🏴🏴🏴🏴
من کویرم ؛ لب من تشنهی باران #علیست
این لب تشنهی پر شور ، غزلخوان علیست
این که گستردهتر از وسعت آفاق شدهست
به یقین سفرهی گستردهی دامان علیست
منّت نان و نمک نیست سر سفرهی او
پس خوشا آنکه در این دنیا مهمان علیست
آتش اشکی اگر در غزلم شعلهور است
بیگمان قطرهای از درد فراوان علیست
لحظهای پرتو حُسنش ز تجلی دم زد
که جهان ، آینه در آینه حیران علیست
کعبه یکبار دهان را به سخن وا کردهست
تا بدانیم کلیدِ درِ این خانه علیست
از دم صبح ازل نام علی را میخواند
دل که تا شام ابد دست به دامان علیست ...
#محمدحسین_صفاریان