کند؛ و چه آن وقتی که حکومت اسلامی تشکیل داد و خود در موضع رئیس این حکومت، قدرت را به دست گرفت. آن روز هم دشمنان و معارضان گوناگونی در مقابل پیامبر بودند؛ چه گروههای مسلح عرب - وحشی‌هایی که در بیابان‌های حجاز و یمامه، همه‌جا پراکنده بودند و دعوت اسلام باید آنها را اصلاح می‌کرد و آنها مقاومت می‌کردند - و چه پادشاهان بزرگ دنیای آن روز - دو ابرقدرت آن روز عالم؛ یعنی ایران و امپراتوری روم - که پیامبر نامه‌ها نوشت، مجادله‌ها کرد، سخن‌ها گفت، لشکرکشیها کرد، سختیها کشید، در محاصره‌ی اقتصادی افتاد و کار به جایی رسید که مردم مدینه گاهی دو روز و سه روز، نان برای خوردن پیدا نمیکردند. تهدیدهای فراوان از همه طرف پیامبر را احاطه کرد. بعضی از مردم نگران میشدند، بعضی متزلزل میشدند، بعضی نق میزدند، بعضی پیامبر را به ملایمت و سازش تشویق میکردند؛ اما پیامبر در این صحنه‌ی دعوت و جهاد، یک لحظه دچار سستی نشد و با قدرت، جامعه‌ی اسلامی را پیش برد، تا به اوج عزت و قدرت رساند؛ و همان نظام و جامعه بود که به برکت ایستادگی پیامبر در میدانهای نبرد و دعوت، در سالهای بعد توانست به قدرت اول دنیا تبدیل شود. @t_manzome_f_r 📌مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
16.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوران کودکی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به روایت رهبر انقلاب ‌••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※•• @video_khamenei @t_manzome_f_r
تبیین منظومۀ فکری رهبری
#الگوی_بی‌نظیر قسمت ۱ امروز، روز ولادت نبىّ‌اکرم اسلام، منجی بزرگ بشریت، معلم انسان و برافرازنده‌ی
قسمت۲ صحنه‌ی دوم از زندگی پیامبر، رفتار آن حضرت با مردم بود. هرگز خلق و خوی مردمی و محبت و رفق به مردم و سعی در در میان مردم را فراموش نکرد؛ مانند خود مردم و متن مردم زندگی کرد؛ با آنها نشست‌وبرخاست کرد؛ با غلامان و طبقات پایین جامعه، دوستی و رفاقت کرد؛ با آنها غذا می‌خورد؛ با آنها می‌نشست؛ با آنها محبت و مدارا می‌کرد؛ قدرت، او را عوض نکرد؛ ثروت ملی، او را تغییر نداد؛ رفتار او در دوران سختی و در دورانی که سختی برطرف شده بود، فرقی نکرد؛ در همه حال با مردم و از مردم بود؛ رفقِ به مردم میکرد و برای مردم میخواست.   در جنگ خندق، وقتی که مسلمین در مدینه از همه طرف تقریباً محاصره بودند و غذا به مدینه نمی‌آمد و آذوقه‌ی مردم تمام شده بود، به طوری که گاهی دو روز، سه روز کسی غذا گیرش نمی‌آمد که بخورد، در همان حال پیامبر اکرم خودش در خندق کندن در برابر دشمن، با مردم مشارکت میکرد و مانند مردم گرسنگی می‌کشید.   در روایت دارد، فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها) که برای حسن و حسین - که کودکان خردسالی بودند - مقداری آرد دست و پا کرده بود و نان مختصری پخته بود، دلش نیامد که پدر خود را گرسنه بگذارد. تکه‌یی از آن نانی که برای بچه‌ها پخته بود، برای پدرش برد. پیامبر فرمود: دخترم! از کجا آورده‌ای؟ گفت: مال بچه‌هاست. پیامبر لقمه‌ای در دهانشان گذاشتند و خوردند. طبق روایت - که گمان می‌کنم سند روایت هم سند معتبری است - پیامبر فرمود: من سه روز است که هیچ چیز نخورده‌ام! بنابراین، او مثل خود مردم و در کنار مردم بود و با آنها رفق و مدارا می‌کرد؛ چه در این حالت، و چه در دورانی که سختیها برطرف شده بود، مکه فتح شده بود، دشمنان منکوب شده بودند و همه سر جای خود نشسته بودند.   بعد از فتح طائف، غنایم زیادی به دست پیامبر رسید و او آنها را بین مسلمین تقسیم میکرد. عده‌ای از مسلمانان ایمان‌های راسخ داشتند، که آنها کنار بودند؛ عده‌ای هم از این تازه‌مسلمانان و قبایل اطراف مکه و طائف بودند، که بر سر پیامبر ریختند و غنیمت خواستند؛ پیامبر را اذیت کردند، محاصره کردند؛ پیامبر می‌داد، می‌گرفتند؛ اما باز می‌خواستند! کار به جایی رسید که عبای روی دوش پیامبر هم به دست این عرب‌های تازه مسلمانِ ناهموار و خشن افتاد! این‌جا هم که در اوج عزت و قدرت بود، پیامبر باز با مردم با همان رفق، با همان مدارا و با همان خوشرویی رفتار کرد؛ با خوش‌اخلاقی و خوش‌خلقی صدایش را بلند کرد و گفت: «ایهاالنّاس ردّوا علىّ بردی»؛ ای مردم! عبایم را به من برگردانید! این، وضع معاشرت پیامبر با مردم بود.   پیامبر با غلامان نشست‌وبرخاست می‌کرد و با آنها غذا می‌خورد. او بر روی زمین نشسته بود و با عده‌ای از مردمان فقیر غذا می‌خورد. زن بیابان‌نشینی عبور کرد و با تعجب پرسید: یا رسول‌الله! تو مثل بندگان غذا می‌خوری؟! پیامبر تبسمی کردند و فرمودند: «ویحک اَیّ عبد اَعبد مِنّی»؛ از من بنده‌تر کیست؟   او لباس ساده می‌پوشید. هر غذایی که در مقابل او بود و فراهم می‌شد، می‌خورد؛ غذای خاصی نمی‌خواست؛ غذایی را به عنوان نامطلوب رد نمی‌کرد. در همه‌ی تاریخ بشریت، این خلقیات بی‌نظیر است. در عین معاشرت، او در کمال نظافت و طهارت ظاهری و معنوی بود، که عبدالله‌بن‌عمر گفت: «ما رأیت احدا اجود و لا انجد و لا اشجع و لا اوضأ من رسول‌الله»؛ از او بخشنده‌تر و یاری‌کننده‌تر و شجاع‌تر و درخشان‌تر کسی را ندیدم. این، رفتار پیامبر با مردم بود؛ معاشرت انسانی، معاشرت حَسَن، معاشرت مانند خود مردم، بدون تکبر، بدون جبروت. با این‌که پیامبر هیبت الهی و طبیعی داشت و در حضور او مردم دست و پای خودشان را گم می‌کردند، اما او با مردم ملاطفت و خوش‌اخلاقی میکرد. وقتی در جمعی نشسته بود، شناخته نمی‌شد که او پیامبر و فرمانده و بزرگ این جمعیت است. مدیریت اجتماعی و نظامی او در حد اعلی بود و به همه کار سر می‌کشید. البته جامعه، جامعه‌ی کوچکی بود؛ مدینه بود و اطراف مدینه، و بعد هم مکه و یکی، دو شهر دیگر؛ اما به کار مردم اهتمام داشت و منظم و مرتب بود. در آن جامعه‌ی بدوی، مدیریت و دفتر و حساب و محاسبه و تشویق و تنبیه را در میان مردم باب کرد. این هم زندگی معاشرتی پیامبر بود، که باید برای همه‌ی ما - هم برای مسؤولان کشور، هم برای آحاد مردم - اسوه و الگو باشد.  @t_manzome_f_r 📌مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
🔻رهبر انقلاب اسلامی: عظمت حادثه‌ی ولادت پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به قدر علوّ مرتبه‌ی پیغمبر است. همان رتبه‌ی عظیمی که در عالم وجود از اول خلقت تا آخر با این عظمت خدای متعال موجودی نیافریده است و عظمت امانتی که خداوند بر دوش او گذاشته است. خداوند متعال کتاب مکنون را بر قلب مقدس پیغمبر نازل کرد. بر زبان مطهر و پاک آن بزرگوار جاری کرد. 🔸برنامه‌ی سعادت بشر را به طور کامل به او سپرد، بر دوش او گذاشت 🔹و او را مأمور کرد که این برنامه را هم کند، هم کند، هم از پیروان خود کند. 🔸ولادت پیامبر در واقع شروع یک دوره‌ی جدید در زندگی بشر است. بشارتی است برای اینکه یک دوره‌ی تازه‌ای از اراده‌ی الهی و تفضّلات الهی بر بشریت آغاز شد. ۱۴۰۰/۰۸/۰۲ @t_manzome_f_r 📌مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
🔻رهبر انقلاب اسلامی: عظمت حادثه‌ی ولادت پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به قدر علوّ مرتبه‌ی پیغمبر است.
و پ.ن۱: خداوند برنامه‌ی سعادت بشر را به طور کامل به پیامبر سپرد. قطعا این برنامه ناظر به همه‌ی بشریت و زندگی جمعی مردم عالم و ناظر به همه‌ی شئونات دنیوی - اعم از فرهنگ، اقتصاد، سیاست، حکومت، قضاوت و... - و اخروی بشر است. برنامه‌ی سعادت انسان‌ها که از طرف خداوند به پیامبر سپرده شده، قطعا یک برنامه جامع و میدانی است. در این برنامه هم سعادت دنیای مردم دیده شده و هم سعادت اخروی مردم. کسانی که مدعی هستند اسلام کاری به فرهنگ و سیاست و اقتصاد و حکومت و... ندارد، باید به این سؤال پاسخ دهند که مدیریت زندگی دنیای مردم اگر بر عهده‌ی پیامبران الهی نیست، پس بر عهده‌ی کیست؟ آیا خداوند مدیریت دنیا و معیشت مردم را به غیر خود سپرده است؟ آیا سکولاریسم نفی توحید اجتماعی و جدا کردن دنیا از آخرت نیست؟ @‌t_manzome_f_r 📌واحد تبیین و تحلیل مجموعه‌ی تبیین
تبیین منظومۀ فکری رهبری
🔻رهبر انقلاب اسلامی: عظمت حادثه‌ی ولادت پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به قدر علوّ مرتبه‌ی پیغمبر است.
و پ.ن۲: پیامبر هم مأمور به و هم و هم برنامه‌ای است که خداوند برای سعادت بشر به او سپرده است. پیروان پیامبر نیز سه وظیفه دارند: (تبیین) ابلاغ که باید به شکل بلاغ مبین باشد بدون امکان پذیر نیست. عمل و ابلاغ بدون منجرّ به پیاده‌سازی برنامه‌ی سعادت بشر نخواهد شد. پس مطالبه‌گریِ درست، جزو وظایفِ دینی پیروان پیغمبر است. @t_manzome_f_r 📌واحد تبیین و تحلیل مجموعه‌ی تبیین
و 🔻رهبر انقلاب اسلامی: و اتحاد مسلمان‌ها یک امر تاکتیکی نیست که بعضی خیال کنند حالا به خاطر شرائط خاصی ما بایستی باهمدیگر متحد باشیم، نه یک امر اصولی است. هم‌افزایی مسلمان‌ها لازم است؛ اگر مسلمان‌ها متحد باشند هم‌افزایی میکنند، همه‌شان قوی می‌شوند. اتحاد مسلمانان یک فریضه‌ی قطعی قرآنی است. ۱۴۰۰/۰۸/۰۲ 🔹پ.ن: وحدت راهبرد امت‌سازی و بعد تمدن‌سازی است، بنابراین چنین راهبردی صرفا یک تاکتیک موقت و ناشی از یک شرایط خاص زمانی نیست، بلکه جزو استراتژی اسلامی است. دلیلش واضح است: هدف اسلام تمدن‌سازی به منظور تربیت انسان‌های طراز و ایجاد حیات طیبه است، خب وقتی جزو مهم‌ترین راهبردهای نیل به این هدف است، نمی‌تواند صرفا یک تاکتیک موقت باشد. @t_manzome_f_r 📌واحد تبیین و تحلیل مجموعه‌ی تبیین